13
Jun
2004
این گونه نوشتههاست که مردم عامی را به آن راهی میشکد که عاقبتش را داریم میبینیم. چیزی بنام فرشته و حوری و از این اراجیف وجود ندارد حتی در شکل داستانیاش. ممکن است این طنز برای آگاهان خندهدار باشد ولی برای بیخبران تبدیل میشود به باوری تا در سر دوراهی بعدی فریب مکاری دیگر را بخورند.
چرا با مردم به حقیقت سخن نمیگویید؟ چرا طفره میروید؟ چرا به مردم با صدای بلند نمیگویید که “ای ملت این دین از محمد تا خامنهایاش همگی فریبی بیش نیست و دکان دونبشی است برای خالی کردن جیب بیخبران”.
چرا شمرگونه عمل نمیکنید؟
در بخش: دیگران
12
Jun
2004
شخصی بنام علی موحد در نظرخواهی این وبلاگ (خرافات شیعه) نکتهای رو نوشته بود که بسی مفید است مخصوصآ که در اول مطلب نوشته بود “قابل توجه دشمنان علی” بد نیست اینجا آنرا نقل کنم:
قابل توجه دشمنان علی—- خواهر امام حسن مجتبي و امام حسين سيد الشهداء، دختر فاطمه زهراء« ام كلثوم » (ع) را پدرش امير مؤمنان علي ابن ابي طالب به ازدواج عُمر در مي آورد، آيا شايسته است بگوئيم كه علي از ترس عمر اين كار را كرد؟! پس شجاعتش كجا بود؟ دوستي و محبتش با دختر عزيزش كجا بود؟ آيا علي مرتضي دست دخترش را بدست ظالمي مي سپارد؟ غيرتش دربارة دين خدا كجا رفت؟…بنظرم کار کار دشمن است!!!!!!!!!!
دیدم شمر و یزیدبن معاویه و خلاصه همه (Anti Ali) ها را خواب برده، مجبور شدم آستین بالا بزنم مطلب بالا را منتقل کنم. کجایی شمرزلجوشن مگر نه اینکه تو ضد علی هستی پس کجایی بابا.
گویا همه حتی حسین درخشان هم در باره جوک جدیدی که آیت ال ان مشگینی گفته مطلبی نشوتهاند و حتی عدهای منتظر بودند که مثلآ خُسن آقا هم یک اظهار فضلهای در این باره بکند، گقتم توضیحی داده باشم. آقا جان وزن وبلاگ خُسن آقا بیشتر از این چیزهاست که به اینگونه چرندیات بپردازد.
در بخش: نقد اسلام
11
Jun
2004
حرکتی رو که بچههای وبلاگ نویس شروع کردند و مساله تخریب قطعه ۳۳ را در اخبار و اذهان عمومی پررنگ و در خاطرهها زنده کردند و باعث عکسالعمل ملاها گردید را همگی میشناسیم.
پس از عکسالعمل های رژیم و خبررسانی چند نشریه و اظهارات مسول بهشت زهرا، امر بر عدهای مشتبه شده که رژیم تصمیم دارد این قطعه را آباد کند!
افسوس و صد افسوس که حتی پس از ۲۵ سال سلطه حکومت آخوندی بر مملکتمان هنوز ما از تاریخ درس عبرت نگرفتهایم و به همین آسانی فریب فریبکاران و شیادان را میخوریم.
عدهای به همین سادگی باور کردند که کار این مساله به خوبی و خوشی به سرانجام رسید. باز هم باید افسوس خورد که اینان (ملاها) حتی قادرند مخالف ترین مخالفینشان را هم با همین روشهای پیش پا افتاده فریب دهند.
مسول بهشت زهرا در اظهارنظرهایی که در این مورد کرده میگوید:
از همان آغاز ماجرا مسؤولان بهشت زهرا شايعه تخريب اين قبور را تكذيب كردند و مديرعامل اين سازمان اعلام كرد كه « سازمان بهشت زهرا (س) براساس شرح وظايف از پيش تعيين شده و طرح هاى زمان بندى شده، اقدام به بازسازى و بهسازى و ساماندهى قطعات مى كند و اين طرح تاكنون در چندين قطعه صورت گرفته و بسيار موفقيت آميز بوده است و با استقبال مواجه شده است.» محمود رضائيان در ادامه مى گويد: «در صورت اجراى طرح بازسازى و نوسازى قطعه ۳۳ از حيث فضاى سبز، دسترسى ها و طراحى قطعه و مبلمان آن بسيار وضع مطلوبى پيدا خواهد كرد.» او معتقد است كه بسيارى از خانواده هاى افرادى كه در اين قطعه به خاك سپرده شده اند، از طرح موردنظر اين سازمان استقبال كرده اندو مى گويد: «حتى نظرات شهروندان از شب عيد امسال از طريق اطلاعيه اى درخصوص دو طبقه كردن قبور و ساماندهى قطعه ۳۳ اخذ شده است.»
منبع خبر
اولین سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که، مگر میتوان آثار تاریخی را نوسازی کرد؟ بازسازی بله ولی نوسازی در این مورد یعنی از بین بردن ارزش تاریخی این مکان. تازه یکی از جنبههای تاریخی این قبور همان خرابی آنهاست که به فرزندان آینده ایران زمین نشان خواهد داد که در دو رژیم پهلوی و خمینی چه بر سر رشیدترین فرزندان این آب و خاک آوردند و تا آنجا پیش رفتند که حتی از مردگانشان هم نگذشتند. وضع این قبور در آینده به فرزندانمان نشان خواهد داد که چگونه ملاها با کسانی که پایه گذار انقلاب بودند رفتار کرد.
دومین سوالی که باید مطرح کرد این است که پس از این قرار و بنا به گفته مسول بهشت زهرا “اطلاعيهاى درخصوص دو طبقه كردن قبور و ساماندهى قطعه ۳۳” در سال ۱۳۹۸ شمسی میتوان بر روی قبر خمینی هم یک مرده دیگر به خاک سپرد؟ چون در آن تاریخ هم او ۳۰ سال از مدت دفن شدنش گذشته و برطبق همان محاسبات شما میتوان قبر او را هم دوباره استفاده کرد.
جهت اطلاع خوشباوران باید گوشزد کنم که قیمت یک قطعه زمین بهشت زهرا (نیم متر در ۲ متر) در بورس بهشت زهرا بین ۸ تا ۱۲ میلیون تومان دست به دست میشود. با اشتهایی که آخوند جماعت در بلعیدن منابع مالی آن دیار دارند و دوطبقه کردن قبور میتوان نتیجه گرفت که آخوندها بعد از خالی کردن جیب ملت و منابع مملکت حالا میخواهند با چنگ انداختن به قطعه زمینی که ارزش تاریخی دارد میلیاردها تومان به
جیب بزند.
حساب سر انگشتی شش هزار و پانصد و هفده قطعه قبر (۶۵۱۷) را بنا دارند دوطبقه بکنند حتی با قیمتی معادل ۶ میلیون تومان برای هر قطعه، مبلغی معادل ۳۲۵۸۵۰۰۰۰۰۰ (بیش از سی و دو میلیارد) تومان را آخوندها میخواهند به جیب بزنند و همزمان مکانی تاریخی را که نمیتوان بر آن قیمتی گذاشت تخریب کنند.
این مطلب برای این مراکز و سایتهای خبری ارسال شده:
editor@iran-emrooz.de, info@roshangari.com, pdkiran@club-internet.fr, info@peykeiran.com, webmaster@pdki.org, info@afnl.com, amir@afnl.com, info@komitedefa.org, Chiefeditor@isna.ir, Politic@isna.ir, is@isna.ir, Legal@isna.ir, Essays@isna.ir, Webmaster@isna.ir, Subject@isna.ir, pejvak@sr.se, ifir@iprimus.com.au, info@sedaye-ma.org, iran-khabar@t-online.de, hassan@shahrvand.com, news@gooya.com, pyknet@perso.be, biegzadeh@azadegy.de, golshan@golshan.com, webmestre@bidaran.com, info@emrooz.ws, rowzane@yahoo.com
در بخش: مبارزه با رژیم
10
Jun
2004
امروز تصیم داریم در اینجا کمی به رشادتهای آیت الله سید الخُسین آقا الدرخشان امام جمعه موقت وبلاگ شهر و نمایند آقام امام چهاردهم خامنهای الکبیر در وبلاگ شهربپردازیم.
اول از همه شما را دعوت میکنیم خطبههای اول و دوم نماز جمعه این هفته ایشان را بشنوید تا بعد بنده حقیر یک پامنبری در باره این خطبهها برایتان عرض کنم و پس از آن مصاحبه خبرنگار خُسن آقا را با آیت الله سید الخُسین آقا الدرخشان دامت برکاته به حضورتان تقدیم میشود
خطبه اول:
لازم ديدم يک نکته را که در مصاحبهی عطا خليقی، دبير اطلاعرسانی جشنوارهی وبلاگ با ۷ سنگ آمده تصحيح کنم. سوال و جواب اين بوده:
الان جو وبلاگها نسبت به این جشنواره بهبود پیدا کرده است. نسبت به آن اول که جشنواره مطرح شد و همه یک گاردی گرفتند الان جو تلطیف شده است. شما در این زمینه اقدامی انجام دادید؟ مثلا همه فکر میکردند حسین درخشان در مقابل جشنواره شما یک موضع تندی بگیرد در حالی که عکس این اتفاق افتاد.
عطا – البته این موضع برای من هم عجیب بود! من که ارتباط خاصی با کسی برقرار نکردم، اما ما یک تیم ستاد خبری تشکیل دادیم که مسئول آن آقای نیما رسولزاده از وبلاگرهای قدیمی هستند. ایشان با آقای سیفاللهی در ستاد خبری هستند. ایشان به من گفتند که در واقع من با حسین صحبت کردهام و توضیح دادهام که موضوع چیست و فیدبکش آن بود که در وبلاگش نوشت. فکر میکنم این موضعگیریها هم تاثیرگذار بوده است. کلا تمام کسانی که با ما صحبت کردهاند نسبت به کار دیدشان عوض شده است. شاید نمای بیرونی ما خوب نبود. یعنی ایدههایمان را خوب منتقل نکردیم و آن بر میگردد به روابط عمومی جشنواره که یک بخش آن ستاد خبری است و کلش به من برمیگردد.
خطبه دوم:
با اظهار احترام و علاقه به نيما و سامان بايد روشن کنم که هيچ کسی با من دربارهی جشنوارهی وبلاگ تماس نگرفته بود. حمايت من از اين جشنواره کاملا يک تصميم شخصی بود، با توجه به اوضاع خطرناک اين روزهای اينترنت در ايران و بخصوص برخوردهای جديد قوه قضاييه با سرويسدهندگان.
تکميل:
– نيما رسولزاده در ايميلی که فرستاده مساله را تنها يک سوءتفاهم میداند و توضيح میدهد: «باور کن هيچ کدوم از ما ( من و سامان) نگفتيم که حسين رو راضی می کنيم، ما فقط از يادداشت تو به عنوان يکی از فيدبک های مثبت جشنواره اسم بردم و اين با تحليل عطا راجع به اينکه وجود آدم هايی مثل من که خودشون وبلاگ هم می نويسن می تونه يه نقطه مثبت باشه و جو رو مثبت کنه قاطی شده و شده اينی که الان هست.»
پامنبری آیت الله خُسن آقا دامت افاضاته:
ای شهدای استفراغ اسلامی ای ملت همیشه در صحنه شلهزد خورها، به خدای احد و واحد قسم که اینها همگی دکان دونبشی است که آقای درخشان گمان می کند مالک آن است و شلهزدهایی میخورد و خوب البته با روابطی که ایشان با بیت رهبری دارند خوب معلوم است که باید هم این همه شلهزد بخورند هرچه باشد شلهزد مال سیدین است و نه عام.
مصاحبه خبرنگار بیت خُسن آقا کله پز با آیت الله سید الخُسین آقا الدرخشان دامته برکاته:
با سلام و تحیت و آروزی قبول عبادات شما میخواستم چند سوالی از حضرت آیت الله بکنم.
حضرت ایت الله خواهش می کنم بفرمایید این مسالهای که باعث شده بود یک کمی در گذشتههای دور رابطه شما و امام امت را شکر آب کند را برای بینندگان ما توضیح بدهید
-بسم الله وقاسم الجبارین. عرض شود به حضورتان که ما از اصل خودمان را بالاتر از امام امت میدانستیم و بهمین جهت هم در گذشته تا حدودی شله زردهایی خوردیم چون در اصل فکر میکردیم یعنی فکر که نه ما اصلآ فکر نمیکنیم در این مواقع، درواقع ایمان داشتیم که هرچه زودتر رژیم امام امت سر پیچ اول چپ میشه بهمین خاطر هم میخواستیم برای بعد از سقوط حکومت ایشان سرمایه گذاری کرده باشیم و به طریقی آینده مان را بیمه کرده باشیم و بهمین خاطر شکرهایی خوردیم و شلهزدهایی ریدیم ولی بعد کاشف بعمل آمد که خیر آقا با اینکه یک دستش هم چلاق هست ولی به این راحتیها رفتنی نیست ما هم که خوب دیگر دلمان برای خانواده داشت تنگ میشد و همچنین از رابطههایی که در ایران داریم بما گفته بودند که اگر یک کمی شما با دستمال فرنگ (یعنی ابریشم فرد اعلای کانادایی) یک کمی بیضه ناب محمدی را بمالیم حتمآ رهبری ما را دوباره به بیتشان راه بدهند و
میبخشید حضرت ایت الله پای برهنه میپرم وسط روضه شما ولی اگر ممکنه شما بفرمایید اینکه شما یک مقداری در این مساله جشنواره وبلاگها و تایید شما چی بوده که گویا شما تکذیب کردهاید و خلاصه خیلی خرتوخر شده ما نفهمیدیم جریان چیچی بوده.
-راستش را بخواهید ما این آقای عطا که گویا نماینده امام هستند در مجمع تشخیص مصلحت وبلاگها به ما در خفا گفته بودند که بد نمیشد اگر شما هم در نماز جمعه این هفته از این حرکت دشمن شکن جشنوارهی وبلاگها حمایتی بکنید چون با اینکار شما رهبری خوشحال خواهد شد و در هرصورت برای آینده شما خوب است. ما هم در جهت همان راستای قبلی که بنا بوده با دستمال فرد اعلای کانادایی بیضه اسلام را کمی ماساژ بدهیم این کار را کردیم ولی خوب گویا در جمهوری اسلامی رسم بر این هست که حتی وقتی کسی ماساژ میدهد یک مرتبه میبینی بیت رهبری آنرا به حساب دیگران میگذارند و خلاصه کف دست ساب رفته و هیچ فیضی هم نبریم درست نیست دیگه شما خودتون تصدیق میفرمایید که.
آخه اینکه شما بمالید یا یکی دیگه بماله چه فرقی میکنه در هرصورت همه مالیدنها بنفع بیضه اسلام ناب محمدی است دیگه.
-درست! این حرف شما بسیا درست است ولی خوب ما هم اجری باید در این مالیدنهایمان ببریم، همین جوری اگر ما هر روز صبح تا شب بمالیم و دیگران اجر ببرند که نمیشود که آقاجان!
با تشکر از اینکه وقت ذیقیمت خودتان را بما دادید برای شما مرحمت الهی طالبیم.
در همین زمینه
در بخش: دیگران
09
Jun
2004
این مطلب باعث شد که دوباره فیل من یاد هندوستان کند و تکرار مکررات کنم.
چندبار در گذشته من ( [+]، [+]، [+]، [+] ) و دیگر دوستان ( [+]، [+]، [+] ) سعی در افشاگری در مورد پرشین بلاگ کردهایم و هشدارهای کافی در این باره به کسانی که در این سیستم وبلاگی مینویسند داهایم. ولی با تحولاتی که این اواخر رخ داده لازم دیدم دوباره به همه کسانی که در این سیستم وبلاگی مینویسند گوشزد کنم که داده های شما در این سیستم کاملآ در اختیار رژیم قرار خواهد گرفت. اگر روزی در خانه شما را زدند و از شما خواستند به دادگاه مرتضوی بیاید شوکه نشوید وافسوس نخورید که چرا کسی پیشتر به شما هشدار نداده بود. من همین جا با صدای بلند به همگی هشدار میدهم نوشتن در وبلاگ پرشین بلاگ فرقی با راه رفتن در میدان مین ندارد، روزی دیر یا زود مینی زیرپایتان منفجر خواهد شد.
در بخش: دیگران
08
Jun
2004
این مطلب رو بخونید بنظر من نکتههای جالبی توی این نوشته هست که تا حدودی ضعف جمهوری اسلامی رو در کنترل اینترنت نشون میده.
کنترل میلها از آن شوخیهایی است که آقایون بگمانم یا اصلآ اطلاع ندارند از چه حرف میزنند یا اگر اطلاع دارند اطلاعاتشان خیلی ناقص است.
جهت توضیح کسانی که میلهای بی نام و نشان هات میل گوگل میل یا یاهو میل دارند برای پیداکردنشان رژیم باید انرژی بسیار زیادی را بکار بندد تا مثلآ بفهمد که خُسن آقا یک میل فرستاده برای یزیدبن معاویه. خوب که چی بشود.
فقط برای نشان دادن حجم کاری را که آقایان اطلاعاتچی رژیم مجبورند روزانه پیگیری کنند توضیح میدهم. من روزانه 30 تا 50 میل فقط به آدرسی که روی صفحه خُسن آقا قرار دارد دریافت میکنم افزون بر این میل، من چهار میل دیگر دارم که همگی برای امور خُسن اقا است، بعلاوه دو میل که خصوصی است. حالا اگر آقای مرتضوی و شرکا یک کم احمقی را کنار بگذارند و این اعداد را در هم ضرب کنند و بعد عدد بدست آمده را با تعداد وبلاگ نویسها ضرب کنند تازه تعداد میلهای ردوبدل شده بین وبلاگها را میتوانند محاسبه کنند بعد از آن نوبت به میلهای دیگر ملت می رسد که آنها را هم باید کنترل کنید تا به میل های مثلآ من برسید.
یکی نیست به آقای مرتضوی بگوید که عزیزجان دوران خالی بندی تمام شده شما دیگر علنآ هیچ قدرت و کنترلی در این زمینه ندارید. این آفتابی است که تازه شروع به طلوع کرده، با آشکار شدن کامل آن شما همچون برف دربرابرش آب خواهید شد.
وحشت آقایان را اگر می خواهید واقعآ درک کنید باید به اینگونه مانورهایشان توجه بسیار کنید. اینها زمانی که در سرکوب پدیدهای عاجز میمانند دست به خایه مالی میزنند و میخواهند با اینگونه کارهایشان آنرا در کنترل خود در آورند.
سخن آخر اینکه برای کنترل اینترنت باید در آن را تخته کرد باید آنرا بست باید آنرا تعطیل کرد. این هم غیر ممکن است چون در این زمینه پول خوبی وجود دارد و هرجا پول باشد آخوند هست پس ناراحت نباشید این یکی را حداقل تعطیل نخواهند کرد. هرچه باشد آغازادهها در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند پس قبول کنید که در اینترنت را نمیتوانند تخته کنند.
فقط جهت اطلاع باز هم به اطلاع غازی مرتضوی برسانم که دنیای ارتباطات میرود که مادر سیدالشهدا را به گا بدهد میگویید نه یک نگاهی به این تکنیکهای جدید (مطلب به انگلیسی است) بکنید تا کمی برق از فلانجای شما بپرد.
در بخش: آزادی بیان
07
Jun
2004
1. از امروز سعی میکنم هر دو سه روز یا حداقل یک بار در هفته IP چند پراکسی را در اینجا اعلام کنم. البته اینکه این پراکسیها در ایران مسدود شدهاند یا نه من نمیدانم ولی دوستانی که در ایران هستند خودشان میتوانند با امتحان این پراکسیها مسدود بودن یا نبودن آنها را مشخص کنند. اعداد قرمز رنگ دروازه (Port) پراکسی هستند.
67.120.206.17 : 8080
64.60.240.36 : 8080
213.177.236.115 : 80
206.78.202.225 : 8080
آنهایی که هنوز راه استفاده از پراکسیها را بلد نیستند میتوانند با مراجعه به این صفحه روش استفاده را بیاموزند.
2. با تصويب پيش نويس قانون مجازات جرايم رايانهاى و سفت و سختتر شدن کمربند سانسور به دور ایران اگر بخواهیم با بیدرایتی عمل کنیم رژیم حاکم بر ایران در این زمینه هم دست پیش را خواهد داشت. آزاد نگاه داشتن جریان اطلاع رسانی یک وظیفه عمومی است و همگی ما استفاده کنندگان از این وسیله وظیفه داریم تا به طریقی در پیشبرد آن سهیم باشیم تا از این راه کمکی هرچند کم به جنبش آزادی خواهی ایران کنیم.
آنهایی که در این راه تلاش میکنند بخاطر دارند که برنامههای نرم افزاری ضد سانسور را که تا کنون بطور علنی به عموم معرفی شدهاند را رژیم پس از مدت کوتاهی بوسیله عوامل سانسورچی خود از کارآمدی انداخته. از اینکه چنین روشهایی را بدون درنظر گرفتن جوانب علنی شدن آنها را در رسانهها معرفی کنیم تنها کمک به حکومت اسلامی کردهایم و نه مبارزه با سانسور.
برنامهای را که در این صفحه معرفی شده برای عده زیادی بعد از ازکار افتادن WebJet شناخته شده بود ولی همگی سعی بر این داشتند تا با استفاده از کانالهای مطمئن آنرا به اطلاع هموطنان داخل ایران برسانیم. اینکه عدهای بدون درنظرگرفتن جوانب معرفی چنین برنامههایی آنرا معرفی میکنند ناخواسته کمک به سانسور کردهاند و نه برعکس.
برنامه وب جت تا آنجا که من آگاهی داشتم بیشتر از یک سال در اختیار عده زیادی در ایران بود تا اینکه با علنی کردن آن زمینه سانسور آن هم فراهم شد.
در بخش: آزادی بیان