17
Mar
2006
http://web.peykeiran.com/new/iran/iran_news_body.aspx?ID=29577
فردا نيوز : اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز روز چهارشنبه با مقام رهبری دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش خبرنگار «فردا»، این دیدار پس از دیدار اخیر جامعه روحانیت مبارز تهران با رهبر انقلاب صورت گرفته است.
یک عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون در گفتگو با خبرنگار «فردا»، این دیدار را بسیار صمیمیانه و در فضایی فوق العاده دوستانه و با محبت توصیف کرد و در مورد محتوای این جلسه گفت: مجمع روحانیون نسبت به دو مسئله عملکرد دولت جدید و پرونده هسته ای ایران نگرانی هایی داشت که در این جلسه آنها را مطرح کرد و همچنین خواستار اطلاع از تحولات هسته ای و سیاستهای جدید کشور در این زمینه بود.
وی گفت: مقام رهبری در این جلسسه به تفصیل و با حوصله، تحولات اخیر و روند حرکت ایران را بیان فرمودند.
به گفته وی، رهبر انقلاب در این جلسه گفته اند: سیاست ما در مسئله هسته ای، تاکنون سیاست “مدارا” و “انعطاف” بوده، اما از حالا سیاست “مقاومت” و “ایستادگی” خواهد بود. اگر ما در این مرحله ، در پرونده هسته ای کوتاه بیائیم ، دشمن اصلی ما ،آمریکا، به همین بسنده نخواهد کرد و چنانچه اولین امتیاز را بگیرد جلوتر می آید. ما اگر در گام اول کوتاه بیاییم تا آخر باید عقب نشینی کنیم و ما برای اینکه کار به آنجا کشیده نشود از اول مقاومت خواهیم کرد و عزت و مصلحت کشور و نظام هم در همین است.
این عضو مجمع روحانیون مبارز همچنین گفت در این جلسه گزارشی از عملکرد مجمع روحانیون به مقام معظم رهبری ارائه شد و ایشان نیز توصیه هایی فرمودند که برای ما مفید بود.
وی از توضیح بیشتر درباره این توصیه ها خودداری کرد و گفت این موارد قابل انتشار عمومی نیست.
پیش از این اعلام شده بود که پس از دیدار جامعه روحانیت با رهبری، خاتمی از رهبر انقلاب خواسته است، دیداری نیز با اعضای مجمع داشته باشند که مورد موافقت قرار گرفته بود، اما این عضو مجمع روحانیون ، این خبر را تکذیب کرد و گفت دفتر رهبری دعوت کننده این دیدار بوده و مشی مقام معظم رهبری نیز حفظ موازنه میان جامعه و مجمع در این زمینه است و در این دیدار نیز گفتند که وجود هر دو این تشکلهای روحانی را برای کشور مفید می دانند.
گفته می شود در این جلسه که تمامی اعضا بجز حجت الاسلام صدوقی حضور داشته اند، اعضای مجمع روحانیون دیدگاههای خود درباره عملکرد دولت احمدی نژاد را بیان کرده و انتقاداتی از جمله، اظهارات احمدی نژاد در نفی دولتهای گذشته را مطرح کرده اند.
این عضو مجمع روحانیون طرح این موضوعات را رد نکرد و گفت: مقام معظم رهبری در این باره گفتند که در کشور ما هر دولتی که می آید گذشته را زیر سؤال می برد و ظاهرا رسم همه اشان شده است. آقای هاشمی هم که رئیس جمهور شده بودند طوری حرف می زدند که انگار در دوره آقای مهندس موسوی هیچ کاری نشده است.
در این هنگام محمد خاتمی رئیس جمهور سابق نیز در تایید این موضوع به شوخی می گوید: آقای هاشمی شاهرودی هم که آمدند گفتند که من یک ویرانه تحویل گرفته ام.
خبرنگار فردا از این عضو مجمع روحانیون پرسید که با توجه به اعلام سیاست جدید هسته ای ایران از سوی مقام رهبری در این جلسه، آیا این سیاستها برای مجمع روحانیون قانع کننده بود؟
وی پاسخ داد: فرمایشات مقام رهبری برای ما قانع کننده بود اما سیاست خارجی کشور در این زمینه مورد تایید ما نیست.
وی توضیح داد: قطعا سیاست کشور برای مقاومت در برابر زیاده خواهی های غرب مورد تایید مجمع است اما طرح موضوعات حاشیه ای دیگری مانند موضوع “هولوکاست”که به اعاده حقوق ایران در این زمینه ضربه می زند مورد تایید مجمع روحانیون نیست.
وی گفت: از نظر ما به دور از عقل است هنگامی که ما در یک جبهه سنگین در حال رویارویی سخت با غرب هستیم، جبهه دیگری بگشاییم و همه چیز را تحت الشعاع آن قرار دهیم.
در بخش: بدون دسته بندی
16
Mar
2006
در خبری آمده بود که در رابطه با جشن چهارشنبه سوری هزار نفر دستگیر شدهاند، در ادامه خبر آمده است که گروهی از دستگیر شدگان با تعهد کتبی آزاد شدهاند و عدهای نیز به سبب اقدامات خطرناک و بر هم زدن نظم شهر و آرامش شهروندان (آقایان چقدر برای آرامش شهروندان نگرانند!!) با تشکیل پرونده روانهی زندان شدند و حداقل تا پایان تعطیلات نوروزی در زندان خواهند بود.
تنها نگاه به آمار دادن آقایان نشان میدهد که تا چه اندازه آقایان برای شهروندان خود ارزش قائلاند!! یکی نیست به اینها بگوید آقا در آن کشورهایی که برای شهروندان ارزش قائلاند حتی برای زندانی کردن یک نفر هم آداب و رسومی برقرار است، حساب و کتابی وجود دارد نه اینکه فلهای “عدهای” را بگیرند یا “عدهای” را روانه زندانی کنند چه رسد برای دستگیری فلهای 1000 نفر. در کشورهایی که قانون حکمفرماست حتی برای دستگیری 10 سگ ولگرد هم آداب و رسومی حکمفرماست که نکند یک روز یک مامور خودسر بی خود و بی دلیل عدهای سگ بیچاره را دستگیر کند. اگر در این آمار دهی آقایان قوه قضاییه (بهتر است آنرا قوه قصابیه بنامیم) بجای عدهای واژه “راس” را استفاده میکردند بسیار بجاتر میبود چونکه رفتارشان با این هزار انسان بیگناه فرقی با رفتار با حیوانات ندارد. در هیچ کجای دنیا نمیتوان هزار نفر را فلهای دستگیر کرد و بعد هم با این روش فلهای بدون هیچ توضیح دقیق، آمار دستگیر شدگان را داد. رژیم برای به اصطلاح (دفاع!) از زندانیان گوانتانامو کوش فلک را کر کرد، فقط جهت اطلاع به عرض میرساند که تعداد کل زندانیان زندان گوانتانامو 500 نفر میباشد (منبع بازتاب) که این تعداد نصف تعداد دستگیر شدگان چهارشنبه سوری دولت عدل علی است.
در بخش: حقوق بشر
16
Mar
2006
زدی در کسی می زنند درت
داستان ما و شیعیان بی مغز را بخوانید.
احترام به دیگران یک امر بدیهی است این البته شامل کسانی می شود که احترام متقابل دیگران را نگه دارند نه اینکه یک این مساله یک طرفه باشد. آقایان مذهبی مخصوصا از نوع شیعه آن قرن ها به همه ادیان و باورها بی احترامی کرده اند و خوب تا زمانی که دنیا به شکل امروزی اش نبود امکان چنین امری بود مثلا اگر هزارتا دو هزارتا مسیحی یا یهودی در یک شهر مسلمان نشین زندگی می کردند خوب حضرات مسلمان هم می توانستند هر بلایی دلشان می خواست بر سر این گروه اقلیت بیاورند و آب هم از آب تکان نمی خورد بلاهایی را که مسلمانان بر سر بهایی ها در ایران آورده اند (حتی در دوران حکومت شاه) یک مثال خوب این موضوع است. یادم نمی رود زمانی که در شیراز زندگی می کردم دوران بچگی را می گویم محله ای که ما زندگی می کردیم تقریبا ساکنین نیمی از خانه ها یهودی بودند فراموش نمی کنم این مسلمانان چه حرف و حدیث هایی که پشت سر اینها نمی زدند من از همان دوران بچگی آدم کنجکاوی بوده ام و در ضمن هر چرندیاتی را هم بدون دلیل و مدرک قبول نمی کردم به همین خاطر حرفهای همسایگان هم تاثیری در من نداشت و با عده ای از بچه های یهودی هم محل دوست بودم، همین مساله باعث شده بود که بچه مسلمان های دو آتشه با من هم لج باشند.
باز ههم فراموش نمی کنم همان دوران را که جشن عمر سوزان توی شیراز داشتیم و عده ای آن روز را بیشتر از حتی عید نوروز جشن می گرفتند و شادی می کردند. از صبحانه شان بگیر (کله پاچه می خوردند و عقیده داشتند که این کله عمر است) تا شام و وقتی که کپه مرگشان را می گذاشتند، شب به سبک آتش بازی چهارشنبه سوری آتش برپا می کردند و عروسکی از پارچه یا کاغذ درست می کردن درست به اندازه قد یک انسان و توی آن را با ترقه پر می کردند و آنرا آتش می زدند و با هم می خواندند و می رقصیدند و سرود “عمرعمرو سگ پدرو” می خواندند. این روز روز بخصوصی بود برای این دسته از مسلمانان.
چند سال پیش با یک خانم نروژی رفته بودم ایران یکی دوجا دعوت بودم، جاهایی که معمولا نمی روم ولی خوب بخاطر معضوراتی مجبور شدم بروم و در نتیجه این خانم نروژی را هم با خود بردم. حتی اتفاقات آنروز را نمی توانم توضیح بدهم چون حالت چندش آوری به من دست می دهد هرگاه حتی به آن فکر می کنم
این ها را نوشتم تا فکر نکنید که دلیل تنفر من و فحاشی های من به مسلمانان دو آتشه بی دلیل است من ذاتا با هیچ مذهب یا فرقه یا باوری دشمنی ندارم ولی وقتی می بینم گروهی چه اقلیت چه اکثریت می خواهند با طرفندهایی گروهی دیگر را از میدان بدر کنند و خلاصه زندگی را بر آنها تنگ کنند آنوقت است که دیگر نه احترامی برای این جماعت قائلم و درست برعکس برای ضربه زدن به آنها از هر وسیله ای که در دسترسم باشد استفاده می کنم.
در بخش: بدون دسته بندی
15
Mar
2006
حتما میپرسید چرا یک مرتبه مچ پای ملای کانادایی را گرفتهام!؟ اگر این مطلب ملا رو بخونید و بعد چرندیات آصفی رو هم بخونید و مقایسه کنید میفهمید از چیچی مینالم.
آقا این ملای کانادایی توی مطلب قبلیش برداشته نوشته “پرونده ايران گم شد!” (برگرفته از دفترچه خاطرات رئيس جمهور محبوب) تا این برداشته از قول رئیس جمهور نوشته پرونده ایران گم شد، یک مرتبه اون مرتیکه آصفی هم باورش شده که اینها گفته های رئیس جمهوریه و اومده جلو غریب و خودی، جلو خبرنگار خارجی و داخلی، نه زیر گذاشته نه رو گفته: “پرونده ایران به شورای امنیت نرفته”! یکی نیست به این ملای کانادایی بگه کاکو این آخوندزادهها خیلی خراند شوخی و طنز هم سرشون نمیشه نه زیر میزارن نه رو زرتی هرچی نوشتی برای خبرنگارهای خارجی تعریف میکنن و آبروی ملت میره یکی هم نیست به این مرتیکه آصفی بگه احمق حالا ملای کانادایی برداشت یک چیزی به طنز نوشت توی احمق هم باید حرفهای وزاری خارجه پنج شیشتا کشور گردن کلفت دنیا رو به تخم چپت حساب کنی و بچسبی به حرفهای ملای یک لا قبای کانادایی! آخه آدم از دست احمقهایی مثل این مرتیکه آصفی به کی پناه ببره!؟ خدا عاقبت اون ملت فلک زده رو به خیر کنه!!
بابا یکی بیاد به این آصفی احمق حالی کنه که بدخت همین روزاس که تخمهای نداشتتونو بزارن لای منگنهی شورای امنیت، حالا هی پشت سر هم چرند بهم ببافید!
در بخش: طنز
15
Mar
2006
این چند روز خیلی شنیدهام که ای تهران از کنترل خارج است، ای این مردم خیلی در برگزاری جشن چهارشنبه سوری اسراف میکنند، ای قدیمها اینجوری نبود و خلاصه کلی از این دست حرفهای منفی.
دوستان عزیز این اتفاقهای نا هنجار در نروژ هم که واقعا ملت متمدنی هستند میافتد. همین جا شب سال تحویل حداقل ده بیست مورد آتش سوزیهای بزرگ رخ میدهد. اینها هزینه جشنهای اینچنینی است و باید این هزینهها را پرداخت عدهای زیاده روی میکنند، این هم همه جای دنیا در چنین روزهای بخصوصی طبیعی است. این قدر به خود و دیگران سخت نگیریم، بگذارید این حداقلها را از هم دریغ نکنیم. باور کنید هزینه افسردگیها بسیار بسیار بیشتر از هزینه این گونه شادی هاست. فرق موضوع در این است که افسردگیها در یک شب بخصوص روی نمیدهند در تمام سال در جریان است. وقتی میشنوید پسر یا دختر همسایهتان خودکشی کرده یا میبینید که جوانها از اون مملکت فلک زده فراری هستند بخش کوچکی از همین هزینههای گزافی است که برای افسردگی میپردازیم، این گونه اتفاقها هر روز و هر شب رخ میدهند بهمین دلیل به آنها عادت کردهایم و دیگر حتی قادر به دیدنشان هم نیستیم.
شاد باشید! هزینه شادی بسیار کمتر از هزینههایی است که برای افسردگی میپردازیم. حکومت آخوندی بر پایه شیون و گریه و افسردگی استوار شده برای فرو ریختن آن باید زمینههای آنرا محو کرد.
در بخش: اجتماعی
14
Mar
2006
امشب رفتیم چهارشنبه سوری. توی اسلو عدهای از بچهها هر سال چهارشنبه سوری را در کنار یکی از دریاچه های اسلو برپا میکنند. موزیک هست رقص هست و خوردنی و آشامیدنی و خصوصا آتش فراوان که در این سرمای اسلو شدیدا میچسبد.
امشب دوستان کرد رقص کردی کردند دوستان ترک رقص ترکی و دیگران هم رقصیدند و شادی کردند.
این هم عکسی از چهار شنبه سوری تهران

شب خوبی داشته باشید و فراموش نکنید که مبارزه فرهنگی بهترین و موثر ترین نوع مبارزه با این رژیم است، مبارزه فرهنگی رژیم را از درون تهی میکند.
در بخش: فرهنگ و هنر
13
Mar
2006
عجب دنیایی هست ها! آقایون آزادی خواهان!! مدتی است به پرو پای هم میپرند این یکی اون یکی را متهم میکنه که چرا با آمریکاییها آبگوشت خوردی اون یکی هم جواب میدهد که بابا این یک کار حرفهای ست والخ!
یک مرتبه یکی در میآید سوالهای (بی مربوط!!) میکند، تازه تلقی دوزاری آدم میافتد!! که ای دل غافل طرف خودش هم پول میگیرد حالا گیرم از یکی دیگه و تازه وقتی هم ازش سوال میکنند به تته پته میافتد …
اصلا بهتر است خودتان بخوانید و خودتان هم دو دوتا چهارتا بکنید، مگر من سر پیازم یا ته پیاز که بیخودی خودم را قاطی اینجور مسائل پیچیده! بینالمللی کنم!؟
نیکاهنگ جان من یک سوالی برام پیش اومده در این چند روزی که تو این بحث رو مطرح کردی. تو که انقدر داری وسواس نشون میدی و به نوعی به بقیه پریدی برای همکاری با رادیو فردا یا حضور در کنگره آمریکا و… هیچ وقت توضیحی ندادی که همکاریت با روزنت به چه نحویه. ایا مشکل فقط پول امریکاست یا کلا این مساله حقوق گرفتن و یا همکاری با دولتهای خارجی ایراد داره.
سوال من معنی اش این نیست که کار افشاری و دیگران رو تایید کنم و در ضمن روزآنلاین رو هم خیلی دوست دارم ولی کلا می خوام نظرتو در این مورد بدونم لینک
چون از توضيح رسمی اين مساله در وبلاگ منع شده ام، آنرا برايت ايميل میکنم لینک
در بخش: طنز