Oct 07 2002
امید مینویسد:”یکی از چیزهایی که
امید مینویسد:”یکی از چیزهایی که نمیتوانم بپذیرم اجباریبودنِ بستنِ کمربندِ ایمنی در اتومبیلهاست. مگر نه آنکه اگر کسی کمربندِ ایمنی را نبندد جز خود به کسی صدمه نزدهاست؟ و مگر نه آنکه همهگان آزادند به خود صدمه بزنند؟ پس این اجبار چه نسبتی با آزادی میتواند داشته باشد؟”
البته برای کسانی که در ایران زندگی میکنند این حرف درست است ولی من اوایل که به این یخچال آمده بودم یک بار از یک پلیس نروژی همین سوال را کردم، خندید و بمن گفت درست است، درصورتی که Stat یعنی دولت مسئول شما نباشد!. میدانید دوست عزیز در این مملکت که من اسمش را در تابستانها میگذارم یخچال و در زمستانها اسم را عوض میکنم و میگذارم فریزر از روزی که یک انسان بدنیا می آید تا آن روزی که از دنیا میرود وحتی قبل و بعد از آن هم دولت مسئول است. البته نه از آن دولت مسئولی که خاتمی میگوید بلکه مسولیت واقعی. پس قبول کنید اگر مثلآ من فردا کمربند نبندم و در تصادفی کمرم بشکند و بعد دولت مسئول باشد که مرا تر و خشک کند، خوب معلوم است که دولت از من بخواهد که کمربند ببندم وگرنه جربمه ام کند.
جواب نکته ی دوم شما هم منفی ست در یک مملکتی مثل نروژ شما مجاز نیستید به خود صدمه بزنید.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 5:22 pm در بخش: بدون دسته بندی