Jul 01 2014
سیاست آخوندیسم و پیدایش داعش
بعضی هنوز گمان میکنند که داعش یا همان دولت اسلامی عراق و شام تشکیل شده از عدهای اسلام گرای عقب افتاده و… هستند!
بارها نوشتهام که من این گروه را تولید شده ایران میدانم. گرچه این گروه از کشورهای دیگری هم مثل عربستان کمک دریافت میکند ولی ریشههای این گروه تشکیل شده از نیروهای مزدور، ماجراجو، جنایت کار هستند که عموما در کار مواد مخدر فعالیت میکنند.
دلیل اصلی که این گروه از نظر اقتصادی بسیار قدرتمند است تنها کمکهای مالی کشورهایی مثل عربستان یا جمع آوری کمک از مسلمانها نیست. بیشترین درآمد این گروه مثل دیگر گروههای تروریستی از فروش مواد مخدر، قاچاق انسان، باجگیری و از همه مهم تر غارت اموال مناطقی که در جنگهای خود فتح میکنند بدست میآید.
یکی از شخصیت های این گروه که چهرهای مرکزی در بین نیروهای اعزامی از اروپای شمالی است، شخصی است بنام Bastian Vasques او مقیم و بزرگ شده نروژ است و تا سال 2012 در شهر کوچکی بنام skien زندگی میکرده. مدتی پیش به علت تهدید خانواده سلطنتی نروژ و نخست وزیر دستگیر و تفهیم اتهام شد. پس از این ماجرا که هنوز هم خاتمه نیافته از نروژ در حقیقت فرار کرده و به نیروهای سوریه پیوست. از همه جالب تر این است که او اصلیت اش از شیلی است! یعنی در حقیقت یک مسیحی کاتولیک است که به اسلام گرویده است. یک چیزی شبیه به عسکر اولادی مسلمان خودمان! منبع تلویزیون TV2 نروژ
در ویدئویی که اخیرا از او در نروژ منتشر شده وی با افتخار از جنایات جنگی خود در عراق میگوید.
جهت توجه آنهایی که باور نمیکنند این گروه تولید شده ایران است:
وزیر خارجه فرانسه: داعش به حکومت بشار اسد نفت فروخته است.
شاید میگویم شاید! این گروه تروریستی مستقیما بوسیله ایران بوجود نیامده باشد، ولی یقینا دولت ایران به طرق مختلف این یکی دو سه سال گذشته این گروه را هدایت کرده تا به واسطه آن به اهداف بلند مدت خود در خاورمیانه برسد.
یکی از مهم ترین اهداف حکومت ایران این است که به آمریکا بقبولاند که خطر عربستان(اسلام غیر شیعی) برای غرب بیشتر است از حکومت اسلامی شیعه ایران. و همان گونه که مشاهده میکنید رژیم به سادگی به این مهم دست یافته و در همین لحظات که این سطور را میخوانید حکومت اسلامی ملاها در عراق دارد به آمریکا برای شکست دادن(!) داعش یاری میرساند!
مهم ترین دلیل برای اثبات کردن این مدعا که داعش به پیش برد سیاست حکومت آخوندی ایران در خاورمیانه کمک میکند را باید در جنگهای داخلی سوریه جستجو کرد.
دولت بشار اسد در حال سقوط بود. آمریکا با کشتیهای جنگی خود آماده حمله به نیروهای اسد بود تا اینکه سر و کله داعش پیدا شد و با جنایات خود در کمتر از یکی دو هفته چنان وحشتی به دل دولتهای غربی خصوصا آمریکا انداخت که آمریکا از حمله منصرف شد! پس از آن منطقه به منطقه که در تصرف مخالفین اسد بود بدست نیروهای داعش اشغال شد و به مرور منطقه پس از منطقه داعش عقب نشینی کرد و رژیم اسد مناطق را به کنترل خود در آورد.
سیاست هم مثل همه علوم دیگر پیشرفته شده و به این سادگیها نمیتوان آنرا درک کرد.
پیچیدگی سیاست را اگر بخواهیم نشان بدهیم باید به ماجراهای همکاری ایران با صدام نگاه کنیم، هنگامی که آمریکا به عراق حمله کرد.
یا نگاه کنید به کمکهای ایران به القاعده هنگامی که مورد حمله آمریکا قرار گرفتند. از یک طرف ایران به آمریکا کمک میکرد تا حکومت طالبان را سرنگون کند از طرف دیگر هم زمان سران القاعده را از طریق مرزهای مشترک با افغانستان نجات میدادند و به ایران میآوردن والخ.
بی دلیل نیست که عوام میگویند: سیاست پدر و مادر ندارد!
این آخوندهای دم بریده را که من میشناسم شیطان را درس میدهند به کنترل در آوردن گروهای تروریستی که آب خوردن است برای علمای اسلام!
