18 Oct 2003
امشب تلوزیون نروژ “زمانی برای
امشب تلوزیون نروژ “زمانی برای مستی اسبها” به کارگردانی بهمن قبادی را نمایش میداد، دلم از این همه بی عدالتی گرفت. چه انسانهایی هستیم ما که این همه بی عدالتی را تحمل میکنیم!؟
18 Oct 2003
امشب تلوزیون نروژ “زمانی برای مستی اسبها” به کارگردانی بهمن قبادی را نمایش میداد، دلم از این همه بی عدالتی گرفت. چه انسانهایی هستیم ما که این همه بی عدالتی را تحمل میکنیم!؟
17 Oct 2003
برادر رئیس جمهور هم با این حرفهایاش اثبات کرد که با برادر بزرگتر فرق چندانی در خریت ندارد. سخنان ایشان را بخوانید تا متوجه شوید من چه میگویم:
مي گوينداگر اكثريت مردم روزي حتي اسلام و حكومت ديني را نخواستند چگونه ولي فقيه عادل و حافظ اسلام بايد از آنها اطاعت كند؟ از نظر ما و طبق فرموده امام اگر ما روزي به اين وضع رسيديم اصولاً حكومت بر چنين مردمي توسط يك فقيه عادل جامعالشرايط موضوعيت خود را از دست ميدهد. امام ميفرمايند ولي فقيه اگر ذرهاي ديكتاتوري كند خودبه خود از ولايت عزل است و از آنجا كه معناي ديكتاتوري در قاموس سياسي به معناي اداره كشوربر مبناي تشخيص و اراده حاکم و بر خلاف نظر اكثريت مردم است، در اين حالت در صورتي كه حاكم بخواهد با استفاده از قوه قهريه آنچه را خود حق ميپندارد بر مردم حاكم كند، عملاً شرط ولايت را از دست داده است و ديگر حتي حكومت او را در صورت امكان تداوم نميتوان ديني و اسلامي خواند. اين نگرش مردم سالارانه امام در واقع مهمترين مايه و پايه تقويت نظام و جمهوري اسلامي است.
خوب یکی نیست از این بی خرد بپرسد، پس نظر جنابعالی نسبت به حکومت خلیفهی اول (خمینی) چیست. مگر او هم از همین شرایطی که شما نام بردید برخوردار نبود!؟ مگر هم او نبود که پایه ریز این دیکتاتوری وشاید بد تر از این هم بود! مگر همو نبود که بخاطر مخالفت رشیدترین فرزندان این ملت با حکومتاش و برنتابیدن این مخالفت آنها را در زندانها و شکنجهگاهها قتل عام کرد!؟ مگر همو نبود که پیریزی شورای نگهبان و مجلس تشخیص مصلحت را برای سلطه بر کشور را داد!؟ مگر همو نبود که سپاه قصاب انقلاب را برای سلطه بر ملت برپا کرد!؟ مگر همو نبود که دستور شکستن قلمها را داد!؟ مگر همونبود که جنگ جنگ تا پیروزی سر میداد و جوانان بی گناه را برخلاف خواست خود به قتل گاه میفرستاد!؟ مگر همو نبود که درطول زندگی کوتاه ولی بسیار ننگین سیاسی خود بدترین بلاها را بر سر ملت آورد!؟
پس بنا به گفته شما خمینی دجال هم از این شرایطی که فرمودید برخوردار نبود و درنتیجه نمیتوان او را یک فقيه عادل جامعالشرايط خواند.
آقای برادر رئیس جمهور خریت که مالیات ندارد که! دارد!؟ باور کنید اگر مالیات بر خریت وجود میداشت ملت ایران از پرداخت مالیاتهای گروهای مذهبی که شما هم جزئی از آنها هستید به ثروت هنگفتی دست مییافت.
16 Oct 2003
سعید حجاریان : ممكن است تا اسفندماه اتفاقات مهمی بیفتد كه حتی به انتخابات مجلس هم نرسیم .
دیدار به قیامت سعید جان!
این هم شده مثل مجاهدین خلق که هر از گاهی یک تاریخی برای سرنگونی رژیم تعیین میکردند.
گرچه گویا این مرتبه حق با سعید آقاست.
15 Oct 2003
با نگاهی به اجتماع دیشب در اطراف فرودگاه تهران و استقبال از شیرین عبادی میتوان با احتیاط به این نتیجه رسید که ملت ایران مخصوصآ زنان در حال یافتن جایگاه خود هستند و این استقبال همچنین نشان میدهد که جایگاه خاتمی و اصلاحطلبان تا چه حد تقلیل یافته و دیگر از اصلاحات خاتمی چیزی بجای نمانده است. نگاه و سخنان منفی خاتمی به جایزه صلح نوبل و رفتارش درقبال شیرین عبادی باعث خواهد شد که درصد زیادی از کسانی که هنوز اندک امیدی به اصلاحات خاتمی داشتند از او روی برگردانند و این بار آلترنتاتیوی را هم در اختیار دارند تا به سادگی بتوانند با اصلاحات خاتمی وداع گویند.
از اجتماعات دیشب همچنین میتوان به این نتیجه رسید که زنان ایران میروند تا قسمت زیادی از قدرت سیاسی در ایران فردا را به خود اختصاص دهند.
14 Oct 2003
خاتمی در جمع خبرنگاران فرموده:
جايزه صلح نوبل از ديدگاه من خيلي مهم نيست، زيرا بر اساس ملاكهاي كاملاً سياسي به وي داده شده است.
به گزارش خبرنگار ايلنا، بسياري از نمايندگان در حاليكه از اظهارات رئيس جمهور ناراحت شده بودند خواستار عدم پوشش خبري صحبتهاي رئيس جمهور بودند.
نمايندگان معتقد بودند صحبتهاي خاتمي در مجامع بين المللي بازتاب منفي خواهد داشت.
يكي ديگر از نمايندگان دوم خردادي به خبرنگاران گفت: شما نبايد رئيس جمهور را به چالش ميانداختيد.
یادم هست زمانی که بچه بودم پدرم در خانه چندتایی قناری داشت و گاه گداری آنها را با هم جفت میزد.
در روزهایی که قناریها روی تخم میخوابیدند ما بیچارهها حق سر و صدا کردن نداشتیم چون به گفته پدرم: قناریهایی را که روی تخم خوابیده بودند به چالش میکشیدیم.
خبر بالا مرا به یاد به چالش کشیدن قناریها انداخت. گویا آقای رئیس جمهور هم تازگیها تخم گذاشته و روی آنها خوابیده و هر از گاهی از لانه بیرون میآید و قدقدی میکند.
خدای ایشان به خیر بگذراند! ما که خداشناس نیستیم وگرنه به خدای خودمان هم روی میآوردیم و دعایش میکردیم تا خدای ناکرده تخم ایشان نترکد.
13 Oct 2003
زمانی که جو جامعه سیاسی میشود گروهی که مشکلات اجتماعیشان کمتر جنبه سیاسی دارد زیر دست و پای سیاسیون له میشوند.
درواقع اگر پیگرد برابری و عدالتایم باید در این شرایط نیز اینگونه مسائل اجتماعی را از خاطر دور نکنیم. هرچه باشد، تلاش ما برای اصلاح اینگونه امور است که باعث میشود تا به راه سیاسی کشیده شویم و آخرالعمر فراموش میکنیم که برای چه پای به این کارزار گذاشتهایم.
دیشب دیروقت میلی را از یک هموطن هِموفیل¹ (Hemofil) دریافت کردم که از من و دیگران که دستی در نوشتن دارند میخواهند تا به یاری این گروه از هموطنانمان که بخاطر ندانمکاریهای رژیم آسیبهای فراوان دیدهاند بشتابیم.
بههمین خاطر تصمیم گرفتم تا اول نامه ایشان را منعکس کنم و همچنین از دوستانی که مایل به همکاری در این زمینه هستند دعوت کنم تا با اجرای یک یورش به سبکی که برای افسانه نوروزی انجام دادیم به این مشکل بپردازیم. فراموش نشود که بعضی از این بیماران بخاطر ندانم کاریهای رژیم جان خود را از دست دادهاند و عده بیشتری درصورتی که به یاریشان نشتابیم ممکن است که مرگ و زندگی این هموطنان بیشتر از افسانه نوروزی در خطر باشد.
سعید در نامه اش مینویسد:
1● شرح بیماری هِموفیلی:
Hemostase به عملی گفته میشود که بدن انسان برای جلوگیری از خونریزی داخلی و خارجی بدون دخالت از بیرون بطور مدام انجام میدهد، این شرایط در بدن اکثر انسانها برقرار است.
درعوض عدهای از این شرایط برخوردار نیستند. به اینگونه افراد هِموفیل میگویند.
هِموفیلی (Hemofili) زمانی اتفاق میافتد که کسی از مکانیسم بالا (Hemostase) برخوردار نیست یا کمتر برخوردار است و همین حالت باعث میشود که فردی که مبتلا به این بیماری است مدام احتیاج به تزریق خون داشته باشد، و انتقال خون خود مشکلی میشود که اکثر کسانی که به هِموفیلی مبتلا هستند با ندانمکاریهای مقامات مسول و استفاده از خونهای آلوده به بیمارییهای گوناگون مبتلا شوند. از بیماریهایی که مخصوصآ در آسیا شیوع بیشتری دارد بیماری هپاتیت B و C را میتوان نام برد که این بیماران هِموفیل را در معرض خطر قرار میدهد، البته بخاطر این که مقامات مسول (بی مسولیت) در اهدای خون سالم به این بیماران ناموفقاند.
من و سعید منتظر همیاری شما هستیم.
13 Oct 2003
در اولین مطلب امروزام لینکی داده بودم به یک مصاحبه. در پاسخ به نوشته من و فرمایشات “دكتر!!عماد افروغ” در نظرخواهی مطلب، والد بمانعلي این گونه، پاسخی درخور آقا داده بود که حیفم آمد آنرا نقل نکنم، او مینویسد:
در زبان فارسی ميانه (پهلوی) الف نشانه نفی است. مثل نام ماه پنجم سال مرداد ( به معنی نیستی) که ایرانیانی که شور زندگی دارند آنرا امرداد (بی مرگی) میخوانند. باين حساب اين ناچير جیره خوار «افروغ» نام چراغ فرومرده ای بيش نيست. اينها مگسان دور و بر خلاهای اسلامی اند که فکر خام پرواز در عرصه سیمرغ را در سر دارند. همه شان هم برای جبران حقارتی که بآن گرفتارند لقب دکتری بهم يا بخودشان تعارف ميکنند!
ایکاش این والد بمانعلي هم یک وبلاگی برای خودش درست میکرد تا از نوشتههای او هم ما بیشتر بهره میبردیم.