18
Jan
2005
نمیدونم که این فقط احساس من هست یا همین احساس رو دیگران هم دارند، روند اتفاقات در ایران بسیار شتاب بهم زده. عقب نشینیهای رژیم دارد دوباره روز به روز افزایش پیدا میکنه از همه اینها که بگذریم این مقاله سیمور هرش (Seymour Hersh) هم که شده قوز بالا قوز برای رژیم.
دیروز لینک این خبر رو والد بمانعلی برام فرستاد، براش نوشتم که خبر رو خوندم ولی چه کار میشه کرد، تازه خبر رو هم یک شایعه میدونستم. امروز که خبر کمی جا افتاده دارم میبینم مثل اینکه این خبر رو باید جدی گرفت وقتی که به مرور زمان یکی یکی تلویزیونهای دنیا و رسانههای خبری نوشتاری خبر رو با آب و تاب منتشر میکنند یعنی هشیار باشید خبر فقط یک شایعه نیست.
مساله این هست که حتی اگر حملهای هم انجام نشود همین که چنین خبرهایی منتشر میشود خود به خود فشار شدیدی است بر ایران. ایران نه به این معنی که فقط این فشار روی رژیم باشه، خیر، این فشار بر تک تک ملت به مرور زمان لمس خواهد شد.
اولین اثر این فشار را گروههای سیاسی که در درون هستند و هنوز به این امید بستهاند که اصلاحات انجام بدهند مثل ملی مذهبی ها اینها با این خبر مجبور خواهند شد فاصلهای از رژیم بگیرند تا چنانچه خبر بالا صحت داشته باشد خودشان از این مساله آسیب نبینند.
آثار اینگونه خبرها را کمی بعدتر در بازار بورس و تجارت هم حس خواهیم کرد. یقین داشته باشید که سرمایه دار اگر تصمیم به شروع پروژهای در ایران گرفته باشد بخاطر این خبر کمی عقب نشینی خواهد کرد و منتظر موقعیت بهتری خواهد نشست. توریستها را البته اگر توریستی باشد، خواهد ترساند. از این دست فشارها آنقدر زیادند که اگر بخواهیم همه را ردیف کنیم چند صفحه باید در باره شان بنویسیم.
البته اگر جنگی اتفاق بیفتد که دیگر باید فاتحه ایران را درست مثل عراق تا سالها خواند. آثار جنگ را و همچنین مخارج آنرا تا نسلها بعد همگی ما باید با گوشت و پوست و جان خود بپردازیم.
حال اگر با این مساله بصورت دیگری هم نگاه کنیم نیروهای مخالف رژیم اگر این تهدید را تبدیل به اهرمیکنند، میتوانند بوسیله آن رژیم را به عقب نشینی مجبور کنند حداقل عقب نیشنی از مواضعی که در این سه چهار سال گذشته بخاطر ضعف اصلاح طلبها بر گرده ملت تحمیل شده است. مخصوصا اگر بتوان همزمان به دولت مردان امریکا فهماند که در صورت وقوع جنگ مواضع رژیم مستحکم تر خواهد شد شاید بتوان این تهدید را به روندی مثبت تبدیل کرد.
در بخش: بدون دسته بندی
18
Jan
2005
سه نفر هواپیما ربای جوان در ایران تا فردا اعدام خواهند شد (اطلاعات بیشتر).
اگر سرعت عمل نشان ندهیم دیرخواهد شد. لطفآ این خبر را به سرعت به هر کس که می شناسید پخش کنید.
فکر کنید یکی از این سه نفر می توانست من یا شما باشیم. با جهنمی که رژیم در ایران برای ملت بپا کرده جوانان برای نجات از آن جهنم دست به هر ریسکی می زنند.
لطفآ این طومار را هم امضا کنید
در بخش: بدون دسته بندی
18
Jan
2005
معمولا در محاسبه قیمتها در هر کشوری معیار قیمت گذاری بر قیمت خدمات یک نسبت معقولی به درامد شهروندان آن جامعه دارد.
البته این قاعده کلی شامل حال کشورهایی میشود که حکومت گرانش دزد نباشند. ولی در ایران خودمان که از سرکرده سرکردگانش که ولی مسلمین باشد دزد است تا آفتابه حمل کن آخوند سرکوچه، دیگر نمیتوان منتظر بود که این قاعده در ایران هم جاری باشد.
من که همیشه آدم فضولی بودهام امشب هم فضولی کردم و سری زدم به سایت ندا رایانه و برحسب اتفاق دیدم که ADSL در ایران هم به فروش میرود با خودم گفتم ببینم قیمتهایش در چه سطحی است.
قیمتها را در زیر میبینید:
قیمت ایرانی یک ADSL با سرعت 64-256 kb/s برابر است با 69 هزار تومان در ماه درصورتی که پایین ترین سرعت موجود در بازار نروژ 128-704 را میتوان با قیمت 299 کرون در ماه تهیه کرد (299 کرون نروژ معادل 39 هزار تومان است).
سرعت دوم ندارایانه 256 kb/s – 1 Mb/s که با قیمت 235 هزار تومان در ماه به فروش میرود. درصورتی که دومین انتخاب در نروژ 254 kb/s – 1 Mb/s به 379 کرون معادل 49 هزار تومان عرضه میشود.
در این مقایسه نکته دیگری را هم باید در نظر داشت. اگر درست حدس زده باشم متوسط حقوق یک معلم در ایران معادل 200 هزار تومان در ماه است در صورتی که متوسط حقوق یک معلم در نروژ 30 هزار کرون معادل 3 میلیون و 900 هزار تومان در ماه است. حالا محاسبه کنید ثروت آقای خامنهای و هاشمی دزد را
منبع قیمتهای ندا رایانه
منبع قیمتهای نروژی
در بخش: بدون دسته بندی
17
Jan
2005
خزعلی رو که می شناسید؟ ایشون از اینکه به اندازه کافی به عید غدیر توجه نمیشه انتقاد کردهاند و فرمودهاند:
غدیر عید اول شیعیان است و خواستار توجه بیش از پیش به آن شد و گفت: به سردار قالیباف گفتم شما هم اکنون شهربانی کل هستی، چراغ قرمز قرمز باشد، اما چراغ سبز علی باشد، … در دروازهها، پشت ماشینها و همه جا نام علی باشد، من کنت مولا، فهذا علی.
از همین رو یکی از هموطنان همیشه در صحنه این چراغ را ابداع کرده و نامش را هم من بجای چراغ راهنمایی گذاشتم چراغعلی.
این چراغعلی را همراه با دستهاش پیش کش حاج آقا خزعلی میکنم
در بخش: بدون دسته بندی
16
Jan
2005
برنامه تور (Tor) را چند مدت پیش هم در اینجا و هم در گروه یاهوی کانون برای ناشناس ماندن و همچنین دورزدن فیلترهای مخابرات معرفی کردم. متاسفانه کسی توجهی به آن نکرد تا اینکه مجددا با پیگیری هاله این مساله دنبال شد.
برای استفاده از برنامه نامبرده یک روش استفاده تهیه کردم و آنرا برای ویرایش در اختیار هاله قرار دادم، گویا در این مدت محمد (آنسوی ناپیدا) هم روش استفاده دیگری برای آن نوشته، پس تا اینجا دو روش استفاده از این برنامه را داریم گرچه نسخه من هنوز ویرایش نشده ولی اگر خواستید میتوانید آنرا ویرایش نشده در اینجا (Tor) ببینید.
برنامه خوبی است. متاسفانه یا شاید خوشبختانه آزمایش اینگونه برنامهها برای بچههای خارج از کشور چندان آسان نیست (باید در محیط فیلتر شده امتحان شود) اگر کسی از شما آنرا استفاده کرد و اگر برنامه ثمر بخش بود لطف کنید یک اطلاعی بدهید تا نتیجه آزمایش شده آنرا هم در اختیار دوستان در ایران بگذاریم.
در بخش: بدون دسته بندی
15
Jan
2005
من از این نوع تحلیلها خوشم میاید، خوشم میآید که نه حتی بهتر، خوش خوشکانم میشود. البته دلیل اینکه چرا خوشم میآید را نمینویسم، ولی رندان خود میدانند که من چرا از اینگونه تحلیلها خوشم میآید.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Jan
2005
این تحلیل رو امیر در وبلاگ هاله توی پیام گیر گذاشته بود دیدم تحلیل خوبی است گفتم من هم آن را اینجا منعکس کنم :
“چندی قبل اردوی اقتدارگرایان با فراغ بال و همچنین به پشت گرمی شورای نگهبان، تصمیم گرفت با تشکیل جلسه شورای ائتلاف گروههای محافظه کار که اکبر ناطق نوری ریاست آنرا بعهده داشت ،نامزدان ریاست جمهوری خود را معرفی و استراتژئی که این کاندیداها میباید دنبال کنند را نیز معین سازد.کاندیداهای این گروه که عبارت بودند از:محسن رضائی،علی لاریجانی،اکبر ولایتی،احمد توکلی در آن جلسه اقدام به سخنرانی نموده و رسمآ نامزدی خود را برای احراز پست ریاست جمهوری اعلام کردند.محمود احمدی نژاد(شهردار تهران و دیگر نامزد این گروه) هم با این استدلال که:اگر از هم اکنون اقدامات تبلیغاتی خود را شروع کند،تا موعد انتخابات به مهره سوخته ای ((؟!)) تبدیل خواهد شد ،با ارسال پیامی از حضور در آن جلسه خودداری ورزید.این ظاهر امر بود.
ولی در اصل این جلسه مقاصد و اهداف مستتر دیگری را هم بغیر از آنچه بدان اشاره شد ،نیز دنبال مینمود….که آنها بترتیب عبارت بودند از:
۱-گرفتن نبض جامعه در خصوص انتخابات.
۲-نظر افکار عمومی در مورد کاندیداهای معرفی شده.
۳-دیدگاه افکار عمومی نسبت به اردوگاه محافظه کاران.(چون بهرحال نمیخواهند افتضاح انتخابات مجلس هفتم تکرار شود).
پس از گذشت مدتی کوتاه و مشخص شدن پاسخ تقریبی مقوله های فوق که اکثرآ خبر از حس انزجار مردم از وضعیت فعلی میداد و از دیگر سو عدم توافق و عدم انصراف نامزدهای معرفی شده ،با عث گردید تمامی افراد فوق الذکر بغیر از لاریجانی ضمن اعلام عدم وابستگی جناحی و گروهی خواهان شرکت در انتخابات بشکل مستقل گردند.
اینها استدلال آقایان بود،غافل از اینکه مردم آگاهانه این جریانات را زیر نظر داشته و حداقل از نزدیک به گرایشات فکری این اشخاص اشراف کامل دارند.مردم یکبار بقول یکی از دوستان (ترانه عزیز)در انتخابی میلیمتری میان بد و بدتر ،گزینه بد را آزمودند و نتیجه آن شد که :قتلهای زنجیره ای بوقوع پیوست و مجرمان بجای مجازات ،تاریکخانه های دیگری تشکیل دادند……فرزندان آزاده میهن در کوی دانشگاه با فجیع ترین ظلمها مواجه شدند و بانیان آن فاجعه هم اکنون به صندلیهای نرم مجلس لم داده اند و جوانانمان هنوز تحت شکنجه های دهشتناک استخوان خرد میکنند…..مطبوعاتی که قصد داشتند اندکی به سطح آگاهی مردم بیافزایند قتل عام شدند و دهها شاید هم صدها مورد مشابه دیگر…..!
البته ناگفته نماند که دو کاندیدای دیگر یعنی رفسنجانی و احتمالآ حسن روحانی هم شاید بعنوان یاران ذخیره این تیم در دقیقه ۹۰پا بعرصه انتخابات بگذارند تا بزعم خود تغییری در دیدگاه مردم ایجاد نمایند.
در این بین برای ترغیب مردم و جلب علاقمندی ایشان نسبت به یک کاندیدای خاص ،پروژه های گوناگون و متعددی هم اجرا میشود، از جمله همین دیدار وبلاگنویسان شکنجه شده با شاهرودی را میتوان در همین راستا ارزیابی نمود!بیاد داریم بعد از حادثه کوی نیز تعداد انگشت شماری(۲۰/۱۰نفر) از دانشجویان صدمه دیده هم با رهبر دیدار کردند تا از رحم و شفقت پدر بزرگوار ! ملت برخوردار شوند …..ولی……..
بعقیده من و “بفرض محال “امکان دارد فردا مرتضوی از سمت خود استعفا داده یا عزل شود و صورتحساب آنهم بنام یکی از جناحهای درگیر انتخابات (که حدس آنهم زیاد دور از ذهن نیست)بریده شود.!!!!!!!!( گرچه پستهای مهمتر دیگری در انتظارش خواهد بود همچنانکه در مورد سایرین هم این رویه دنبال شد.) تا دن کیشوت دیگری معرفی شده ،تعداد بیشتری را بر سر صندوقها بکشانند.”
در بخش: بدون دسته بندی