پ.ن.:
خوشبختانه و کم کمک عدهای از تحلیل گران غرب هم دارند یواش یواش از خواب بیدار میشوند:
دشمنان یا متحدان متزلزل آمریکا در عراق
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 12:19 am در بخش: تروریزم,جنایات رژیم,روابط خارجی,سیاسی,ملای حیلهگر,نقد اسلام
9 پیام |
و وقتی هم که به “برخی کشورها” هشدار می دهند که این داعشی را که حمایت می کنید آخر سر سراغتان می آید ناشی از آینده نگریشان نیست، برنامه اشان است.
آقا خیلی تند می ری،
اگر اینها این قدر هنرمند بودند که یک گروه مخوف را (در جریان نبرد با هم پیمان خودشان) ظرف چند سال، زیرزیرکی حمایت و تشکیل بدهند و آن قدر بزرگ کنند (آن هم در جریان نبرد خونین با هم پیمان دیرین خودشان در منطقه!). تا بعد که به قدری خون خورد تا ثروتمند شد و در سوریه اسد جای نشد بفرستندش برای تسخیر عراق. و همه این برنامه ی پرورشی دقیق چند ساله- در میانه کار زار خاک و خون نجات دوست مان اسد از دست دستپرورده مخفی خودمان داعش- همه و همه برای خاطر این بوده که به آمریکا و جهانیان ثابت کنند: “بدانید! عربستان سنی از ایران شیعه، خطرناک تر است.”
خب اگر این دم بریدهها این قدر هنرمندند و توانا، اولا باید خاک روی شستشان پاشید و بهشان تبریک گفت که چنین برنامه دقیقی را با موفقیت و در طول چند سال پیاده سازی کردند و ثانیا باید بهشان
اعتماد کرد که با همین هنرمندی قادرند مسایل مام میهن را نیز حل و فصل کنند.
در نتیجه، و از آنجا که این ها در طول سی و پنج سال گذشته نشان دادهاند توانایی اداره سادهترین مسائل مملکتی را ندارند و تنها با سوزاندن بی حساب بشکه ی نفت است که خرج گنده گوزیها و روز به شب رساندن مملکت و سر جای نشاندن مخالفین را می دهند، پس این ها آن هنرمندان دم بریده که شما میگویید نیستند.
اما مستنداتی که راجع به داعش گذاشته اید هر کدام قطعه یی درست است که در چیدمان آخر نادرست از کار در آمده.
داعش و داعشیان هم- کمابیش مثل سالهای اول انقلاب ظفرنمون خودمان- از همه جور عقده و عقیده و تیپ و مصلح و روشن فکر و اسلامیست و بعثی و چپ و لیبرال و زور گیر و گردن کلفت و فکلی زیر سایه “وحدت کلمه” ی اسلام در حال انجام یک غلطی هستند. در نتیجه (اگر تازه واقعا پا بگیرند) مثل اوایل انقلاب خودمان یک روز خبر روی هم ریختن یک عده از سرانشان با غرب ممکن است بیرون بیاید فردا همانها فراری شوند؛ یک روز از ایران نفت بخرند؛ فردا ایران بهشان حمله کند.
می فرمایید “توانایی اداره سادهترین مسائل مملکتی را ندارند” خوب پس بفرمایید چگونه از یک جنگ 8 ساله جان سالم بدر بردند و چگونه 35 سال با تمام فشارها دوام آورده اند.
آخوند حیله گر را هنوز نشناخته اید این جانواران 1400 سال بر گرده ملت سوارند و به گمان من هنوز 100 تا 200 سال دیگر هم سوار خواهند بود.
ناتوان، بی برنامه و آشفته و ناحکومت بودن جمهوری اسلامی را من در مقابل آن حکومت مخوف کاگ ب و سیستماتیکی که شما از آن در مثال پرورش دسته گلی به اسم داعش، آدرس دادید، تصویر کردم.
در همان جمله هم جواب پرسش شما را دادم که به خرج نفت یا مفت البته هر بی هنری هم توانایی حکومت به این بی لیاقتی که اینها می کنند را دارد.
اتفاقا جنگ ۸ ساله مثال خوبی است که میتوانم حرفم و اختلافم با شما را روشن تر بیان کنم:
به استثنأی فتح خرمشهر که عزمی ملی بود و ارتش هم هنوز ارتش بود جنگ، بیشتر شبیه یک حجله ی بزرگ ۸ ساله بود برای جوجه بسیجیهای عاشق نوشیدن شهد شهادت در اطراف رود کارون جهت مصارف مفید داخلی (که البته در این کار هنر مندند آخوندها بدون شک، و من در این جا با شما موافقم و تمام هنر آخوند را از این نوع میدانم).
اما- و این اما مهم است- در تمام این ۸ سال جنگ پر هزینه، بی معنی، بی برنامه و بی عرضهشان با آن همه پروپاگاندای راه قدس از کربلا، عرضه و لیاقت گرفتن حتا یک شهر کوچک عراق صدام حسین و حفظ آن برای فقط ۲ هفته را هم از خود نشان ندادند این آخوندهاییِ که شما اینقدر کاردان و با دیسیپلین تصویرشان میکنید. (طرفه آن که عراق صدام حسین همان کشوری است که بعدتر در عرض کمتر از ۲ هفته آمریکا با خاک یکسان شد، دود شد و به هوا رفت…)
درود بر خٌسن آقای عزیز
…قضیه جالب شده!!!پس بالاخره این گروه داعش نکبتی هم تو زرد از آب در اومد.
(داعش=گایش(بن مایه مصدر فعل گاییدن آن هم از نوع اسلام ناب محمدی اش)
سلام حسن آقا یک صفحه فیس بوک هم باز کنی مطالب بلاگ و اونجام انتشار بدی خیلی خوب میشه هاااااااااااااا حسننننننننننننننننن
خسن اقا به نظرم اگر تجربيات سالها زندگي در نروژ و به ويژه مسائل اجتماعي اين سرزمين رو تحليل كني و بنويسي خيلي پر بار خواهد بود.
دوست عزیز،
خواستم نظری بدهم که دیدم دوستان پیشتر داده اند!
شخصا احتمال هدایت چنین پیش بینی شده و دقیقی را از ج.ا بعید میدونم. اما با احتمال بسیار ضعیفی این تئوری میتونه درست باشه.
در بی برنامگی ج.ا شکی نیست و به قول شما علت دوام سیستم از دو جنبه ناشی از همین بی برنامگی ذاتیه، اول اینکه مردم ایران در برنامه های جمعی از جمله سیاسی و .. بی برنامگی بیشتری دارن! و دوم همین بی مسئولیتی و وضعیت هردمبیل حکومت باعث دوام و ضربه ناپذیریش شده!
مثلا در هر سیستم سالمی، اعتصاب به عنوان یک اهرم فشار به حاکمیت محسوب میشه اما در ج.ا اگه یک هفته هیچ کس هم کار نکنه وضع چندان تغیر نمی کنه! نمونش همین ماه رمضان و تعطیلی یک ماهه.
جایگاه ها و مسئولیت ها تشریفاتیه، هیچ تخصصی برای هیچ مسئولیتی نیاز نیست و جامعه در هرج و مرج به تعادل رسیده. این راز بقای 35 سالست، علیرغم همه فشار ها.
چرا که فشار وقتی وارد میشه که چهارچوبی باشه، وقتی حکومت و جامعه ای چهارچوب نداشته باشه فشار چندانی متحمل نمیشه و حتی فشارها همدیگر رو خنثی میکنن. (نمونه فعالین سیاسی ایران در خارج از کشور)
وقتی حاکمیت هیچ نگرانی از حداقل معیشت برای مردم نداشته باشه و براش زندگی در حد صدها سال قبل با گرسنگی و بیماری و… پذیرفته شده باشه، هیچ تحریم اقتصادی نمیتونه فشاری به حکومت وارد کنه.
با توجه به این شرایط و اینکه در ایران حتی خود آیت الله خامنه ای هم نمیدونه یه ماه دیگه چی میشه و چه بلایی سر سلطنتش میاد، خیلی بعیده که بتونن نقشه چند ساله (در ذهن ایرانیان تعریف نشده!) داشته باشن و تازه مو به مو هم اجرا بشه.
حکومت جمهوری اسلامی در طول این سالها فقط خیلی خوش شانس بوده . همین و بس. هر اتفاق داخلی و خارجی هم که می افتد. مستیقما به نفع او در می اید.و این هم از عجایب روزگار است. به هر حال حیف که این درد دلها راهی به جایی نمی برد. ولی یک نکته برای من مسلم است وان اینکه اینها برای مردم خود هیچ اهمیت و ارزشی قایل نیستند. و باری اگر کله اینها بدرستی کار می کرد و از افکار پوسیده دست بر می داشتند. با این پول نفت و گاز و منابع دیگر وای که چه کارها میشد کرد.حیف این ملت که چقدر در همه زمینه ها در خدمت اخوند بودند . ولی اینها حتی اینتر نت را!!! روی مردم بسته اند. اینترنت افغانستان 5-6 برابر اینترنت ایران سرعت دارد. ایا واقعا دیگر برای ما اعصابی باقی مانده است. انوقت یک عده از مرحله پرت دایم می گویند چرا صادق هدایت خودکشی کرد. هدایت با ان هوش عجیبش می دانست که در چه بیغو له ای دارد زندگی می کند. دوستان در همان خارج خوش باشید. که اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست. تا بعد چه شود.