May 09 2012
“خلو و اوشی” به هم راه پیدو کِردَن!
این ضربالمثلی است شیرازی که در شرایطی بخصوص بکار برده میشود، شرایط آنرا پائینتر توضیح خواهم داد، فعلا خود ضربالمثل را توضیح بدهم.
خلو (خلا) واژه ایست که شیرازیها برای بیت الخلا استفاده میکردند. اینکه مینویسم استفاده میکردند به این دلیل است که دیگر گمان نمیکنم کسی از اینگونه واژهها استفاده کند!
اوشی هم همان واژه آبشی است که در لغتنامه دهخدا به غلط آنرا توضیح دادهاند: “چاهی که در صحن سرای کَنند رفع حوائج کودکان و گرد آمدن فاضل آب را”.
اوشی در فارسی شیرازی به چاهی گویند که آب باران و آبهای اضافه را به آن سرازیر میکردهاند تا بعد تر بتوانند از آن استفادههای دیگر بجز استفاده خوراکی بکنند. مثل آبیاری باغچه، شستن حیاط و اینجور چیزها(مخزنی یا چاهی برای پساب). به همین دلیل راه یافتن چاه خلو (چاه خلا) به چاه اوشی (چاه آبشی) اتفاقی بوده بسیار نامیمون، به همین جهت این ضربالمثل را استفاده میکردند برای شرایطی از این دست!
حالا برویم سر باقی قضایا!
وقتی دو یا چند انسان که از هیچ نظر به هم همخوانی و همراهی نداشته باشند و شاید در بعضی مواقع مخالف ساز هم ساز بزنند به هم آیند و برای پروژهای مشترک شریک شوند، این ضربالمثل را بکار میگیرند. این ضربالمثل در حقیقت تمسخری است به کسانی که از روی منافع شخصی و عموما کوتاه مدت، دور هم جمع میشوند و تنها منفعت طلبی آنها را گرد هم آورده نه چیز دیگری! اینجور آدمها حتی اگر از نظر باور هم با هم فرسنگها فاصله داشته باشند، باز برای منافع گرد هم میآیند. به همین جهت همراهی آنها با هم را، راه یافتن خلا در اوشی نامند، که اتفاقی است بس نامیمون. این ضربالمثل همچنین از آن نظر بکار برده میشود که دو یا چند نفری که دور هم جمع میشوند عموما افرادی هستند نابکار چه به تنهایی و چه با هم و خصوصا با هم. فکرش را بکنید چند آدم پلید با هم همداستان شوند آنوقت چه شود.
یادم رفت راه یافتن خلو و اوشی را به جایی ربط بدهم! این ضربالمثل وقتی به ذهنم رسید که این دو مطلب را خواندم!
نفر سوم هم که کتالیزور این “خلو و اوشی” است دیگر توضیح ندارد!
4 پیام |
توضیح بده که تلفظ درست اوشی owshi است و نه ooshi.
چون در فارسی ممکن است اوشی اشتباه خوانده شود.
خسن آقا جان کامنت زیر مربوط به سایت دکتر خزعلی و پست: ” به بتهای آنها ناسزا نگوئید، نقدی بر ترانه موهن شاهین نجفی! ” است. دکتر خواسته با استفاده از مغالطه مصادره به مطلوب جواب مریم رو بده. یعنی دکتر لخت شدن در انظار عموم که در همه جای دنیا مذموم و نکوهیده است رو با خوندن یه ترانه برابر دونسته. استدلال آخوندی برای گمراه کردن دیگران. فقط دکتر عمدا یادش رفته که بگه، اون موقعی که محمد گفته به بتهای آنها ناسزا نگوید، کل جمعیت مسلمونا سیزده نفرو نصفی بوده و اصولاً قدرتی نداشتن که بخوان خودشون رو با بت پرستها درگیر کنند. آخوندزاده، آخوند شود گر با آدمی بزرگ شود.
مریم ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۲۱
خوب این جوان حرفی زده کاری انجام داده ولی کسی مجبور نیست گوش دهد اگر کسی گوش داد به خودش مربوط است نه به اقای نجفی ایا … مردم به اجبار به او گوش میدهند خوب اگر کسی گوش داد خودش این کار را انجام داده شاهین نجفی حرفی زده کاری انجام داده من او را میشناسم از او خوشم نمیاید به ترانه هایش گوش نمیدهم خوب تمام این که یکی بنشیند گلشیفته فراهانی را نگاه کند بعد او را تکفیر کند خوب من وقتی شنیدم گلشیفته را نگاه نکردم به خودش مربوط است ایا باید بد ترین فیلمهای زشت و سخیف را دید بعد مسخره کرد خوب بقول شریعتی وقت انقدر کم است که نمیتوان چیز های زیبا را دید به سراع بدی ها و زشتی ها نرویم
………….
ادمین: با ملاک قرار دادن استدلال شما،یک شخص هنجارهای جامعه را زیر پا بگذارد و بگوید من این کار را انجام میدهم کسی مختار هست توجه کند و کسی نکند و به طور مثال،یک شخص به صورت کاملا عریان در خیابان ظاهر شود و بگوید کسی نگاه نکند!
به نظر استدلالتان درست به نظر نمی آید
خسن آقا جان قبلا اون زیتون بدبخت سر انتخابات 88 مثل خیلی از مردم خوشبین اون زمان که امید داشتن وضعیت تغییر کنه از شرکت از انتخابات حمایت کرد و شما هم از لیست لینکات حذفش کردی.
اون وقت حالا ورداشتی این گردباد و مهدی خزعلی و این کوس کشهای ارزشی رو لینک کردی؟
این لیست رو نمی تونم تغییر بدم به دلیل اینکه گوگل لیست رو بسته به شکلی ازم نپرس چرا چونکه نمی دونم! درضمن خزعلی همیشه در لیست من خواهد ماند چونکه می خواهم تعقیب کنم ببینم این شارلاتان چه می گوید!