15 Nov 2005

چپ و راست این رژیم یکی است

نوشته:     :::       13 پیام

dalghakha.jpg

آنهایی که زیر بیرق اصلاحات سینه می‌زدند و بعد هم سر خوردند زیر بیرق هاشمی حالا توضیح بدهند چه فرقی بین این اراذل هست.

13 پیام   |    |     |     

12 Nov 2005

آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری!

نوشته:     :::       19 پیام

اینکه می‌گویند فارسی شکر است بی مورد گفته نشده. زبان فارسی اعجازی است که بیا و ببین. اگر کسی ضرب‌المثل، کنایه و اشاره‌های زبان فارسی را بررسی کند به صحت این گفته پی خواهد برد. به جرات می‌توان گفت که رمز و راز کائنات در آن نهفته است! باور ندارید مثال میزنم.
در زبان فارسی با کنایه به کچل می‌گویند زلف‌علی به کور می‌گویند چراغ‌علی و موارد دیگری که از حوصله این نوشته خارج است. حالا برای تکمیل شدن این زنجیره خبر زیر را بخوانید:

جلال الدین فارسی یک تنه قانون اساسی تدوین می‌کند
جمعه ۲۰ آبان
میزان نیوز: از جلال الدین فارسی مدتها پس از پرونده اتهام قتل یک روستایی به هنگام شکار که به موجب رای دادگاه تبرئه شد خبری نبود تا اینکه شنیده شده است وی در دوسال گذشته مشغول تدوین قانون اساسی بوده و پس از تکمیل آنرا برای مقام رهبری ارسال نموده است.
از اینکه سفارش انجام چنین کاری توسط مقامات به وی داده شده بوده و یا او شخصا اقدام به اینکار نموده است اطلاعی در دست نیست

آنهایی که سنی دارند حتما جلال الدین فارسی را بخاطر دارند. او که در اوایل انقلاب دست در بیشتر حوادث آنروزها داشت و از همه مهم‌تر در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی اولین کاندیدای حزب جمهوری اسلامی در انتخابات دوره اول شد در اصل عرب لبنانی است و برای اینکه عرب بودن خود را مخفی کند پسوند فارسی را به نام خود افزوده تا مثل زلف‌علی و چراغ‌علی بتواند خود را غالب کند. از همه خنده‌دار تر اینکه حضرت “فارسی” در اوایل انقلاب دست به قتل یک روستایی بی چاره هم می‌زند، “گل بود به سبزه نيز آراسته شد!”. حالا با این توضیحات آیا در اینکه او بهترین فرد برای تدوین قانون اساسی ایران است شکی باقی می ماند!!؟ قاتلی عرب که دست به نگارش قانون اساسی ایران زمین می‌زند. مگر از حکومت اسلامی ایران توقع دیگری هم دارید!؟
پ.ن.: گویا عده‌ای اصل موضوع را فراموش کرده‌اند و بیشتر به دنبال فرعیات هستند از این رو فرعیات را عشق است.
حضرت جلال الدین فارسی عرب نیست و کاشف به عمل آمده که او افغانی الصل است. همچنین گویا یک کاشف دیگر هم به عمل آمده که قتل را اوایل انقلاب انجام نداده و همین اواخر انجام داده.

19 پیام   |    |     |     

11 Nov 2005

اطلاعیه

نوشته:     :::       5 پیام

عده‌ای از دوستان چند بار پرسیده بودند چگونه می‌تونن در منزل شراب درست کنند.
روش تهیه شراب در منزل را در دو بخش توضیح خواهم داد که بخش اول آن را در این آدرس قرار داده‌ام، بخش دوم آنرا هم در چند روز آینده در همان آدرس خواهم نوشت

5 پیام   |    |     |     

09 Nov 2005

حکومت ده هزار فامیل و چهل دزد بغداد

نوشته:     :::       8 پیام

حکومت شاه را می‌گفتیم حکومت هزار فامیل، گویا این یکی را باید حکومت ده هزار فامیل نامید. تا امروز جناح اسهال طلب حکومت می‌کرد و خاندان خاتمی و شرکا، قبل از آن خاندان هاشمی و شرکا و از چند ماه پیش هم خاندان باهنر، جنتی، احمدی نژاد و شرکا جایگزین قبلی‌ها شده‌اند. خنده‌دار یا بهتر است بگوییم گریه آور آن است که همه این آقایان، سه گروه بالا منظورم هست هم با هم فامیل هستند چون این یکی با پسر عمه آن یکی ازدواج کرده و آن یکی دختر دایی آن یکی دیگر را گاییده. همه این حرامزادگان هم به طریقی دم شان به دم خمینی متصل است.
از همه خنده‌دارتر آن است که احمدی نژاد که پیش از انتخابات خود را نماینده محرومان خوانده بود و قرار بود پول نفت را سر سفره مردم بیاورد!! گویا ترجیح داده پول نفت را بریزد به حساب پس‌انداز همان‌هایی که در این 27 سال چاپیدند ملت را و فقر را بر تمام ایران حکمفرما کردند. یکی نیست از آقای احمدی نژاد بپرسد این آقای صادق محصولی این همه پول بی صاحب!! را از کجا آورده؟ فقط جهت اطلاع به عرض مبارکتان برسانم که آقای محصولی که از قرار معلوم هیچ محصولی هم ندارد دارایی‌اش بالغ بر 50 میلیارد تومان دارایی دارد. تا آنجایی که ما می‌دانیم و به قول خودشان این حکومت یک حکومت مستضعف بوده حالا چگونه یک مستضعف فی‌العرض در عرض 27 سال تبدیل شده به مستکبر فی‌العرض!؟

8 پیام   |    |     |     

07 Nov 2005

La haine

نوشته:     :::       5 پیام

شورش های روزهای گذشته فرانسه را حتما پی‌گیری می‌کنید!؟
این طغیان و شورش نتیجه بی عدالتی است، چه این بی عدالتی در یک جامعه دموکراتیک باشد چه در جامعه ای مثل ایران. تنها فرقی که بین این دو جامعه وجود دارد این است که کنترل چنین شرایطی در جوامعی که دموکراتیک هستند امکان پذیر است ولی در کشورهایی که دیکتاتوری برقرار است ممکن است این گونه طغیان ها دیرتر اتفاق بیفد ولی زمانی که شورش و طغیان شروع شد دیگر خاموش کردن آن غیر ممکن می‌شود.
سال 1995 فیلمی روی اکران سینماهای فرانسه رفت به نام La Haine در این فیلم به گونه‌ای نتیجه سیاست نابرابر دولت فرانسه را در برابر جوانان خارجی مقیم فرانسه را به نمایش گذاشت. سیاستمداران فرانسه بجای چاره جویی قبل از وقوع حادثه ترجیح دادند روی خود را برگردانند و مشکل را نادیده بگیرند امروز باید با مشکلی که شاید قبلا می‌شد با هزینه‌ای کمتر آنرا برطرف کرد روبرو شوند. هزینه این طغیان و شورش چه باشد هنوز نتیجه آن مشخص نیست.
این عاقبت حکومت‌های دموکراتیک در این شرایط است، وای به حال حکومت های دیکتاتوری مثل ایران.
آخرین خبری که امشب شنیدم این است که حکومت نظامی در بعضی از مناطق حومه پاریس برقرار کرده‌اند.
پ.ن.: از قرار معلوم سه وبلاگ نویس فرانسوی در حوادث چند روز گذشته بخاطر “تحریک دیگران به شورش” و مطالبی که در وبلاگ هایشان نوشته‌اند دستگیر شده‌اند. این جملات مرا به یاد اتهام‌هایی می‌اندازد که آقای مرتضوی به وبلاگ نویس‌های خودمان می‌زد و مدام جمله “تشویش اذهان” عمومی را چاشنی اتهامات می‌کرد می‌اندازد.
اصل متن به فرانسوی:

TROIS PERSONNES ARRÊTÉES POUR INCITATION A l’ÉMEUTE
Lundi 7 novembre, un mineur et deux jeunes majeurs soupçonnés d’avoir lancé des appels à l’émeute et à l’agression contre des policiers sur leur Skyblog – les sites on été fermés par l’hébergeur – ont été arrêtés à Aix-en-Provence et en région parisienne.
Le Monde

این هم یک وبلاگ فرانسوی در همین زمینه که در همین چند روز گذشته برپا شده

5 پیام   |    |     |     

06 Nov 2005

گذشته‌های دور

نوشته:     :::       10 پیام

نمی‌دونم به خاطر آغاسی بود که امروز اشکم سرازیر شد یا اینکه با شنیدن خبر مرگ او به حال و روز خودم و ملتم گریستم. پس از چند ساعتی که زانوی غم در بقل گرفتم با خودم گفتم نباید اجازه داد غم در دل خانه کند. شرابی باز کردم و بطری را با خودم بردم توی آشپزخانه، فکر کردم چه غذایی می‌تواند خاطرات گذشته‌ها را از پشت غبار زمان بیرون بکشد. یاد عیدهایی افتادم که آغاسی توی تلویزیون می‌خواند و می‌رقصید و با ترانه‌های شاد و موسیقی جنوبی‌اش همه را به وجد می‌آورد. همان روزهایی که مادر با دست پخت‌اش خانه را پر می‌کرد از بوی عید و بهار، همان شبهای بهاری که میهمان‌ها می‌آمدند و با هم ته‌چین مادر را می‌خوردیم و به نوای شادی آور آغاسی گوش می‌دادیم. همان روزگاران را من امروز در قلبم زنده کردم.

10 پیام   |    |     |     

04 Nov 2005

چند نکته چند نظر و چند پاسخ

نوشته:     :::       25 پیام

عده ای که تعدادشان هم کم نیست خود می‌برند و خود می‌دوزند و بدون پرو لباس بی قواره ای را می‌کنند تن خُسن آقا. این امر تازگی ندارد حتی قبلا ها هم که خُسن آقا وبلاگ نویس نبود همین گونه اتفاق ها می‌افتاد فرقش در این بود که آن روزگارها تعدادشان کمتر بود.
عاقبت شان به خیر همگی هم چنان توصیف هایی از خُسن آقا می‌کنند و چنان خُسن آقا را روی میز تشریح، تشریح می‌کنند که خود خُسن آقا انگشت به فلان می‌ماند چه جواب بدهد.
این را بخوانید:
حسن آقا خان جان،
کاشکی الان زمان شاه بود ! هرچند که دیکتاتوری مخوفی بود ولی ۱۰۰۰ مرحله از الان جلو تر بودیم. پیشنهاد میکنم به عنوان یک تحصیل کرده قانون «نسبیت» جهان را مطالعه کن و کمی با بلوغ بیشتر به حقیقت غرب متمدن (اون ور خط) نگاه کن. بحث سر اینکه کی خوب است و کی بد است نیست. مسئله اینجاست کی بهتر و کی بدتر است (تازه اونهم از جانب کی).
اگر بوش مادر قحبه است و برای من و توی ایرانی ارزشی قائل نیست (اگر من هم جای او بودم همین طور بودم) ولی در مقایسه با بن لادن و تفکر عقب افتاده کشور های (همیشه !) در حال توسعه تفکر خدایی محسوب میشود. برای همین هم است که ما این طرف خط هستیم.
بجای اینکه مثل دائی جان ناپلوئن هی از غرب بنالی, فقط یک ثانیه خودت را جای آنها بگذار و بعد قضاوت کن.
تا کنون فکر کرده ای که اگر ایران بر فرض محال پیشرفته و متکامل شود آیای جدای از غرب متمدن خواهد بود ؟ آیا راهی برای پیشرفت است که آخرش مدل غربی نباشد ؟ کمی تاریخ معاصر ژاپن و کره جنوبی را مطالعه کن. بعدش هم ببین کره جنوبی و کوبا که با فقر دست و پنجه نرم میکنند هم حرفشان با تو یکی است.
تا بحال کشوری را دیده ای که از غربی بودن به سمت ضد غربی بودن برود ؟ (غیر از ایران که نتیجه اش را هم دید) از او طرف اوکراین, لیبی, لبنان, قرقیزستان و چندین کشور دیگر که اونطرف خط بودند فهمیدند که اگر چه ایطرف خط (جهان متمدن) پر از فساد و ظلم است ولی در مقایسه با اونطرف خط (ضد غربیون) بهشت است !
آقای آرمان خان شما از کدام یک از مطالب من چنین کشف کرده اید که حقیر ضد غربی هستم! تازه مگر غرب و ارزش های آن فقط شامل آمریکا و مخصوصا آمریکای آقای بوش و شرکا می‌شود!؟
حضرت آقا بنده حقیر هم در مساله نسبیت باریک می‌شوم و این مساله را هم دقیقا در نظر دارم ولی اینکه شما پیشرفت را در این می‌دانید که مثلا آقای جورج بوش بیاید و مملکت بیچاره ایران را اشغال کند و به گمان شما از نظر نسبی وضع ما بهتر خواهد شد باید به عرض تان برسانم که چنین افکاری را شدیدا ساده انگارانه می‌دانم.
آقای عزیز بنده با غرب و افکارشان نه تنها مخالفتی ندارم بلکه به بیشتر باورهایشان اعتقاد عمیقی دارم ولی این باور با آن عشقی که شما به آقای بوش و شرکا دارید از زمین تا آسمان فاصله دارد.
اینکه می‌فرمایید اگر ایران بخواهد “پیشرفته و متکامل شود آیای جدای از غرب متمدن خواهد بود” بستگی دارد به اینکه شما کدام غرب را می‌گویید غرب وحشی را یا غرب متمدن را چون در آن غربی که من می‌شناسم هم وحشی‌اش هست و هم متمدن‌اش اگر بوش مد نظر شماست باید به عرض شما برسانم که من ترجیح می‌دهم ایران چند سالی دیگر زیر سلطه همین آخوندها باشد تا شاید سر فرصت بتوان این رژیم را از ریشه خشکاند ولی اگر منظورتان از غرب آن قسمتی است که متمدن است یقینا من هم با حرف شما موافقم ولی نه آن غربی که شما در بالا استدلال کرده‌اید. غربی را که آقای بوش و بلر رهبری می‌کنند غربی است که نه تنها نخواهد توانست مشکلات ما را حل کند که برعکس اگر این غرب سلطه شیطانی‌اش را بر منابع نفت خاورمیانه مسلط کند حتی خود غرب هم به نابودی کشیده خواهد شد.
این قدر هم شاه شاه نکنید اگر شاه خوب بود ملت ایران قیام نمی‌کرد. حالا از این موضوع بگذریم که قیام ملت به بیراهه کشیده شد و عاقبتی این چنین دامن گیرمان شد و این هم دقیقا بر می‌گردد به عقایدی از همین نمونه عقاید شما. عده‌ای ساده انگار از جمله خود من گمان می‌کردیم و می‌گفتیم شاه برود هر کسی بیاید بهتر از او ست ولی متاسفانه حالا می‌بینیم که تا چه اندازه از مرحله پرت بوده‌ایم. این را گفتم ولی باز به آن معنی نیست که شما می‌خواهید نتیجه گیری کنید! برگشت به عقب نه تنها ما را به جایی نخواهد رساند بلکه برعکس همان گونه که از نامش پیداست عقب گرد است.
هر چیزی هزینه خودش را دارد. یا به قول خودمان “نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود” اگر دموکراسی می‌خواهیم باید هزینه آن را هم بپردازیم. اینکه آقای بوش و بلر بیایند و ایران را اشغال کنند و با خون سربازان آمریکایی بخواهند هزینه دموکراسی ما را بپردازند اون دموکراسی دموکراسی ما نخواهد بود آن را منایع غرب نامگذاری می‌کنند ارمغان چنین وضعی برعکس باز ما را سال‌ها به عقب بر خواهد گرداند.
کنجکاو عزیز می‌نویسد:
خُسن آقا جان، دوستان!
این روزها که گفت گوهای اتمی و نابودی اسرائیل در رسانه های گروهی (سامانه های اینتر نتی و وب لاگ های انیرانی) بسیار است، خوب است که ما هم بی کار ننشنیم و تا آن جا که از دست و زبان مان (به فرنگی) بر می‌آید، در این باره دیدگاه های ایران یان را بازتاب دهیم و گامی در راه افشای حکومت اسلام برداریم. چنین درنگ های تاریخی برای ایران کم پیش می‌آید، به ویژه که این چنین گفت و گوهایی بسیار مردمی هم شده و همه جا در باره آن می‌نویسند. ما که بیرون هستیم این را بده کار مردم درون کشور هستیم. نگذاریم مشتی مسلمان (پاکستانی، لبنانی ….) سخن گوی ما بشوند و در برابر آن ها رامبو های آمریکایی/اسرائیلی (یهودی ها را نمی‌گویم. نژاد پرستان یهودی را می‌گویم) به کشور ما برینند و خط و نشان بکشند. به هر رو ما با مردم اسرائیل و به ویژه یهودیان (که گاه دوستان خانواده گی ما هم بوده اند/هستند و با هم چندین سد سال زیسته ایم) هیچ گاه نه جنگی داشته ایم و نه خواهیم داشت. این ابزار را از دست حکومت و هواداران/مزدوران اش بگیریم.
دوست عزیز من هم با حرف شما کاملا موافقم ولی همانگونه که می‌بینید انفعال گریبان اکثر ما را گرفته و با این انفعال هم متاسفانه اینگونه حرکت ها میسر نمی‌شود.
ایده شما را در کانون مطرح خواهم کرد تا شاید بتوان از طریق کانون پی گیری یک حرکتی در این جهت شد. ولی متاسفانه با این تعداد تقریبا 200 وبلاگ نویس نمی‌توان به جایی رسید انسجام بیشتری را این کار می‌طلبد. دوست عزیز اگر ایده ای برای اینکار داری لطف کن برام بنویس.

25 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی