01
Jul
2009
از روزی که سید علی رهبر اعلام کرد که مموتی برنده انتصابات هست، همه از این میگویند که انتصابات مهندسی شده. ببین این جماعت چقدر از مرحله پرت هستند که این عمله گری و گند کاری سید علی را مهندسی مینامند. بنده به مهندسها پیش نهاد میکنم به این سوء استفاده از واژه مهندس و مهندسی اعتراض کنند. مهندسی کردن به این معنی است که شما با دقت، درایت، بررسی و نقشه برداری و نقشه کشی و خلاصه هزار و یک نوع بررسی از مشکلی انجام میدهند و برای اون مشکل یک راه حل پیدا میکنید و بعد از برنامه ریزیهای دقیق آنرا با دقت به اجرا میگذارید.
چیزی که در این انتصابات اتفاق افتاد کمال بی برنامه گی بود. ببینید سید علی که از قرار معلوم مهندس این پروژه بوده، یکی از اساسی ترین نکات را رعایت نکرده است. اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها تصمیم داشتند روند انتصابات را به گونهای مهندسی کنند که مردم نفهمند که انتصابات انجام شده، بلکه برعکس در اذهان عمومی چنین القا کنند که انتخابات انجام شده و محمود احمدی نژاد در این انتخابات پیروز شده است. خوب این پروژه مهندسی شده کاملا به شکست برخورده و درست برعکس، چنین در اذهان عمومی پذیرفته و ثبت شده که محمود احمدی نژاد با زور به ملت قالب شده است. حتی عوام از همه جا بیخبر هم میدانند که این انتخاب سید علی بوده نه رای و انتخاب رای دهندگان. نه تنها تقلب شده که اصولا اعداد و ارقام بدست آمده از صندوقها در این ماجرا موثر نبوده و همه اعداد و ارقام عملا دیکته شده. ببینید مهندس یک دست داستان غم انگیز انتصابات ما، قبل از اینکه مراحل (قانونی!!) انجام شود دست برنده(!!) را برد بالا. مهندس سید علی چنان بی عقلی و بی درایتی از خود نشان داد که عمله اکره اطرافش هم شوکه شدند.
در عمل آمدند انتصابات را مهندسی کنند تا مشروعیتی برای رژیم دست و پا کنند، آن چس مثقال مشروعیتی را هم که داشت زیر سوال بردند. به قول معروف آمدند زیر ابروی رژیم را بردارند، زدند چشم چارش را هم کور کردند.
مهندسی که سید علی چلاق باشد! عاقبت پروژه مهندسی انتصابات هم میشود همین که داریم مشاهده میکنیم.
البته اگر بخواهیم نامه امروز کروبی را مد نظر قرار بدهیم و به آن استناد بکنیم باید بگوییم که این روسیه بود که در پروژه مهندسی انتخابات بدجوری دست سید علی را در حنا گذاشت و این مهندسی انتخاباتی روسیه هم دست کمی از مهندسی راکتور اتمی بوشهر نداشت.
پ.ن.: اگر خواستید مهندسی ببینید این را ببینید. جوانان دلیر ایران زمین کم مانده بود در یک قیام خود جوش خانما آخوند را برباد بدهند.
در بخش: انتخاباتی
28
Jun
2009
با مادرم صحبت میکنم. از اینجا و آنجا میگوییم در پس بحثهای اینجا و آنجا و حملات من به اسلام و بحثهای مختلف، در پاسخ شکایت های او از اوضاع ایران و فریبکاری ملاها. به او میگویم، اگر میخواهید از دست این مفت خورهای عمامه بسر نجات پیدا کنید! باید اصلاح و انقلاب و تحولات را از خود و درون خانوادهها شروع کنید. میگویم وقتی یکی از اعضای خانواده میمیرد بجای اینکه در مسجدی آخوند مفت خوری را برای خوانده روضه و چرندیات از این دست دعوت کنید، بروید یک مکان دیگر و از یک سخنران غیر معمم یا حتی از یکی از آنهایی که مرده شما را میشناخته استفاده کنید و خلاصه، مراسم مرگ و میر و عروسی و عزای خود را بدون دخالت آخوند ترتیب بدهید. وقتی این کار را کردید، دیگر آخوند در زندگی شما دخالت و تاثیر نخواهد داشت.
میخندد و توضیح میدهد:
عباس آقا که مرد، برایش در یک سالن ختم گرفتند. خانوادهاش تصمیم گرفته بودند چون نوازنده تار بوده، در ختم او بجای آخوند از یک نوازنده استفاده کنند و با تار خودش برایش نوایی بنوازند.
مادر ادامه میدهد: مامان مهوش خانم که مرده بود به همین شکل در یک سالن شیک مراسم گرفتند و چون به پرویز یاحقی علاقه بسیار داشته، برایش مراسم را با ویلون یاحقی و اشعار عارفانه انجام دادند.
یکی از دوستان مقیم نروژ هم چند مدت پیش برای ختم مادرش وقتی به ایران رفت، زیر بار جماعت مرده خور نرفته بود و برخلاف توقع آنها مراسمی را در یک سالن گرفته بود و بجای آخوند، از فامیل برای سخنرانی دعوت کرده بود.
خلاصه، همان گونه که میبینید، انقلاب مخملی از درون قلب مردم شروع شده و دیگر نمیتوان جلو این تحول را گرفت.
در بخش: اجتماعی, اسلام و مسلمین
27
Jun
2009
۱) ما، گروهی از وبلاگنویسان ایرانی، برخوردهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهی حکومت ایران در مواجهه با راهپیماییها و گردهمآییهای مسالمتآمیز و بهحق مردم ایران را به شدت محکوم میکنیم و از مقامات و مسوولان حکومتی میخواهیم تا اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را -که بیان میدارد «تشكيل اجتماعات و راه پيمايیها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است» رعایت کنند.
۲) ما قانون شکنیهای پیشآمده در انتخابات ریاست جمهوری و وقایع غمانگیز پس از آن را آفتی بزرگ بر جمهوریت نظام میدانیم و با توجه به شواهد و دلایل متعددی که برخی از نامزدهای محترم و دیگران ارائه دادهاند، تخلفهای عمده و بیسابقهی انتخاباتی را محرز دانسته، خواستار ابطال نتایج و برگزاریی مجدد انتخابات هستیم.
۳) حرکتهایی چون اخراج خبرنگاران خارجی و دستگیری روزنامهنگاران داخلی، سانسور اخبار و وارونه جلوه دادن آنها، قطع شبکهی پیام کوتاه و فیلترینگ شدید اینترنت نمیتواند صدای مردم ایران را خاموش کند که تاریکی و خفقان ابدی نخواهد بود. ما حکومت ایران را به شفافیت و تعامل دوستانه با مردم آن سرزمین دعوت کرده، امید داریم در آینده شکاف عظیم بین مردم و حکومت کمتر شود.
پنجم تیرماه ۱۳۸۸ خورشیدی
بخشی از جامعهی بزرگ وبلاگنویسان ایرانی
متمم:
خُسن اقا کل این رژیم را قبول ندارد و سرنگونی و دادگاهی کردن همه اعضای موثر در این حکومت را خواستار است.
Statement by a group of Iranian bloggers about the Presidential elections and the subsequent events
1) We, a group of Iranian bloggers, strongly condemn the violent and repressive confrontation of Iranian government against Iranian people’s legitimate and peaceful demonstrations and ask government officials to comply with Article 27 of the Islamic Republic of Iran’s Constitution which emphasizes “Public gatherings and marches may be freely held, provided arms are not carried and that they are not detrimental to the fundamental principles of Islam.”
2) We consider the violations in the presidential elections, and their sad consequences a big blow to the democratic principles of the Islamic Republic regime, and observing the mounting evidence of fraud presented by the candidates and others, we believe that election fraud is obvious and we ask for a new election.
3) Actions such as deporting foreign reporters, arresting local journalists, censorship of the news and misrepresenting the facts, cutting off the SMS network and filtering of the internet cannot silence the voices of Iranian people as no darkness and suffocation can go on forever. We invite the Iranian government to honest and friendly interaction with its people and we hope to witness the narrowing of the huge gap between people and the government.
A part of the large community of Iranian bloggers
در بخش: آزادی بیان, اعتراض و تظاهرات
27
Jun
2009
آقایان، منظورم زعمای قوم است، رفتهاند پشت پرده تا در آرامش کامل! از روی مقدار قدرتی که توانستند در یکی دو هفته گذشته به نمایش بگذارند، سهم قدرت را بین خودشان تقسیم کنند.
به آنها که به این موضوع شک دارند پیشنهاد میکنم بروند در سطح اکابر درس سیاست بخوانند.
از همه جالبتر محسن رضایی است که مثل کش تنبان به این طرف و آنطرف متمایل میشود. این خود نشان از آن دارد که در بین بعضی از سیاست بازان هم حتی در تصمیم گیری تزلزل تصمیم گیری وجود دارد و واقعا نمیدانند به کدام طرف متمایل شوند که منافعشان به خطر نیفتند. آیت اللهها که از همه بهتر عمل میکنند! بعضی شان مثل روباه نشستهاند و لام تا کام نمیگویند و مترصداند کدام جناح را حمایت کنند تا فردای خاتمه مناقشات خدای ناکرده دکان دونبش شان تخته نشود.
خلاصه دوران دوران حزب باد است، هر که بادبانش بزرگتر سهمش در آینده مطمئن تر و پر و پیمان تر.
در بخش: سیاسی
25
Jun
2009
آهای کسی در ایران قادر است این بلاتکلیفی را از بین ببرد!؟ بابا در عصر اطلاعات هستیم نا سلامتی! این به خیال خودشان حضرات اصلاح طلب، مثلا قرار است از آن یکی گروه دیگر پیشرو تر باشند، با این حال جز نابسامانی در خبررسانی هنر دیگری ندارند. درعوض شاهدیم که در دنیای دیجیتال امروز جوانان یک لاقبای داخل بهتر از هر خبرنگار حرفهای دارند وظیفه خبررسانی را به بهترین شکل ممکن انجام میدهند.
آیا کسی هست که بتواند بصورت قطع بگویید کانالهای ارتباطی/خبری موسوی و دار و دستهاش کدامها هستند؟
مطالبی که در اینجا و آنجا منتشر میشود دال بر این است که موسوی را خانه نشین کردهاند و دو سایت قبلی که منتسب به او بوده هر از گاهی ساز خارج میزنند و از محتوای آنها چنین به نظر میرسد که یا هک شدهاند و در دست دیگران هستند یا اینکه آنهایی که فرمان این دو سایت را در دست دارند بسیار غیر حرفهای عمل میکنند.
در این خبر آمده که میرحسین موسوی در حبس خانگی است و تنها سایت مورد اعتماد را هم نسیم فردا اعلام کرده که این یکی هم کار نمیکند.
قلم نیوز و کلمه هم هر نیم ساعت یک بار در دسترس نیست و هر از گاهی هم سازها و نواهای عجیب غریبی را به گوش میرساند.
تعداد بیانیههای میر حسین هم که خدا قوت بدهد بنا به گفته بعضی سایت ها به 12 و بعضی به 7 و عده ای دیگر هم به 8 رسیده. به جدم قسم این روندی که شما پیش گرفتهاید نامش در بهترین حالت هرج و مرج است، اگر از غازی مرتضوی بپرسی خواهد گفت نامش تشویش اذهان عمومی است.
در بخش: آزادی بیان
24
Jun
2009
همین چند لحظه پیش بیبیسی در مصاحبهای با هوشنگ امیر احمدی تایید کرد که اوباما قبل از انتخابات نامهای به سید علی چلاق نوشته و از او خواهش کرده کمک کند تا مشکلات ایران و آمریکا حل شود. سیانان هم همین خبر را تایید میکند.
حالا میفهم چرا این سید علی شیرهای یک مرتبه چنین شیر شده و شمشیر از رو بسته و ملت بیچاره را سلاخی میکند. حضرت شیرهای دلش به نامه آن سید زنگی مست خوش است.
ایرانیان وطن پرست و نیروهای وفادار به ایران در آمریکا باید همه تلاش خود را بکار ببرند تا این مردک مسلمان زاده مادر قحبه را مهار کنند و تسمه بر پوزه نکبت بارش بزنند. وای بر ملت ما! بعد از 30 سال زجر و یک انقلاب که به وسیله آخوندها به استفراغ تبدیل شد، حالا باید مجددا سر سپرده آمریکا هم بشویم تا بجای تاج بر سر شاه مان عمامه بگذارند! وای بر غیرت ایرانی وای اگر ما این ننگ را بپذیریم.
در همین رابطه:
EXCLUSIVE: U.S. contacted Iran’s ayatollah before election
Administration overture to Khamenei ridiculed in sermon
در بخش: روابط خارجی