07 Jan 2005

سايت امروز : 01

نوشته:     :::       Comments Off on سايت امروز : 01

سايت امروز :

01 نخستين بار بهار امسال آقاي علي‌رضا علوي تبار با اتهام اداره “سايت امروز” به دادستاني تهران احضار شد. وي از مديريت سايت اظهار بي‌ اطلاعي كرد.

02 در اوايل تابستان 83 آقاي سيد مصطفي تاج زاده در ملاقات با وزير ارتباطات و فن‌آوري اطلاعات و معاون وي به نماينده قوه قضائيه در كميته سه نفره فيلترينگ اعلام كرد مديريت سايت امروز به عهده اوست و درباره فيلترينگ سايت امروز هشدار داد.

03 در اواسط مرداد ماه يكي از مرتبطين سازمان مجاهدين انقلاب آقاي وطن‌خواه كه در زمينه جذب آگهي تجاري براي سايت امروز فعاليت مي‌كرد، بازداشت شد. سپس آقاي مسعود قريشي، مسئول فني سايت امروز در دفتر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي دستگير شد.

04 آقايان وطن‌خواه و قريشي يك هفته در قرارگاه فاتب واقع در پشت مترو ميرداماد همراه شخصي به نام اخوان در بازداشت به سر بردند. آقاي اخوان مدير شركتي به نام نوژان است كه آقاي وطن‌خواه براي ايشان كار مي‌كرد.

05 پس از چند روز شعبه 7 بازرسي كاركنان دولت مستقر در ساختمان دادستاني در ميدان ارك براي هر سه متهم پرونده (اخوان، قريشي و وطن‌خواه) قرار وثيقه (به ترتيب 20 ميليون، 5 ميليون و 10 ميليون) صادر كرد.

06 به علت نسبت فاميلي دور آقاي اخوان با آقاي مرتضوي دادستان تهران، او با وثيقه گذاشتن 20 ميليون تومان آزاد شد.

07 پس از چند روز آقايان قريش و وطن خواه با امضاء سندي كه توسط فرمانده بازداشتگاه تنظيم شده بود، به اطلاعات ناجا تحويل شدند و با چشمبند به بازداشتگاه مخفي برده شدند.

08 پس از چند روز بازجويي از آقايان قريشي و وطن‌خواه در محل بازداشتگاه مخفي، آن دو را براي بازجويي‌هاي فني به اداره اماكن نيروي انتظامي در خيابان مطهري مي‌برند. در آنجا شخصي كه خود را نماينده ويژه قاضي مرتضوي مي‌نامد به عنوان بازجوي فني پرونده، متهمان را بازجويي مي‌كند. اين شخص كه از متهمان بعدي پرونده نيز بازجويي كرد (آقاي پيام فضلي نژاد) متهمان را به سرانجامي مشابه مقتولان پرونده قتل‌هاي زنجيره اي تهديد مي‌كرد تا با ايجاد ارعاب در متهمان همكاري بازداشت شدگان را جلب كند.

09 بعد از بازجويي‌هاي پيام فضلي نژاد، آقاي اخوان متهم اين پرونده كه با قيد 20 ميليون تومان وثيقه آزاد شده بود،‌ در دادستاني حضور يافت و به همراه پيام فضلي نژاد و شخص ديگري كه از همكاران آقاي اخوان بود و با همراهي بازجوي اصلي پرونده كه خود را كشاورز مي‌ناميد به بازجويي از آقاي قريشي پرداختند و كماكان به تهديدهاي خود ادامه دادند.

010 تيم آقاي اخوان با اطلاعاتي كه در اينترنت در مورد شركت‌هاي ثبت كننده دامين سايت‌ها موجود بود به سراغ اين شركت‌ها و صاحبان آن رفتند و موج دوم دستگيريها صورت گرفت و افراد زير دستگير شدند:

– آقايان اميرحسن كامروا و كيارش قدملي از شركت ميزبان كه كار Domin, hosting سايتهاي امروز و رويداد (rouydad.info) را عهده دار بودند.

– آقاي ماني جوادي و نامزد ايشان كه بازارياب شركت ميزبان به شمار مي‌رفتند.

– آقايان فريد ثاني و آرش نادرپور از شركت پرسان كه ثبت دامين سايت رويداد (rouydad.ws) و سرويس hosting اين سايت را به مدت سه ماه عهده دار بودند.

– آقاي مهدي درايتي كه رابط و معرف شركت پرسان به سايت رويداد بود.

– آقاي محمد بلوچستاني كه تخصص ايشان تنظيم آنتنهاي “ديش” است، براي شركت پرسان در پروژه هايي كه به ارتباطات pzp مربوط مي‌شد، فعاليت مي‌كرد.

011 پس از دستگيري مسئولان شركتهاي مذكور و اعمال فشار به آنان، سرور مشترك سايت امروز و رويداد خاموش شد. پس از حدود دو هفته آقايان كامروا، قدملي و جوادي آزاد شدند.

012 بعد از مدتي موج سوم دستگيري‌هاي روزنامه نگاران آغاز شد. پروژه‌اي كه در زمان دستگيري آقاي سينا مطلبي (تقريباً يك سال و نيم پيش) شروع شده بود و كارهاي اطلاعاتي اين پرونده توسط تيم پيام فضلي نژاد در دفتر فاطمي آغاز شده بود.

013 آقايان شهرام رفيع زاده، بابك غفوري آذر، حنيف مزروعي و سعيد مطلبي (پدر سينا مطلبي) در اين دوره بازداشت شدند. به غير از آقاي حنيف مزروعي كه از روي اعترافات ديگران به علت سفارش دُمين رويداد به مهدي درايتي با حكم جلب دستگير شد، ساير افراد در ادامه پروژة سركوبهاي قديمي (دستگيري آقاي سينا مطلبي) دستگير شدند و طبق اطلاعات حاصله، توسط پيام فضلي نژاد از قبل براي آنها پرونده تشكيل شده بود.

014 آقاي سعيد مطلبي به اتهام فراري دادن پسرش و “همكاري با افراد فاسد در سينماي قبل از انقلاب” مورد بازجويي قرار گرفت. آقايان شهرام رفيع‌زاده و بابك غفوري آذر هم به علت يادداشت نويسي براي سايت گويا بازجويي ‌شدند. طبق گفته‌هاي متهمان اين پرونده تمام تلاشهاي بازجو براي معطوف كردن و ارتباط دادن جريانهاي اپوزيسيون خارج از كشور به اصلاح طلبان داخلي بود. به همين منظور سعي كردند با اعمال فشار بدني و رواني در سلولهاي انفرادي، آنچه پرورده ذهن هاديان پشت پرده اين پرونده بود را در اعترافات متهمين وارد كنند.

015 پس از دو هفته سه تن از متهمان (آقايان سعيد مطلبي، بابك غفوري آذر و‌ فريد ثاني) آزاد شدند. اين حركت براي كاهش فشارها بود و تا حدود يك ماه بعد نيز كسي بازداشت نشد.

016 از نكات جالب در طول اين پرونده اين بود كه بازجويي‌ها هدفمند نبود. آنان بدون هيچ هدفي به دنبال لكه سياه يا نقطه ضعف مي‌گشتند (به گفته يكي از آقايان شخص بازجو

Comments Off on سايت امروز : 01   |    |     |     

05 Jan 2005

آیا من بخاطر دوری از

نوشته:     :::       Comments Off on آیا من بخاطر دوری از

آیا من بخاطر دوری از ایران و زبان فارسی مفاهیم را بد می‌فهمم یا اینکه آقایون معروف به اصلاح طلب هستند که در انتخاب واژه هایشان با مشکل روبرو هستند!؟

بیشتر از چند روز از سانسور نظری را که در وبلاگ آقای بهنود گذاشتم نمی‌گذرد، جمله‌ای که استفاده کردم در حقیقت چیزی بجز گفتن عریان حقیقت نبود، در آن نظر خواهی نوشته بودم:

خوب است والله! پس از قرار معلوم چیزی هم بدهکار شدیم! مدال هم باید به گردنشان بیندازیم؟ عجب دنیایی شده مدال هم باید به گردن همکاران جنایت کار ترین رژیم دنیا بیندازیم!

آقای بهنود را از این دو خط من خوش نیامد و قسمتی از آنرا سانسور کردند، مگر من چه نوشتم؟ مگر نه اینکه رژیم جمهوری اسلامی جنایت کار ترین رژیم دنیاست؟ حالا نگاه کنید به این جمله آقای نبوی و کلاه خود را قاضی کنید ببینید من از محدوده خارج شدم یا ایشان. این دو نوع نگاه را با هم مقایسه کردم زیرا از نگاه جامعه این دو نویسنده در یک ردیف قرار دارند یا حداقل برداشت من اینگونه است.

حالا برویم سر روش نگارش آقای نبوی. ایشان از روی عصبانیت یا هر چیز دیگر مرتضوی را روستایی خطاب می‌کنند، آن هم نه یک بار و نه دوبار بلکه در تیتر مطلب هم از همین واژه استفاده می‌کنند.

تیتر دوم مطلب آقای نبوی در گویا نیوز:



آقای خاتمی! هشدار می دهم! کسانی که اقرار گرفته شده اند بی پناه اند و هر بلایی که برسرشان بیاید مسوول مستقیمش قاضی مرتضوی است و هر کسی که می تواند جلوی این مردک روستایی را بگیرد و نمی گیرد.



آقای نبوی خوشحال باشید که یک نویسنده نروژی نیستید وگرنه با استفاده از چنین واژه‌ای و استفاده از توصیفی چنین ناروا باور کنید کار شما بعنوان یک نویسنده برای همیشه تمام شده بود.

مگر روستایی بودن از نظر شما عمل خلافی است که آقای مرتضوی را که یک جنایت کار است را روستایی می‌نامید؟ آیا اینکه کشاورز روستایی وطن‌تان با سخت ترین فشارها و کمترین امکانات مواد غذایی برای شما تولید می‌کند و بر روی میز شما می‌گذارد مستحق همردیف قرار گرفتن با مرتضوی است؟ چه اتفاقی در آن دیار افتاده که یک نویسنده مدال به گردن ابطحی می‌اندازد و آن یکی دیگر مرتضوی را به روستایی بودن متهم می‌کند، انگاری که روستایی بودن یک جنایت است. آقایان آیا واقعآ من هستم که زبان فارسی را بخاطر دوری از وطن فراموش کرده‌ام یا شما چنان از جاده خارج شده‌اید که دیگر دست چپ و راست خودتان را هم تشخیص نمی‌دهید! باور کنید ملت ایران خیلی خوش نشاس هستند که شما نویسنده ایرانی هستید و کس دیگر نوشته‌های شما را نمی‌خواند وگرنه این نوشته‌های شما مایه آبرو ریزی برای ایران و ایرانی می‌شد.

Comments Off on آیا من بخاطر دوری از   |    |     |     

04 Jan 2005

آقا جان قیمت‌اش چنان گران

نوشته:     :::       Comments Off on آقا جان قیمت‌اش چنان گران

آقا جان قیمت‌اش چنان گران شده که مصرف کنندگان عمده آن را مجبور به تغییر قانون کرده تا بلکه مجبور نشوند از درامد بخور و نمیر ملایی هزینه سنگین آنرا بپردازند و با کشت آن در داخل شاید رونقی هم در زمینه کشاورزی بوجود بیاید.

از روزی که زلزله جنوب شرقی آسیا را لرزاند و آماری از نروژی‌های کشته شده به اینجا رسید (تاکنون 21 نفر) بیچاره نخست وزیر، وزیر امور خارجه، وزیر بهداشت و چند وزیر دیگر تقریبا نخوابیده‌اند این را در چهره هایشان می‌توان بخوبی دید.

در این مدت نشریات و رادیو تلویزیون‌ها این بیچاره‌ها را دقیقه‌ای رها نکرده‌اند و شبانه روز زیر فشارشان گذاشتند تا بلکه اعدادی را بطور رسمی در مورد کشته شدگان و مفقودین نروژی منتشر کنند. حالا که دیروز لیست منتشر شده نشان از این دارد که تعداد مفقودین کمتر از آن است که نخست وزیر اعلام کرده. از بعد از ظهر دیروز تا حالا ژورنالیست‌ها این بیچارگان، نخست وزیر و وزرا را در مقابل بینندگان تلوزیون کباب کرده‌اند و مدام آنها را سرزنش می‌کنند. کم مانده این بیچاره‌ها در مقابل چشم بینندگان زار زار گریه کنند ولی خبرنگارها رهایشان نمی‌کنند.

