Jul 14 2005
توهم ملاحسنی
مطلبی از ملا حسنی را می‌خواندم نوشته بود:
شما از يزيد و اين ملجم کثيف تر و درنده خو تريد. کجاست رافت اسلامی؟ کجاست اخلاق محمدی؟ کجاست انسانیت ؟ کجاست مروت و جوانمردی؟
اين عکس اکبر گنجی را که در سايت ايرانيان ديدم بشدت مرا اندوهگين کرد.
ما گير عجب ارتجاع سياهی افتاده ايم. به نام دين بر گرده مردم سوار شدند و مثل سگ دروغ ميگويند (دور از جون سگ. سگ که اصلا از اینکارها نمیکند). ببینید بنام خدا و نمایندگی از طرف خدا با مردم چه میکنند؟
اگر اسلام و دين و خدا و پيغمبر آنچيزی است که شما محصول آنيد، درود بر کفر و بی دينی.
آقا جان! ملا جان! بنا نبود گرفتار توهم بشویم و دنیای رویاهایمان را با اسلام یکی کنیم و بعد از آن توقع‌های بی‌جا داشته باشیم.
اولا باید به عرض مبارک برسانم که به نظر بنده اسلام آقای خمینی و خامنه‌ای بسیار هم رئوف‌تر و متمدن‌تر و با مهر تر از اسلام ناب محمدی است.
شما کافی است نگاهی به اسلام و تاریخ اسلام بیندازید، البته نه تاریخ شفاهی که در خانه و خانواده به خورد من و شما داده اند ها! منظورم تاریخ واقعی اسلام است، با یک نگاه سطحی پی خواهید برد که دین اسلامی را که آقایان خمینی و خامنه‌ای نمایندگی میکنند بسیار با تمدن‌تر از دینی است که محمد و علی به دنیا عرضه کردند. کافی است نگاهی به دین همسایگان ما بیندازید تا گوشی کمی دستتان بیاید دین آقای بن لادن و شرکا نزدیک تر به دین اسلام واقعی است تا این بچه سوسول مسلمان‌های ایرانی. این دین با فرهنگ ایرانی ادغام شده و تا حدودی متمدن‌تر از ریشه اصلی آن عمل میکند.
کجا محمد یا علی به گنجی مانندی اجازه این همه خود رایی و خود سری می‌دادند باور بفرمایید همان روز اول گردن‌اش را می‌زدند. در دین اسلام ناب محمدی از این سوسول بازی‌ها وجود ندارد که احکام آبکی صادر کنند و بعد اگر عده‌ای اعتراض کردند همان احکام آبکی را هم لغو کنند که! قربان گویا شما خواب نما شده‌اید!
کجای اسلام به مسلمین اجازه بحث و شک و خلاصه از این گونه سوسول بازی‌ها را می‌داده که شما از خامنه‌ای بدبخت توقع دارید. اسلام همین هست که می‌بینید از این آبکی‌تر میشود خاکشیر و دیگر نمیتوان نام اسلام بر آن نهاد.
خدا خیرات بدهد برادر! مگر ندیدی در روزهای انتخابات چه سوسول بازی‌هایی را اجازه ظهور می‌دادند؟ گمان می‌کنی در دین اسلام محمد و علی هم از این لیبرال منشی‌ها وجود داشته!؟ اصلا چه معنی میدهد که این آقا رفته دراز به دارز خوابیده و اعتصاب غذا کرده!؟ بر اساس شریعت پاک!! محمد و علی، این عمل خودش هزار و یک عقوبت دارد اگر نمی‌دانستید بروید اسلام را مجددا مطالعه فرمایید.
خلاصه مطلب اینکه مرحمت فرموده لیبرال منشی‌های خامنه‌ای را به حساب اسلام ناب محمدی نگذارید که اینها هم بخاطر تاثیر آئین مهرورزی ایرانیان به این درجه از رئوفت دست یافته‌اند.
33 پیام
| 
اسلام در صدر آن در میان مسلمین بسیار رئوف و پر ظرفیت بوده .بحث شکاکان در اصل دین بسیار رونق داشته است و اصولا این نظر شما اگر بر پایه فکتهای واقعی تاریخی است رفرنسش را به ما هم بدهید.بلعکس رفرنس برای نظر نخالف شما بسیار است. نظر مخالف که هیچ به علی می گفتند تو در این میانه هیچی و از وسط جنگی که پیروزش بود برش گرداندند …
«گنجی را آزاد کنید!»
http://releaseganji.net/pamph.php#fa
نام ننگی که ازتک تک احاد این قوم در تاریخ خواهد ماند به تف و لعنت و نفرین ایرانیان مزین خواهد بود. هیچ تاتاری با ما نکرد آنچه این دکانداران رو سیاه دین کردید.
دقیقن با نظرت موافقم. ديروز در نظرخواهی يادداشتی از “زن نوشت” (که بعدن بوسيله ايشان به‌کل حذف شد) در مورد گنجی، که با لغت “خدایا” به پایان رسیده بود، نوشتم “همين “خدايا” آخر يادداشت شما مشکل اساسی ما است. شما شکايت مجری را پيش اربابش می‌بريد و توقع دادخواهی داريد.” تا زمانی که “ًروشنفکران و متفکران” ما دم از اسلام محمدی و از اين دست اراجيف میزنند, شاخ رژیم اسلامی در ما خواهد ماند.
زن نوشت
http://www.parastood.com/archives/002259.php
شاخ رژیم اسلامی
http://rokgoo.blogspot.com/2005/07/blog-post.html
می‌گم کسی ميدونه اين عکسها چطور از زندان بيرون اومده؟!
دقيقا همانطور است که شما ميفرمائيد . در زمان محمد علی اصلا اجازه نميدادند کسی بخاطر ابراز عقايدش به زندان برود که بخواهند گردنش را بزنند !!!!
خسن جان اون قسمت اول پاراگرافتم اصلاح کنی فکر کنم کمی به حقيقت تاريخ نزديکتر خواهی شد … کاسا
جناب دخو
در مورد اين دين رئوفی که شما مدعی يرظرفيت بودن آن هستيد موارد زيادی از تاريخ طبری و سيره ابن حشام سراغ دارم که ثابت ميکنند که اسلام يکی از متجاوزترين ايدئولوژيها نسبت به حقوق و کرامت انسانهاست.
اما چرا راه دور برويم؟ کافی است که فقط يک بار قرآن را از اول تا آخر بخوانيم. من نميدانم که آخر اين چه دين رئوفی است که:
۱. مجازات دزدی را قطع کردن دست و يا به خلاف تعيين کرده،
۲. همجنسگرايان را به مرگ محکوم کرده (داستان قوم لوت)،
۳. حق تصاحب در همخوابگی با زن را به شوهرش داده، در صورتيکه در دنيای متمدن اينکار فقط بايد با رضايت زن صورت گيرد وگرنه تجاوز به حساب ميآيد،
۴. فرمان به مرد برای کتک زدن زن نافرمان داده، کاشکی لااقل اجازه اينکار را ميداد ولی مستقيما گفته: فاضربوا،
۵. اجازه طلاق را به مرد داده (مگر در موارد کاملا استثنائی)،
۶. تجاوز به يک دختر هشت و نيم ساله را اجازه قانونی داده،
۷. اجازه تعدد زوجات به مرد داده،
۸. سهم ارث کمتری به زن نسبت به مرد داده،
۹. مجازات مرگ برای زنای محسنه و شلاق برای غير محسنه تعيين کرده،
۱۰. بطور مستقيم شهروندان را به خودی (مسلمين، امت، …) و غير خودی (اهل کتاب) تقسيم بندی کرده،
.
.
.
باز هم بگم؟
اينها تازه مواردی بودند که مستقيما در کتاب وحی آمده اند، خدا نکنه که بخواهيم به سراغ سنت و تاريخ برويم!
در کتاب مسيح حتی يک آيه در تاييد خشونت يافت نميشود و نتيجه آن شد که در قرون وسطی ديديم. حال انتظار داريد نتيجه عملی اين کتاب چه شود؟!
البته بخشی از احکام ذکر شده الان ديگر يا اجرا نميشوند و يا بصورت کمرنگتر اجرا ميشوند که اين خود ثابت ميکند که اسلام به مرور زمان تازه رئوف تر هم شده.
سلام بر خُسن آقا
ملالی نيست جز دوری شما
آمده ام درخت و من اره کنم
اره،اره،اره کنم
اسلام سيخی چنده؟
آورده اند از اسرائيل آن شاف اسلام،
اسلام تپانی!
حسنی به مکتب نمی رفت وقتی می رفت جارو به دنبش می بست!
درباره ملا بلاگ اسپات و اسلام
خاتمی تو سوراخ نمی رفت،وقتی می رفت،جمعه می رفت!
درباره تلاش سيد برای اکبر گنجی
محمود و سيد علی روی الاغ سوارن
توی الاغ سواری ديگه لنگه ندارن
درباره انتخابات
برم اشکی بريزم،آيت الله تناسلی دچار دغدغه شده اجازه
کتابت اراجيف نمی فرمايند.
لطفا جواب من را ندهيد من را اذيت نکنيد.
ولعنت بر خامنه ای هر کس در اين کامنت دونی مثل من
بشاشد.
بو می آد بو می آد داره از اون تو می آد.
خاخاخاخاخاخاخاخاخاخا خامنه ای
خاخاخاخاخاخاخاخاخاخا خارش گ….ه شد
ببخشيد نمی دونم عمه حاج آقا مجتبی اينجا چيکاره بيده
خيلی دکمه چلانده شد
خودافيظ شوما
های خسن جان
اين ملا واقعاْ دچار توهم شده. جواب کامل را دادی چيزی اضافه نمی کنم.ملا خيلی هيجان زده شده.این آقای دخو نیز البته کس شعر می بافند.ايشان هم به مانند بسياری از ايرانيان هنوز قاط تشريف دارند و اسلام ناب محمدی که تمام زشتی و نکبت هستی امروز مارا باعث گرديده تطهير می کنند.لازم است فقط و فقط آيات جنايی اسلام را در قرآن يکبار حداقل بخوانند تا به آيين اهريمن آشنا شوند.
«گنجی را آزاد کنید!»
Marg bar jomhori e eslami
http://web.peykeiran.com/new/ira…y.aspx? ID=25058
از خلط مبحث فحاشان و کینه ای های اسلام تعجب نمیکنم.
صحبت از احکام وحشیانه اسلام که بارها در وبلاگم به آنها اشاره کرده ام چه ربطی به مسئله آزادی انتقاد مسلمین در صدر اسلام و آزادی بسیار قابل قبول آنها ( مسلمین آقایان) دارد؟
در تمام جنگها نظر مسلمین پرسیده می شد . حتا در اینکه در شهر بجنگند یا خارج از شهر.حکومت ایران هم از مردم پرسید که بجنگند یا نه؟
هرگز کسی بخاطر مخالفت سیاسی با محمد کشته مجروح و مضروب نشده است (مگر در جنگ )،اگر در تاریخ طبری چیزی دیده اید بدون اینکه بنده را فحش باران کنید رفرنس بدهید بنده هم تاریخ طبری را در منزل دارم هم مسعودی و هم تفاسیر قران این دو را.
بنده معتقد و ملتزم و عامل به احکام شرع اسلام نیستم اما این دلیل نمی شود هر چرندی را ببافم و هر کذبی را به اسلام نسبت دهم. قضییه ای که با حسن آقا مطرح کردم نیز تنها از سر دوستی است ، ایشان می داند که من تطهیر کننده احکام وحشیانه ای که خانم قطار کردند هستم یا منتقد بیرحم آنها.
اگر شما از منابع دست دوم و ترجمه به مبادی دسترسی دارید من از مبادی زبان اول آنها را می خوانم و همیشه نیز.
بحث در حقوق سیاسی و رابطه حاکم و مردمان است و نظر حسن آقا در اینکه الان اینها از محمد و علی و عمر و ابوبکر مهربان تر و رئوفترند درست نیست.این نظر به معنای آن نیست که بنده معتقد به این هستم که حکومت اسلامی را قبول دارم . اما برای فحاشی به اسلام نیز کمترین ارزشی قائل نیستم ، بی اثر تر و منفعلانه تر از این فحاشی های بی مغز چیزی ندیده ام.
اگر کسی به علی و محمد و… فحش بدهد باز با معنی تر است از اینکه نامربوط بار تاریخ کند، تاریخ با این حرفها تغییر نمی کند، قاطی آن کسی کرده است که این نداند.
دخو جان،
خود علی و محمد صدها نفر (از جمله ایرانیان) را شخصاْ گردن زده اند. باز هم ادعا داری که خامنه ای رئوف تر نيست ؟ بابا دست خوش ! همين جوری فکر ميکنی که ملايان هم سوارتان ميشوند.
هیچ آدم عاقلی از خشونت خوشش نمیاید ولی بعضی وقتها تنها راه چاره است. به همین علت در مدرن و دمکرات ترین کشورهای جهان مثل آمریکا, کانادا, سوئیس و انگلیس ارتش و پلیس وجود دارد.
آیا در تاریخ سراغ دارید که یک دیکتاتوری با قلم و بحث انتقادی از دیکتاتوریش صرف نظر کرده باشد ؟ هیتلر, موسیلینی, شاه, صدام, ملاعمر و …. همه از طریق زور و خشونت به زیر کشیده شده اند.
دوره 8 ساله آب در هون کوبیدن مدعیان اصلاحات و به بن بست رسیدن آنها و رسواییشان در آخرین انتخابات همه گواه حقیقت فوق است.
پس میتوان نتیجه گرفت کسانی که تظاهرات و خشونت را احمقانه و بی تاثیر میدانند (از جمله انقلاب 57 و انقلاب کبیر فرانسه و روسیه و …) در حقیقت خود احمقند و در خدمت دیکتاتوری کار میکنند.
بر طبق نظر خائنانه این افراد, وجود ارتش و پلیس غیر ضروری است و مردم باید انتقاداتشان را روی کاغذ به پیش عالیجناب سیاه پوش ببرند تا رسیدگی کنند !
اگر کسی مثل گنجی را آرام آرام بِکُشند ما باید خیلی مودبانه به حضرت شاهرودی با “زبان خودشان” نامه بنویسیم و تقاضای بخشش کنیم !
اگر گنجی سوژه خوبی برای رای جمع کردن و پیراهن عثمان شدن است, باید از اسمش “استفاده” کنیم و به خانه او (به همراه خبرنگاران) رفته و سلام و روبوسی کنیم (همراه با عکس) تا مردم بگویند چقدر این شخص طرفدار آزادی و حقیقت است. ولی وقتی که گنجی با هوشیاری متوجه سوء استفاده آن شخص میشود و مانند یک شیر مرد میگوید که: “من به تو و گروهت رای نمیدهم” و بخصوص بعد از آنکه این سوءاستفاده چنان تابلو شد که مردم از آن گروه متنفر شده و بر علیهش رای دادند, آنوقت دیگر گنجی نزد آنها “یک خائن است ! یک احمق است که میخواهد قهرمان شود ! یک مرده ای است که سعی میکند نشان دهد هنوز زنده است ! کسی است که هیچکس برایش ارزش قائل نیست ! کسی است که اگر بمیرد بهتر است ! کسی است که وقت خود را تلف میکند ! و …”
بر اساس مرام بی مرام این افراد (ستون پنجم آزادیخواهان) اگر مصدق و امیرکبیر هم الان زنده بودند و به اینها رای نمیدادند احمقانی بودند که میخواستند قهرمان بازی کنند !
دلاوری, شجاعت, استقامت, حقانیت, شرافت, آزادگی و فداکاری (تمام صفاتی که در جامعه ما کمییاب است) اکبر گنجی فوائد بیشماری دارد که در تاریخ ما جاودانه خواهد ماند. مگر چند نفر مثل ماندلا, لوترکین و گاندی در تاریخ وجود دارند که جهانیان را به تحسین خود وا میدارند ؟
منافقان و سالوسان همواره سعی بر بی ارزش نشان دادن ارزش های واقعی (سیاه نمایی) و جایگذین کردن آنها با ضدارزش هایی که فقط در دایره بسته ذهن خود و گروهشان است, دارند.
یادتان میاید که اولین قدم خاتمی که باعث بر ملاشدن ماهیتش شد چه بود ؟ بی ارزش خواندن (سیاه نمایی) جایزه صلح نوبل شیرین عبادی. همان جایزه که احترام جهان را به همراه داشت. در حقیقت بی ارزش خواندن افکار جهان آزاد یعنی حدود 5.5 میلیارد آدم (صرف نظر از قوم طالبان !)
حالا این ستون پنجم آزادیخواهان که در خدمت رژیم است هم سعی بر بی ارزش کردن ارزش ها دارد که البته نتیجه اش بی ارزش کردن خود و گروهشان است. این هم یکی از فوائد فداکاری گنجی است که چهره واقعی این افراد را برای مردم افشا کرد.
حدود دو سال پیش ابراهییم نبوی با چند طنز جالب تحسین آزاداندیشان را بر انگیخت که همه جا صحبت از طنز ایشان بود ولی حالا او و گروهش بعد از رسوایی آنها در حمایت از مافیای رفسنجانی و الان با احمق خواندن اسطوره مقاوت گنجی, چنان بی اعتبار و بی آبرو شده اند که الان در جامعه آزاداندیش نمیتوان حتی یک مقاله پیدا کرد که از این گروه به خوبی یاد کند. تعداد کسانی که او و گروهش را ملامت میکنند روزبروز زیادتر شده است. زیدآبادی, نیک آهنگ, جواد معروفی فقط چند نفر از آنها هستند. تمام زندانیان سیاسی از این گروه کوچک متنفرند.
به همان سرعتی که اینها از اپوزیسیون جدا میشوند به همان سرعت در دامان مافیای قدرت (کیهان, مرتضوی, لاریجانی و در راس آنها خامنه ای) جذب میشوند.
اینها را که گفتم کارنامه این گروه (بهنود، درخشان، نبوی حامیان معین و خاتمی) بود.
همين جوری فکر ميکنی که ملايان هم سوارتان ميشوند
سر ایرانیان را در جنگ زدند ، خب ؟! این چه ربطی به سماحت سیاسی درونی اسلام در صدر آن دارد؟ ابن ملجم مخالف سیاسی بود حتا از بیت المال مواجبش قطع نشد لابد چون علی را کشت و کشتندش این میشود دلیل بر استدلال شما ! آن خانم مخالف اعدام هم الان است که برسد.
از قضااین طرز فکر ناپخته و روی هوا حرف زدن است که موجب سوار شدن آخوندهاست.
من اگر بحث را ادامه دادم برای روشن شدن موضوع برای امثال تو نیست ، امثال تو را خوب میشناسم. از قبیل شما فحاشهای بی مایه کم ندیده ام.اصولا کامنت برای ارائه نظر به نویسنده است. برای تو حرف فارسی و ترکی ندارد یک مزخرفی را ممکن است به صد زبان بگویی .
ملا هم تویی و امثال تو که نقش مار بر دیوار میکشید.
گوه مفت نخورين . يکی محمد و علی ريوف بودن يکی چنگيز خان مغول . البته بازم گلی به جمال چنگيز .
کير کلفت به قبر محمد زنباره .
در این چند ساله تنها یکی را در وبلاگستان میشناسم که “گه” را “گوه” مینویسد.با تشکر فراوان.
دیکتاتورهای نص صریح تاریخ نظیر نمرود ، نرون ، هیتلر، ایدی امین ، موگابه ، خامنه ای … بدلیل ترس و وحشت زیاد از اعمال جنایت کارانه شان به بیماری مالیخولیا گرفتار میشوند.
خوی حیوانی و سبعیت در وجودشان رخنه کرده و همیشه در حالتی دفاعی بسر میبرند. موهومات و خرافات سراسر وجودشان را فرا میگیرد و از سایه خودشان میترسند. به همه چیز و همه کس مشکوکند و اعتمادی به اطرافیان خود ندارند. در اوج قدرت باز هم به نیروهای محافظشان میافزایند و مرتبأ آنها را عوض میکنند.
با کوچکترین صدایی از جا میپرند و فشار عصبی دایم آنها را وادار میکند تا شیوه های غیر انسانی جدیدی را در مورد دیگران و حتی نزدیکان خود بکار برند.
خود محوران تاریخ بدلیل دور ماندن از درد های جامعه واقعی و تنیدن تاری به اطراف خود جهت مخفی شدن از دیدگاه مردم به هر اقدامی غیر انسانی دست میزنند تا نگاه مردم بر چهره واقعی و درون آنان نیافتد.
تمامی آنان از موجودات موهومی ، ماوراء الطبیعه و یا اسطوران برای تایید اعمال و افکار غیر انسانی خود یاری میجویند و منویات خود را مکارانه از گفتار ، کردار یا از زبان آنان ، بازگو و یا توسط آنان تایید میکنند.
قدرت را ستایش میکنند و آنرا ازلی و ابدی میدانند و چنان مبهوت این خود بزرگ بینی مطلقه میشوند که خود را نامرعی از عیوب و اشرف و حتی خدای روی زمین میدانند.
برای حفظ قدرت خود از هیچ طرفند ماکیاولیستی پرهیز ندارند. منطق را نمیشناسند ودر عین ضعف فردی همه چیز و کس را به جنگ قدرت دعوت میکنند.
ظلم مفرط را مهربانی و شفقت نامیده و نان ملت را با منت به آنها میدهند.
خامنه ای از تیره همین بدسگالان بیمار است که تمام احساسات شریف انسانی خود را از دست داده و مبدل به هیولایی شده که خودش از خودش هم میترسد.
از افکار مردم ایران، علی الخصوص دگر اندیشان و روشنفکران وحشت دارد و اینگونه اندیشه ها را با زرنگی حماقت انگیزی مضر به حال جامعه دانسته و آنرا از سرچشمه خشک میکند.
در این حالت مالیخولیایی ، وحشت از آن دارد که مردم بفهمند که این وجود تهیست. هیچ چیز نیست بجز مغزی بیمار و در حال مرگ.
احساس قداست میکند ، خود را بالاتر از آن میداند که درد درون خود را بکسی بازگوید یا علاجی بیاندیشد. تشنگی قدرت برایش سیراب ناپذیر است و نفرت وی از دشمنان خیالی وی را تا سرحد جنون پیش میبرد.
بدلیل خود بزرگ بینی ، کلامی حتی از روی تسلی و دلجویی را توهین بخود میپندارد و انتقاد را هر چند مثبت و کارساز باشد مقابله با قدرتش میداند و شخص ناصح را سزاوار مرگ میداند.
من این شخص را فقط بعنوان بیماری قابل ترحم مینگرم که بدلیل جدایی از همه خوبیها ، شرافت و تجلی انسانی ، به توده ای از سلولهای مرده مبدل شده است.
از وی انتظار انسان بودن و همدردی با انسانهای متالم و درمانده بعید است. فراموش کرده که شاید گروهی ساده را بتواند فریب دهد ولی تاریخ را نمیتوان . . . .
تا کنون از خود پرسیده اید که چرا در خانه خدا به روی همه و همیشه باز است ولی دروازه های کاخ وی به روی مردم عادی باز نیست؟
……..
قدرت فساد میآورد و قدرت مطلق، جنون مطلق.
از جواب دخو نه تنها ناراحت نشدم بلکه بينهايت خوشحال شدم، چون آن چيزی را که تا حالا به آن شک داشتم و برای همين از نوشتنش صرف نظر ميکردم حالا با اطمينان کامل مينويسم و آن اينست که دخو به يکی از دو گروه زير متعلق است:
۱. طالبان
۲. دورويان زالو صفت اما نادان!
دليلم برای مورد اول اين است که من در کامنت قبلی اسلام و در نتيجه محمد و علی را به زير سوال بردم، چرا که هر چه نوشتم در نقد اسلام و محمد بخاطر تجاوز بطور وحشيانه از طرف اينها به حقوق بشر و مخصوصا زنان بود ولی دخو با کمال بيشرمی از کنار اينها ميگذرد و ماستماليشان ميکند و تازه مردم و تاريخ را به اينها بخاطر سوال محمد از مردم درارتباط با يکی از جنگها بدهکار هم ميکند! اين دقيقا مثل اين است که شخصی به يک ناتوان کمک مالی کرده و از طرفی به او تجاوز جنسی کرده و بعد او را به قتل رسانده، و حالا فردی (مثل دخو) از قسمت دوم صرف نظر کند و فقط با استناد به قسمت اول اين شخص را شخصی رئوف معرفی کند!!! آخه طالبان هم خيلی سعی در رئوف نشان دادن اسلام و محمد و در نتيجه خودشان دارند!!!
يک انسان يا رئوف است و يا نيست، حالت سومی وجود ندارد. کسی که بخشی ازرسالتش! تجاوز به حقوق بشر باشد چگونه ميتواند رئوف باشد؟!
و اما دليلم در ارتباط با مورد دوم تا آنجا که مربوط به زالو صفت بودن ايشان ميباشد نيازی به توضيح ندارد و هر چه بنويسم فقط توضيح واضحات است. اما در رابطه با نادان بودن ايشان بر ميگردد به اينکه ثابت شد که ايشان نه قرآن را درست خوانده و نه تاريخ اسلام را و بخاطر همين بسيار احمقانه و ناشيانه سوتی داد!!!
در نهايت بايد بگويم که ما اگر آزاديهای سياسی زا ميخواهيم يک دليلش آنست که آزاديهای فردی را
ميخواهيم.
اميدوارم که به قول آرمان فراتر از سطح شعورت حرف نزده یاشم!
دوستان عزيز! دوست عزيزمان حسن اسدی زيد آبادی دانشجوی سال آخر حقوق و سردبیر نشریه دانشجویی سخن تازه امشب پنجمین شب بازداشت خود را پس از دستگيری در تجمع حمايت از اکبر گنجی می گذراند اين وبلاگ را برای آزادی او ثبت کرده ايم و تا روز آزاديش خواهيم نوشت
دارمت صادق جون . اين سکينه ننه کونی چی گوز گوز ميکنه ؟
جوجه لاشی ميام لنگتو جر ميدما . من ميخوام برينم به هيکل محمد و اون اسلام کيريش . به تو چه مربوط وق ميزنی ؟
من با تو می گویم ای خرد،
من معتقدم که در جوامعی از قبیل جامعه ایران تا هنگامیکه حرکات، تفکرات و گفتار هر چند هم مترقی، در حالت تاخت تک نفره در بیابان خالی از دوستیها و پر از داستانهای یکنفر می آید است،درها به تمامی به همان پاشنه باز و بسته خواهند گشتف که میگشتند و میگردند.
من با سرافراضی به تمامی جهانیان اعلام میدارم من برای زنده ماندن آقای گنجی،این مجاهدگر اکبرمان تلاش خواهم کرد.
من بر عقیده ام:از آنجائیکه تمامی گفتارشان بگوش مخاطبانش رسیده و این خود همان پیروزیست،
از آنجائیکه اکثر نظرات آقای گنجی در بند را افراد بسیار دیگری نیز در این جامعه دارا میباشند،
نخواهیم که یکی از نخبگان این طریقت را به این نحو از دست بدهیم،
بیائید از آقای گنجی بخواهیم، به عنوان دوست، هم مسلک، انسان برای خاطر عشق،زندگی،
ما را از این دایره سرگردانی: برای عزیزی گرییدن که دیگر بین ما نیست، رها سازند و به ما بیاموزند دوباره،زندگی را من نگهبانم.
شاید کاریست که هم فکران و آزدیخواهان از آقای گنجی برای گفتن اینکه ما زنده بودنت برایمان مهمتر است،زندگی برایمان محترم است،کاری خالی از خرد ونوع دوستی نباشد.
در زمانه ای که چنین سریع به پیش میتازد،باید تازها را مزه کرد.
از آقای گنجی بخواهیم برای آموزش نسل جوانمان برای دادخواهی به ابزارهای همگون امروزی نیازمندند و نه کشتن خویش، و این شروع و به پایان رساندنش باید بر دوش آقای گنجی قرار بگیرد،این پهلوان وطن برادر ماست.دوستت میداریم،و برایتان سرافرازی و عمر دراز پر بار داریم.
ملا دخو جان،
از اینکه به فارسی ازت سوال کردم عذر میخواهم:
(سوال زیر را به لهجه ترکی بخوان)
ایلده ! آيا علی گردن زن رئوف تره يا خامنه ایلده ؟
کيفی ياخ چيدی ؟
تا وقتی که نتوانی به سوال بالا جواب بدی اسمت ملاست.
یک راه بسیار موثر برای شناخت ماهیت کسی که خود را دوست معرفی میکند این است که به اولین درخواست او عمل نکنید و *عکس العمل* او را ببینید. مثل اگر از شما خواست که به او پول قرض بدهید و یا با ماشینتان او را به جایی ببرید, به او جواب “نه” بدهید.
اگر طرف انسان باشد زود قضاوت نخواهد کرد. شما را درک خواهد کرد و دوستیش را فقط محدود تر میکند. ولی اگر طرف حیوان باشد بلافاصله هرچه از دهنش در آمد نثار شما میکند و به تمام اطرافیان شما میگوید که شما گدا, بی معرفت, عوضی و آدمخوار هستید. حتی اگر شما یک بیمارستان بسازید داد خواهد زد که “ای بیمارستان توطئه است که خودش را به رخ بکشد !” اگر جان کسی را نجات دهید خواهد گفت که: “برای پول اینکار را کرد !” در یک کلمه “سیاه کاری”. چرا؟ به خاطر تن ندادن به خواسته او.
حالا توجه کنید به مرام بی مرام افراد زیر از جناح شکست خورده و دوروی مدعیان اصلاحات:
طنز نویس {…} (خودم سانسور کردم که زحمت سخن کم شود چرا که همه میدانند منظور کیست) گفته اند که: “گنجی ساده ای است که ندانسته طرح مرتضوی را برای بدنام کردن دولت پرافتخار اصلاحات به رهبری خاتمی (جناح ایشان) اجرا میکند !!”
قبلآ ایشان گنجی را متهم به “سادگی و تلاش برای قهرمان شدن” کرده بود. حالاً او را عامل مرتضوی خطاب میکند ! البته بعد از آنکه همه تحقیر گنجی را توسط ایشان ملامت کردند فرمودند: “گنجی واقعاً قهرمان است ! ولی مردم ما لیاقت قهرمان را ندارند ! (ترجمه: گنجی احمق است !) اگر داشتند آنها که تحریم کردند باید به خیابانها بیایند و اعتراض کنند ! *این تنها راه است !*”
یکی نیست به این گوشکوب بگوید: خسته نباشی ! خبر تازه چی داری ؟! ما که 26 ساله میگیم که باید اعتراض علنی کرد و به خیابان ها ریخت تا مردم حق خود را از مسئولین احیا کنند. شما و گروه منافقتان مدام سپر بلای رژیم بوده و هستید و دم از اصلاحات لاکپشتی آخوندان و گفتگوی مودبانه! (بیضه مالانه) میزدید. جالب اینجاست که هنوز هم از رو نمیرود و فقط از کسانی که تحریم کردند میخواهد به خیابانها بریزند و اعتراض کنند ! یعنی کسانی که مثل خودش به هاشمی و معین رای دادند در خانه بمانند و به گنجی بخندند !
اگر خودش و یا دوستش (خروس بی بی سی) چند هفته در زندان بودند و بلافاصله با گفتن “گه خوردم چاکرتم !” توبه نامه را امضا کردند و زدند به چاک, باید تا هزار سال در موردش مرثیه سرایی کنند و این دوره مخوف (که ایشان را الگوی “مقاومت !” (از درب عقب) عام و خاص گرداند) را به صورت “رنجنامه مسیح” در گوش مردم روز و شب داد بزنند! همان دو هفته زندان که ایشان را “چکوارا” کرد (از نوع توبه بنویسش)! ولی اگر کسی 6 سال را در زیر شکنجه جلادان رژیم سپری کرده باشد و با 40 روز اعتصاب غذا 22 کیلو وزن کم کرده باشد ولی شرافت و مرامش را محفوظ نگاه داشته باشد (با عدم درخواست توبه), آونوقت “او یک ساده و احمق است که مشتاق قهرمان شدن میباشد ولی در حقیقت عامل مرتضوی برای بدنام کردن جناح مدعیان اصلاحات است” (همان جناحی که این طنز نویس بی مزه مزدور آن است).
چرا؟ دلیلش را اکنون یک بچه دوساله هم میداند: چونکه گنجی به این جناح بی بته و فریب کار رای نداد.
———
آن یکی معین (عروسک مدعیان اصلاحات), همان که با 2 چرخش 180 درجه ای در کمتر از 24 ساعت باعث بی آبرویی بیشتر خود و گروهش شد (قبول و عدم قبول حکم حکومتی و تحریم و رای به هاشمی) اخیراً فرموده (در ارتباط با سرکوب معترضان به حبس گنجی): “باشد که تحریمیون اولین نتیجه تحریم را ببینند !!” (ترجمه: گنجی و تحریمیون حقشونه !) جالب هم اینجاست که شرق در عنوان این مطلب نوشته که “معین خواستار آزادی گنجی شد !!” درصورتیکه یک کلام هم در مورد آزادی او گفته نشده !
یکی نیست به این گوشکوب بگوید: آخه احمق ! مگر این دفعه اوله ! چند صد بار اعتراضات در دروه خاتمی سرکوب شد ؟! مگر فاجعه 18 تیر در دوره خاتمی رخ نداد ؟ آیا اگر تو الان رئیس جمهور شده بودی میتوانستی جلو گروه فشار را بگیری ؟ همچین ادعا میکنه انگار دروه خاتمی بهشت آزادیخواهان بوده ! همه اعتراض میکردند و کسی سرکوب نمیشده ! حالا که احمدی نژاد اومده خفقان شده !! آخه شرافت و حیا هم خوب چیرهایی هستند !
حالا برگردید به همان مطلب اول که گفتم. ببینید که این گروه منافق چطور ماهیت خود را با یک آزمایش خیلی ساده (صداقت گنجی) نشان میدهد.
نتیجه گیری:
فرض کنید که معین رئیس جمهور بود و دانشجویی را میخواستند به جرم اهانت به خامنه ای زندان و شکنجه کنند. معین داد میزد: “ای دانشجویی شریف ایرانی ! من رئیس جمهور تو هستم تا نگذارم در حق تو ظلم شود !” ولی یک نفر از کاسه لیسان از پشت به معین اشاره میکرد که: “این دانشجو به شما رای نداده” آنوقت معین طبق معمول بی مرامی خودش 180 درجه میچرخید و میگفت: “بخور که حقته ! به امام فحش دادی !؟”
صد هزار مرتبه شکر که پوز این معین و طرفداراش خورده شد و کسی نیست که دیگر در سطح حکومت برای مردم: “بزک نمیر بهار میاد !” را بخواند و درون و برون حکومت یکی شده است و همراهان و دشمنان مردم از هم به راحتی تمیز داده میشود.
همان طور که قبلاً هم گفتم از لحاظ این این گروه بی مرام اگر مصدق و امیرکبیر هم الان زنده بودند و به این بی بته ها رای نمیدانند “احمقانی به حساب میامدند که خیال قهرمان بازی داشتند ولی در نهایت بازیچه و عامل دست دژخیم شدند !!!”
شرم !
یاد آن داستان بازی کردن غضنفر به همراه تیم اردبیل با مارادونا و تیم آرژانتین افتادم که مربی تیم اردبیل با آنکه قبلاً به همه توصیه کرده بود که فقط مراقب مارادونا باشند ولی بعد از به ثمر رساندن 5 گل به دروازه خودی توسط غضنفر فریاد زد که: “بابا مارادونا را ول کنید ! همتون بچسبید این غضنفر را بگیرید تا بیشتر از این به ما گل نزده !”
حالا یکی هم باید به معترضین داد بزنه که: “بابا ول کنید این دژخیم رو ! بیشتر خیانتی که میشود از سوی این غضنفران (مدعیان اصلاحات) است !”
تقدیم به تکاتک زندانیان در بند،که به خاطر اندیشهُ شان،به خاطر مطلوب کردن این زندگی که بی پایداری نگهبانانش خدشه دار می گردد.
این کیانند کین جسورانه و بی باک،
میسازند قفسها و زندانها،
بر انامها و افکارها،
شرمشان باد،
هیچ کم ندارند اماّ از آن گلدان ساز ماهر،
که خواهان پرواز کبوترهاست،
چه زیبا میدهد نقش بر پیکر گلدانش،این هنرمند،
هیچ میداند چه میکند با گل،
این عاشقِ رهائی در بندان؟
یا نمی داند،و میسازد باز،
او چنین زیبا چوبهُ دار،
و میسازد ،
پَرپَرش با آب.
امید که هرچه بیشتر انسان به آدمییت خویش آگاهی یابد.
آقای معرفی از شما سپاسگزارم که در این یکی دو روزه که از طرف من مرتباً برای شما زحمت آفریدم و شما به این صبوری به مهماننوازی یاریم کردید ،برای من راه دیگری نیست و این میهمان نوازی شما و تعداد بیشماری از وبلاگ نویسان جامعهُ ایران که با همین متانت و بزرگواری به مانند شما را در حق من سپاسگذار به انجام رساندند و مرا نمک گیر کردند،من دستان مهربان تمامیتان را از دور می فشارم،امید که آقای گنجی هرچه زودتر به سامان برسد.من از شما آقای معروفی به خاطر زحمات بیدریغتان برای آشنا سازی انسان به خصائل زیبای آدمی به سهم خود قدر دانی میکنم.
سرافراز و بر قرار باشید.
سعید از برلین.
آرمان جان
من بر خلاف تو که نبوی را بی مزه خطاب ميکنی، او را بخاطر همين نوشته جديدش يکی از بزرگترين طنزنويسان تاريخ ميدانم. البته شايد هم من اشتباه ميکنم و نبوی اصلا قصد طنزنويسی ندارد و واقعا اعتقادات خودش را بروی کاغذ مياورد و چون من از حرفهايش خنده ام ميگيرد فکر ميکنم که طنز نوشته!
اگر اين حرف درست باشد فقط جای يک سوال باقی می ماند و آن اينکه: آيا نبوی تا به حال ملا حسنی را مسخره ميکرده و ادايش را در مي آورده يا اينکه او خود ملا حسنی است و ما تا به حال فکر ميکرديم که نبوی قصدش خنداندن ماست؟
فرانک عزيز،
حق با توست. نبوی وقتی که طنز مينوسيد دیگر خيلی بی مزه شده است ولی در عوض وقتی که جدی در مورد سياست اظهار نظر ميکند سراپا طنز است.
جالب اينجاست که ف م سخن همین مطلب من را سانسور کرد. بنابراين تنها صفت خوبش را هم از دست داست و رفت پهلوی همان دوستانش که به هاشمی رای دادند. تازه فهميد که طاقت ديدن حقيقت را نداره. تازه فهميد که نقد يعنی چه. اگر من فحش مستقیم هم مينوشتم سانسور نميکرد ولی وقتی که حقايق را گفتم طاقت نياورد. عوضش منهم همين مطلب رو توی چندين بلاگ که وابسته با مافيای هاشمی نيستند آوردم.
صادق گرامي،
متاسفانه حقیقت و مظلومیت گنجی باید فدای مواجب و امنیت بهنود و پسر پرخورش در انگلیس و آمریکا شود (و اجازه باز گشت به ایران). احمق کسانی که با طناب اینها به درون چاه میروند و فکر میکنند آزادی و دمکراسی یعنی بی شرفی و بی مرامی که باید از زیر بیضه های هاشمی به عمل آید.
آرمان جان
برايت ايميل زدم ولی برگشت خورد. ميخواستم بيرسم که در چه وبلاگهايی وارد ميشوی و ييغام ميگذاری. با تشکر از ياسخت.
فرانک عزيز،
با عرض معذرت از تو، به لحاظ مسائلی که خودت میدانی از آدرس ايميل dumy استفاده ميکنم. من فعلاً در بلاگهای ملاحسنی و صدای ایرانیان (برجیان) و گاهی هم نیک آهنگ پیغام میگذارم.
اگر جایی مناسبی برای بحث پیدا کردی و احتیاج به یار فکری جهت پوز زنی تازه بدوران رسیده ها داشتی خوشحال میشم کمک کنم.
ای کس ننه هر چی مسلمون
حزب توده اگرچه از لحاظ ایده ئولوژی دارای محاسن خوبی از جمله مبارزه با خرافات دينی است ولی متاسفانه رهبران و کارگزاران آن افراد عقده ای مثل مجاهدين خلق هستند که برای رسيدن به هدفشان به هر کار کثيفی دست ميزنند (از جمله خيانت به مصدق و آزاديخواهان و یا رای به هاشمی). اکنون هم ميدانند که در يک حکومت دمکرات اين افراد خائن هيچگونه جايی ندارند بنابراين با کاسه ليسی مافيای قدرت سعی دارند به “حداقل بخور نمیری” دست یابند. باز هم احمق کسانی هستند که فریب این افراد عقده ای و خائن را بخورند.
شیرین عبادی و سایر عاقلان گفته اند که با تغییر رئیس جمهوری تغییری در ماهیت نظام بوجود نيامد. اين احمق های توده ای و خائن ميگويند: پس چرا اينهمه رژيم سرمايه کرد و صفوی گفت که “این یک طزح پیچیده بوده” ؟!
جواب:
1- تغییری از لحاظ ماهیت رژیم برای آزادیخواهان بوجود نیامد ولی تغییر زیادی برای دو گروه بوجود آمد که زیرگروه این مافیا بودند. گروه فریب کار و بی بته موقتاً کنار رفتند و گروه رک و نسبتا صادقتر سرکار آمد. پس دکان یکی تخته شد و دکان دیگری پر رونق.
2- بیشتر این هیاهو, تبلیغات, مخارج هنگفت, ترساندن مردم از لولو و اتحاد ! احمقان, جهت فریب عوام گوسفند در جهت آوردنشان به پای صندوق بود. این حقیقت را بارها حتی خود نامزدها از جمله هاشمی, کروبی, احمقی نژاد, رضایی علناً اعلام کردند. گفتند: “مشارکت از نتیجه انتخابات مهم تر است” این جواب خیلی روشن به این احمقهای توده ای است که میپرسند: “اگر نتیجه مهم نبود چرا رژیم اینهمه هزینه کرد؟”
احمق ! برای کشیدن تو به پای صندوق و کسب مشروعیت
تست