14
Jul
2005
مطلبی از ملا حسنی را میخواندم نوشته بود:
شما از يزيد و اين ملجم کثيف تر و درنده خو تريد. کجاست رافت اسلامی؟ کجاست اخلاق محمدی؟ کجاست انسانیت ؟ کجاست مروت و جوانمردی؟
اين عکس اکبر گنجی را که در سايت ايرانيان ديدم بشدت مرا اندوهگين کرد.
ما گير عجب ارتجاع سياهی افتاده ايم. به نام دين بر گرده مردم سوار شدند و مثل سگ دروغ ميگويند (دور از جون سگ. سگ که اصلا از اینکارها نمیکند). ببینید بنام خدا و نمایندگی از طرف خدا با مردم چه میکنند؟
اگر اسلام و دين و خدا و پيغمبر آنچيزی است که شما محصول آنيد، درود بر کفر و بی دينی.
آقا جان! ملا جان! بنا نبود گرفتار توهم بشویم و دنیای رویاهایمان را با اسلام یکی کنیم و بعد از آن توقعهای بیجا داشته باشیم.
اولا باید به عرض مبارک برسانم که به نظر بنده اسلام آقای خمینی و خامنهای بسیار هم رئوفتر و متمدنتر و با مهر تر از اسلام ناب محمدی است.
شما کافی است نگاهی به اسلام و تاریخ اسلام بیندازید، البته نه تاریخ شفاهی که در خانه و خانواده به خورد من و شما داده اند ها! منظورم تاریخ واقعی اسلام است، با یک نگاه سطحی پی خواهید برد که دین اسلامی را که آقایان خمینی و خامنهای نمایندگی میکنند بسیار با تمدنتر از دینی است که محمد و علی به دنیا عرضه کردند. کافی است نگاهی به دین همسایگان ما بیندازید تا گوشی کمی دستتان بیاید دین آقای بن لادن و شرکا نزدیک تر به دین اسلام واقعی است تا این بچه سوسول مسلمانهای ایرانی. این دین با فرهنگ ایرانی ادغام شده و تا حدودی متمدنتر از ریشه اصلی آن عمل میکند.
کجا محمد یا علی به گنجی مانندی اجازه این همه خود رایی و خود سری میدادند باور بفرمایید همان روز اول گردناش را میزدند. در دین اسلام ناب محمدی از این سوسول بازیها وجود ندارد که احکام آبکی صادر کنند و بعد اگر عدهای اعتراض کردند همان احکام آبکی را هم لغو کنند که! قربان گویا شما خواب نما شدهاید!
کجای اسلام به مسلمین اجازه بحث و شک و خلاصه از این گونه سوسول بازیها را میداده که شما از خامنهای بدبخت توقع دارید. اسلام همین هست که میبینید از این آبکیتر میشود خاکشیر و دیگر نمیتوان نام اسلام بر آن نهاد.
خدا خیرات بدهد برادر! مگر ندیدی در روزهای انتخابات چه سوسول بازیهایی را اجازه ظهور میدادند؟ گمان میکنی در دین اسلام محمد و علی هم از این لیبرال منشیها وجود داشته!؟ اصلا چه معنی میدهد که این آقا رفته دراز به دارز خوابیده و اعتصاب غذا کرده!؟ بر اساس شریعت پاک!! محمد و علی، این عمل خودش هزار و یک عقوبت دارد اگر نمیدانستید بروید اسلام را مجددا مطالعه فرمایید.
خلاصه مطلب اینکه مرحمت فرموده لیبرال منشیهای خامنهای را به حساب اسلام ناب محمدی نگذارید که اینها هم بخاطر تاثیر آئین مهرورزی ایرانیان به این درجه از رئوفت دست یافتهاند.
در بخش: نقد اسلام
14
Jul
2005
این اولین باری هست که به پراگ میام به همین خاطر هم چیزهای دیدنی زیاد خواهد بود برای دیدن.
امروز سر راه یک مرتبه چشمم خورد به موزه ابزار شکنجه در دوران قدرت کلیسا. رفتم داخل متاسفانه اجازه عکس گرفتن نمیدادند وگرنه تصمیم داشتم چند تا عکس را در اینجا بگذارم.
این ملاهای کلیساهای اروپا هم دست کمی از ملاهای خودمان نداشتهاند ابزاری را که در این موزه دیدم باعث شد که نهار را اعتصاب غذا کنم چون بعد از دیدن این همه توحش دیگر علاقهای به خوردن برای انسان باقی نمیماند.
برداشت من در این سه روز در پراگ این است که چک ها ملت با فرهنگی هستند.
مرکز شهر پراگ بر قطعه سنگ قبری دو عکس و دو نام خودنمایی می کند این دو همان قهرمانان چک هستند که در روزهای شوم حمله سربازان چکمه پوش پیمان ورشو جان خود را برای مبارزه و اعتراض به تجاوز سربازان پیمان ورشو فدا کردند تا به گوش جهانیان برسانند آنچه که برسر این ملت آوردند.
شب 21 آگوست 1968 چهارصد هزار سرباز پیمان ورشو از زمین و آسمان برسر ملت چک ریختند تا سلطه شوم خود را بگسترانند.
هفته ها و ماه های بعد از حمله مبارزه پراکنده ای هنوز وجود داشت ولی به مرور این مبارزات کمتر و کمتر شد . 16 ژانویه 69 ساعت 3 بعد از ظهر Jan Palach دانشجوی بیست و یک ساله با آتش زدن خود در این محل اعتراض خود را به حضور اشغالگران ابراز داشت. سه روز بعد Jan Palach بر اثر جراحات وارده جان سپرد و نام خود را در تاریخ چک ابدی کرد.
اکبر گنجی را دریابید
در بخش: گوناگون
12
Jul
2005
تصاویر خبرگزاری ها از تجمع اعترای به وضعیت اکبر گنجی تصاویر خبرگزاری
ایسنا از تجمع
عده ای در اعتراض به وضعیت اکبر گنجی
تصاویر خبرگزاری مهر نیوز از تجمع عده ای در اعتراض به وضعیت اکبر گنجی
[1]
[2]
[3]
در بخش: حقوق بشر
10
Jul
2005
فراموش نکنیم! هنوز خون زیبا کاظمی را پاسخ نگفته اند
کپی شده از وبلاگ هاله
● ما امضاکنندگان این فراخوان با استفاده از همه شیوههای مسالمتآمیز ، برای اعطای مرخصی بابت مداوای اکبر گنجی ، نجات و آزادی همه زندانیان سیاسی که در راه بیان حقایق و طرح آزادانه اندیشههایشان به زندان افتادهاند خواهیم کوشید.
● به همین سبب در ساعت پنج تا هفت بعد از ظهر روز سه شنبه بیست و یکم تیرماه ٨٤ مقابل در اصلی دانشگاه تهران ، گردهم خواهیم آمد. از همه نیروهای آگاه و مبارز میهنمان دعوت میکنیم در این گرد هم آیی حضور به هم رسانند.
فراخوان گردهم آیی در اعتراض به تضییع حقوق اکبرگنجی
مردم آزاده و شریف ایران!
اعتصاب غذای روزنامه نگار شجاع ایرانی – که بیش از پنج سال است به گناه افشای برخی از نکتههای مبهم قتلهای سیاسی دهه هفتاد و ابراز عقیده و انتقاد صریح نسبت به حاکمیت – در زندان بسر میبرد ، وارد بیست و هشتمین روز شده است.
او در مدت تحمل مجازات خود دچار بیماری دشوار تنفسی (آسم) شده است. این روزهای دشوار را تنها به دلیل اعتقادی که به بیگناهی خود در محکومیتی که بار سنگین تحمل آن را بر دوش دارد بر خود هموار میکند ، اما هر انسانی توانایی محدودی در تحمل فشار جسمانی دارد و دیری نخواهد پایید که اکبر گنجی نیز سرنوشت محتوم خویش را در پی آیند این ماراتن دشوار مرگ در خواهد نوردید ، مگر اینکه وجدان بیدار شما مردم وخواستهای پیگیرتان برای درمان بیماری و آزادی او در دگرگون ساختن سرنوشتی که برای او رقم خورده است کارساز شود..
بی تردید کسانی مانند گنجی ، خود خواسته به آغوش مرگ نمیروند. اینان به سبب ماموریتی که در بازگفتن حقیقت در باره شیوههای امنیتی ضد مردمی که گهگاه شاهد آن در سرنوشت مردم بوده ایم ، تن به مرگی ناخواسته سپرده اند و بی تردید اگر اینجنین تقدیر فاجعه باری به نامشان رقم زده شود جز اثبات حقانیت شان در راهی که به ناگزیر برگزیده اند و بی اعتباری بیشتر مرگ اندیشانی که در گوشه و کنار این راه به کمین پویندگان راه حقیقت نشستهاند ، حاصلی نخواهد داشت.
تا دیر نشده است با تمام توان ، برای رهایی زندانیان سیاسی که سلاحی جز قلم ، و جرمی جز بیان حقایق ندارند ، تلاش کنیم.
ما امضاکنندگان این فراخوان با استفاده از همه شیوههای مسالمت آمیز ، برای اعطای مرخصی بابت مداوای اکبر گنجی ، نجات و آزادی همه زندانیان سیاسی که در راه بیان حقایق و طرح آزادانه اندیشههایشان به زندان افتاده اند خواهیم کوشید.
به همین سبب در ساعت پنج تا هفت بعد از ظهر روز سه شنبه بیست و یکم تیرماه ٨٤ مقابل در اصلی دانشگاه تهران ، گردهم خواهیم آمد.
از همه نیروهای آگاه و مبارز میهنمان دعوت میکنیم در این گرد هم آیی حضور به هم رسانند.
کمیته پیگیری آزادی اکبر گنجی
خانواده زندانیان سیاسی
دفتر تحکیم وحدت
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
اتحاد دموکراسی خواهان ایران
ماهنامه نامه
نشریه دانشجوئی بذر
لیست امضاء کنندگان
در بخش: حقوق بشر
09
Jul
2005
میگویند ملتی که تاریخ خود را نداند مجبور به تکرار آن است. امروز که امکانات موجود به ما اجازه ثبت تاریخ را به آسانی میدهد اگر آنرا به ثبت نرسانیم در مقابل نسل آینده گناه کاریم.
آنها که به میدان آمدند و جانفشانی کردند هنوز گرفتارند. کمترین مسئولیت ما بعنوان یک ایرانی تلاش برای آزدی آنها و ثبت آن وقایع برای آیندگان است.
در بین آنها که گرفتار شدند احمد باطبی شاخص ترین است و از آنها که جانفشانی کردند عزت ابراهيمنژاد هنوز پس از گذشت شش سال جانیان آزادند و خانواده عزت ابراهيمنژاد درپی دادخواهی.
در بیدادگاه “حکومت عدل علی” تنها یک مقصر یافتند آن هم به جرم دزدی یک ریش تراش و هنوز بیدادگاه باطبی به نتیجه نرسیده است!
و او شایسته و سربلند هنوز آزادی را فریاد میکشد.
و ما نیز اشک در دیده خنجری در دل آزادی را فریاد میکشیم
نامه باطبی از زندان
در بخش: مبارزه با رژیم
08
Jul
2005
سایت خبری بازتاب که متعلق به آقای رضایی است در باره مطلبی که از قول ایران فوکوس نقل کرده به دفاع از احمدی نژاد پرداخته و گویا مساله ساز شدن اعمال احمدی نژاد تا قبل از انتخاب (انتصاب) شدنش به عنوان رئیس جمهور باعث شده که تمام ارکان رژیم را به تکاپو انداخته تا بلکه او را از هر نوع اتهامی تبرئه نمایند. آخر مگر میشود رژیم رئیس جمهورش مخصوصا وقتی که منتصب باشد قاتل باشد!؟ اگر توانستند چنین امری را ثابت کنند آنگاه لنگ آقایان بدجوری در هوا خواهد بود. اینکه اینها سالها ملت بدبخت ایران را سلاخی کردهاند را دنیا میپذیرد ولی اگر این آقایان مویی از سر یک شهروند اروپایی یا آمریکایی کنده باشند آنگاه است که خشتک آقایان را سرشان خواهند کرد. بنا به نوشته[1] سایت بازتاب به نقل از ایران فوکوس گویا آقای رئیس جمهور محبوب!! و منتخب!! در انفجار بزرگ پایگاه نظامی آمریکا در بیروت در سال 1983 هم شرکت داشته است.
خوب این از اصل موضوع، حالا یک سوال از آقایان گردانندگان سایت بازتاب:
آقایان شما بهتر از ما میدانید که این رژیم در طول مدت 26 سال گذشته بجز خون ریزی ترور، سر بریدن و چشم درآوردن، سنگسار، آدم خوری و خلاصه هرگونه توحشی را بکار برده و بجز این کار دیگری نکرده است. حالا سوال ما این است که به فرض که آقای احمدی نژاد در این ترور شرکت نکرده باشد آیا میتوانید بفرمایید که ایشان در کدام ترور شرکت داشته اند؟ مگر می شود کسی 26 سال در رژیم ترور شریک باشد و هیچ کسی را نخورده باشد!؟ آخر مگر میشود جگر گوشه رهبر که حتی برای به ریاست جمهوری رساندن این جگر گوشه رهبر پسر مبارکشان (آقازاده مجتبی) را هم به میدان فرستادند تا با تقلب این جگر گوشه انقلاب و اسلام ناب محمدی را به حکومت برسانند همین طوری فقط برای خنده بوده!!؟ و هیچ گونه کمکی به کشتار و سلاخی نکردهاند!؟ لطفا نگویید که ما هم جو گیر شدهایم و اصلا تقلبی در کار انتخابات نبوده! این را دیگر اگر قبول ندارید به رفیق شفیق سابق خود آقای کروبی و خاتمی و زیر کشور گل و بلبل مراجعه کنید تا تفهیمتان کنند.
اینجور که از دفاعیات شما و سردمداران رژیم بر میآید این آقای احمدی نژاد کسی نیست بجز پسر ناشناخته مریم مقدس!!
از مساله جدید که بگذریم حزب سبزهای اتریش هم گویا دینامیت خوبی پیدا کرده و ول کن معامله رژیم نیست و همین روزهاست که آنرا زیر پای آقایان منفجر کند، البته اگر اینبار هم مثل سال 89 با چرب کردن سبیل اتریش رژیم خودش را خلاس نکند. پتر پیلتز عضو حزب سبز پارلمان اتریش با پیگیری مساله قتل قاسملو بوسیله احمدی نژاد تا آنجا پیش رفته که حتی وزیر سابق اتریش را هم در این جنایت شریک میداند که باعث فرار آقای احمدی نژاد و شرکا شده است.
البته قابل ذکر است که وزیر سابق اتریش همان کسی که مامورین امنیتی ایران از جمله احمدی نژاد را درسال 1989 به ایران بازگرداند تا از دست قانون فرار کنند با ادعای آقای پتر پیلتز مخالف است که این هم یک امر طبیعی است! هرچه باشد ایشان شریک دزد و رفیق قافله بودهاند، نباید توقع داشت که به این راحتی اقرار کنند که در جنایتهای رژیم شریک بودهاند.
یک مطلب دیگر از آقای احمدی نژاد اینکه در سایت بازتاب آمده بود که: ایشان برای تشکیل کابینه سخت در تلاشاند. وقتی که این مطلب را خواندم بی اختیار یاد آقای بیل گیتس مالک مایکروسافت افتادم و از خنده روده بر شدم. فکر کردم به روش ویندوز بیل گیتس آقای احمدی نژاد هم میتواند از منوی ادیت گزینه کپی(Copy) را انتخاب کند و بعد هم منوی پیست(Paste) را بچلاند کار تمام است. همان ها که در بیست و هفت سال گذشته وزیر و وکیل بودند امروز هم میتوانند Paste شوند.
[1] اصل خبر را هر چه گشتم پیدا نکردم
در بخش: حقوق بشر
07
Jul
2005
استدلال ما که تحریم را تنها راه مبارزه با رژیم میدانستیم این بود که هیچ فرقی نمیکند کدام یک از جناحهای رژیم پست ریاست جمهوری یا هر پست دیگری را اشغال کنند. حالا پس از سپری شدن دوران انتخابات نگاه کنید به اظهار نظرها، جناح بندیها و باجدهیهای آقایان تا به استدلال ما باور بیاورید.
اصلاح طلبها:
مصطفی معین: نگذاریم همبستگی ایجاد شده در انتخابات اخیر مجدداً به یأس و سرخوردگی تبدیل شود. منبع
تفکری که در پشت این پیام نهفته است بسیار ساده است به همان سادگی که رهبر انقلاب گفت (همه با هم برای چاپیدن ملت)
برای حکومتچیان (جبهه خودی) فقط یک چیز مهم است حفظ همبستگی (بخوانید “همه با هم”) تا اینها بتوانند مثل 26 سال گذشته به چپاول خود ادامه دهند و در اصل برای هیچکدام شان فرقی نمیکند کدام دسته یا گروه از آنها بر سر قدرت بیاید، به اندازه کافی منابع ثروت در ایران وجود دارد تا جیب این عده معدود پر شود.
جناح کارگزاران و به تازگی اصلاح طلب نوین!!: هاشمی و یارانش میخواهند رقابت به رفاقت تبدیل شود، امروز دفاع از هاشمی، دفاع از انقلاب، جمهوریت و حق ملت است. کسانی که به هاشمی حمله میکنند، رهبری انقلاب و نظام را نشانه گرفتهاند. منبع
اینجا هم آقای هاشمی و شرکا همان حرف معین را میزنند (رفاقت بین خودیها برای چاپیدن ملت)
حالا برای اینکه تصویر باز هم واضح تر شود که اینها که بر ایران حکومت میکنند تنها یک هدف را دنبال میکنند این هدف هیچ چیز بجز حفظ “اسلام ناب محمدی” بخوانید (ملاها، همه با هم برای چپاول ملت) نیست تا در پناه آن اراذل بتوانند به پر کردن جیبشان بپردازند.
حالا برای تکمیل استدلال میرویم به سراغ روابط خارجی “حکومت عدل علی”:
اول نگاهی میاندازیم به مناظرهای که قبل از انتخابات بین سخنگویان ستادهای دو نامزد انتخاباتی از ستاد اکبر هاشمی رفسنجانی، فرهنگ نادری و از ستاد محمود احمدینژاد، ابومحمد عسگرخوانی. در اینجا به بحثهای رد و بدل شده نمیپردازیم که این خود مقولهای است برای یک تحقیق وسیع برای شناخت ماهیت آن. در اینجا فقط به خود عمل مناظره و اینکه این مناظره در کجا انجام شده است میپردازیم.
مگر همین دو جناح رژیم نیستند که مخالفینی را که با رادیوهای بیگانه مصاحبه میکنند به زندان میاندازند و آنها را متهم میکنند به اینکه نوکر اجانب و بخصوص آمریکا هستند، و اینکه دلارهای آمریکایی به ایران آورده شده تا عدهای بتوانند رژیم را سرنگون کنند و از این دست چرندیات. خوب حالا باید از آقایان همین سوال را پرسید پس شما هم از آمریکا پول گرفتهاید که در این میزگرد شرکت کردهاید؟ مگر اصول گرایان یا همان برندگان انتخابات (انتصابات) نیستند که مدام گوش خلق را کر میکنند و هر گونه تماس با آمریکا را خیانت و الخ میخوانند؟ باید از آقایان پرسید: خوب چگونه است که یک مرتبه همه آن اصول و اهداف انقلاب و چرندیات دیگری که در این 26 سال به شکم مردم بستند به کناری گذاشته میشود و “پیش به سوی شیطان بزرگ”!؟ چون تنها ناجی شماست؟ این بذل و بخششها فقط به اینجا ختم نمیشود باید نگاهی به چپاولها و بذل و بخششهای دیگر هم کرد. همان بذل و بخششهایی که در خارج از مرزها انجام میشود تا زمینه ادامه بقای “حکومت عدل علی” بر ایران را میسر سازد.
چشم پوشی جمهوری اسلامی از میلیاردها دلار خسارت جنگ ایران و عراق: دیدار وزیر دفاع عراق از تهران سعدون الدولیمی، وزیر دفاع عراق و کمال خرازی وزیر خارجه “حکومت عدل علی”. منبع
جمهوری اسلامی استاد این گونه بذل و بخشش هاست. همان بذل و بخششهایی که در این 26 سال هرگاه که رژیم خود را در تنگنا میبیند با چوب حراج زدن به اموال ملت از تنگناها خارج میشود. مثال میخواهید؟ مثال فراوان است، برای اینکار نگاه کنید به قراردادهای اقتصادی منعقده نان و آبدار برای فرانسه با فرانسه بعد از قتل مخالفان سیاسی از جمله بختیار. باز هم نمونه میخواهید؟ نگاه کنید به قراردادهای منعقده انرژی بین ایران و چین برای باج دهی به چین تا در مرحله بعد چین در شورای امنیت در مقابل آمریکا از حق وتوی خود استفاده کند. باز هم مثال میخواهید؟ رجوع کنید به قراردادهای بلاعوض نفتی بین ایران و آقای حافظ اسد در دوران اولیه انقلاب، کجاست آقای اسد تا حالا از آقایان دفاع کند؟
تمام این بذل و بخششها و صدها بذل و بخشش دیگر همه برای این انجام میشود تا دولت های خارجی دست رژیم “حکومت عدل علی” را برای سرکوبهای داخلی باز بگذارند تا رژیم بچاپد و ملت هیچ نتواند بگوید.
حالا یک کاریکاتوریست میتواند از این تصویر نوشتاری تصویری را ارائه دهد که تن مام وطن را نشان میدهد و لاشخورهایی (حکومت عدل علی) با همراهی حکومت های خارجی شرکای رژیم درحال خوردن این تن که نامش وطن است هستند.
در بخش: ملای حیله گر