وظیفه ژورنالیست‌ها در چنین شرایطی همین است “انتقاد از قدرت” گرچه ممکن است گاهی اوقات زیاده روی کنند ولی این وظیفه شان هست هرچه باشد سیاست مداران خود به میدان می‌آیند و صندلی‌های قدرت را با آغوش باز اشغال می‌کنند و هیچ کس آنها را مجبور به این کار نکرده.

Comments Off on آقا جان قیمت‌اش چنان گران   |    |     |     

03 Jan 2005

این تحلیل حقوقی را آقای

نوشته:     :::       Comments Off on این تحلیل حقوقی را آقای

این تحلیل حقوقی را آقای عطااله مرادی برای من ارسال کرده‌اند به جهت اینکه ممکن است عده‌ای آگاهی از قوانین نداشته باشند خوب است که مروری بر آنها بشود.

عطااله مرادی: ataalah_moradi@yahoo.com

دانشجوی حقوق

با نگاهی کوتاه و گذرا به اعترافاتی که معمولاً برخی از فعالین سیاسی در زندان انجام می‌دهند و به تبع آن نمایش تلویزیونی که پخش می‌شود حاکیت از آن دارد که چه نوع فشاری بر فعالین و روشنفکران در زندان اعمال می‌شود که در بیرون از زندان و در فضای آزاد حاضر به گفتن چنین مطالبی نیستند و یا بعد از آزادی از زندان درصدد تکذیب آن بر می‌آیند و آن را ناشی از فشار روحی روانی ، جسمی محیط زندان می‌دانند.

باید به این نکته اشراف داشت که محبوس نمودن فعالین سیاسی بخصوص دانشجویان که نسل جوان جامعه را تشکیل می‌دهند ؟ در سلولهای انفرادی نه تنها خلاف مقرّرات و قوانین داخل و کنوانسیونهای بین المللی است بلکه از آن می‌توان به عنوان شکنجه‌ای سفید نام برد که دستگاه قضایی با توسل به سیاق فوق و تدوین برنامه‌های هویت درصدد ترور شخصیت سیاسی دانشجویان ، روشنفکران و دگراندیشان است .

در سالهای اخیر و بعد از وقایع تیرماه 1378 این پروژه در رأس برنامه‌های دستگاه قضایی قرار گرفته و دانشجویان را به دلیل اتهامات واهی و بی‌اساس وادار به اظهار ندامت واعتراف نمودند. قابل توجه است که اعتراف و اقرار تحت شرایط خاص و اجبار به اعتراف در محیط زندان بهیچ وجه قابل استناد حقوقی و قانونی نبوده و محاکم دادگستری نمی‌توانند با استناد به این نوع از اقاریر که معمولاً در شرایط تحت سلولهای انفرادی از فعالین سیاسی می‌گیرنداستناد نموده و با تکیه بر آن حکم صادر نمایند.

ماده 5 : حقوق بشر:؟ هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه ، ضد انسانی یا تحقیر آمیز ، قرار گیرد ؟.

بنابراین هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع بوده و اجبار شخص به شهادت ، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرارو سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است

از طرفی در هیچ یک از موارد قوانین عادی و اساسی قاضی مخیر به نگهداشتن متهمان بالخصوص(متهمین سیاسی)در سلولهای انفرادی و شرایط تحت زندان نیست، فقط در ماده 181 آیین نامه زندانها در مورد تخلفات زندانیان شورای مرکب از رئیس زندان یا جانشین او ، معاونین یا مسئولین انتظامی و فرهنگی ، قضایی و؟ تنبیهاتی در نظر گرفته می‌شود. که در بند 4 ماده 182 آیین نامه زندانها یکی از موارد تنبیه انضباطی را زندان انفرادی تا یک ماه تعریف نموده‌اند . بنابراین نگهداشتن متهم در سلول انفرادی فقط در صورتی است که زندانی مرتکب اعمال خلاف مقررات زندان شود ( که این خود جای بحث مفصلی را می‌طلبد ) نه اینکه قاضی قبل از محکوم شدن متهم، خودسرانه با توجه به روحیات و احوالات شخصی ، متهم را در سلول انفرادی محبوس نموده و بعد از مدتی اقاریر و اعترافات مورد دلخواه خود را از فرد زندانی دریافت نماید و آن را مستند صدور حکم قرار دهد.

علیهذا اعترافات حاصله در ایام انفرادی فاقد اعتبار قانونی بوده و از درجه سندیت حقوقی ساقط می‌باشد .

Comments Off on این تحلیل حقوقی را آقای   |    |     |     

02 Jan 2005

بدبختی ما ملت می‌دانید

نوشته:     :::       Comments Off on بدبختی ما ملت می‌دانید

بدبختی ما ملت می‌دانید در چیست؟ اینکه نصف بیشتر مطالب گویا نیور یکی از بزرگترین سایت‌های خبری ما ملت مربوط می‌شود به مانورهای آخری که حضرت تربچه نقلی به راه انداخته وای به روزگار آن ملت!

بجای این همه غوغا فاکت‌ها را کنار هم بگذاریم و بجای دعوا سر لحاف ملا با منطق بررسی کنیم، جر و دعوا که ندارد.

حکومت اسلامی 25 سال است که جنایت می‌کند. این بر هیچ انسان عاقل و بالقی پوشیده نیست، ممکن است عده‌ای ایدالیست بگویند در هیچ دادگاهی ثابت نشده که اینها جنایت کاراند! می‌گویم حتی با احکام دادگاه‌های ایدالیستی هم نمی‌توان چنین اتهامات سنگینی را بی پاسخ گذاشت. باید متهمین را دستگیر کرد چپاند توی زندان تا وضع‌شان مشخص شود. این فاکت را دیگر حتی آنهایی هم که در دنیای خواب و رویا زندگی می‌کنند نمی‌توانند انکار کنند.

پس این جر و دعواهای روشنفکری!! برای چیست که یکی مدال به سینه حضرت تربچه نقلی می‌اندازد یکی دیگر بارک الله و احسنت می‌گوید و آن یکی اسمش را در لیست نظر سنجی می‌گذارد آن سومی او را روشن فکر دینی می‌نامد. گرچه با آن اسامی که در آن لیست کذایی هست شاید بتوان وجود این تربچه نقلی را کمی منطقی‌تر دانست وقتی در لیست نام‌هایی مثل خامنه‌ای و رسمنجانی را می‌توان دید.

آخر الاغ جان اگر گفتی روشنفکر که دیگر نمی‌توانی دینی به پشتش بچسبانی که، کسی که دینی شد روشنفکر نمی‌شود او ذوب در یک ایدئولوژی است آن هم از نوع قرون وسطایی‌اش، مگر اینکه مغز خر هم جزو روشنفکرها شده باشد در غیر این صورت کسانی که از عقاید ماقبل تاریخ پیروی می‌کنند را امروزه روشنفکر نمی‌نامند آنها را در بهترین حالت شارلاتان می‌توان خواند ولی روشن فکر نه.

Comments Off on بدبختی ما ملت می‌دانید   |    |     |     

02 Jan 2005

خُسن آقا: توی این نوشته

نوشته:     :::       Comments Off on خُسن آقا: توی این نوشته

خُسن آقا: توی این نوشته که از پیک نت کپی شده خطوطی را ترسیم و آنها را با خط قرمز مشخص می کنم تا ببینیم چگونه ملت را از این یا آن پدیده می ترسانند تا به اهداف خود برسند. مطالب قرمز رنگ داخل پرانتز از من است مطلب آبی رنگ خطوطی است که اینها سعی در ترسیم دارند و می خواهند به ملت القا کنند که بهترین گزینه است.

ميزگرد مطبوعاتی فراكسيون جديد دفترتحكيم (بخوانید فراکسیون رفسنجانی)

جنبش دانشجوئی بايد با استراتژي حاكميت يكدست “راست” مقابله كند (رای جمع کند برای هاشمی )

منبع: پیک نت

اعضای هيات‌رييسه‌ فراكسيون روشنگری طيف علامه‌ دفتر تحكيم وحدت يك ميزگرد انتخاباتی، درباره انتخابات رياست جمهوری در دانشگاه تربيت مدرس تهران تشكيل دادند. دراين ميزگرد«حسين باقري» دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكی با اشاره به عملكرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم گفت:

اگر روند انتخابات مجلس هفتم در انتخابات رياست‌جمهوری هم ادامه پيدا كند، شاهد انتخاباتی نخواهيم بود و مردم مانند انتخابات مجلس هفتم و شوراها از صندوق‌ها قهر خواهند كرد. (یقینآ برنامه ریزی شده تا هاشمی به میدان بیاید)

باقری گفت: به نظر ما، اكنون مطرح‌كردن بحث تحريم مطلوب نيست و بايد در ابتدا شرايط را بررسی و بعد با توجه به شرايط نتيجه‌گيری كرد. (حتما در آینده این تحریم را مطلوب نمی دانند و در نتیجه “هَمَه با هم” باید بروند پای صندوق!)

«امير پاكزاد» سخنگوی اين فراكسيون نيز دراين ميزگرد گفت: «جناح اقتدارگرا به دنبال يكدست‌ كردن حاكميت است، ما بايد با اين استراتژی مقابله كنيم و در صورتی كه حاكميت

يكدست شود، فعاليت تفكرات ديگر امكان‌پذير نخواهد بود. (یعنی همان طور که قبلا گفته شد باید به رفسنجانی رای بدهیم)

ما سعی در رايزنی و تعامل با كانديداها داريم و سعی مي‌كنيم كه آن‌ها را مورد بررسی قرار دهيم.

دانشجويان به عنوان گروه‌های مرجع جامعه مي‌توانند در اين فضا نقش مهمی را ايفا كنند و با برگزاری تجمعات و برنامه‌ها فضای انتخاباتی را در كشور ايجاد كنند و دوره‌ی هشت ساله‌ی اصلاحات را مورد بازنگری قرار دهند.

جناح اصول‌گرا به دنبال فراهم كردن عدم حضور هاشمی رفسنجانی در صحنه‌ انتخابات است، به علت اين كه وی مي‌تواند برنامه‌ريزي‌های آن‌ها را به هم بزند، ولی بدانيد كه هاشمی رفسنجانی گزينه‌ جنبش دانشجويی نيست. (البته بعدآ حرفمان را عوض می کنیم و می گوییم برای خروج از بنبست باید به رفسنجانی رای داد) اكنون در جريان اصلاحات دو كانديدا مطرح هستند و ما از وجود تكثر در جناح اصلاح‌طلب نگران نيستيم. فكر مي‌كنيم اجماع بر سر يك كانديدای خاص پيش خواهد آمد، البته اين امر زمان مي‌طلبد. (نگفتم اجماع بزودی بوجود خواهد آمد)

پاكزاد با اشاره به مشكلات جنبش دانشجويی گفت:

جنبش دانشجويی همواره برخاسته از مردم بوده ولی امروز مشاهده مي‌كنيم كه برخی از افراد در اين جنبش با طرح مطالبات غير واقعی،‌ از اهداف اوليه‌ خود دور شده‌اند و تا حد گرايش‌های رمانتيك و لمپنيزيم تنزل پيدا كرده‌اند و قصد ندارند آرمان‌گرايی را با واقعيت‌گرايی عوض كنند. اكنون پاشيده شدن جنبش دانشجويی و دفتر تحكيم وحدت را مي‌توان حاصل زحمات عده‌ای دانست كه نمي‌توانستند استقلال جنبش دانشجويی را تحمل كنند.

«مهدی مومني» عضو ديگر اين فراكسيون با اشاره به اهميت مشاركت گسترده‌ مردم در انتخابات گفت: يك جريان خاص به دليل مطالبات شخصی خود در صدد حذف يك جريان ديگر از مجموعه‌ حاكميت است و برای اين امر از تمام ابزارها استفاده مي‌كند. استراتژی آن‌ها مشاركت حداقلی مردم در انتخابات است كه نمونه‌ آن را در انتخابات مجلس هفتم ديديم.(کون لق هر دو جریان به ملت

چه ای کاش هر دو جریان همدیگر را با هم نفله می کردند
)

انتخابات رياست جمهوری در سطح ملی برگزار مي‌شود، بحث قوميت و مسايل اينچنينی در آن مطرح نيست، تمام نگاه‌ها معطوف به اين انتخابات است و تمامی گروه‌ها بايد به صورت فعال در صحنه حضور داشته باشند. (برای حفظ بیضه اسلام ناب محمدی)

من به علت برخی رفتارها و هم‌چنين انتشار نامه‌ رفراندوم از عضويت در اين تشكل استعفا دادم.

(اصلآ چه معنی میده طرح رفراندم یعنی حذف هر دو جناح این هم که نمی شه که ) طرح اين پيشنهاد از طرف دفتر تحكيم وحدت نبوده و امضای چند نفر از اعضا به منزله‌ حمايت دفتر از اين طرح نيست.

وجود فراكسيون در تشكل‌های دانشجويی طبيعی است. در دفتر تحكيم (طيف علامه) نيز فراكسيونی به وجود آمد و اين نشات گرفته از وجود سلايق مختلف است ولی امری نامطلوب نيست و وجود اختلاف سليقه مي‌تواند باعث ادامه فعاليت و بقا شود.

«خوش قلب» عضو ديگر اين فر
اكسيون نيز گفت: در انتخابات رياست‌جمهوری با گزينه‌ آزادی يا عدم آزادی انتخابات روبه‌رو هستيم و گويی برخی قصد دارند با پرداخت هزينه‌ای برای هميشه نفس راحت بكشد.

رييس جمهور آينده‌ ما بايد كسی باشد كه بتواند جايگاه واقعی رياست جمهوری را احيا كند (یعنی اینکه به رفسنجانی رای بدهید تا چپق آن گروه دیگر را چاق کند) و در مقابل اقتدارگرايی بايستد، در آن صورت مردم و دانشجويان پای صندوق‌های رای خواهند آمد و اگر چنين فردی وارد صحنه شود، دلسردي‌ای كه در جنبش دانشجويی وجود دارد و باعث ايجاد ركود شده، از بين خواهد

رفت.

خوش‌قلب با اشاره به ايجاد اجماع در بين گروه‌های دوم خردادی بر سر مهندس موسوی گفت: به نظر من هنوز اميدی هست كه آقای موسوی وارد صحنه شود و من فكر مي‌كنم اگر جنبش دانشجويی و دانشجويان به صورت منسجم از وی درخواست كنند كه وارد صحنه شود، وی دست رد به سينه‌ جنبش دانشجويی نمي‌زند. (البته همانطور که همگی می دانیم مهندس هم که فعلآ ناز کرده پس آخرین گزینه همان رسمنجانی است که خوب ملت به دستور “دانشجویان مردمی” حتمآ باید به او رای بدهند تازه یقینآ پسته هم ارزان خواهد شد و همگی می توانیم از این ببعد نان و پسته ارزان بخوریم!!)

Comments Off on خُسن آقا: توی این نوشته   |    |     |     

02 Jan 2005

متاسفم دیگر نمی توان مثل

نوشته:     :::       Comments Off on متاسفم دیگر نمی توان مثل

متاسفم دیگر نمی توان مثل سابق ساده زیست و همه چیز را باور کرد. جریان CD شاملو را می گویم گویا سی دی قلابی است در نظرخواهی دیروز پولاد می نویسد:



حسن عزیز این شعر از شاملو نیست. این شعریست که شاعری گفته( از آوردن نامش معذورم) و خودش هم با صدای خودش خوانده و کاست آن را به خارج کشور و از قضا به همان نروژ خودتان می فرستد. شخصی به نام عباس شکری برای سودجویی این کار را به صورت سی. دی در می آورد و گویا تعدادی هم می فروشد که صدایش در آمد و در سایت همبستگی و چند سایت دیگر هم منعکس شد. شعر رزمی خوبی است . اما با کارهای شاملو از زمین تا آسمان متفاوت است.

یارباقی. دیدار باقی



حالا فکرش را بکنید اگر کسی مثل من سبک شناس نباشد باید به کجا مراجعه کند تا اصل بودن شعری را پیدا کند. عجب دنیایی شده.

با این همه این مساله هیچ چیز را در باره سانسوری که آقای بهنود انجام دادند را عوض نمی کند.

Comments Off on متاسفم دیگر نمی توان مثل   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی