04
Apr
2003
در دو روز گذشته شخصی بنام “thinking” در کامنتهای من به روش “حسینی” سخن پراکنی میکند ازقرار معلوم نوشتههای من بدجوری طرف رو کلافه کرده و با اوضاع منطقه بنظر میرسه که شدیدآ به استیصال رسیده. این چند نکته رو در مورد نامبرده به اطلاع میرسانم:
این حاج آقا از ایران روی نت میاد و مشخصات IP طرف چنین هست: 194.165.4.126
در هر دو تماسی که داشته از یک IP استفاده کرده که معمولآ برای کسانی که به روش کار ISP ها آشنایی دارند میدونند که کمتر کسی در دو روز متوالی از یک IP استفاده میکند. پس طرف از یک مکانی تماس میگیره که آیپی های ثابت دارند، که بگمان من یک اداره دولتی باید باشد. کجا بهتر از سپاه پاسداران از طرز نگارش طرف هم میتوان دریافت که پاسدار اسلام ناب محمدی است.
چند کلمه برای آخوندزاده: بچه جان شما از طریق همان ماهوارهای که سپاه پاسداران در فرانسه اجاره کرده به نت وصل میشی، باز هم بگم؟؟؟
بچه جان من 24 سال هست که با آخوندها مبارزه میکنم و هنوز احمقهایی که شما باشید نتونستید حتی گرد کفش منو پیدا کنید، اگه تویِ مفلوک بیچاره فکر میکنی میتونی منو بترسونی پس باید بهت بگم خوش آمدی، همین.
در بخش: بدون دسته بندی
04
Apr
2003
کجاشو دیدیت اگه ولمون کنن مینیژوپ هم میپوشیم!
الن اسکيولينو گزارشگر نيويورک تايمز در تهران گفتوگويي داشته با زهرا اشراقي نوه دختري آيت الله خميني و همسر محمدرضا خاتمی. محتوای این مصاحبه از نظر من بیاهمیت است چون ما ایرانیها میدانیم که مذهب در خانواده ملاها فقط برای سوء استفاده است نه چیز دیگری. چیزی که مرا به نوشتن این مطلب واداشت برداشت خبرنگار خنگ است که هنوز به این درک نرسیده که اگر نواده خمینی مطلبی را به یک خبرنگار آمریکایی میگوید، نه برای خوراک داخل ایران که برعکس برای خوراک مقامات آمریکایی است تا شاید باعث شود تا حمایت خود را از این خاندان بیشتر کنند و فشار بیشتری بر طرفداران خامنهای بیاورند، تا باز شاید خانم بتواند در آیندهی نزدیک ملکهی ایران شوند!!. همانطور که در خبر دیگری ایشان بلافاصله همه چیز را انکار میکند و میگوید که اصلآ چنین چیزی نگفته.
حالا شما خود هر دو خبر را بخوانید و طرز آرایش و چهره خانم را ببینید تا متوجه شوید که ایشان برخلاف چیزی که میگویند درست همان چیزی هستند که خبرنگار نیویورک تایمز مینماید.
از همه جالبتر این است که خانم اشراقی میفرمایند: “اين خبرنگار در يك مجلس زنانه در منزل وي حضور پيدا كرده و صرفا با او يك گفت و گوي خصوصي انجام داده و مصاحبه اي در كار نبوده است” [دنبالهخبر] خوب یکی نیست از این خانم اشراقی بپرسد که خانم جان اصلآ شما چرا یک خبرنگار آمریکایی (شیطان بزرگ) را به یک مجلس زنانه راه دادی! مگر شهر هرت است!! ناسلامتی شما نوادهی نماینده خدا بر روی زمین هستید!!! هر غلطی که دلتان خواست که نمیتوانید بکنید. یا اینکه یک مملکت است و دوقانون (البته بهتر است بگویم صد قانون)، برای شما خوب است برای دیگر بد!؟ تازه از اینها که بگذریم خانم انکار هم نکرده فقط گفته که این مصاحبه نبوده بلکه یک گفتگوی خصوصی بوده، بقول شیرازیها، گوه نیست ککه است!؟
در بخش: بدون دسته بندی
04
Apr
2003
مگر این آخوندهای دیوث نمیگند که ضد آمریکایی هستند!!؟ مگر اینها بنا نبود که ناموس اسلام رو از دست آمریکا شیطان بزرگ نجات بدهند!!؟ پس این سر خر است که خود را بین مردم نجف که میخواهند در مقابل آمریکاییها مقاومت کنند به سکوت دعوت میکند و شاید از بهترین موقعیتی که بوجود آمده تا آبروی آمریکاییها در جهان برود جلوگیری میکند. در دو عکس زیر پیشروی آمریکاییها را برای وارد شدن به مسجدامام علی می بینید.

در بخش: بدون دسته بندی
03
Apr
2003
یک سوال
چه کسی این سخنان گوهربار را گفته است:
ارزشهایی هستند که نمی توان آنها را به مصالحه گذاشت. و اگر این ارزشها برای ملت ما به اندازه کافی پسندیده هستند، پس باید همین ارزشها برای دیگران هم پسندیده باشد نه بصورت اجبار، زیرا اینها خدادادی هستند.
به یکی از پاسخهای درست به قید قرعه یک جلد یا چند جلد کتاب به انتخاب برنده اهداء خواهد شد. (قیمت تا 100 دلار)
در بخش: بدون دسته بندی
03
Apr
2003
بايد بر خود متكي بود و دل به ديگران خوش نكرد. ديگران بهنگام عمل اگر گام بسود ما برداشتند كه چه بهتر و گرنه منتظر كسي نمانده و سرنوشت حال و آينده خويش به كسي نسپرده ايم. ما ميبايست كه مسئوليت پذيريم و انديشه كنيم.
در بخش: بدون دسته بندی
03
Apr
2003
تحريكات و تركيبات
در هژدهم ژوئيه سال نودوهشت ميلادي پيمان آتش بس بين ايران و عراق منعقد شد وجنگي را كه هشت سال متوالي جان بيش از يك ميليون نفر از اتباع دو كشور را طلب نموده بود، متوقف كرد. اين جنگ نيز همانند تمامي جنگهاي مدرن سده گذشته بشر ماهيتي كاملاْ مادي داشت. همگان با اوضاع و احوال ايران و ايراني بهنگامهاي پيش از جنگ، دوران جنگ و پس از آن، كمابيش آشنائي دارند و يا شخصاْ در درون اتفاقات قرار داشتند و همچنين نويسندگان بسياري نيز از راستاهاي گوناگون با جوانب متعدد اصلي و جانبي آن برخورد و در احوال آن تفحص نمودهاند، بخاطر همين من ازكنار آن گذر نموده و ميخواهم كه اوضاع و احوال را در طرف ديگر جنگ يعني نزد عراق و عراقيها بطور اختصار از ديد خود كه مسلماْ كامل نخواهد بود، مرور كنم.
پس از جنگ جهاني اول كه كشور عثماني تقسيم گرديد، عراق امروزي سهميه هاشميان از قبايل عربستان شد تا هم در آنجا پادشاهي بوجود آورند و هم اينكه از محدوده نفوذي آلسعود، حاكمين جديد شبه جزيره عربستان كه بنوبه خود نيز بواسطه انگليسيها بقدرت رسيده بودند، بدور باشند. در اين ميان تعيين كننده مرزهاي جديد سياسي ـ جغرافيائي منطقه انگليسيها بودند كه بعمد با در نظر نگرفتن تناسب در ماهيتهاي واقعي جغرافيائي ـ قومي ـ نژادي ـ مذهبي منطقه، نكات ابهام فراواني را در تشخيص صريح و واضح حدود و ثغور كشورهاي جديدالتاءسيس و بافتهاي مردمي ـ تاريخي داخلي اين كشورها، از خود باقي گذاشتند.
يكي از همين نكات بيشمار گنگ و مبهم، كشوري است كه امروزه بنام كويت شناخته ميشود كه پس از اثبات وجود نفت در آن به سال شصت و يك ميلادي و با پشتيباني مستقيم انگليس اعلام موجوديت كرده و برسميت شناخته شد. تا آنزمان ناحيه كويت امروزي جزو مناطق تحتالحمايه انگليس در خاورميانه به حساب ميرفت. درست تقريباْ مقارن با همين اوان در كشور عراق بساط رژيم پادشاهي بوسيله حزب بعث برچيده شده بود و حكومت جديد عراق كه كويت را جزئي از خاك خويش ميدانست كه عليرغم ميل دولت مركزي از پيكره اصلي جدا گشته، تحت فشار بينالمللي و از روي اكراه موجوديت كشور نو پا را تحمل كرد. تبديل حكومت عراق از پادشاهي هاشمي به جمهوري توتاليتر را ميتوان به حساب اتحاد جماهير شوروي گذاشت كه بدنبال جاي پايهاي تازهاي در اين منطقه از جهان بود. اين كار با همكاري حسنالبكر که از خويشاوندان نزديك صدام حسين بود صورت پذيرفت.
اين نيز چيزي نبود كه از سوي غرب بي پاسخ مانده و به سكوت واگذار گردد. بلافاصله صدام حسين كه در اوان از حقوق بگيران مستقيم سيا در عراق بود، از سوي آمريكا برانگيخته و پشتيباني گرديد تا بر عليه حسنالبكر كودتاي موفقي انجام داده و به تصفيه سران و كارگزاران فعال حزب بعث كه نزديكي و رابطه با شوروي داشتند، بپردازد. و در تمامي اين مدت روءياي بازگرداندن مجدد كويت به پيكر اصلي از سر زمامداران مختلف عراق بيرون نيامده، و فقط تا دسترسي به فرصتي مناصب مسكوت گذاشته ميشد.
با بروي كار آمدن ج.ا. و تضعيف ارتش ايران، اين فرصت براي عراق صدام حسين پديد آمد تا با حمله به ايران (اين يورش مورد حمايت مستقيم و غير مستقيم آمريكا قرار داشت) و احتمالاْ تصاحب بخشي از خاك ايران محبوبيتي در جهان عرب بدست آورد كه بواسطه آن اعراب از تجاوز آينده عراق به كويت آسانتر گذر كنند و بر عراق ببخشايند. بخصوص اينكه با وجود جنگ و تهييج احساسات اعراب و يادآوري جنگهاي صدر اسلام بين اعراب و ايرانياني كه بواسطه فساد در دستگاه روحاني و نهاد سلطنتي، بزور و اجبار به جنگ فرستاده ميشدند، ميرفت كه صدام حسين بر جاي پاي ناصر نيز پاي گذارده و به شخصيتي تاريخي در جهان عرب دست يابد.
جنگ با ايران به مرحله آتش بس رسيد ولي سوداي تسخير كويت در سر زمامداران عراق همچنان باقي.
با بيان اظهارات سفير آمريكا در عراق كه در نظر جوئي صدام حسين در باره حمله عراق به كويت گفته بود : اين مسئلهاي بين خودتان است و خودتان نيز بهرگونه كه ميدانيد بين خود حلاش كنيد و همچنين اظهارات وزارت امور خارجه آمريكا كه چندي پس از آن گفت كه آمريكا هيچگونه پيمان اتحاد و پشتيباني نظامي با كويت ندارد ، عراق پنداشت كه چراغ سبزي از آمريكا دريافت كرده است و به يورش ديرخواستاش به کویت دست زد.
اين تجاوز بهترين بهانه براي آمريكا بود كه ضمن ترساندن اعراب از نداشتن پشتيباني موءثر، در منطقه حضور نظامي يافته (حضوري كه حتي با تصويب سازمان ملل متحد، ماهيتي مشروع پيدا كرده بود و بوسيله بسياري از كشورها كه امروزه مخالف جنگ آمريكا و عراق هستند، پشتيباني مالي و لجستيك گرديد) و ضمن خراب نمودن، خود نيز به بازسازي پرداخته و بهاي آن مطالبه كند. فروش ابزار جنگي پيشرفته و فراوان به كشورهاي عرب كه بهيچ وجه بخودي خود توانائي و قابليت استفاده از آنها را نداشتند و فرستادن مشاوران و خدمه براي ايشان نيز بنوبه خود منبع درآمد بسيار بزرگ ديگري براي آمريكا گرديد. از يك طرف خدمه و تجهيزات آمريكائي در منطقه حضور داشت و از طرف ديگر قيمت وسايل و تنخواه خدمه مطالبه ميگرديد.
اين موضوع و در كنار آن نيز محدود نمودن كامل عراق در شمال و جنوب كه زيانهاي مالي فراوان براي عراق داشت، همچنان بر صدام حسين گران ميآمد و از اينرو نميتوانست كه با آمريكائيها از در آشتي بر آيد. اين بهترين بهانهها را بدست آمريكا كه چند صباحي از ضعف روسيه خوشحال گشته بود، ميداد، كه بدواْ براي جمع آوري سلاحهاي دهشتناك كشتار جمعي صدام حسين (بهانه نخستين آمريكا) و سپس با پيش كشيدن مسئله نجات(!!) مردم محروم و زجر ديده عراق از دست ديكتاتور خونخواري چون صدام (كه واقعاْ همان هم بود و هست ولي اظهارات آمريكا نيز همزمان شديداْ و قوياْ مورد ترديد است) و بر قراري دموكراسي(!!) در عراق (استفاده از واژه و مضمون دموكراسي از دهان و در بيانات سردمداران آمريكائي خود يكي از شوخيها و مزاح هاي بزرگ عصر ما ميباشد)، حضوري جديد و فعال در عراق پيدا كند و با كنترل كامل بر منابع عمده انرژي در جهان از رقيبي نوخاسته و در حال پاگرفتن بنام اتحاديه اروپا پيشي گيرد. پيش بينيهاي آمريكا در تحليل اوضاع منطقه و نيز حساباش در مورد پشتيباني جهان از حمله به عراق و همچنين سرشكن كردن مخارج و تقسيم ميزان مسئوليت بر روي شمار متحدين و حتي محاسباتاش در مورد نقش كشوري مانند تركيه كاملاْ درست از آب در نيامدند و احتياج به تصحيح داشتند ولي اين خود بحثي جداگانه ميباشد و از حوصله اين چند سطر خارج است.
تجزيه و تحليل، مكمل نمودن و يا زدون و همچنين نيز رد يا قبول اين نوشتار با خوانندهگان ميباشد.
خوش نظر
در بخش: بدون دسته بندی
02
Apr
2003
عکسهای هوایی
از این سایت میتونید عسهای هوایی رو که از عراق گرفته شده ببینید. عسها در تاریخهای 27 مارس و اول آپریل گرفته شده و با مقایسه آنها میتونید آثار خرابیهایی رو که جنگ بوجود آورده رویت کنید.
این هم عکس (505KB) قصر کربلایی صدام هست. آسید علی گدا، می بینی همین بلا رو هم سر قصر تو خواهند آورد اگه هرچه زودتر به ملت آزادی بیشتر ندی، تا شاید بوسیله اون بتونی مردم رو راضی کنی از مملکت خودشون دفاع کنند.
بدبخت بیچاره موقعی که تو نشستی و بافور میکشی این دارودستهی بوش و جهودا دارن از همه جوی ایران عکس برداری میکنن حتی از خلایی که توش ترکمون میزنی.
این هم عکسی (1570BK) است از تاسیساتی در اطراف نطنز (گویا همونجایی هست که میگن رژیم داره بمب اتمی!! میسازه، خیر سرش)
عکس تاسیسات (2794KB) اتمی بوشهر. حجم این عسها خیلی زیاد است ولی دیدن آنها را به همه توصیه میکنم
در بخش: بدون دسته بندی