Sep 25 2004
دموکراسی خواهی ملت ایران
ملت ایران صدسال است که داد و فریاد میزند و از زمین و زمان تقاضای دموکراسی میکند.
دموکراسی؟ آرای دموکراسی میخواهند. خوب برای چه میخواهند این کالای نایاب را؟ میخواهند آنرا توی صندوق خانه پنهان کنند؟ یا شاید گمان میکنند خوردنی است و میتوان با آن شکم گرسنگان را سیر کرد.
راستی از خودمان این سوال را کردهایم؟ همین سوال اساسی را میگویم “دموکراسی را برای چه میخواهیم؟”.
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
گیرم که دموکراسی را هم بسته بندی کردند و تحویل ملت دادند، آیا از خودمان پرسیدهایم خوب که چه بشود! دموکراسی خاک غنی و آب میخواهد تا پرورش یابد، دموکراسی جسم جامدی نیست که بتوان آنرا بی مراقبت به حال خود رها کرد. دموکراسی باغبان میخواهد درست مثل گلی که اگر باغبان آب و کوداش ندهد خشک میشود.
تازه دموکراسی یک جزء نیست، دموکراسی از هزار و یک جزء تشکیل شده و هر پارهاش صدها باغبان میخواهد تا بتوان چمنزارش را سرسبز نگاه داشت. این گونه نیست که مثل بچه ننههای پولدار بتوان یک باغ پرگل را حاضر و آماده خرید! اصلآ دموکراسی خریدنی نیست، دموکراسی کلای تجاری نیست که بتوان آنرا از خارج خرید و وارد کرد.
ها کاکو تمام این سوالها را و تمام این صحبتها را دارم با تو میکنم که صبح تا شام داد میزنی هوار میکشی و مثل یک بچه از زمین و زمان دموکراسی میخواهی، ولی افسوس اگر خواستند قدمی برای این “دموکراسی” بردارند هیچ کس در میدان نمیماند. عده ای چنان از مرحله پرتند که توقع دارند آمریکا بیاید و با بمب افکنهایاش بجای بمب دموکراسی برسر ما بریزد.
چند ماه است عدهای علاف شدهاند، شب و روزشان را گذاشتهاند تا بلکه یکی از اجزای کوچک دموکراسی را برای این جماعت سرهم بندی کنند. آری عزیزجان دقیقآ سه چهار ماه است که شب و روز من و عده دیگری شده کار مفت و مجانی تا بلکه یک جزء کوچک دموکراسی را سرپا کنیم. به کجا رسیدهایم به هیچ کجا، بعد از این همه وقت گذاشتن و کار شبانه روزی حالا عده زیادی از این خانمها و آقایان قهر کردهاند و حاضر نیستند به پای صندوقهای رای بروند. از 165 نفرکه حق رای دادن دارند تا امروز نیم بیشتر آنها رای ندادهاند دموکراسی هم میخواهند انگار ارث پدرشان است. آقا جان، خانم جان دموکراسی ارث پدر نیست دموکراسی را باید با کار و زحمت بدست آورد نه اینکه آقای بوش بیاید آنرا به ما کادو بدهد.