07
Jul
2004
بازم جای شکرش باقی است که ما برای مبارزه مجبور نیستیم Fuck کنیم . نخندید! چندتا جون نروژی دور هم جمع شدند و برای نجات جنگلهای آمازون رفتن روی سن (یک کنسرت موزیک) و خلاصه فاک کردن برای نجات آمازون، این هم آدرس سایتشون: fuckforforest.com.
پلیس هم گیرداده به همه اونهایی که روی سن بودند. در تصویر کنار صفحه خانم لئونا یوهانسون 21 ساله و آقای تومی هُلم الینگسن 28 ساله رو در حال مبارزه برای نجات جنگلهای آمازون میبینید. مشکل اینجاست که هیچ انجمن و گروهی که برای نجات جنگلهای آمازون تلاش میکنه حاضر نیستند پولهای جمع شده (دویست هزار کرون نروژ معادل بیست میلیون تومان) رو قبول کنند.
انقلاب ایران رو بعضیها انقلاب سکسی خوندن، شاید بد نباشه ما هم Fuck for revolution راه بیندازیم.
در بخش: بدون دسته بندی
07
Jul
2004
فضول مطلبی نوشته که به همگی پیشنهاد میکنم آنرا بخوانید، آنرا چندبار بخوانید و باز دوباره بخوانید و رویش ساعتها فکر کنید تا عمق مطلب را دریافت کنید، بسیار ضروری است، میپرسید چرا؟ همین الان براتون توضیح خواهم داد.
نگارنده و عدهای دیگر از دوستان بارها و بارها سعی کردیم انجمنی برای وبلاگ نویسها راه بیندازیم تا بتوانیم بوسیله آن در حرکتهای هم آهنگ شرکت کنیم از همین حرکتهایی که تا کنون چندبار رژیم را مجبور به عقب نشینی کرده. اگر خاطرتان باشد در آخرین حرکتی که شکل گرفت تنبلی و کوتاهی ما قبل از اینکه حرکتی را ترتیب دهیم اصلاح طلبان وبلاگستان کاری را شروع کردند، آقایان بکمک عمله اکره اصلاح طلب با راه انداختن یک حرکت مشروعیت بخش به رژیم توانستند عدهای را فریب دهند و با جمله بندی های فریبنده به جمع آوری امضاها پرداختند و بطور علنی به رژیم گفتند: “ما با سانسور مخالف نیستیم ولی حالا که می خواهید سانسور کنید به روشی که فضولک توضیح داده سانسور کنید (” تعداد فاعل ها را زياد کنيد که در جلوی دروازه شهر معطل نشويم!!!”). بگمان این زیباترین توصیفی است که در تشریح این حرکت خواندهام.
درمورد گفتههای دیگری که فضول از قول وبلاگ نویس مربوطه نوشته فقط میتوان با پوزخندی از آن گذشت، زیرا اگر بنا به گفته وی این حرکتها بی نتیجه هستند پس دلیل موضع گرفتن رژیم چه چیزی میتواند باشد؟ و اینکه سایت راه اندازی شده برای قطعه 33 به چه دلیلی در کمتر از 24 ساعت سانسور میشود و همچنین تومار مربوط به سانسور که باز آنرا هم در کمتر از یک یا دو روز سانسور میکنند، درصورتی که هنوز کسی کاری به کار این دوستان نداشته؟ آیا این خودش یک دلیل قاطع بر حقانیت کارهای انجام شده ما نیست؟
درمورد اظهارنظر آقای درخشان نیاز به پاسخی نیست بجز رجوع دادن ایشان به نوشته خودشان که فرمودند:
ايجاد انجمن وبلاگنويسان مخالف ذات بیمرکز وبلاگ است … … من شک ندارم که اين کار را میکنند تا بعدا از آن برای محدود کردن وبلاگ به انواع مختلف استفاده کنند. مثلا فهرست درست کنند و به شورای سانسور اينترنت بدهند که مثلا اينها را ببنديد، ما تاييدشان نمیکنيم. يا اينکه مثلا دربارهی مسايل سياسی-اجتماعی گوناگون موضع بگيرند و بيانيه بدهند از قول همهی وبلاگنويسان ايرانی.
البته ایشان چرندیات دیگری هم در همین نوشتهشان نوشتند که بشما پیشنهاد میکنم آنها را هم بخوانید.
حالا سوال من از ولی فقیه وبلاگستان خیلی ساده و صریح است، چطور شد که یک مرتبه 180 درجه تغییر عقیده دادید؟ آیا بخاطر این نیست که به شما پیشنهاد (دستور) دادهاند و شاید قول رهبری چنین جریانی بعنوان پاداش خدمتتان به رژیم!؟
راستی اینکه در مخالفت با تشکیل انجمن نوشته بودید:
اينها را از روی بدبينی ماليخوليايی فرانسویمآبانه نمیگويم. کاری است که حزباللهیهای باهوش در زمان اوج قدرت سعيد امامی ياد گرفتند تا بطور کاملا موجه و مشروع، گروههای مدنی و NGO درست کنند و به گندش بکشند که هم در دنيا پزش را بهند، هم برايشان در داخل دردسر درست نکنند. (همان جا)
پس میتوان نتیجه گرفت که اینکه فرمودید صحت دارد و حتمآ شما مامور چنین کاری شدهاید وگرنه ما را که همه میشناسند و مواضع ما شفافتر از آب چشمه است و مارا با رژیم کاری نیست، ولی اگر به نوشتههای شما رجوع کنیم به راحتی درخواهیم یافت که شما از مواضع شفافی برخوردار نیستید، بلکه بیشتر تمایل به اصلاح طلبی و مجیز گویی رهبر دارید، باور ندارید! بفرمایید:
خامنهای با وجود تمام ظلمی که در اين سالها بر جريان روشنفکری دينی کرده است، بسيار بيشتر از رفسنجانی به دموکراسی، استقلال و پيشرفت ايران معتقد و پايبند است، ولی ترس عجيبی که از نوعی کودتای خارجی يا داخلی دارد، او را در عمل تبديل به يک رهبر مستبد کرده است. همزمان برخلاف رفسنجانی رسالتی معنوی و دينی هم برای خود قایل است منبع
راستی گمان میکنید اگر بنا باشد انجمنی برای وبلاگ نویسها برپا شود چند درصد حاضرند زیر علم افرادی مثل شما که چنین مجیزگوی مستبدترین رهبر موجود در جهان هستید بروند! یا شاید پناه برخدا وبلاگ نویسها را خرفت و کودن فرض کردهاید.
اینکه تشکیل چنین انجمنی ضروری است نیاز به دلیل و برهان ندارد، البته اگر طالب یک ایران دموکراتیک هستیم که این تنها راه و روش آن است (تشکیل جریانهای مردمی برای دفاع از حق مردم)، ولی اینکه آنرا عدهای بدستور قدرتمداران برایمان برپا کنند خیر.
در بخش: بدون دسته بندی
06
Jul
2004
اول اینکه اگر این لینکهای بغل رو بروز نمیکنم بخاطر بلاگر هست نه تنبلی، آخه دو روز هست بلاگر مشکل بهمزده و هر صفحهای رو که میخوام باز کنم سه تا چهار مرتبه باید Refresh بزنم تا بلکه باز بشه. شاید هم سانسور رو مرتضوی به نروژ هم صادر کرده باشه!
میگن زمانی که آدم توی باتلاق میفته با اینکه میدونه اگر دست و پا بزنه بیشتر در باتلاق فرو میره ولی یک غریزه طبیعی انسان رو وادار میکنه دست و پا بزنه و همین مساله باعث فرورفتن سریعترش میشه. حالا اگر نگاهی به این دو خبر زیر بکنید میبینید که این قانون در هر حالتی که احساس خطر جان موجودات زنده (حتی خامنهای) رو تحدید کنه صدق میکنه. این هم دو خبر [ 1 ] ،[ 2 ] قضاوتش با خودتون.
در بخش: بدون دسته بندی
05
Jul
2004
کاسه گدایی حکومت اسلامی هنوز از تصدق سر زلزله زدگان بم پر میشود
در بخش: بدون دسته بندی
04
Jul
2004
حسين باقري: برخي ميخواهند پاسخ منفي به درخواست مجوز در روز 17 تيرماه صادر شود تا عملا فرصتي براي برگزاري اين مراسم در جاي ديگر نيز باقي نماند.
باقري الويت دوم محل برگزاري مراسم را حسينيهي ارشاد اعلام كرد و گفت: صبح امروز درخواستمان را به معاونت سياسي وزارت كشور ارسال كرديم و رونوشتي از آن نيز به مدير كل سياسي و مدير كل امنيتي وزارت كشور فرستاده شد.
«زماني»، عضو شوراي مركزي اين انجمن اسلامي دانشجويان نيز با تاييد ارسال درخواست مجوز برگزاري مراسم 18 تيرماه در حسينيهي ارشاد گفت: اين انجمن اسلامي خواهان آن است كه ياد 18 تيرماه كهنهتر و به فراموشي سپرده نشود از مسوولان وزارت كشور خواست تا با اين تقاضا موافقت كنند. منبع خبر
تاکیدها از من است.
به این میگویند اطلاعیهی آبکی و چنین بیانیههایی در مقابل قدرت طلبان یعنی شکست، یعنی عقب نشنی، یعنی انفعال، یعنی بدبختی ملت ایران، یعنی کشک.
با قدرتمداران باید با زبان قدرت صحبت کرد. اگر دانشجویان بعنوان یک نیروی پیشرو با چنین مواضع آبکی میخواهند نیروی پیشرو باشند! وای بر ملت ایران.
حتمآ بخوانید لینک از طریق هاله
در بخش: بدون دسته بندی
04
Jul
2004
طبق برنامه امروز (دیروز ایران) اولین گروه ایرانیان اسلو درمقابل مجلس قانونگذاری نروژ برای حمایت از جنبش دانشجویی تجمع کردند. این اولین تظاهرات اسلو بود. طبق برنامههای ازپیش اعلام شده این هفته قرار است دو تظاهرات دیگر در اسلو برگزار شود یکی بعداز ظهر پنجشنبه 18 تیر در مقابل مجلس و دیگری همان روز درمقابل سفارت ایران در اسلو. معمولآ در تظاهرات روز 18 تیر تعداد بیشتری شرکت خواهند کرد. سال گذشته حدود هزارنفری در تظاهرات 18 تیر شرکت کردند.
اساسی ترین اتفاقی که امسال برای اولین بار افتاد این بود که نمایندهای از حزب سوسیالیست نروژ SV در این اجتماع شرکت کرد و از طرف حزب سوسیالیست نروژ یک بیانیه حمایت از نیروهای مخالف رژیم را خواند. بشما قول میدهم که این اتفاق بسیار مهمی است. اتفاق دومی که امروز برای اولین بار افتاد تلویزیون نروژ هم از تظاهرات فیلم گرفت این هم اتفاقی نیست که بهمین سادگی ها پیش بیاید، معمولآ دستور از بالابالاها که میآید از این اتفاقها میافتد. نکته دیگری که قابل ذکر است حضور (جعفر زرین) نماینده اتحادیه ملی دانشجویان و فارغ التحصیلان ایران بود که در این گردهمایی سخنرانی کرد. خلاصه اینکه تظاهرات امروز برخلاف دیگر تظاهراتهای ایرانیان در نروژ در مجموع مثبت تر از همیشه بود.
خلاصهای از بیانیه حزب سوسیالیست نروژ را امشب ترجمه خواهم کرد و فردا تقدیم حضورتون خواهم کرد این بیانیه در دوصفحه تهیه شده یک صفحه در باره ایران و موقعیت حکومت و مواضع حزب سوسیالیست نروژ درباره ایران و صفحه دوم درباره وضعیت کردهای ایران و حمایت از آنهاست.
در بخش: بدون دسته بندی