Feb 08 2018
مقام عظمای وقاحت، مقام عظمای فلاکت
هر بار که ملت به جان آمده به میدان مبارزه میآیند و با جانفشانی ندای گوشنواز خود را به گوش کر مقام مزخرف رهبری میرسانند، ایشان با وقاحت کامل و بی بدیل به میدان میآیند و با وقاحتی که فقط یک ملای گدا زاده میتواند از آن برخوردار باشد مردم را به ناکجا آباد حواله میدهد.
باور کنید به گمان من آن فیلم کذایی را هم که نشان میداد خامنهای خودش به بیلیاقتی خود در جلسه مجلس خبرگان رهبری ۱۳۶۸ اقرار میکند را به دستور خود او علنی کردهاند تا او استدلال کند که من که خود با شکسته نفسی کامل گفتم که خواستار مقام رهبری نیستم و این دیگران بودند که مرا با زور انتخاب کردند. این حرام زاده وقیح تر از آن است که ما میپنداریم.
واقعاً این مردک بی کفایت چه فکر کرده! فکر کرده که با این مانورهای مسخره و نخ نما میتواند از قیام و شورش نزدیک مردم نجات پیدا کند!؟ این مردک احمق اگر کمی حاظر به عقب نشینی میشد باور کنید ملت ایران میپذیرفت و شاید او میتوانست از یک عاقبت مهلک خود و خانوادهاش و دیگر ملاها را نجات دهد. ولی تو گویی این خریت دیکتاتورها یک بیماری مشترک است برای نشنیدن صدای ملتها. باور کنید اگر شاه امروز جای او بود سالها پیش صدای ملت را شنیده بود و جل و پلاساش را جمع کرده بود و رفته بود همان گونه که در ۵۷ کرد.
این مردک آن قدر خواهد ماند تا کل اسلام عزیز را همراه خود به توالت تاریخ ببرد. معمولا میگوینند زباله دان تاریخ ولی مثل همه واژه و ضرب المثلهای شناخته شده که بازنویسی شده تا به قد و قواره حکومت آخوندی قابل پوشاندن شود، این واژه زبالهدان تاریخ هم دیگر تاریخ مصرفاش سپری شده و بجای آن برای حکومت آخوندی باید گفت توالت تاریخ. زیرا لیاقت این دجال های عمامه به سر توالت هم زیادی میکند.
سید علی گدا چندان در قدرت ماند تا همه واژگانی را که برای دیکتاتورهای گذشته استفاده شده یک جا برای مقام شامخ ایشان بکار برده شود و حتی کمی بیشتر و عاقبت به آنجا خواهد رسید که تنها واژه فلاک است که برازنده اوست.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 7:27 pm در بخش: اجتماعی,اعتراض و تظاهرات,سیاسی,مبارزه با رژیم,ملای حیله گر,ملای حیلهگر
1 پیام |
اطلاع رسانی درباره چاله میدون دوم تهران و فساد بزرگ در پلیس و قوه قضائیه
حتما این مطلب را حوصله کنید و با دقت بخوانید.
خیابان ابراهیمی جنوبی واقع در تهران بلوار فردوس به چاله میدون دوم تهران و گتوی لاتها و اراذل و اوباش معروف شده است.
خواهشمندیم جهت تنویر افکارعمومی و مبارزه با فساد در پلیس و قوه قضائیه این مطلب را با ایمیل و کامنت در سایتها به اطلاع دوستان و اقوام و مردم دیگر برسانید
گروهی از اعضای بلند پایه پلیس و سپاه و قوه قضائیه بطور غیرقانونی در این منطقه از حدود دهه ۶۰-۷۰ شمسی اعضای دونپایه و بلند پایه باندهای قاچاق مواد مخدر و کالا را ساکن کرده و همچنین پلیس بصورت غیر قانونی خدمتگزاری می کند.
۱- پلیس از گروهی از خلافکاران عرصه خودرو و سایر موارد حقوق دریافت می کند و بسود آنان خدمتکاری می کند. مثلا یک خانواده ماهی ۱۰۰هزار تومان میدهد دیگری ماهی ۵۰۰هزار و شخص دیگر ماهی ۱۰میلیون تومان پول غیر قانونی به پلیس میدهد و پلیس یاور آنان در اعمال غیرقانونی میشود.
چند نمونه
مثلا یکعده افغانی ساکن این منطقه شده ولی مجوز ندارند پلیس با اخذ پول حتی مدارک اصیل ایرانی باجعل هویت تهیه کرده که حتی خطر نفوذ داعش و طالبان در تهران را دارد.
نمونه دیگر اگر خلافی صورت گیرد پلیس چشمپوشی می کند.
نمونه سوم با همکاری پلیس و قوه قضائیه و سازمان زندانها زندانیانی که پول خرج می کنند در زندان به انفرادی فرستاده میشوند وهمسلولی ها خیال می کنند زندانی مذکور به سه ماه انفرادی فرستاده شده در حالیکه در منطقه مذکور و سایر مناطق آزاد می گردد و هر چند وقت یکبار به زندان رفته و دوباره درگیری ساختگی با زندانبان رخ داده و به بیرون زندان منتقل میشود. شاکیان زندانی خبر ندارند وی پول پرداخته و غیرقانونی آزاد است. در این منطقه چندین زندانی غیر قانونی آزادانه زندگی می کنند.
باند خلافکار پلیس در این منطقه ازاین طریق ماهانه صدها میلیون تومان درامد دارد.
۲- اجاره لوازم جاسوسی و استراق سمع و دوربین های مخفی توسط پلیس و نهادهای امنیتی به هرکس توانایی پرداخت دارد.در منطقه در چند خانه شنود و دوربین گذاشته به عنوان نمونه کار نشان میدهند.
واسطه این موارد برادران ابوالقاسمی کنی هستند که ساکن تهران بلوار فردوس خیابان ابراهیمی جنوبی کوچه نوزدهم پلاک۳ هستند و شوهر خواهرشان ابوالفضل محمدی که قیافه و ظاهرش شبیه صدام حسین است لذا به صدام دوم معروف است در همان آدرس ولی پلاک ۵ ساکن است. این برادران به رئیس شهرنو و برادران ابولی ننه کوسو معروفند. دامادشان یعنی همان ابوالفضل محمدی به قمر بنی ابول معروف است.
۳- همکاری باند خلافکار پلیس در قاچاق مواد مخدر. برادران ابوالقاسمی کنی با همکاری پلیس از دهه ۱۳۶۰ اقدام به جاسازی مواد مخدر در انواع ماشین سبک و سنگین می کنند. آنان و چند نفر از اقوام و دوستانشان به دلیل آشنایی به صافکاری و رنگ رزی و جوشکاری و مکانیکی ماهرانه در بخشی از ماشینها مواد مخدر جاسازی و در مقصد ماشین را اوراق و دوباره سوار می کنند. حتی بلدند در اجزای مکانیکی ماشینها جاسازی کنند. آنها در لودر و بیل مکانیکی جاسازی و با تریلی به نقاط مختلف ارسال کرده و می کنند.
۴- چون صرفه اقتصادی موارد مذکور برای خلافکاران موجود در پلیس و قوه قضائیه مبالغ کلان است یعنی معدودی افسر و امیر پلیس و سپاه و چند قاضی و زندان بان باید مثلا مجموعا ماهی چند میلیارد تومان گیر بیاورند در مناطقی کلونی و گتو تشکیل میدهند و همه خلافکاران به آن مناطق کوچ می کنند. چون مثلا ساکنان یک خیابان ۲۰۰۰ خانواده هستند و ۱۰۰۰ خانوار ماهی ۵۰۰هزار به پلیس بدهد ماهانه ۵۰۰ میلیون سوای شراکت درسود خلافکاری گیر چند افسر و امیر و درجه دار و قاضی و مدیر زندان می آید. یا حتی با رقم کمتر فرضا ۱۰۰۰ خانوار ماهی۵۰هزار تومان پول به پلیس بدهند میشود ۵۰ میلیون تومان در ماه که رقم قابل توجهی خواهد بود. توجه کنید که پلیس نمیرود دم خانه همه ۱۰۰۰ واحد پول جمع کند بلکه این ۱۰۰۰ واحد به یک یا چند سر دسته صنف خود پول ماهانه را میدهند و آنها به روش خاص و امن به پلیس میدهند. این رویه از دهه ۱۳۶۰ در بلوار فردوس معمول بوده است.
خواهشمندیم جهت تنویر افکارعمومی و مبارزه با فساد در پلیس و قوه قضائیه این مطلب را با ایمیل و کامنت در سایتها به اطلاع دوستان و اقوام و مردم دیگر برسانید.