20
Oct
2003
از روز اول هم با دادن جایزه به این خانم باجی مخالف بودم هنوز هم هستم دلیلاش هم همین چرت و پردتهایی است که این خانم میگوید بخوانید و بخندید:
شيرين عبادي در اين پيام گفته است كه بر اين باورم كه با توجه به نگاه عطوفتي كه اسلام راستين به نوع بشر دارد از يك سو و نزديكي ماه مبارك رمضان از سوي ديگر، در اين مهم تاخيري رخ ندهد و زندانيان بتوانند در ايام ماه مبارك رمضان در نزد خانوادههاي خود به تكاليف الهي و انساني بپردازند. منبع خبر
شمرجان این را هم برای تو می نویسم چون تو برعکس همیشه که مواضعات دقیق بود اینبار باطرفداری از این شله زد خور، خراب کردی، خراب کردی جانم دیگه
در بخش: بدون دسته بندی
20
Oct
2003
این توله سگ از کدام دیوانه خانه فرار کرده و سر از شیراز شهر گل و بلبل و موسیقی و هنر در آورده! یکی نیست به این مردک بگوید گوزعلی مراد ترا چه به سخن پراکنی درمورد فرهنگ!؟ برو روضهات را بخوان، بیخود نیست اسمش غلاممهدی است، غلام یک عربزاده به تر از این نمیشود که.
در بخش: بدون دسته بندی
20
Oct
2003
ایکاش این خانم میدونست چه موقعیتی رو در یک سال آینده نروژیها با دادن جایزه صلح نوبل به ایشان در اختیارشان گذاشتهاند.
اگر هنوز متوجه این موقعیت نشدهاند خبر شکستن پای مبارک حداقل باید برای شما این مطلب رو روشن کنه.
روزنامه VG در صفحه اینترنتی خود به شکستن پای شیرین عبادی اشاره کرده.
خانم جان شما اگر آب بخورید دنیا خبردار میشه پس خواهشن یک کاری برای ملت بکنید.
در بخش: بدون دسته بندی
20
Oct
2003
ملت این چه وضعی هست. خوب بریت اینجارو امضا کنید، گشادبازی هم حدی داره مگر چیزی مهمتر از آزادی زندانیان سیاسی هم هست!؟ این حداقل اولین قدم هست، فعلآ که جایزه صلح به عبادی داده شده نظرها بسوی ایران هست. این مساله باید حداقل به آزادی زندانیان سیاسی ختم بشه وگرنه به چه درد میخوره این جایزه. یک کم فشار باعث میشه که رژیم مجبور به آزاد کردن زندانیان سیاسی بشه.
در بخش: بدون دسته بندی
19
Oct
2003
قاضي شعبه صد و شش دادگستري همدان از تأييد حكم قطع دست هفت سارق حرفه اي در همدان توسط ديوانعالي كشور خبر داد.
این کار را هرچه زودتر انجام دهید، چون حداقل اثبات میکنید که جایزه خانم عبادی به حق به او داده شده. در حکومتی که دست میبرند سنگ سار میکنند. هر عملی که به مخالفت با این اوباش صورت گیرد مستحق جایزه صلح که هیچ، جایزه اسکا را هم باید به ایران بدهند، برای این همه نقش آفرینیهای زیبایاش.
انصار حزبالله: «شيرين عبادي» از دشمنان دين خداست و با او مقابله ميكنيم
خایه این یکی کار رو دیگه ندارید، فقط زر زیادی است که میزنید. تخم خودتان را که میکشند هیچ، تخم آقا نماینده امام زمان را هم خواهند کشد، امام زمان هم که از اول تخم نداشته.
خانواده ملی مذهبی های زندانی: از اين جور و ستم قضائي به چه کسی شکايت کنيم؟
به خدا آقاجان، به خدا، مگه نه اینکه شما به او اعتقاد دارید!؟
در بخش: بدون دسته بندی
19
Oct
2003
عبادی با حضور در كانون وكلا گفت: اجازه دهيد يك مرجع دادخواهی در خود كانون يعنی در داخل ايران ايجاد شود. ما برای سازمانهای بينالمللی احترام خاصی قائليم اما بگذاريد مردم در اينجا مسايل خود را بگويند و اگر با نقض قانون مواجه شدند در كانون و با توسل به كميته حقوق بشر آن تحصن كنند و خواسته خود را به جای ديگری و نزد سايرين نبرند؛ زيرا همه اهالی اين كانون اهل فن و دانش حقوقی هستند و چه بهتر كه مردم اعتراض خود را نزد خوديها مطرح كنند. مسلما اين كميته در صورت تاسيس در راستای اجرای عدالت و در محدوده قوانين مصوب و معتبر كشور فعاليت خواهد كرد. تاکیدها از من است.
ایشان در سخنانشان میفرمایند: “اگر بانقض قانون مواجه شدند!” منظور ایشان را از این جمله شرطی نمیفهمم! مگر خدای ناکرده در جمهوری لجن هم از اینگونه شک و تردیدها وجود دارد.
در جمله دیگرشان میفرمایند: اجرای عدالت و در محدوده قوانین معتبر کشور. این جمله حتمآ از دهن ایشان در رفته وگرنه یک حقوقدان باسابقه و یک قاضی سابق باید بخوبی آگاه باشد که چیزی بنام عدالت و قانون در جمهوری لجن وجود خارجی ندارد و مخصوصآ از نوع معتبر آن.
در بخش: بدون دسته بندی
19
Oct
2003
در مورد علل و بقاي حكومتهاي خودكامه بسيار نبشته شده است ولي شايد لب كلام را به زيباترين وجه بتوان از ارسطو دريافت كه با نگرشي عميق شيوه عملكردي ديكتاتورها را مورد بررسي قرار داده بود و بحق اين شيوه را در دسترس همگان قرار داد تا راه مبارزه با آن را خود بيابند. ارسطو ميگويد : «اگر من يك ديكتاتور بودم و يا اگر يك ديكتاتور با من درباره چگونگی تحكيم قدرت خود مشورت میكرد اين نكات را باه او توصيه میكردم» :
«تا ميتوانی جامعه مدنی را تخريب و نابود كن. مراكز آموزش و متفكران و انديشمندان جامعه را آزاد نگذار و تا ميتوانی آنها را از بين ببر. اگر میخواهی قدرت جبار را حفظ كنی همواره ملت خود را در خطر تهديد خارجی قرار بده. تهديد به جنگ ملت را به زير سلطه ديكتار میكشاند. سعی كن كه ملت هميشه از خطر جنگ و خطر قدرت خارجی در ترس و نگرانی باشد. اما يك كار مهم ديگر اين است كه اعتماد در جامعه را تا ميتوانی تضعيف كن. سعی كن كه ملت به هيچ كس اعتماد نكند. اعتماد در جامعه را بايد از بين برد. يك كار مهم ديگر اين است كه مردم تقيه و دو رويه بازی را فضيلت بدانند. سعی كن مردم بجای صداقت و يكرنگی به ظاهر سازی و تظاهر روی بياورند. اين مهم نيست كه در خانه و افكار خود چطور میانديشند، مهم اين است كه خود را مذهبی و متقی وانمود كنند.»
در ايران ما همين شيوه بهمين صورتي كه دو هزار و سيصد سال پيش مطرح شده، اجرا ميگردد و بنظر ميرسد كه مردم ما هنوز راهي براي جلوگيري و كنترل آن نيافتهاند. آيا وقت آن نرسيده است كه به مسائل با ديد ديگري نيز بنگريم تا شايد چاره كار خويش در آن بينيم؟ من اين مطلب را به نقد شما ميگزارم و سپاسگزار رديه و يا تائيديههاي شما ميباشم.
بيغرض
در بخش: بدون دسته بندی