05 Jun 2002

خواندن اين مقاله را به

نوشته:     :::       Comments Off on خواندن اين مقاله را به

خواندن اين مقاله را به همگی يشنهاد ميکنم.
بخشی از اين مقاله را در زير می آورم:
تحقيقات اخير در دانشگاههاي آمريكا و كانادا موفق شده است مركز فعاليتهاي عرفاني در مغز انسان را شناسايي نمايد (٤). پالس هاي ضعيف الكتريكي اين نقطه از مغز سبب مي گردد تا فرد صداهايي بشنود يا روياهايي را مشاهده كند و تصور نمايد كه خدا با او سخن مي گويد. تجربه ديني و عرفاني اكنون در آزمايشگاه قابل تكرار است و با تحريك اين نقطه از مغز مي توان براي يك فرد سكولار تجارب عرفاني و ديني ايجاد كرد. انجام مناسك مذهبي و عبادات و رياضت سبب تحريك اين قسمت از مغز شده و تجارب ديني و عرفاني را ايجاد مي كند. بعبارت ديگر، تجارب ديني زائيده فعاليت و تحريك قسمتي از مغز انسان بوده و واقعيتي خارج از ذهن انسان ندارند. علم روانپزشكي با اين اكتشاف در حال تبيين منشان وحي و تجارب ديني است و مي رود تا اخلاق را از انحصار د ين خارج سازد. قرن ٢١ قرن عقب نشيني دين در برابر علم، حتي در حوزه اخلاقيات است. لذا، به جاي منتظر اكتشافات ديگران بودن، بهتر است آينده تحولات را درك كرده و با آن همسو شد و به جاي جستجوي الگوهاي اخلاقي در نظام فكري بشر قديم، به ايجاد الگوهاي جديد مبادرت كرد و جامعه را از حالت تقليدي به حالت خلاق تبديل نمود.

Comments Off on خواندن اين مقاله را به   |    |     |     

05 Jun 2002

حُسن آقا و چند سوال

نوشته:     :::       Comments Off on حُسن آقا و چند سوال

حُسن آقا و چند سوال اساسی
باسمه تعالی
حضرت آيت الله العظمی لاستيک زاپاس امام امت جمهوری اسلامی دامت برکاته
پس از سام عليکم و چه و چه، مستدعی است فتاوی خود را در مورد مسايل منقوله زير به اين مفلس حُسن آقا ابراز فرمائيد.
سوال 1:
همانطور که اگاه هستيد امام امت دستور شکاندن قلمها را در اوايل انقلاب فرموند(البته بعد از اينکه بر خر مراد سوار شدند). وههمينطور ميدانيد که رئيس جمهور منتخب چند روز پيش فرمودند که در اين مملکت نبايد قلمها را شکست!!!. حال اين ملت بدبخت نميداند به رنگ کی بايد برقصد؟ اين يکم.
دويم ملت شهيد پرور در صحنه مانده حيران که آيا بشکند يا نشکند؟
سيوم: آيا بنظر فقهی جنابعالی شکستن قلم شامل خودکار بيک و نظاير آن هم ميشود مثل مداد يا خير.
چهارم : آيا شامل قلم درشت هم ميشود يا نه؟
پنجم: همانگونه که آگاهيد در اين اواخر استکبار جهانی به سرکردگی آمريکای چلوکباب خور اقدام به درست کردن نوعی وسيله نوشتن بنام کامپيوترکرده که نه شباهتی به خودکار بيک دارد نه قلم خودنويس و بلکه بسا خطرناکتر هم هست، که گويا احتياج به قاغذ هم ندارد، آيا اينگونه وسايل تحرير هم بايد شکسته شود يا نه؟
شيشوم : وسيله ی بس ضد دين در حال کشف است که به آن واب لاک گويند که هنوز به حمدالله در ايران وجود ندار، ولی عنقريب است که اين ماده مخرب هم به ديگر افيونهای جامعه ی اسلامی اضافه شود. آيا شکستن اينگونه وسايل هم بايد در دستور کار مسلمانان قرار گيرد يا خير.
نظر حضرتعالی در اين زمينه ها چيست؟
پاسخ حضرت آيت الله:
بسم الله الرحمان و قول حوالله احد ولميکن اگه شد بکن اگه شد نکن.
پاسخ مفصل در نامه مختصر نمی گنجد، ولی بطور اجماع نکته هايی را ياد آور می شوم
1- امام خمينی خر کی باشد که از اين حرفها را بزند درضمن ايشان به رحمت ايزدی پيوستند و شرشان از سر ملت برچيده شد، ايشان مرحمت نمودند و فتاويشان راهم با خودشان بردند آن دنيا.
2- آقای خاتمی هم هنوز قد و اندازه شان به اينجور اظهار وجودها نرسيده ، پس به ايشان هم بفرمايد بروند درشان را بگذارند.
3- اگر ملت تا اين اندازه خر تشريف دارند که هر اراجيفی را از اين و آن قبول ميکنند پس بهتر است که از خود ما حرف شنوی داشته باشند.
الا حمه صل الا محمد و آل کل محمد و چه وچه وچه
حسينعلی منتطری
قم المقدسمعابانه
فی تاريخ 13 الخرداد ال 1381 الهجری القمری

Comments Off on حُسن آقا و چند سوال   |    |     |     

04 Jun 2002

نازك نارنجي آخ آخ آخ

نوشته:     :::       Comments Off on نازك نارنجي آخ آخ آخ

نازك نارنجي
آخ آخ آخ آخ كه چقدر من اين وزير امور خارجه مان را ميفهمم. چقدر برايش ارزش قايل هستم و چقدر به روش و اسلوبش اعتقاد دارم. همين اواخر در حالي كه نمايندگان مجلس از آقاي وزير امور خارجه سئوال پشت سئوال ميكردنند، اين بزرگوار هم عصباني شد و استعفاي خود را نوشت و تقديم رئيس مجلس كرد. در واقع رسمش هم همينست، سئوال دارم سئوال دارم يعني چه؟ بگذاريد بابا طرف به كارش برسه. منهم مدرسه كه ميرفتم يك معلم داشتم كه هر از سه ماهي از من سئوال داشت اونهم به صورت كتبي. تازه نمره هم ميداد. ظلم از اين بيشتر شما ديده بوديد. منهم هرچي استعفاي خودم را از مدرسه به مرحوم باباي خدا بيامرزم تقديم ميكردم كه بتونم برم توي كوچه با بچه ها بازي كنم، او استعفاي منرا از مدرسه قبول نميكرد.
ولي از همه اينها گذشته منهم يك سئوال دارم . خواهش هم ميكنم پس از طرح سئوال كسي از مقام خود استعفا نكند. آقاي وزير امور خارجه مدافع حقوق سياسي و ارضي و اجتماعي و اقتصادي ما شهروندان ايراني در برابر ديگران ميباشد. اگر او در جلسه اي كه در آن از ايشان پرسشهاي مكرر گردد، تشريف داشته باشند تكليف چيست؟ آيا به محض شنيدن درخواست پرسشگران ايشان از سمت خويش استعفا داده و به خانه بر ميگردند؟
يك پيشنهاد هم دارم. يعني در واقع من ندارم اين جعفرآقا داره كه ميخواد به اسم من مطرحش كنه. پيشنهاد اينه كه حالا كه بعضي ها از سئوال عصباني ميشوند و اين نيز طبيعي هست كه سئوال پيش مياد. نه اينكه ما بخواهيم ها. نه به جان تو. خودش خود بخود پيش مياد و كاريش هم نميشه كرد. حالا كه اينطوره ، آقايان سعي كنند جوابها را خودشان قبل از اينكه بقيه سئوال كنند و ايشان نيز عصبي گردند به صورت جزوه پخش كنند. همين (جعفر آقا باز هم پيشنهاد داره ولي من زير بار نوشتنش نميرم).
وزير و هيئت دولت كه برگزيده نمايندگان انتخاب شده و واقعي ملت هستند (بشرطيكه آزادانه انتخاب شده باشند و انتصابي نباشند، مگر اينكه وجود ديكتاتور را در مملكت خويش بپذيريم) بايد بدانند كه هميشه در برابر نمايندگان مجلس و ملت خويش مسئول و پاسخگو هستند، اگر آقاي وزير به اين امر تا كنون پي نبرده اند، بهتر است كه استعفاي خود را پس نگرفته و پس از استعفا نيز در مهد كودك ثبت نام فرمايند.
هرچه بگندد نمكش ميزنند، واي به روزي كه بگندد نمك.
بيغرض

Comments Off on نازك نارنجي آخ آخ آخ   |    |     |     

04 Jun 2002

حسن آقا جون شكر

نوشته:     :::       Comments Off on حسن آقا جون شكر

حسن آقا جون شكر خدا گول نخورديم. از قديم گفتند آدم حتي تا سن هفتاد سالگي هم قابليت فريفته شدن را دارد. ولي ايندفعه ما از اين دام پريديم و رندان نتوانستند كه گولمان بزنند. حتماْ ميدوني راجع به چه چيز دارم صحبت ميكنم. آفرين خود خودشه همون جريان ربودن وحيد صادقي و سوزاندن پشتش و جريان شكنجه ساختگيش هست. من از همون اول به اين جريان مشكوك بودم وحالا شكر خدا كه شوراي تاءمين استان فارس حدس منرا به يقين مبدل كرد و ميتونم سر راحت بر بالين بگذارم. چرا؟ چونكه شهر در امن و امان است. براي ارا. من حدس ميزنم كه اين آقاي وحيد صادقي پشتش را به آينه كرده و سعي كرده كه يك مشت نام و نشان پشت خودش حكاكي كنه. بخاطر همين هم بعضي از اسامي را وارونه نوشته چونكه عكس اسامي را ميديده و فكر ميكرده كه داره درست مينويسه. حتي ممكنه كه قبلاْ پشت خودش خالكوبي كرده بوده باشه چه ميدونم مثلاْ من مشتعل عشق عليم چه كنم و حالا به اينوسيله پاكش كرده خواسته كه قهرمان بازي هم در بياره كه مچش گير افتاد.
از طرف ديگه خبرگزاري دانشجويان ايران با كمال وقاحت و پررويي اعلام ميكنه كه قاضي دادگاه ناحق گفته. آخه مرد حسابي كجاي اين حرف ناحقه؟ كسي هم در سربالايي به دختر پشت سرش جاي پا نشون ميده كه ضعيفه اسيرالجوال بتونه از كوه بالا بره؟ اين درست همون برقراري رابطه نامشروعي هست كه قاضي بيچاره بهش اشاره كرده و حالا هم داره فحش ميخوره.
حالا هم دانشجوهاي كوه نورد اعتراض ميكنند كه ازشون بيخود انگشت نگاري شده. البته جاي اعتراض هم داره چونكه طبق منطق قاضي القضات، پس از نشان دان جاي پا بايد كه قاعدتاْ به جاي انگشت نگاري ، سم نگاري ميشد كه نشد. درست ميگم آقاي قاضي؟
بيغرض

Comments Off on حسن آقا جون شكر   |    |     |     

03 Jun 2002

بی غيرت دوهفته هست که

نوشته:     :::       Comments Off on بی غيرت دوهفته هست که

بی غيرت
دوهفته هست که سعی زيادی کرده ام تا راجع به اين موضوع که ميخواهم بنويسم، ننويسم. شايد بپرسيد چرا نميخواستم بنويسم! چون ميدونم که اين نوشته آخر وعاقبت نداره، آخر و عاقبتش به فحش و بد دهنی خاتمه پيدا ميکنه، ميخواستم سرزمين اينترنت رو به اينگونه زبان مزين نکنم، نشد که نشد.
اگر شنيده باشيد؟!!(چه سوال احمقانه ای) معلومه که همه شنيدند، همه خواندند و همه تکرارش کردندو حتی در تاريخ هم ثبت شد، منظورم حرف رهبر است (رهبر که چه عرض کنم). فرموده اند که نمايندگان ملت يا بی غيرت اند! يا الفبای سياسی نميدانند!
خواستم کمی اين موضوع را زيرورو کنم ببينم که در اصل چه آش شله قلمکاری رهبر عظيم الشان ايندفعه پخته اند.معمولآ در کشورهايی که رهبران، هم “سطح(شان)” يک ملتی هستند،سخنان رهبران اينگونه ملل با دقت بسيار دنبال ميشود و آنها نيز ميدانند که هرکلمه وجمله آنا بعنوان يک (Reference مرجعيت)، “اشتباه نشود اين مرجعيت نه بعنوان يک مرجع شيعی بلکه بعنوان همان Reference بکار برده شده” در جامعه انعکاس پيدا خواهد کرد.
ايشان يا آگاهانه اين لغت را بکار برده اند يا نا آگاهانه در هر دوصورت غير قابل بخشايش است، بکار گرفتن اين چنين لغاتی در هر کجای دنيا پی آمدی بس سخت برای ايشان ميداشت. گرچه در اين اواخر چنين بنظر ميرسد که ايشان آگاهند که دورانشان تمام شده و شايد بخاطر همين موضوع است که به سيم آخر زده اند.
حضرت رهبراجازه بفرمايد اين گفته های شما را تجزيه کنم تا ببينيم چه ميشود :
قبلآ از همه خوانندگان بخاطر جملات غير بهداشتی که بکار ميرود پوزش ميخواهم، ولی با داشتن اين چنين رهبری از حُسن آقا که يک فرد عادی بيش نيست توقع بيشتری نميتوان داشت.
فرموده ايد نمايندگان ملت بی غيرت هستند، چنانچه ميدانيم نمايندگانی که برگزيده ميشوند معمولآ عصاره ی ملتند (يا حد اقل بايد چنين باشد)، پس ميتوان نتيجه گرفت که چنانچه به فرض نمايندگان بی غيرت باشند پس ملت با کمی غلظت کمتر بايد بی غيرت باشد(البته نگارنده با اين فرض کاملآ و جداْ مخالفم زيرا كه به اصول دموكراسي اعتقاد كامل دارم، برعكس شما كه هرگاه كسي نظري را عرضه كند كه به شما خوش نيايد لعن و نفرينش ميكنيد)، حال همان طور که ميدانيد شما نماينده خبرگان (خبرگان به اسم نه به عمل و فكر) كه همانا نمايندگان روحانيت باشند هستيد چونكه از طرف خدا ارسال نگشته و در هيچ جاي قرآن هم نامي از شما برده نشده است، بالنتيجه جايزالخطا هستيد در غير اينصورت به شما معصوم ميگفتند. پس ميتوان با همان روش قبلی و به شيوه خودتان استدلال کرد که چون نمايندگان بی غيرتند و ميدانيم که شما نماينده نمايندگان روحانيت هستيد ودر ميان اينان نيز عده اي اصولاْ با اصل مذاكره با آمريكا نه تنها مخالفتي ندارند بلكه مانند آقاي هاشمي رفسنجاني نيز از پيشقدمان اين مقوله هستند، فقط با يك تفاوت و آن اينكه منافع خود و مقام خود را مرجح بر منافع عامه ميشمارند، پس شما با چند درجه (توان) غلظت بيشتر با همان مختصات نه فقط بی غيرت به حد اعلا ميباشيد بلکه مقدار زيادی هم بي شخصيت تشريف داريد وگرنه چگونه ميشود كه مذاكره پنهاني آقاي رفسنجاني و شركاء مورد تاْييد ضمني جنابعالي قرار ميگيرد و خواست مذاكره علني نمايندگان مردم مورد تكفيرتان.
البته بگمان نگارنده بی غيرت اصلی در حقيقت پدر بزرگوار شما بودند که فرزندي مانند شما را پرورده و بي هيچگونه دغدغه خاطر تحويل اجتماع دادند و نيز كساني هستند كه وجودي مانند شما را تاءييد نموده و همواره به جامعه عرضه ميدارند. آيا نظر شما جز اين است ؟
باشيد تا صبح دولتتان بدمد        كاين همه از نتايج سحر است.

Comments Off on بی غيرت دوهفته هست که   |    |     |     

02 Jun 2002

هر كه نقش خويشتن بيند

نوشته:     :::       Comments Off on هر كه نقش خويشتن بيند

هر كه نقش خويشتن بيند بر آب      برزگــــــر باران و گـــــــازر آفتـــــــــاب
من نميدونم كه چرا مردم مبهوت شدند؟ اصلاْ چرا حالا مبهوت شدند؟ تا حالا چكار ميكردند مگر؟ ما كه راست و صادقانه يك عمره كه مبهوتيم .ولي اينكه يكدفعه همه مبهوت شدند مثل ما، اين برامون تازگي داره . مسئله ثروت اعلام شده آقاي حسن ملك مدني هست كه همه را مبهوت كرده؟ اي بابا اين چيزها كه تازگي نداره فكر ميكنيد اينهمه برج كه يكدفعه توي اين شهر مثل قارچ از زمين زد بيرون چگونه بوجود آمد؟ درست همونجوري كه ثروت آقاي ملك مدني جمع شد يعني با عرق جبين و كد يمين. حالا يكنفر به من بيغرض بگه كه كجاي اين آدم را مبهوت ميكنه؟ نكنه بعضي مسئولين مبهوت شدند كه بغل دستشان يك باباي ديگه هم فعال شده؟ اي ناقلاها فكر كرديد كه فقط خودتون زرنگيد يا اينكه مثل اون شاه خائن كه هويدا را انداخت جلوي گرگ كه خودش فرار كنه، شما هم داريد از اون پليتيك ها ميزنيد؟ اي ناقلاها ولي ما فهميديم. نگوييد كه طرف نفهميدها كه خيلي ناراحت ميشيم. با عرض ادب و نزاكت و سلام فراوان.
بيغرض و جعفر آقا (هموني كه بچه اش توي خارج ميگه اسم باباش جفري هست)
(حُسن آقا: در اخبار آمده بود که دارايی های آقای ملک مدنی چيز ناقابلی در حدود 17 ميليار تومان ميباشد، که حتی به دلار هم برای ما که در اروپا زندگی ميکنيم پول ززززيادی بحساب مي آيد)

Comments Off on هر كه نقش خويشتن بيند   |    |     |     

02 Jun 2002

ميدونيد چرا آخوندا دوره سرشونو

نوشته:     :::       Comments Off on ميدونيد چرا آخوندا دوره سرشونو

ميدونيد چرا آخوندا دوره سرشونو عمامه ميبندن؟ نميدونيد!؟ خوب پس براتون خودم تعريف ميکنم. اين برای اينه که معمولآ اينا دوتا سلول مغزی بيشتر توکلشون نيست و اين دوتا سلول بايد فعاليت زياد بکنن تا جبران اين کمبود رو کنن همين باعث ميشه که برخورد اين سلولها با جداره استخوانی سرشون ايجاد صدای زياد ميکنه و اونا رو مجبور ميکنه ازاين نوع ايزولاسيون استفاده کنن.
فرستند ا. م.
امضاء محفوظ

Comments Off on ميدونيد چرا آخوندا دوره سرشونو   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی