14
Dec
2003
آیا صدام را گرفتهاند یا این هم جزئی از پروپاگاندهایی است که بوش و دستگاهاش برای مقاصدشان اجرا میکنند تا بدین وسیله مقاومت نیروهای صدام را خنثی و با شکست مواجه کنند. از اتفاقاتی که در قبل هم در کویت و هم در عراق پیش آمده میدانیم که آمریکاییها در تولید اینگونه حقایق!! تخصص خاصی دارند. یادمان نرفته زمانی که تاتری بنام جسیکا لینچ (Jessica Lynch) را برایما به روی صحنه آوردند و همگی هم باورمان شد. ولی امروز دیگر کسی اینگونه اخبار را تا اینکه تاییدی بر آن از دیگر منابع مستقل نرسد قبول نخواهد کرد(داستان چوپان دروغ گو را که میدانید). آمریکا برای نجات خود از مخمصهای که گرفتارش هست دست به هرکاری میزند حتی ساختن یک صدام قلابی.
خبر جانبی:
محمدعلي ابطحي، معاون رييس جمهور : خبر دستگيري اين جنايتكار مرا بسيار خوشحال كرد. منبع خبر
به این میگویند سیاست مدار! اول صدام عفلقی بود بعد شد برادر صدام حالا شد جنایت کار. آخه حرامزادگان آدم کدام حرف شما را باور کند.
فکرش را بکنید صدام از این ماجرا پیروز بیرون بیاید آقای معون رئیس جمهور بعدآ چه خواهد گفت؟ اگر گفتید؟
حالا هی بگید دروغ در اسلام حرام است.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Dec
2003
خرس را به دام انداختند
در بخش: بدون دسته بندی
14
Dec
2003
اینکه عدهای درپی راه انداختن جنگ در وبلاگستان هستند در آن شکی نیست. ولی چرا؟ معلوم است، برای اینکه انرژی من و شما را تهلیل ببرند و … ، نشریهای هم که دیگر در ایران باقی نمانده که بتواند بطور آزاد در زمینه انتخابات افکار مردم را بسیج کند. سایتهای خبری را هم که سانسور کردهاند و تلوزیونهای برون مرزی هم که مدام مورد تهاجم پارازیت قرار میگیرند. چیزی که شدیدآ مبارزه با آن مشکل است همین وبلاگهای فکسنی و صفحههای پراکنده ایست که بر روی جنگلی بنام اینترنت است. بهمین خاطر استراتژی رژیم بر این است که مارا به طریقی مشغول کارهای فرسایشی کند تا در زمان انتخابات بتواند جلو هرگونه تاثیری را بگیرد. شما را دعوت میکنم نگاهی به سه پیامی را که در زیر با دونام متفاوت در پیامگیر من قرار داده شده بیندازید. اولین پیام را همان Thinking معروف خودمان گذاشته. دومین پیام را باز هم همان Thinking گذاشته ولی با نامی دیگر فقط نامبرده چنان الاغ تشریف دارد که نمیداند که روی نت خیلی راحت میتوان همه را ردیابی کرد مخصوصآ اگر نامبرده الاغی مثل Thinking باشد. پس از این دوپیام من به وبلاگ http://ayatesheytani.blogsky.com رفتم و پیامی گذاشتم و از بهزاد خواستم تا تایید کند که آیا او پیام برای من گذاشته یا نه و پیام سوم را خود میتوانید ملاحظه کنید. جالب توجه است که هر سه پیام با یک آی پی نوشته شده. حالا یا باید این سه پیام به وسیله یک نفر نوشته شده باشد یعنی Thinking چون گمان نمیکنم کار بهزاد باشد یا اینکه معجزهای رخ داده باشد. من گمان نمیکنم که بهزاد پیامی را با نام خود و با همان آی پی بنویسد و نام Thinking را بر آن بگذارد و بعد با همان آیپی قبلی پیام سومی مجددآ با نام خود و همان آی پی بگذارد.
ولی برعکس این حالت بیشتر طبیعی مینماید یعنی نویسنده هر سه آنها Thinking معروف است. مبارک است کاربر شماره: 217.218.127.71
این مطلب را نوشتم که دوستان هشیار باشند و بدانند که اگر رژیم وبلاگها را سانسور نمی کند ولی پیگیر راههای دیگری برای ایجاد اغتشاش و سرگرم کردن ملت و خنثی کردن اثر آنها هست.
بی هویتی بدچیزی است حضرت Thinking ، شماها در تاریخ ایران گاو پیشانی سفید شدهاید همه شما را میشناسند و بزودی با پستیسید دفع خواهید شد.
این هم پیامها:
Thinking
ببينم خسن ! تو هنوز هم داری گه زيادی ميخوری ؟ عجب ! يعنی بعد از اين بيست و چهار سالی که اموراتت رو با کون شوری فرانسوی ها گذروندی نفهميدی که حرف ملت هر چی باشه اونی که تو ميگی نيست ؟ ای خاک بر سرت ! خيالت تخت اگر ملت از آخوندها يکی متنفر باشن از مادر قحبه هائی مثل تو دو تا متنفر هستن ! بشين همونجا و هی زور بزن و ان آخوندها رو قرقره کن و فکر کن آدمی ! دلت به همينا خوشه … نه ؟ بد بختی ديگه !! بشين و ساک بزن و با خيالاتت خوش باش ! … راستی ؟ نگفتی ؟؟؟ اين شيما جنده هه خواهر تو نيست که اون طرف وبلاک مينويسه ؟؟ راستش رو بگو کلک ؛)
[Ban] [delete]IP: 217.218.127.71
Dec 13 2003, 09:53 am [+]
[ | web ] behzad
جناب تينکينگ مطمين باش اگه از حسن اقا ۲ تا بدمون بياد از امثال شماها ۵۳۴۸۶۷۸۶۵۱۴۳۶۱۴۵۶۷۸۶۳۶۱۴۵۶۷۴۸۴۶۵۱۴۶۸۷۹۷۸۶۶۵۴۱۵۶۷۸۹ تا بدمون مياد پس بشين سر جات گه زيادی هم نخور :)) فدام بشی ايشالا بای
[Ban] [delete]IP: 217.218.127.71
Dec 13 2003, 11:15 am [+]
[ | web ] behzad
معذرت عزيزم اره ما ل من بود اخه اين thinking حرف گنده تر از دهنش زد قاط زدم يهو عذر ميخوام اگه ميخوای پاکش کن:)) فدات بای عزيز
[Ban] [delete]IP: 217.218.127.71
Dec 13 2003, 01:39 pm [+]
در بخش: بدون دسته بندی
13
Dec
2003
این پیام را یک هموطن با شرف در زیر مطلبی در گویانیوز نوشته بود چنان رسا و از ته دل نوشته شده بود که دلم نیامد شما آنرا نخوانید:
جمشيد ارزنده از تهران هستم
باسلام خدمت همه هم ميهنان عزيز. عرضم بيشتر از هر کس ديگر ختاب به کسانی ست که وابستگی و سر سپردگی به کسی جز ايران ندارند و تا کنون به هر دليل متوقغ و اميدوار بودند که تحولی از طريق حکومت اسلامی در ايران صورت گيرد. البته اين تحول صورت گرفته است. در آينده اين نوشته توضيح خواهم داد. ولی خطاب به کسانيکه تا کنون به راستی و درستی و انسانيت و اميد به تصحِح به اين آقايان رای دادند با اميد اينکه وضع بهتر شود، بايد بگويم که شما و حتی خود من، با رای دادن بهر کس در اين حکومت و حتی شرکت در انتخابات، هشت سال به جنگ رای داديم، بيست و پنج سال است که به غارت کشور و مردم خود رای می دهيم، بيست و پنج سال است که به زندانی شدن هموطنانمان و خودمان رای داه ايم، بيست و پنج سال است که به تجاوز جنسی دختر بچه های کشورمان پيش از اعدام رای داده ايم، بیست و پنج سال است که به کشتار زندانيان سياسی رای می دهيم، بيست و پنج سال است که به فحشای هر چه بیشتر کشورمان رای داده ايم، بيست و پنج سال است که برای ترويج هر چه بيشتر دروغ و تقيه و ريا و تزوير رای می دهيم، و حتی اگر اسلامی هم هستيم بيست و پنج سال است که با رای به حکومت اسلامی، اسلام خشن و رشت را خشن تر و زشت تر و کريه تر از آنچه بوده نمايان کرده ايم، شما را بخدا انسانيت، شرف درستی ، مردم دوستی، انصاف ، ميهن دوستی، اعتماد، امنيت، راستی، عفت، پرهيزکاری، و هر چه را شما خوبی و نيکی و درستی می دانيد را در امروز و تحت حکومت نايبان پيامبر اسلام و امام زمان را با زمان به قول آقايان طاغوت مقايسه کنيد و بر خود بلرزيد! شما را بخدا اهل هر فرقه ای هستيد جواب مرا بدهيد که از غم اين مردم و اين فرهنگ و اين کشور در آتش می سوزم. اگر خواهان اين هستيد که همچنان درستکاران اين کشور در زندان باشند، اگر خواهان آنيد که فتل های زنجيره ای با ادامه داشته باشد، اگر راضی هستيد ترياک و هرئين و مرفين در کشورتان ارزانتر از نان و آب و گوشت باشد، اگر خواهان آنيد که دخترکانتان در کشور های خليج فارس به رسم اسلام محمدی توسط شيوخ عرب ازاله بکارت شوند، اگر خواهان آنيد که کوس رسوايی ترور و وحشت ايرا اسلامی بیش از پيش در جهان بصدا در آيد، آری اگر خواهان اينهمه ايد باز هم به اين حکومت الله به اين حکومت آيت الله به اين حکومت خون و قيام، به اين حکومت اسلامی دوباره رای بدهيد. ولی اگر خواهان هر کيفيتی هستيد شما را بخدا ديگر بار در دام اين حکومت شيطان صفت مردم فريب نيفتيد. شما را بخدا اگر با من موافقيد مردم را تشويق کنيد تا خواهان يک رفراندوم تمام عيار شوند، شما را بخدا دوباره گول آخوند ديگری را نخورِد گول حتی منتظزی و کديور را نخوريد آینان سوپاپ های اطمينان رزيمند> گول خاتمی کم است؟ بايد گولها و گولهای ديگری بخوريم تا بخود آييم؟؟ پاسخ مرا بدهيد. تمامی کسانی که برای اين رژيم کار می کنند سرسپرده اين رژيمند. سايت ارزشمند گويا از احمد معتمدی گلايه کرده است. احمد معتمدی که نام اصلی او احمد تجاوز است خودش چند سال پيش در دانشگاه پلی تکنيک اعتراف کرده است که سالهای سال در پاريس و در مرکز اسلامی چماقدار و بزن بهادر بوده است. چنانکه دوست ديگر او در دانشگاه ما در تهران می گفت آنها در فرانسه مامور امر به معروف و نهی ار منکر بوده اند… اگر شما خواننده اين آقايان را می شناسيد اينان را افشاء کنيد. آقايان خانمها شما را بخدا يکبار ديگر گول اين حضرات را نخوريد. مردم را آگاه کنيد!!
جمشيد
در بخش: بدون دسته بندی
13
Dec
2003
اصلاح طلبان که مرتظوی را مدام به دروغگویی متهم میکنند باید نخست نگاهی به رفتار و گفتار خود بکنند و مخصوصآ رئیس جمهوری بیشرم خود را بیشتر درنظر بگیرند زمانی که دیگران را به دروغگویی متهم میکنند. ملت بخوبی به دروغگویی مرتضوی و دیگر دست راستیهای رژیم واقفند اما چیزی را که روز بروز بیشتر به آن آگاه می شوند این است که برخلاف فرهنگ ایرانی ما که بجز گفتار نیک، کردار نیک و رفتار نیک را برنمیتابیم ایشان برعکس به روش پیغمبر دروغگوی خود دروغ گویی را از ایشان به ارث بردهاند و این کردار زشت را با بی شرمی تمام روزانه تکرار میکنند.
برای اینکه بدون مدرک و دلیل سخن نگفته باشم به گفتههای دیروز رئیس جمهور محبوب!! نگاه می کنیم:
ژنو VG : بین خود ما ملایان بماند* ، خاتمی به شِلماگنه بوندهویک قول میدهد که دستهای برنده جایزه نوبل خانم شیرین عبادی را باز بگذارد. مطلب به نروژی است
دروغ شماره یک. همگی آگاهیم که آقای خاتمی یا نخواهد توانست چنین کند یا نمی خواهد چنین کند. البته به نظر من هردو مورد صادق است چون ایشان نمی خواهد و نه می تواند چنین کند.
گویا آقای خاتمی قول دیروز خود را خیلی زود فراموش میکند (بی خود نیست که میگویند دروغگو فراموشکار است) باور ندارید سخنان دیگر ایشان را در جایی دیگر بخوانید تا باورتات شود.
خاتمي: خانم عبادي بايدخواست ملت مسلمان ايران را رعايت كند، ايسنا
خبرگزاري دانشجويان ايران – تهران
سرويس سياسي – خارجي
شبكهي تلويزيوني يورو با خاتمي مصاحبهاي اختصاصي داشت كه روز گذشته بارها خلاصهي آن را پخش كرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران، رييس جمهور كشورمان در اين مصاحبه گفت: جايزهي نوبل جايزه مهمي است، تقريبا همهي ما از اين كه يك زن ايراني برنده شد، خوشحال شديم.
البته بايد خوب صلح را يافت و آن گاه به آن جايزه داد. خانم عبادي هم بايد خواست ملت مسلمان ايران را رعايت كند. اصل خبر
اول از همه باید از ایشان پرسید که: آیا خانم عبادی باید خواست ملت را درنظر بگیرد یا خواست ملایان شپشو را؟ چون خواست ملت را همه میدانند و همچنین خواست زالوهایی مثل آقای خاتمی را.
دروغگوی ما اول به ملای نروژی قول بازگذاشتن دست عبادی را میدهد و بلافاصله یاداش میرود چه گوهی خورده و چند دقیقه بعد در یک مصاحبه سرخر را کج میکند و اراجیف دیگری را بهم میبافد.
تازه این قسمت کمی از اراجیف ایشان بود به شما پیشنهاد میکنم باقی گفتار این دجال را بخوانید تا بیشتر به وقاحت ملای فریب کار پی ببرید.
هنوز هم به رای دادن به این دجالان ایمان دارید!؟ یا اینکه تحریم را اجتناب ناپذیر میدانید
* قابل توضیح است که “شِل ماگنه بوندهویک” (Kjell Magne Bondevik)نخست وزیر نروژ هم ملاست البته ملای مسیحی و بدون عبا و عمامه (ملای خیلی اصلاح طلب!!).
در بخش: بدون دسته بندی
12
Dec
2003
این مطلب دیشب نوشته شده
اول چند خبر کوتاه و بعد مطلبی که به هاله قول داده بودم درجوابش بنویسم.
برای اونهایی که توی ایران هستند و به لطف سیمای لاریجانی قادر به دیدن مراسم توضیع جایزه نوبل نشدهاند میتوانند آنرا در این آدرس ببینند. آدرس از طریق شبح
خبرهایی از گویا و جاهای دیگه کپی کردم در این آدرس، تا برای دوستان داخل ایران که مورد سانسور رژیم واقع شدهاند دسترسی به اندکی خبر میسر شود. به امید اینکه دیگران هم همین روش را پیاده کنند تا رژیم دریابد که حنایش رنگی ندارد.
این هم پاسخ هاله. هاله می نویسد:
حسن آقا با سلام. ميبخشيد اما من اينهمه obsession رو که شما و کسان دیگه با شيرين عبادی داريد درک نميکنم. يعنی ما ديگه دغدغه ای به جز شيرين عبادی نداريم؟ اونايی که دارن آدما رو سنگسار ميکنن و جوونامونو کردن تو محبس هيچ، تنها چشم دوخته ايم به دهن خانم عبادی و اينکه ايشون چه پوشيد و چه گفت؟ اگر اينجوره که ايکاش همه دغدغه های ما مثل خانم عبادی باشه. حسن آقا کاش اولويت ها رو بهتر ببينيم و بقول انگليسيها witch-hunt نکنيم. شاد باشيد.
هموطن عزیزم شاید شما ندانید، زمانی که کمیته نوبل خبر مربوطه را اعلام کرد من توی اداره بودم و بلافاصله اشک از چشمانم جاری شد. این اشک نه اشک خشم بود که برعکس اشک شادی بود. دیرزمانی بود که وطنم را در بد منجلابی میدیدم و هرچه خبر از آن دیار غمزده میآمد چیزی بجز ریختن اشک را سبب نمیشد. اما آنروز برای اولین بار اشک شوق بود که جاری شد.
افسوس که خانم عبادی در اولین سخنرانیاش این اشک را اول به غم و بعد به اشک خشم تبدیل کرد. چرا!؟
تصورش را بکنید، شما خانوادهای دارید که به جز مشکلات جانفرسا در زندگی چیز دیگری را تجربه نکردهاند و گرسنگی توان تان را گرفته. ناگهان از جایی یک وعده غذای لذیذ آن هم نه هر غذایی، یک وعده غذای شاهانه را به شما و خانواده شما میدهند. یک مرتبه یکی از افراد خانواده شما از روی بی فکری غذا را واژگون میکند آیا چنین رفتاری باعث حسرت و بلکه خشم شما و دیگران نمی شود؟ آیا خشم شما در چنین حالتی غیر منطقی است؟ آیا این پاسخ قانع کننده هست؟
شاید شما خانم عبادی را درک کنید ولی باور کنید من مشکل میتوانم رفتاری را که ایشان در برابر رجالههای جمهوری اسلامی دارد درک کنم. ایشان ریسکهایی را به جان خریده تا به این جا رسیده. همگی آگاهیم چه فداکاری هایی را ایشان در دوران قبل از دریافت جایزه انجام داده در این هیچ شکی نیست. همین امر ما را متوقعتر میکند. چگونه است که ایشان با شهامتی بی نظیر با شکستن تابوی حجاب به این راحتی به ملایان دهن کجی میکند و این همه از خود شهامت نشان میدهد ولی از آنطرف به مجلس میرود و آن حرفها را میزند که نیازی به تکرارش نیست. یا با مقایسهای که درمورد اسلام و حقوق بشر میکند.
دیشب کانال 2 تلوزیون نروژ مصاحبه ای با ایشان داشت. پس از خاتمه مصاحبه خبرنگار در شک بود که آیا به خانم عبادی دست بدهد یا نه. عبادی خود پیشقدم شد و دست خبرنگار را فشرد و با شهامتی غیرقابل وصف دستان خبرنگار را بالابرد. قبول کنید چیزی که این زن کم ندارد شهامت است. پس چه چیزی است که او را وامیدارد که در مجلس چنان گوید و از خاتمی تمجید کند و هچنین حقوق اسلامی را با حقوق بشر قابل همزیستی بداند؟ خود او بهتر از من و شما آگاه است که اینگونه نزدیکیها به رژیم و اسلام و چنین ژستهای بی معنی تا چه اندازه مورد تنفر مردم است. قبول کنید مردم ما حتی مذهبی ترینشان از اینگون رفتار دل خوشی ندارند. نمیدانم که آیا این دلایل کافی است تا بتوان انتقادات مرا موجه دانست یا نه؟
از قرار معلوم خانم عبادی انسانی است که میداند چه میخواهد، چون در تمام مصاحبههایاش این دو جمله معروفاش را بدون هیچ تردیدی مدام تکار میکند.
در بخش: بدون دسته بندی
11
Dec
2003
صداي مهدي کروبي در سخنراني مجلس شوربای اسهالی: انتخابات پرشور لازمه براي ما و امكاناتي مي خواهد. با توجه به شرايط جهاني و منطقه اي و رشد سياسي كه مردم دارند، اميدوارم انتخابات خوبي انجام بشود و مردم خوب شركت كنندو همه بايد به قانون عمل كنند و تخطي از قانون نكنند.
قدیما بابای خُسن آقا وقتی یک کسی از این گوههای زیادی میخورد فقط یک کلمه برزبان جاری میکرد ودیگر هیچ نمیگفت. کلمهی او را که دیگر در قید حیات نیست من بجایش میگویم و بعد میروم سر کلمات خودم: “میره”
جناب کروبی فراموش کردهاند یا بقول قدیمیها زیر سیبیلی در میکنند یا گویا ایشان خود را به کوچه علی چپ میزنند یا اصلآ خنگ تشریف دارند. دیگر کسی که سرش به تناش بیارزد در آن مملکت به پای صندوق حقهبازی (رمالی) آخوند مفت خور نخواهد رفت. تنها زمانی ملت به پای صندوقهای رای خواهند رفت که آخوند جماعت به قول آریا در محدودهی کویر درحال بیل زدن باشند و ملت از شر هرچی ریش و پشم دار هست خلاص شده باشد.
ملت قرار است انتخابات را تحریم کند.
در بخش: بدون دسته بندی