11
Mar
2005
خبرنامه گویا – سایت خبری روزنامه Le Soir به نقل از پلیس فدرال بلژیک نوشته است که مسافران ایرانی الاصل هواپیمای آلمانی لوفت هانزا، حاضر به خروج از هواپیما نشدند.
هواپیما از فرانکفورت حرکت کرده بود و قرار بود ساعت 15 و 30 دقیقه بعد از ظهر در فرودگاه بروکسل توقف کند. دیگر مسافران این پرواز توانستند در کمال آرامش و بدون هیچ مشکل هواپیما را ترک کنند.
در این گزارش به نقل از خبرنگار زد دی اف آلمان آمده است که این یک هواپیماربایی نیست و هیچ سلاحی در هواپیما وجود ندارد. این خبرنگار تعداد ایرانیان را 73 نفر می داند با ملیت های مختلف نظیر آلمانی، کانادایی و هلندی. اما پلیس از یک گروه 59 نفری خبر می دهد. بر همین اساس این افراد وابسته به گروهی بنام “کاوه” هستند.
گویا نویز
BRUSSELS (Reuters) – A group of passengers of Iranian origin refused to disembark from a plane at Brussels airport on Thursday in protest against the government in Tehran.
رویترز
لینک های دیگری در همین رابطه:
صدای آمریکا
دیلی تلگراف
فوکس نیوز
ام اس ان بی سی
BBC News
در بخش: بدون دسته بندی
10
Mar
2005
شایعاتی دال بر پرداخت پول به روزنامه نگارانی برای نوشتن مطالب مثبت در باره هاشمی را همه شنیدهاند. آنهایی که گمان میکنند که این یک پدیده جدید است از سیاست هیچ سرشان نمیشود.
این پدیده فقط متعلق به ایران هم نیست و یقینا یک کشف تازه آقای هاشمی هم نمیباشد. تنها فرق در این است که این آقای هاشمی چنان از این نوع ژورنالیسم بد استفاده میکند که دم خروس زود پیدا میشود.
نگاهی به مصاحبههای هاشمی در این اواخر نشان میدهد که طرف برخلاف آن که عدهای میانگارند خیلی هم اینگونه کارها را ناشیانه انجام میدهد.
این اواخر حضرت آقا مدام مثل صفحه سوزن خورده گرامافون تکرار میکند:
اگر فرد دیگری دارای قدرت مدیریت و مقبولیت باشد، دیگر نیازی برای ورود به صحنه نمیبینم.
این جمله و جملات مشابه آن را گمان میکنم حداقل صد بار شنیده باشم اینکه شخصی بتواند چنین جمله تکراری را روزانه به خورد ژورنالیستها بدهد و ژورنالیستهای نادان هم دانسته یا ندانسته به زور تهدید یا با دریافت پول آنرا منعکس کنند باید از خود پرسید اشکال از کجاست از مغز ژورنالیست است یا از حماقت آقای رفسنجانی یا هر دو؟ تکرار یک نوع پروپاگاندا روزانه بیشتر باعث تنفر گیرنده میشود تا مورد قبول، حالا این گیرنده نماز گذار نماز جمعه باشد یا دانشجوی دانشگاه، تکرار و دوباره تکرار این اراجیف فقط باعث تمسخر نفرت میشود.
یا اینگونه مصاحبهها:
خبرنگاری از هاشمی رفسنجانی پرسید که برخی افتتاح سد کارون 3 را مرهون دستاوردهای اقتصادی دولت شما میدانند، نظر شما چیست؟ (خُسن آقا: نظر ما گوشت کوب است به مقعد خبرنگار احمق مزد بگیر)
وی پاسخ داد: احداث این سد در طول سه برنامه طراحی و تدوین شده، از افتخارات نظام است و متعلق به شخص خاصی نیست، طبیعتا طرحهای مهم، سالها بعد نتیجه میدهد. تاکید از من است. ایسنا
از همه جالب تر این *ایه مالیهای روزی نامه شرق است که به این گونه بحثهای بیخود دامن میزند و به وظیفه نوکری بخوبی عمل میکند:
شرق آنلاین: تعدادى از نمایندگان مجلس به انتشار مطلبى در هفته نامه پرتو چاپ قم درباره دیدگاه هاى فقهى هاشمى رفسنجانى انتقاد کردند.
هفته نامه پرتو در شماره روز چهارشنبه خود مورخ دوازدهم اسفند ماه دیدگاه هاى هاشمى رفسنجانى را درباره ولایت فقیه شبیه دیدگاه هاى سیدمحمد خاتمى و اصلاح طلبان دانست و نوشت: برخلاف گفته هاى هاشمى رفسنجانى نظریه ولایت فقیه مبتنى بر مشروعیت الهى است و مقبولیت مردم تاثیرى بر مشروعیت این نظام ندارد. این در حالى است که هاشمى رفسنجانى طى مصاحبه اى با خبرگزارى ایسنا در بهمن ماه سال جارى درباره ولایت فقیه گفته بود: «ائمه (ع) معصوم و مخصوص اند و بعد از آنها نایب آنها شرایطى دارد و شرایط آن هم در قانون اساسى آمده. ولى فقیه را خدا تعیین نکرده و ممکن است تعداد زیادى فقیه این شرایط را داشته باشند. بنابراین انتخابات از رهبرى شروع مى شود. در تفکر امام (ره) و ما هم وقتى کسى مى خواهد سرنوشت مردم را در اختیار بگیرد و در امور مردم دخالت و قانونگذارى کند به اجازه مردم احتیاج دارد و این اجازه با برگزارى انتخابات شکل مى گیرد.»
با انتشار چنین مطالبی نشریه *ایه مال فقط یک هدف را دنبال میکند، تمیز کردن نام حرامزادهای بنام هاشمی رفسنجانی در این مقاله شرق با وقاحت میخواهد به خورد مردم بدهد که هاشمی مخالف تئوری ولایت فقه است و ولی فقیه را منتخب خدا نمیداند و از این دست اراجیف. چیزی را که روزینامه نویسهای این دست فراموش میکنند از خود و اربابانشان بپرسند این است که پس آقای هاشمی تا امروز در خواب بودهاند که حالا یک مرتبه خواب نما شدهاند؟
چیزی را که تمیزکنندگان نام هاشمی فراموش کردهاند این است که در چشم مردم ایران آخوند “گوه” است حالا فرقی نمیکند این “گوه” گوه سگ باشد یا گوه زرد یا گوه سیاه، گوه گوه است رنگش چنان فرقی در ماهیت آن ندارد.
در بخش: بدون دسته بندی
08
Mar
2005
آقای ” خوش معلق تازه به تبعيد آمده“! را که حتما میشناسید؟ همان را میگویم که درس تاریخ و جغرافیا به همه میدهد و گاه گاهی وقتی قافیه کارش تنگ میشود به این و آن بند میکند تا بلکه نان شباش تامین شود! راستش را بخواهید تصمیم نداشتم پاسخی به او بدهم چونکه او و امثال او را لایق پاسخ نمیدانم ولی دیدم متاسفانه چه بخواهیم چه نخواهیم ایشان و امثال ایشان در این دنیای مجازی دستی دارند و خواهی نخواهی تاثیراتی بر این میدان زورآزمایی خواهند داشت. پاسخ را اما نه از قول خودم که از قول یکی از خوانندگان خُسن آقا بنام آرمان به حضور ایشان تقدیم میکنم:
جناب نبوی:
1- ف م سخن حداقل شرافت این را دارد که نظرات را بدون سانسور در بلاگش قرار دهد. شما که فقط یک طرفه مثل کیهان مینویسید.
2- در این شرایط ما احتیاجی به اسم و آدرس دقیق آقای سخن نداریم و بلکه احتیاج به شعور و هنر ایشان در «افشاء حقایق», «انتقال صحیح اطلاعات» و «تحلیل واقعیات» داریم. افشاء آدرس محل زندگی ایشان و خانوادشان در شرایط فعلی حماقت محض است. مثل آنست که سایت “گویا” که شما از آب و برق آن مجانی استفاده میکنید, آدرس محل سِرورش را برای حفاظت و اطلاعات ملایان بفرستد !
3- اگر قستمی از جبهه مخالف دژخیم مذهبی ناهماهنگ عمل میکند و دارای ایراداتی است, اولاً که کاملاً طبیعی است و دومآ علت اصلی آن وجود افراد منفی گرا و ناامیدی مثل شماست که با طنز گاه نابخردانه تان آب در آسیاب کیهان اندیشان میریزید. مطئمن هستم خیلی زود از سوی شریعتمداری تعریف و تمجید خواهید شد. آنگاه به حال خود تاسف خواهید خورد و دیگر بدون تفکر قلم نمیزنید (امیدوارم).
4- آزاد اندیشان از گوشکوبی مثل تاجزاده انتظار قهرمان بودن و فداکاری ندارند ولی فریب خود را هم تحمل نمیکنند. حداقل کاری که این عروسکان خیمه شب بازی میتوانند انجام دهند, استعفاء و واگذار کردن امور به کسانی است که عرضه انجام کاری مثبت را دارند. فریب و گمراهی حرکت مردم از بدترین کارهایست که جبهه خاتمی و دوستانشان (نبوی) در حال انجام آن هستند.
5- قبلاً آقای عبدی به شما گفت که «آش با جاش» و ایشان اکنون در زندان بسر میبرند و شما در عوض زدید به چاک ! ملامتتان نمیکنم. شما تحمل و ظرفیت قهرمان بودن را نداشتشید و ما برویتان نمی آوریم ولی این بی انصافی است که دیگران را به ترسو بودن متهم میکنید.
6- در شرایط فعلی «نالیدن» و «انتقاد کردن» از دیگران ساده ترین کاری است که عامه مردم ما به آن معتاد شده اند. هنر آنست که در «سیاه نامه» خود محض رضای خدا یک راه حل (منطقی و نه مسخره) هم ارائه میدادید.
7- اکثریت مردم به سه گروه موافق, مخالف و بی طرف تقسیم شده اند و هر کدام از مزایای گروه خودش استفاده میکند. شما چه ؟ با این روش بچگانه و نابخردانه هم از سوی ج.ا. مفسد شناخته شده اید و هم در میان اپوزسیون جای خاصی ندارید. مردم به طنزتان میخنند و میگویند “این بابا خلاصه کدوم طرفیه ؟! خودشو و مارو گیج کرده !”
8- این بار اول نیست که همجبهه کیهان میشوید. دو سال پیش هم وقتی که انصار حزب الله شیرین عبادی, بهنود و چندی دیگر از روشنکفران را به گلوله داغ تهدید کردند جنابعالی طوری وانمود کردید که خود این نویسندگان با انتشار این تهدید قصد محبوبیت دارند ! و بسیجی و حزب الله را به ستایش خود وادار کردید.
در خاتمه به شما توصیه میکنیم اگر نمیتوانید قدمی در راه آزادی ملت ایران بردارید چوب لای چرخ کسانی که حداقل سعی در آن دارند, نیاندازید.
در بخش: بدون دسته بندی
07
Mar
2005
بر اساس این خبر خانم جمیله کدیور دلشان می خواهد که می شد مثل ماشین آدم هم دنده عقب می داشت تا می توانست دنده عقب برود!! چی می خندید؟ نخند آقا جان گریه داره!
تصورش را بکنید خانم جمیله کدیور با چادر و چاقچور پشت فرمان نشسته اند و وسط خیابانهای تهران گذاشتند دنده عقب و تخته گاز دارند عقب نشینی می کنند! عقب نشینی از چی؟ ای بابا عقب نشینی از عواقب خریت خود و دیگر حکومت چی ها آخه گویا به گوش مبارک ایشان هم رسیده که همین روز ها ست که آمریکا یا یک انقلاب سبز در ایران راه خواهد انداخت یا یک جنگ سرخ و در هر دو حالت آن خانم جمیله خانم و رفقا باید سوراخ بخرند شونصد تومن و قایم بشن.
حالا برای اینکه شرایط عقب نشینی خانم باجی رو بررسی کنیم شرایطی فراهم می کنیم تا ایشون اجازه پیدا کنند در خیابانهای تهران دنده عقب بروند.
بزار دنده آبجی بریم.
سبزی فروش سر کوچه: اوهوی آبجی مگه کوری زدی میوه و سبزی های مار رو داغون کردی!!
جمیله ورپریده: ببخشید آقا ما می خوایم عقب عقب بریم.
سبزی فروش: چی چی رو عقب عقب بری زدی نون دونی مارو لت و پار کردی!
جمیله ورپریده: آخه برادر ما گویا در حکومت زیاد تند رفتیم و زدیم به جاده خاکی بهمین خاطر می خوایم دنده عقب بریم بلکه وضع رو یک کمی اصلاح بکنیم
سبزی فروش: بیا پایین آبجی شما دنده جلو ریدیت حالا می خواین دنده عقب برین!؟
جمیله ورپریده: والله حاج آقا وضع چنان خرابه که اگه یک مقداری عقب نشینی نکنیم همه چیز برباد می ره!
سبزی فروش: ول کن آبجی همه چی برباد رفته دیگه تنها چیزی که مونده بود این سبزی مبزی های ما بود که اونها رو هم شما زدی له و لورده کردی!
جمیله: حاج آقا ما به شما قول می دیم اگه به ما اجازه بدین دنده عقب بریم همه اشتباهات دنده جلو رفتن رو اصلاح می کنیم.
سبزی فروش: بیا ضعیفه پایین هشت سال دنده جلو مثل کورا رانندگی کردید همه زندگی مارو به باد دادید حالا می خوای دنده عقب هم برامون بری؟ اگه شما راننده بودی همون دنده جلو درست می روندی که نیازی به دنده عقب نداشته باشی!
در بخش: بدون دسته بندی
06
Mar
2005
آقایانی که با فریب مردم و بخصوص طبقه دانشجو و جوان کشور توانستند هشت سال بر گرده ملت سوار شوند حالا که پس از این دوره مجددا خواستار تکرار مجدد همان همراهی از جوانان هستند هنوز به این درک نرسیدهاند که چوپان دروغگو را کسی یاری نخواهد رساند و دوباره هشت سال کمتر یا بیشتر بر گرده ملت سوار نخواهد کرد اینها فراموش کرده اند که وقتی چوپانی دروغگو شد دیگر راه بازگشت نیست.
داستان از این قرار است که دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی از دکتر معین برای سخنرانی در این دانشگاه دعوت کرده در عوض انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان این دعوت را پس گرفته و بصورت خیلی شفاف به این میهمان ناخوانده هشدار داده که : «ضمن احترام به شخصیت حضرت عالی و با توجه به مصوبه شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت[طیف علامه] مبنی بر دوری از قدرت و همچنین عدم طرح موضوع دعوت از حضرتعالی در شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان و تخلف آشکار برخی از اعضا که متأسفانه امروز وابستگی ایشان به حزب متبوع حضرتعالی عیان شده ،از پذیرش جنابعالی به عنوان مدعو این تشکل معذوریم. بدیهی است در صورت حضور شما در دانشگاه به عنوان کاندیدای انتخابی، عواقب تلخی گریبانگیر دانشگاه و متعاقب آن مبارزات انتخابی شما و احزاب حامیتان خواهد شد.»
پس از ارسال این نامه و خط و نشان کشیدنهای انجمن اصفهان آقای مومنی و جناب رضوی فقیه پادرمیانی کردهاند و آقای رضوی فقیه هم نامهای به انجمن اسلامی دانشجویان اصفهان نوشته و بطور غیر مستقیم خط و نشان کشیده و باج خواهی میکند و …
اینها فراموش کردهاند که وقتی پس از آن همه حمایتهای طبقه جوان از خاتمی در عوض خاتمی بجای عمل کردن به حتی حداقلهایی از وعدههایش خیانت پیشه کرد و یکی یکی نیروهای پیشرو و رهبران دانشجویی را به سیاه چالهای حکومتی روانه کرد دیگر نباید توقع حمایت از این طبقه را داشته باشند، حالا دیگر زمان مکافات پس دادن فرا رسیده.
تازه گیرم که رهبرانی از دانشجوها بخواهند با پشت پا زدن به آرمانهای جوانان وارد زد و بندی با قدرت نشینان بشوند آیا گمان نمیکنید که حتی در چنین شرایطی البته اگر چنین کسانی را بتوان یافت (خود فروشان را میگویم) خوب اینها هم اگر بنا به خود فروشی باشد میروند سراغ عمده فروش یا بهتر است بگوییم عمده خر. اگر رهبرانی در بین جوانان و جود داشته باشند که بخواهند خود فروش شوند یقینا ترجیح خواهند داد خود را به عمده فروشها بفروشند عمه فروشها هم امروز نامشان اصلاح طلب نیست این عمده فروشان هاشمی و خامنهای هستند.
خودفروشی به این دو گروه هم که امروزه نتیجهای جز فنا شدن ندارد و رهبران دانشجویی که خود را به این دو دسته بفروشند دیگر از نظر سیاسی مردگانی بیش نخواهند بود.
منابع: گویا نیوز، پیک نت
پ. ن.: درجریان برگزاری جلسه انتخاباتی معین در دانشگاه اصفهان این نشست به تشنج کشیده شد. منبع خبر: پیک ایران
در بخش: بدون دسته بندی
06
Mar
2005
داشتم دنبال یک مطلبی می گشتم یک مرتبه رسیدم به یک صفحه نظر خواهی. آدم این روزها به چه چیزهایی برمیخورد. خودتان بخوانید و قضاوت کنید، البته نه قضاوت به سبک قاضی مرتضوی ها! وگرنه سرما بر فناست.
استشهاد محل
بنام نامی خودم
به تمامی خوانندگان وبلاگ حسن آقا
از آنجایی که گفتمان بین مهشید و حسن آقا پیرامون مسئله شریف پرونو گرافی به جاهای باریک کشیده شده و بگمانمان به هیچ نتیجه ای هم نخواهد رسید.
لذا ما امضا کنندگان زیر ابتکار عمل را در دست گرفته و بدینوسیله و با قسم جلاله به قرآن مجید شهادت می دهیم که خسن آقا عقاید ضد زن ندارد و همانگونه که خود اذعان دارد پروفمینیست هم هست.
شمر ـ عمرو عاص ـ خولی ـ خالد ابن ولید و ابن ملجم مرادی
از تمامی خوانندگان این وبلاگ خواهشمندیم برای رضای خدا و خشنودی آقا امام زمان و نایب برحقش سیدعلی میرزا و امت شله زرد خور انگل پرور این قسم نامه در حضور یکی از آیت الله های مرجع تقلید خود(آیت الله استمناو یا آیت الله عظما روح الله پهلوی) را امضا نموده و به این بخش نظر خواهی ارسال نمایند
حالا شما بگوید ما با این دسته طرفداران چه بکنیم! آن هم در دنیایی که یکی از این طرفداران برای برباد دادن سر خُسن آقا کفایت می کند.
در بخش: بدون دسته بندی
04
Mar
2005
قسمتی از دفاعيات دکتر مصدق در جلسه دادگاه فرمایشی کودتاچیان آمریکایی:
بمن گناهان زيادی نسبت داده اند . ولی من خود میدانم که يک گناه بيشتر ندارم و آن اين است که تسليم تمايلات خارجيان نشده و دست آنان را از منابع ثروت ملی کوتاه کردهام ، و در تمام مدت زمامداری خود از لحاظ سياست داخلی و خارجی فقط يک هدف داشتهام و آن اين بود که ملت ايران بر مقدرات خود مسلط شود و هيچ عاملی جز اراده ملت در تعيين سرنوشت مملکت دخالت نکند. پس از پنجاه سال مطالعه و تجربه به اين نتيجه رسيدم که جز تأمين آزادی و استقلال کامل ممکن نيست که ملت ايران بر مشکلات و موانع بيشماری که در راه سعادت و عظمت خود دارد غلبه کند ، و برای نيل به اين منظور تا آنجا که توانستم کوشيدم .
راست است که میخواستند سرنوشت من و خانوادهام را درس عبرت ديگران کنند . ولی من مطمئنم که نهضت ملی ايران خاموش نشدنی است و هرگز فراموش نمیشود. تنها آرزويم اين است که تمام طبقات و آحاد ملت پيرو هر مسلک و مذهب و دين ، بخصوص افراد طبقه جوان که چشم و چراغ مملکت و مايه اميد کشورند ، عظمت و اهميت نهضت خود را بخوبی درک کنند و بهيچ صورت از تعقيب راه پرافتخاری که رفتهاند دست نکشند.
زمانی که پدر ایران را از صحنه خارج کردند میدانستند که ملتی که یتیم شد دیگر کمر راست نخواهد کرد. خیانت کارانی که چنین بلایی را بر سرملت ایران آوردند اکنون نیز هنوزبه همان روش گذشته دستان کثیف خود را از سر ملت بر نداشتهاند . یاورانشان نیز امروز در پی تجاوز دیگری هستند تا ادامه سلطه خود را میسر سازند.
14 اسفند ماه سالروز درگذشت پدر ایران زمین را به همه هموطنان تسلیت میگویم
در بخش: بدون دسته بندی