Dec 13 2014
آدرس‌های عوضی رد گم کردن‌های مشکوک!
می‌فرمایند که اینگونه رفتار به فاشیسم ختم می‌شود.
می‌گوییم: زرشک و سر خود را می‌خارانیم و پس از مدتی تفکر می‌پرسیم مگر تا حالا حکومت آخوندی چگونه بوده که با این روند قرار است فاشیسم بیاید!
می فرمایند: بروند شعر موسیقی یاد بگیرند و این موسیقی مبتذل را گوش ندهند.
می گوییم: چشم جناب! بس که دیکتاتور کم داشتیم که حالا استاد جامعه شناسی دانشگاه مان هم مثل مقام گنده رهبری حکم صادر می‌کند و اربده می‌کشد و دشنام می‌دهد که اله کنید بله کنید! آقاجان موسیقی درست مثل حق لباس پوشیدن یک مساله شخصی است و به شما جوجه دیکتاتورها هیچ ربطی ندارد!
می‌گویند شما نمی‌توانید هم عاشق بنز باشید هم عاشق پراید!
می‌پرسیم حالا به نظر شما که عقل کل هستید ما عاشق کدامش بشویم که شما روشنفکرها خیالتان راحت بشود!؟
خلاصه اینکه این [*]روشنفکرهای ما هم عجوبه‌هایی هستند که بیا و ببین! یکی می‌گوید روشنفکر باید شیعه اثنی حشری باشد. آن یکی مغلطه می‌کند و می‌گوید نمی‌شود هم عاشق پراید شد هم بنز. بابا اون ملت بدبخت دوچرخه هم ندارند سوار بشوند شما بی‌خیال بنز و پراید بشو!
این آقا وقتی بچه آخوند پوپولیستی مثل مطهری می‌رود و لایحه به تصویب می‌رساند که بازوهای فاشیسم را قوی تر کند ایشان و دیگر روشنگوزها هیچ عکس العملی از خود نشان نمی‌دهند و در خواب خرگوشی خود فرو رفته‌اند! ولی اگر یک طبقه شهری آمد در خیابان تا خواننده مورد علاقه‌اش را به خاک بسپارد آنگاه این رفتار ختم به فاشیسم خواهد شد!؟ الحق و النصاف که باید گفت زرشک!
راستی چرا هیچکدام از روشنفکرکان شیعه اثنی حشری ما در باره این رفتار جامعه هیچ عکس العملی از خود نشان ندادند.
یک سوال دیگر چرا روشنفکرهای ما شعبده بازی و کارناوال خریت ماه های محرم و صفر را نقد نمی‌کنند!
[*] روشنفکر که نوشتم بیشتر جهت طنز بود وگرنه روشنفکران ما قبل از اینکه دهان باز کنند دهانشان را پر از سرب داغ میکنند تا کسی دیگر جرات نکند روشنفکر باشد!
پ.ن.
عرض نکرده بودم اینها مزد بگیران حکومت اند چند ماه بعد از این مطلب حالا بخوانید تقاضای جدید روشنگوزهای ایرانی را
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 10:27 am در بخش: اجتماعی,سیاسی,فرهنگ و هنر,ملای حیله‌گر
9 پیام
| 
به به جناب خسن آقای عزیز. از زمان اون سایت چی چی بود آها پنلاگ فکر کنم! که زیر و بم اون را با فحشهایت یکی کردی ازت بی خبر بودم. نمیدونم به چه دلیل صحبتهای آقای اباذری را شنیدم یا شما افتادم؟ یعنی فکر میکنی بین شما و ایشان فرقی هم هست؟
خسن جان سلام. من این اباذری را جدیدا با اسمش اشنا شدم. حرفاش هم تا الان نفهمیدم دقیق چی گفته. گویا خیلی تند صحبت کرده. که نشانه شیعه گری است.اما صرفنظر از صحبت های این موجود. باید توجه کرد که جامعه ما هم یک جا معه علی عده است. مثل اینکه با تمام جوامع فرق می کند. البته مرحوم پا شایی که باز من بعد از مرگش او را شناختم. چون تلویزیون ایران را نمی بینم.صدای بسیار خوبی داشت. و گویا بچه نازی بوده. ولی سرطان سوغاتی اخوندا مهلتش نداد.اما یک نکته . متا سفانه جامعه ما اندکی سطحی زده هم هست. مردی همچون زرین کوب مرد. پرنده خبر نشد. خیلی ها. همین سیمین بهبهانی و بسیاری اما این چنین نشد. البته بخشی از حضور مردم تا حدودی تو دهنی به اخوندا بود تا انها را ادم کنند.و بیاورند توی ادم… ولی خوب چه فایده. مگر اخوند ادم می شود. راستی بنظر تو امکان دارد از بین یک میلیون اخوند چند نفرشان توی ادم بیایند. از منتظری و طالقانی درگذر.. هان؟ با توام خسن.. کجا رفتی چرا جواب نمی دهی. ا د بجنب دیگه جواب بده.!
یه سوالی هم دارم: چجوری میتونم اخبارِ نوارِ سمت چپ سایت شما رو در آراِس‌اِس خوان بخونم؟ آیا آدرس جداگانه‌ای هم داره که بشه فقط خبرها رو دید؟
پاسخ:
می بخشید دیر پاسخ میدم معمولا روزهای پیش و پس نوئل گرفتاری‌های ما جماعت غرب نشین زیاد میشه!
مرسی از نقد خوبتان این هم آدرس آر اس اس خبرنامه
http://news.hasanagha.org/?feed=rss
خسن آقا، شما اروپا هستی، میخواستم بپرسم چرا کشورهای اروپایی اینقدر مهاجر عرب و پاکستانی مسلمان رو قبول میکنند؟ اینها برای اروپا خطرناک نیستن؟ پس چرا کسی در اروپا به فکر نیست؟
——
پاسخ
اینکه این همه پناهنده مسلمان می گیرند به این دلیل است که دنیای اسلام هست که این همه به فلاک افتاده اند و اینها هستند که پناهنده می شوند درضمن دیگر مذاهب هم هستند ولی مسلمانها بیشترین هستند.
درضمن اروپا هم از اینوضع راضی نیست ولی خوب اینها به علت ساختار ساسی شون نمی تونند بدون دلیل مرزهاشون رو ببندد درضمن بعضی از این کشورها هم نیاز به نیروی کار ارزان دارند این پناهندگان هم نیروی کار خوبی هستند!
خسن اقا یک چند سالی فکر گنم 3 یا 4 سالی بود یا کمی بیشتر که به سایت شما سر نزده بودم راستش دیگر از ایران و ایرانی خسته شدم بودم از این همه خبرهای تحجر ایران اسلامی و شیعیان متحجر ایرانی چنان نفرت بر دل من نشسته بود که داشت بیمارم میکرد شاید هم بیمارم کرده و خودم خبر نداشته بودم چون اگر چیزهای که ارزو برای این شیعیان ایرانی میکردم و هنور هم میکنم را بگویم دیگر نباید سرزمینی به نام ایران و شیعیان متحجر سینه زن و زنجیر زن ان بر روی زمین باقی بماند از همین رو دیگر خبرهای ایران را دنبال نمیکنم تا امروز اتفاقی سایت خود نویس را باز کردم و یک کامنت از شما انجا دیدم و خوشحال شدم که حال شما خوب است یعنی شما هنوز وجود دارید چون یادم میاد که از نظر فلبی تحت عمل قرار گرفته بودید گفتم بیایم و یک سلامی بکنم و خوشحالی خودم را به شما از نظر بودتان بیان کنم با ارزوی سلامتی و روزهای خوش در زندگی برای شما بدورد
—–
پاسخ: مرسی دوست نادیده ام. من هم برای شما آرزوی سلامت و طول عمر و خوشبختی می کنم.
ببینید این گرچه گناه ملت ایران است که به این فلاکت گرفتار شده اند ولی مقداری از این فلاکت هم مسولیت اش بر دوش آنهاست که ایران را مورد هجوم قرار داده‌اند. مثلا همین اسلام و خاندانش.
در هر ضورت باید تلاش کرد بلکه روزی این ویرانه آباد شود. اگر همه دست در دست هم بدهیم یقینا میسر خواهد شد.
درود
آقا وبلاگت رو تعطیل کردی؟ دی:
از قدیم گفتن تا چیزی رو خوب متوجه نشدی،درباره ش اظهار نظر نکن…
شما اگه میفهمیدی این نظام آخوندی ازینکه این ملت بخت برگشته به مزخرفترین موسیقی،سخیفترین فیلم و سریال تلویزیونی، مبتذلترین کتاب و نوشته اهمیت بده و در مقیاس میلیون میلیون برای در گذشت “خواننده نسل جوان!!!” و نه برای اعتراض به وضعیت داغون این کشورکه چند قدم بیشتر تا نابودی کامل فاصله نداره، جمع بشه، راضیه، هیچ موقع این حرفارو درباره اباذزی نمیزدی…
لطفاً در مورد مجلهٔ تخمی‌تخیلی «شارلی عبده» هم بنویسید. کسشعرنامهٔ چرندی که، به لطف حماقت مسلمانان، شهرتش عالم‌گیر شد.
اقای فلانی چرا اینقد مردم مردم می کنی. وقتی روشنفکران این مرز و بوم از دم از مرحله پرتند و قبلا هم از مرحله پرت تر بودند. گناه مردم چیست. همین اباذری ها هستند که هر روز مردم را به طرفی می کشند. یک روز جنبش سبز است. یک روز جنبش ابی هست. یک روز اقای خمینی هست. یک روز نمی دانم کی هست. اباذری از اپوزسیون بالاتر هست. برو ببین در چه حالی اند. خودشان بدتر از رژیم اند. می گویند معتاد تا سرش کامل به سنگ نخورد ترک نکرده و فکری به حال خود نمی کند. معتاد با نصیحت ترک نمی کند. باید به نقطه ای برسد که دیگر واقعا عاجز شود. حال حکایت اپوزوسیون ایران هست. هنوز باید تو سری بخورند تا ادم شوند و فکری برای اینده زندگیشان بکنند. و الا هر نیم منی هزار من است. هیچکدام حاضر نیستند نیم سانت عقب جلو بروند. مردم بیچاره کجای کارند. یک مشت ادمهای فقیر که فقط نگاهشان به چند ادم پیشرو هست. و الا انها خودشان هم درمانده اند. یک ادم درست حسابی در این گروههای اپوزیسیون نیست.باور نمی کنی؟