Dec 12 2003

این مطلب دیشب نوشته شده

نوشته:     :::       Comments Off on این مطلب دیشب نوشته شده

این مطلب دیشب نوشته شده
اول چند خبر کوتاه و بعد مطلبی که به هاله قول داده بودم درجوابش بنویسم.
برای اونهایی که توی ایران هستند و به لطف سیمای لاریجانی قادر به دیدن مراسم توضیع جایزه نوبل نشده‌اند می‌توانند آنرا در این آدرس ببینند. آدرس از طریق شبح
خبرهایی از گویا و جاهای دیگه کپی کردم در این آدرس، تا برای دوستان داخل ایران که مورد سانسور رژیم واقع شده‌اند دسترسی به اندکی خبر میسر شود. به امید اینکه دیگران هم همین روش را پیاده کنند تا رژیم دریابد که حنایش رنگی ندارد.
این هم پاسخ هاله. هاله می نویسد:
حسن آقا با سلام. ميبخشيد اما من اينهمه obsession رو که شما و کسان دیگه با شيرين عبادی داريد درک نميکنم. يعنی ما ديگه دغدغه ای به جز شيرين عبادی نداريم؟ اونايی که دارن آدما رو سنگسار ميکنن و جوونامونو کردن تو محبس هيچ، تنها چشم دوخته ايم به دهن خانم عبادی و اينکه ايشون چه پوشيد و چه گفت؟ اگر اينجوره که ايکاش همه دغدغه های ما مثل خانم عبادی باشه. حسن آقا کاش اولويت ها رو بهتر ببينيم و بقول انگليسيها witch-hunt نکنيم. شاد باشيد.
هموطن عزیزم شاید شما ندانید، زمانی که کمیته نوبل خبر مربوطه را اعلام کرد من توی اداره بودم و بلافاصله اشک از چشمانم جاری شد. این اشک نه اشک خشم بود که برعکس اشک شادی بود. دیرزمانی بود که وطنم را در بد منجلابی می‌دیدم و هرچه خبر از آن دیار غمزده می‌آمد چیزی بجز ریختن اشک را سبب نمی‌شد. اما آنروز برای اولین بار اشک شوق بود که جاری شد.
افسوس که خانم عبادی در اولین سخنرانی‌اش این اشک را اول به غم و بعد به اشک خشم تبدیل کرد. چرا!؟
تصورش را بکنید، شما خانواده‌ای دارید که به جز مشکلات جانفرسا در زندگی چیز دیگری را تجربه نکرده‌اند و گرسنگی توان تان را گرفته. ناگهان از جایی یک وعده غذای لذیذ آن هم نه هر غذایی، یک وعده غذای شاهانه را به شما و خانواده شما میدهند. یک مرتبه یکی از افراد خانواده شما از روی بی فکری غذا را واژگون میکند آیا چنین رفتاری باعث حسرت و بلکه خشم شما و دیگران نمی شود؟ آیا خشم شما در چنین حالتی غیر منطقی است؟ آیا این پاسخ قانع کننده هست؟
شاید شما خانم عبادی را درک کنید ولی باور کنید من مشکل می‌توانم رفتاری را که ایشان در برابر رجاله‌های جمهوری اسلامی دارد درک کنم. ایشان ریسکهایی را به جان خریده تا به این جا رسیده. همگی آگاهیم چه فداکاری هایی را ایشان در دوران قبل از دریافت جایزه انجام داده در این هیچ شکی نیست. همین امر ما را متوقع‌تر می‌کند. چگونه است که ایشان با شهامتی بی نظیر با شکستن تابوی حجاب به این راحتی به ملایان دهن کجی می‌کند و این همه از خود شهامت نشان میدهد ولی از آنطرف به مجلس می‌رود و آن حرف‌ها را میزند که نیازی به تکرارش نیست. یا با مقایسه‌ای که درمورد اسلام و حقوق بشر می‌کند.
دیشب کانال 2 تلوزیون نروژ مصاحبه ای با ایشان داشت. پس از خاتمه مصاحبه خبرنگار در شک بود که آیا به خانم عبادی دست بدهد یا نه. عبادی خود پیشقدم شد و دست خبرنگار را فشرد و با شهامتی غیرقابل وصف دستان خبرنگار را بالابرد. قبول کنید چیزی که این زن کم ندارد شهامت است. پس چه چیزی است که او را وامیدارد که در مجلس چنان گوید و از خاتمی تمجید کند و هچنین حقوق اسلامی را با حقوق بشر قابل همزیستی بداند؟ خود او بهتر از من و شما آگاه است که اینگونه نزدیکیها به رژیم و اسلام و چنین ژستهای بی معنی تا چه اندازه مورد تنفر مردم است. قبول کنید مردم ما حتی مذهبی ترینشان از اینگون رفتار دل خوشی ندارند. نمی‌دانم که آیا این دلایل کافی است تا بتوان انتقادات مرا موجه دانست یا نه؟
از قرار معلوم خانم عبادی انسانی است که می‌داند چه می‌خواهد، چون در تمام مصاحبه‌های‌اش این دو جمله معروف‌اش را بدون هیچ تردیدی مدام تکار می‌کند.

نوشته: در ساعت: 9:26 pm در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on این مطلب دیشب نوشته شده  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی