Aug 31 2002

چه ميكنيم، چه ميخواهيم ،

نوشته:     :::       Comments Off on چه ميكنيم، چه ميخواهيم ،

چه ميكنيم، چه ميخواهيم ، چرا ميخواهيم ،با كه و چگونه؟
(قسمت سوم) (قسمت اول) (قسمت دوم)
برنامه سرمايه داري بين المللي براي روسيه مسئله چندان آساني به نظر نميآيد زيرا در حال حاضر بزرگترين مراكز توليدي كار در انحصار دولت ميباشد.
معهذا تلاشهاي موثري در راه جلب نظر كشورهاي منطقه آسيا برداشته شده است و اين در حالي است كه ايالات متحده آمريكا تمامي منطقه غير روسي آسيا و قفقاز را حوزه مسئوليت خود ميداند. در سپتامبر سال 1997 اولين مانوور مشترك آمريكا با كشورهاي تركيه، قزاقستان ، ازبكستان و تركمنستان در قزاقستان برگزار گرديد و در آن هواپيماهاي آمريكايي با سوخت گيري در هوا به حوزه خزر رسيدند. بدينوسيله پنتاگون قدرت خود را براي دفاع از منافع خويش و متحدانش در منطقه به نمايش گذاشت. يگان ويژه واحد دهم شكارچيان كوهستان آمريكا در عناباد ازبكستان كه در زمان اتحاد جماهير شوروي دومين فرودگاه بزرگ اين كشور بود مستقر شدند و اوكرائين حريم فضايي خود را براي آمريكا گشود. در اين ميان تركيه نيز بدنبال يافتن جاي پاي در آسياي ميانه و مركزي ميباشد و اينگونه موارد بهترين موقعيتها را در اختيارش قرار ميدهد. براي اين منظور تركيه شديداْ بر روي پيوندهاي زباني، تاريخي و قومي تكيه كرده و تلاش فراوان بخرج ميدهد كه بعنوان كشوري مترقي و پيشرفته و آزاد در ميان اين مناطق كه ساليان دراز طعم استبداد و اختناق را چشيده اند، معرفي نمايد.
چين ، كمتر كسي از اين امر اگاه ميباشد كه گوان شون جزو معدود مناطقي در جهان ميباشد كه بزرگترين و سريعتري رشد اقتصادي و فني را دارد. چيني ها بر اين امر واقفند كه بدون صنعتي شدن در جهان آينده هيچ نقشي را نميتوانند ايفا نمايند ، از مدتها با برنامه ريزي مرتب و تعقيب برنامه هاي خود گامهاي بزرگي در اين راه برداشته اند. كه از جمله آنان سعي در كنترل جمعيت و وارد نمودن فن و تكنيك ميباشد. اين رشد اقتصادي آنان حتي در زماني كه آسياي شرقي در تب بحران اقتصادي ميسوخت متوقف نگرديد و چين را با نرخ هاي بازار ،پس از ايتاليا هفتمين قدرت اقتصادي جهان نموده است. اگر اين رشد اقتصادي چين به روند دهه گذشته خود ادامه دهد چين را وابسته به مواد خام صنعتي و بخصوص انرژي خام ميكند. اين امري نيست كه بر زمامداران چين پوشيده مانده باشد. نزديكي جغرافيايي به حوزه خزر و خليج فارس نيز چيزي نيست كه چيني ها بتوانند آنرا از محاسبات و احتمالات خويش خارج نمايند و اين دقيقاْ همان چيزي است كه ژاپن گرفتار بحران اقتصادي و آمريكا را آشفته و مضطرب نموده است. بر طبق محاسبات بين المللي در پانزده سال ديگر اگر رشد اقتصادي چين متوقف نگردد ، سهم چين را با توجه به قدرت خريد در توليد ناخالص ملي جهان 20 در صد از مجموع توليد ناخالص آمريكا و ژاپن رويهم بيشتر مينمايد. براي وابسته نشدن به جود و كرم غرب ، چيني ها در سال 1997 با مجموع هشت ميليارد دلار در ميدانهاي نفتي ونزوئلا ، سودان ، قزاقستان ، ايران و عراق سرمايه گذاري نموده و سهيم شدند. با 9 ميليارد دلار سرمايه گذاري چين موفق به جلب نظر قزاقستان گرديد كه اقدام به احداث لوله نفتي به طول 2900 كيلومتر نمايد كه نفت ميدانهاي اوزن و آكتوبل را به ايالت سين يانگ برساند و بدينوسيله وابستگيش را به ميدانهاي نفتي خليج فارس كمتر نمايد و همزمان به صفحه گرداننده انرژي به ژاپن و كره تبديل گردد. چين همچنين با امضاي قراردادنامه هاي مختلف و همكاري با روسيه ، سعي بر آن دارد كه از اعمال نفوذ تفوق طلبانه آمريكا در منطقه شرق آسيا جلوگيري نمايد . ولي پيش از هرچيز براي رسيدن به اين هدف ساختار دروني اجتماعي و اقتصادي و تمركز قدرت را در درون خود مورد بررسي موشكافانه، منتقدانه و بيريا قرار داده است. همچنين چين با حضور در پيمان شانگهاي پنجم همكاريهاي اقتصادي‌ ، نظامي و ضد حركات بنيادگرايان اسلامي را با كشورهاي همجوار و روسيه و قرقيزستان و تاجيكستان و قزاقستان تحكيم بخشيده زيرا معتقد است كه اگر حضور مستمر و دايم آمريكا به بهانه مبارزه با تروريسم در افغانستان ادامه يابد ، ابر قدرت منحصر بفردي در مرزهاي غربي چين مستقر خواهد شد كه حلقه محاصره اقتصادي و نظامي به دور چين را تنگ خواهد كرد. به گفته برژينسكي اين اعمال چين را بايد اقدامات ضد آمريكايي تلقي كرد و جرج دبليو بوش چين را به عنوان رقيب استراتژيك آمريكا در منطقه آسياي شرق و اقيانوسيه معرفي نمود. اين سومين كشوري است كه با اعمال نفوذ و تا‎ْثير گذاري بر روي كشورهاي منطقه حوزه خزر ، تلاش بر ادامه بقاي سياسي اقتصادي مينمايد .
آريو برزن

نوشته: در ساعت: 10:11 am در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on چه ميكنيم، چه ميخواهيم ،  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی