Dec 01 2002
یک پاسخ گلناز در نظرخواهی
یک پاسخ
گلناز در نظرخواهی جمعهی من می نویسند:
عمو خسن جان. فکر می کنم شما تا حدودی با خطوط فکری من آشنا هستيد . می دونين که من در اکثر موارد ( سياسی اجتماعی اعتقادی ) با شما همفکر هستم . ولی تو اين نوشته ی شما چند تا ايراد برام به وجود اومده . ميشه بگين تعريف شما از آخوند و آخونديسم چيه ؟ منظور شما پوشش آخوندی هست يا طرز فکر آخوندی؟ آيا ما حق داريم صرف نوع لباس يک انسان به او توهين يا او را تحقير کنيم؟ همه را بريزيم تو يک گونی و بگيم مثلا اينا دروغگو هستن يا هر چيز ديگه؟ پس فرق ما با عمال حکومت چيه؟ باور کنين اين راه مبارزه نيست ( منظورم فحش و ناسزا و همچنین اون کلاژ های احمقانه است ) اگه قرار بود نتيجه بده تا حالا داده بود . فکر کنم بايد ريشه ای تر و عميق تر کار کنيم. ما با اشخاص طرف نیستیم . با اندیشه طرفیم و سوال آخر: يوسفی اشکوری به نظر شما آخوند تره يا عسگر اولادی مسلمان و لاريجانی ؟
دوست گرامی گلناز خانم من در نوشتهی زیر تلاش خواهم کرد تا نظرم را در مورد مذهب و کارگذاران آن بطور محدود بیان کنم ولی چنانچه پاسخام قانع کننده نبود خواهشمندم باز هم از بحث کردن در این مورد با من دریغ نکنید چون که مسائل مذهبی را یکی از بهترین زمینهها برای بحث کردن میدانم و همچنین بیشترین مشکلات بشرری را بخاطر همین معضل اجتماعی میدانم.
من خیلی خوشحالم که این سوال رو کردید چون گاهی اوقات پاسخ دادن به یک سوال خیلی راحت تر است تا تئوریزه کردن همان معضل اجتماعی.
درمورد لباس تا اندازهای حق با شماست این کار بسیار بدی است که ما کسی را بخاطر لباسش یا هر چیز ظاهری دیگر شخصی را مورد انتقاد قرار دهیم ولی هر لباسی هم لباس محسوب نمیشود، چرا؟
فرض بفرمایید همین آقای اشکوری را که شما اسم بردید مرد خداست! پس او چه نیازی دارد که برای نشان دادن این یکی از مختصات خود به لباس مختصات شود؟ یا اصلآ چه نیازی به نشان دادن دارد! عمل هر انسانی بهترین نشانههاست. آیا اگر او بدون لباس معممیاش در اجتماع به فعالیت میپرداخت ارزشاش کمتر میشد!؟ و اگر میشد پیش چه کسانی بی ارزشتر میشد؟ لباس آخوندی او در این بحث برای من حکم همان لباسی را دارد که مائو بتن میکرد و با این کار قصد فریب دادن تودهها را داشت وگرنه یک کمونیست واقعی نیازی به یونیفرم ندارد و بدون لباس مشخصی هم میتواند در جامعه اجرای نقش کند.
حال چرا عدهای به لباس متوصل می شوند تا عقاید خود را ترویج دهند در مرحلهی اول باید از خودشان پرسید ولی من نیازی به این پرسش ندارم، از نظر من هر شخص یا گروهی که از یک نوع لباس متحدالشکل استفاده می کند لباس را وسیلهای برای الغاء یک تصویر یا پیششرط میکند و آن را برای رسیدن به یک هدف انتخاب می کند و دراین مورد مشخص هم لباس برای فریب دیگران پوشیده شده و نه چیز دیگر.
میدانید فلسفهی لباس نظامی چیست؟ لباس نظامی از نظر من یک وسیلهی ترور ست. امروز خیلی سعی کردم تا مقالهی یک استاد دانشگاه استکهلم را که چند سال پیش خوانده بودم پیدا کنم چون این شخص تئوری جالبی بر فلسفه و روش ترور و تروریزم داده بود که بسیار بدرد این بحث میخورد ولی متاسفانه موفق به پیدا کردنش نشدم، او معتقد بود که نیروی پلیس هم یک نیروی ترور است با این فرق که این نیرو یک نیروی ترور قانونی!! است، و با استفاده از لباسش در جامعه تولید ترور می کند.
حال اگر از من بپرسید نظرم نسبت به مذهب چیست باید بگویم که برعکس آن چیزی که اکثر خوانندگان من فکر میکنند، نظر من نسبت به مذهب مثبت است به این صورت که آن را نیازی برای جوامع تکامل نیافته میدانم، انسانهایی در اجتماع هستند که نمی توانند با اتکا به عقل خود به زندگی روزمره ادامه دهند و نیاز به یک تکیه گاه دارند و اگر در اجتماع یک مذهب (خوب!) وجود داشته باشد تا نیاز این اشخاص را برآورده کند خوب مسلمآ چیز خوبی است ولی متاسفانه مذهب اسلام از این کارآیی در ایران بی بهره است و شاید بتوان بوسیلهی همین آخوندهای (مدرن!) رفرمی را در مذهب اسلام بوجود آورد تا کار ساز افرادی باشد که به این پدیده نیاز دارند، و بنظر من این افراد نیازی به پوشش بخصوصی برای اینکار ندارند، البته این مذهب برای مصرف من و شما نیست بلکه برای همان گروه از اشخاصی است که پیشتر گفتم.
برای اینکه بحث طولانی نشود، مطلب را کوتاه میکنم و باز هم در آخر مطلب تکرار میکنم، من مشکلی با اشخاصی که واقعآ به ادیان ایمان دارند، ندارم ولی در عوض با ریاکارانی که با پوشیدن یک لباس مشخص میخواهند انسانهای ساده لوح را فریب دهند مخالفت کامل دارم.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 8:13 pm در بخش: بدون دسته بندی