10
Apr
2003
نقد یک نوشته!
هموطنی با ارسال یک میل از من خواسته بودند که مطلب مردیها را بخوانم و در ترویج آن بکوشم در پاسخی که در این نوشته به ایشان دادم خواستم مرا از این کار معاف کنند و امروز امید با نوشتن نظری در سیستم نظرخواهی ار من خواسته بود که نوشته نامبرده را به نقد بکشم. گرچه من نه از نقد این یا آن میترسم و نه خود را معاف از به نقد کشیدن دیگران میدانم ولی مطالبی را که مردیها در مقالهاش نوشته از نظر من توهینی است به من و ملتم و به همین خاطر ترجیح دادم از ترویج آن پیشگیری کنم تا شاید کمتر خوانده شود و خسارت وارده را کم کرده باشیم.
امید جان در مورد مردیها یا شاید بهتر باشد بنویسم نامردیها، این قماش افراد دوست دارند خود را درمرکز توجه دیگران قرار دهند اگر از این راه نشد از یک راه دیگر خواهند کرد و نکته دیگر در مورد نامبرده و چند نفر دیگر که این اواخر آنچنان خایهلیس ایالات متحده شدهاند اینکارشان بدون محاسبه نیست. همیشه در بین همهی ملل انسانهایی!! هستند که از موقعیت اسفاده میکنند یا بهتر است بگویم سوء استفاده میکنند تا به نان ونوایی برسند. اینها در رژیمهای توتالیتر/دیکتاتور خایهلیسان رژیماند و زمانی که فروریختن این رژیمها نزدیک میشود همگی شروع به لیسیدن خایه برنده ماجرا میکنند. اینها نان را به نرخ روز میخورند. یکی نیست به این آقای مردیها یا همانطور که گفتم آقای نامردیها بگوید خوب حرامزاده به تقصیر، شما این 24 سال توی کدام خراب شدهای مخفی شده بودی!؟ توی کدام سوراخ موشی مسکن داشتی!؟ که حالا به خایهلیسی آمریکا روی آوردهای چرا تا کنون در این 24 سال جرات عرض اندام نکردی و حالا چون آب را گلالود میبینی شروع به لیسیدن کردهای، آن هم خایه همان آمریکایی که اگر کودتای 28 مرداد را انجام نداده بود، همان کوتایی که سعی در کوچک جلوه دادناش داری، اگر نگویم به یقین میتوان گفت شاید امروز وضعمان بهتر از خیلی از کشورهایی بود که در شرق اروپا هستند.
امید جان چگونه به نقد این رجاله ها میتوان نشست!! مگر چیزی در مطالبشان هست که قابل نقد باشد. تنها چیزی که بنظر من میرسد استفراغ بر روی نوشته این اشخاص است. و اگر از دل درد دموکراسی فریادم به اسمان رسد! هیچگاه به ترویج استفراغ اینگونه مزدبگیران سیا و استعمار کهنه قلم رنجه نخواهم کرد. نقد این قماش موجودات هیچ کمکی به ترویج دموکراسی که نظر تو و من است نخواهد کرد. مگر نه این است که در دموکرات ترین کشورهای اروپایی اجازهی عرض اندام به گروهای فاشیست و نازیست داده نمیشود! زیرا که اینان امتحان خود را پس دادهاند و همگی میدانیم که ارمغان این افراد چه خواهد بود.
ننگ باد بر این وطن فروشان، این تنها نقدی است که می توان بر چنین نوشتهای نوشت.
در بخش: بدون دسته بندی
10
Apr
2003
عضو مجلس خبرگان را باشيد. طرف فقط خبره در مال مردم خوري است و بس. توقع دارد كه ارتش عراق با وجود تمامي شواهد ظاهري و باطني شكست، هنوز هم به مقاومت بيهوده ادامه دهد و جان مردم بيگناه را بيشتر از بيشتر سرمايه حماقت خويش قرار دهد تا خبرگان ما بتوانند روضه كربلا را بيشتر طول دهند. چه نظر عالمانه اي.
یا شاید هم از ترس است، و به خود تلقین میکند “که ای بابا نیروهای ما (نیروهای آخوندی) بیشتر در مقابل آمریکا مقاومت خواهند کرد”!! قافل از این که اگر روزی چنین اتفاقی در ایران بیفتد معلوم نیست که رژیم ملاها خیلی زودتر از رژیم صدام سرنگون نشود.
در بخش: بدون دسته بندی
09
Apr
2003
قبول مسئوليت همانند يك ايراني
ميدانم كه نه شما حوصله خواندن جملات بلند و شعارگونه را داريد و نه من حال شعار دادن و كتابنويسي. زمان تنگ است و بهتر است كه مستقيماْ بسراغ مطلب اصلي برويم.
بدون توضيح واضحات چند نكته را بي پرده و مستقيم بدون حاشيه چيني بيان ميكنم.
افغانستان را گرفتند و آنرا به دست نيروهاي ايساف گذاشتند.
چندان سودي مستقيماْ از آن بدست نمي آمد و پيش از آن احتياج به سرمايه گذاريهاي بزرگ داشت. مردمش نيز در طول جنگهاي متفاوت يا معلول جسمي شده بودند يا سرگشته روحي. خيلي كار لازم داشت و بهتر بود كه اين مهم بوسيله ديگران انجام گردد تا زمان تناولش بنحو مطلوب فرا رسد.
كويت را كه با حركتي شيرين ابتدا به دام عراق انداختند و سپس آزادش كردند تا مديون خويشش نمايند.
عراق را كه خود ميبينيد و ميدانيد، خيلي هم بهتر از من.
تركيه كه با خودشان است و به احزابش نبايد چندان دل بست زيرا در قيد و بند ارتشي متمايل به آمريكا هستند و گذشته از آن خيلي بيشتر از آن كه بتوانند از مسيرشان بازگردند، در ميان اقوام و اقليتهاي داخلي خويش به خرابكاري پرداخته اند بصورتي كه از خود و از هم پاشيدن خود وحشت دارند.
پاكستان كه اگر بتواند از چنگال افراطيون، خود را برهاند، هنوز ترسش از هند، قدرت تفكر منسجم را از او سلب مينمايد و ارتش و سازمانهاي اطلاعاتيش بيش از اين از سفره خارجي لقمه برگرفته كه توان خيانتش به ولينعمت باشد.
جمهوريهاي سابق شوروي كه تازه پا هستند و سرخوش از اينكه بتوانند با شيشه اي كوكا كولا عقده هاي زمان شوراها را از خود بدور نگه دارند.
فراموش نميكنيم كه براي شكستن عزم ملت عراق، دوازده سال ميبايستي كه مردم عراق فشار تحريم و انواع و اقسام كمبودها را تحمل نمايند. از ياد نبريم براي اينكه كودكان افغاني مقدم خارجي را گرامي دارند، ميبايست ساليان دراز پس از جنگ با شوروي، انواع و اقسام فشارهاي طالبان را متحمل گردند. آري اينگونه نيز ميتوان اراده ملتي را شكست. محاصره پيش از تهاجم، امروزه بدينگونه است. طالب و صدام كه بودند و براي منافع چه كساني قدم بر ميداشتند؟
پس كدام ملت كه مفتخر و غني از قوميتهاي مختلف است بايد در اين منطقه سرمشق ديگران باشد و پرچم آزادي را از درون به اهتزاز درآورده و به بيرون نيز اميد دهد. نه اينستكه بزمان مرحوم دكتر مصدق همين كرديم؟ نه اين باشد كه امير كبيرمان در منطقه آن كرد كه پيش از آن كسي را ياراي آن نبود؟
نه آن باشد كه سيمرغ وار در حال برخاستن از خاكستر آتشي هستيم كه حكومت فعلي و دستياران مستقيم و غير مستقيم خارجشيان بر سرمان باريدند؟
اين مائيم كه ايراني وار قبول مسئوليت مينمائيم و بيشتر از هميشه در روشنگري و جستجو براي يافتن آرمانها و خواسته هايمان تلاش ميكنيم و منت كس نمي پذيريم و حلقه عبودت ديگري بر گوش خود نكنيم.
در بخش: بدون دسته بندی
08
Apr
2003
نکتههای شنیدنی از جنگ 6
منبع خبر: NRK تلوزیون نروژ
زمان: 8 آپریل ساعت پخش خبر 19:05
نقل به مضمون
امروز با حملهی تانکنهای آمریکایی به هتل فلسطین سه خبرنگار مستقل در این هتل در مرکز شهر بغداد به قتل رسیدند. امشب گفته شد که خبرنگاران تلوزیون فرانسه از تمام صحنه این تیراندازی فیلمبرداری کردهاند و همین مساله باعث شده که آمریکاییها امشب بخاطر این عمل عذرخواهی کردند.
همچنین با حمله نیروهای آمریکایی به دفتر تلوزیون الجزیره در شهر بغداد یک خبرنگار این رسانهی عربی بقتل رسید. بنا به گفته الجزیره مشخصات GSM (مشخصات مکانی)این دفتر به آمریکاییها داده شده بود تا از تیراندازی اشتباهی بطرف این ساختمان جلوگیری شود، ولی برطبق شواهد چنین بنظر میرسد که آمریکاییها سعی دارند این کانال تلوزیونی را تحت فشار قرار دهند تا از کار خبر رسانی این رسانه جلوگیری کنند. همچنین گفته میشود که در بورس نیویورک از معرفی سهام این تلوزیون در این بورس جلوگیری شده است.
نظر شخصی:
چنین بنظر میرسد جنگ با خبرنگاران از طرف آمریکا شروع شده، چون آمریکا احساس میکند در حال باختن جنگ تبلیغاتی است، حتی اگر جنگ نظامی را برده باشد.
در بخش: بدون دسته بندی
08
Apr
2003
نامه در نبسته به شيطانرجيم
اين دوست عزيز و محترم ما شيطانرجيم هم گندشو در آورده، اي آقا اگه نميتونی شيطون باشی بده به همون خدای ارحمالراحمين ما يک عالمه شيطون و شيطونک سراغ داريم، کليد بارگاه شيطانی رو بده ما ميديم تحويل یکی دیگه. اينجوری که نشد بارگاه اداره کردن، ملت فريب خورده بدبخت مثل من هرروز کارمون شده آمدن به درگاه (بارگاه) جنابعالی هر روز هم نااميد برميگرديم. قربانت گردم باور کن يک شيطان شاخ داری پيداکردم که هم رابطه با بالا بالاها داره هم کار کن هست، شما الآن چهارماه و اندی هست که رفتی مرخصی نه خبری نه چيزی ملت معطل موندن.
خلاصه اين آخرين اخطار هست وگرنه خود دانی بعد نيوی تو تلوزيون گريه و زاری بکنی که والا صدای انقلاب رو نشنيديم. خود دانی.
مريد بی جيره ومواجب
خُسن آقا کلهپز
در بخش: بدون دسته بندی
07
Apr
2003
نکتههای شنیدنی از جنگ 5
اتفاق دیروز رو که بخاطر دارید!؟ حمله آمریکایی ها به یک کاروان پیشمرگههای کرد و چند خبرنگار بیبیسی و چند آمریکایی؟ این جمله رو از خبرنگار بیبیسی John Simpson که خبر را گزارش کرده بخوانید، آن را ترجمه نمیکنم تا اشتباهی در برداشت محتوای آن نشود:
“We don’t really know how many Americans are dead. There is ammunition exploding in fact from some of these cars. A very senior member of the Kurdish Republic’s government who also may have been injured.”
هیچ اشارهای به ملیت و تعداد دیگر کشته شدگان نمیکند اول تعداد آمریکاییها را مدنظر دارد. یکی نیست به این خبرنگاری که تازه از مرگ جسته، آن هم مرگی که آمریکاییها مسولاش هستند، بپرسد که خوب مردک مگر جان آمریکایی ارزش بیشتری دارد!؟ مگر نه اینکه ۱۴ پیشمرگه کرد و یک مترجم کرد در این عملیات کشته شدهاند خوب به تخم خلقالله که ۳ تا آمریکایی جنگ طلب هم کشته شوند. مگر خون آمریکایی جنگ طلب از کرد بیچارهای که برای آزاد کردن وطناش میجنگد قرمزتر است!؟
باقیمانده خبر را از اینجا بخوانید.
در بخش: بدون دسته بندی
06
Apr
2003
يك پرسش ساده!
اينروزها در تمامي رسانههاي عمومي صحبت از باز سازي عراق پس از جنگ ميباشد. اين جنگ از همان ابتدا معلوم بود كه بسود آمريكا و انگليس پايان خواهد يافت و از طرفي واژه بازسازي نيز بسيار زيباست. صحبت از دوباره ساختن آنچه كه ويران شده به صورتي بزرگتر و زيباتر ميكند، اما تنها پرسش ما اينستكه آيا كسي از خود تا بحال سئوال كرده است كه اگر اين بازسازي براي بعضيها نان بيار نميبود، پس چرا اينهمه بحث و تفحص بر سر بازسازي عراق ميباشد و همه براي آن سر و كله ميشكنند كه آمريكا ميگويد اين بازسازي تنها و تنها متعلق به نيروهاي متحدين است، اروپائي ميگويد در اين بازسازي بايستي كه سازمان ملل ايفا كننده نقش اصلي بوده و همو نيز حدود و ميزان بازسازي كشورها را معين كند تا فقط آمريكا و انگليس بازسازي نكنند، بلكه اروپائي نيز بازسازي كند. اين چه نوع بازسازي و با چه ديدگاه و دستاورد اقتصادي براي چه كساني ميباشد كه اينهمه هواخواه دارد. اگر كسي ميخواهد چيزي بسازد كه دعاي خير ابنا بشر را بدرقه راه خود كند بدون اينكه بشريت را به اسارت گيرد، ما بخدا از ناف آفريقا و ميان آمريكاي لاتين گرفته تا خاورميانه و اروپاي شرقي و آسيا آدرس زياد داريم. لطفاْ با ما تماس بگيريد كه هم خير ببينيد و هم بيغرضيتان به تاريخ و بشريت به اثبات برسد. در ضمن ما در اين مملكت يك سردار سازندگي داريم!! كه داراي تجربيات و نظرات فراوان در بازسازي و اينجور چيزها ميباشد، ما كه چندان از او خوشمان نميآيد ولي حتماْ بدرد شما ميخورد، پاي هم پير شويد. تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد.
اسمال بينوا
در بخش: بدون دسته بندی