May 10 2002

ديگه به به. ديگه آفرين.

نوشته:     :::       Comments Off on ديگه به به. ديگه آفرين.

ديگه به به. ديگه آفرين. حالا ديگه بيا و درستش كن. گلي به گوشه جمال اين حسن آقا. حالا ديگه از ترس گفتار گهر بار حسن آقا بايد صمن بكم يگ گوشه بشينيم و به بچه مون هيچ چيز نگيم. آخه مرد مؤمن مجبور بودي حرف بزني؟
پسره ديروز رفته بود طبق معمول توي كوچه فوتبال بازي. فكر ميكنه كه حالا برام مارادونا شده. مخصوصا كه تب جام جهاني هم اين روزها داره بالا ميگيره. ديگه همه ماشاالله يك پا مفسر وقايع ورزشي شدن. يا اينكه اگر توي كوچه بازيشون كمي بهتر از بازي بقيه باشه، به كمتر از آقاي گل شدن رضايت نميدن. بهر حال وسط بازي، با پسر آقا كاظم سر زدن پنالتي دعواش شده بود و لگد زده بود توي ساق پاي او. اگه شما رنگ صورت پسره رو ميديديد. اگر اون جيغ هايي كه ميزد ميشنيديد. فكر كردم كه ديگه بايد پاشو رو به قبله دراز كنيم ولي شكر خدا به خير گذشت. توي صورت آقا كاظم ديگه نمي تونستم نگاه كنم. گفت از شما ديگه توقع نداشتم.
آقا زاده ام رو بعد از ختم غايله آوردم خونه و مشغول صحبت با او شدم كه اي بابا. نبايد به خشونت متوسل شد. نبايد راه منطق را از دست داد. عاقبت دوري از خرد و آرامش چيزي جز رسيدن به ناآرامي و هرج و مرج نيست. مسايل را بايد با نگرش صحيح و منطق كافي حل و فصل كرد. مشكلي اگر باشه، با حوصله و احترام متقابل بايد از بين برد نه با زدن و كوفتن و انتقام گرفتن چونكه اين اعمال منجر به سلسله پي آمد هاي مشابه ميشه و مسايل و معضلات همچنان به قوت خودش باقي ميمونه. آقا گفتيم و گفتيم و گفتيم، او هم نه گذاشت و نه برداشت ، پاسخ داد اگر به اين چيزهايي كه ميگي معتقدي، پس چرا به حسن آقا اعتراض نميكني؟ گفتم حسن آقا؟ حسن آقا چرا؟ گفت برو اهداف سياسي حسن آقا رو بخون بعد بيا با من دعوا كن. گفتم مگر چي نوشته؟ گفت نوشته كه ميخواد بزنه به بيضه ها. از بالا بگير بيا پايين. به بيضه همه ميخواد بزنه. خواستم شماتتش كنم. گفت بگير و بخون. آقا هوش از سرم پريد. آخه حسن اقا جون اين چه نوع داشتن اهداف سياسي هست؟ اين چه نوع برخورد با مسايل است؟ جدا‎ كه گلي به گوشه جمالت. زبون همه رو رومون دراز كردي. ميگفت مثل اينه كه بين شما با بقيه هيچ فرقي نيست. با مسايلتان با ديد باز و واسع نمينگريد. شما هم داريد همش شعار ميديد. پاي عمل كه برسيد اهدافتون خيلي پايين قرار دارن مثلا ميگفت اهداف سياسي حسن آقا تخمي هستن. تازه خيلي چيزهاي ديگه هم گفت كه ميترسم اگر بهت بگم ناراحت بشي. حالا ديگه بايد باقالي را با كاميون ببريم.
امضاء
بيغرض

نوشته: در ساعت: 7:04 pm در بخش: طنز

Comments Off on ديگه به به. ديگه آفرين.  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی