Jan 22 2010
روزهای این رژیم به آخر رسیده
اینکه جنبش سبزی بوجود آمده دلیل این مدعای من نیست، دلایل مدعای من قبل از این حرکت‌های اخیر وجود داشته. حرکتی که بنام جنبش سبز نامیده می‌شود، خود معلول است نه علت. علت اما روند افول رژیم آخوندی است. هر پدیده‌ای عمری دارد و پدیده آخوندیسم هم عمرش دارد پایان می‌یابد، به همین سادگی. دلایل اینکه این رژیم وجود نداشته باشد دهها برابر بیشتر از دلایلی است که این رژیم وجود داشته باشد. دلیل عمده آن اقتصادی است. درست فهمیدید! با اینکه همه گمان می‌کنند که دلیل جنبش سبز تقلب در انتخابات است یا نبود آزادی‌های اجتماعی یا حتی سیاسی، ولی باور کنید دلیل عمده افول بخت آیت الله‌ها در مرحله نخستین اقتصاد در هم شکسته این حکومت است. دلایل دیگر همگی جانبی هستند. اکثریت ملت ایران نه کاری به کار سیاست دارند و نه مسائل دیگر، عمده مشکلات مردم کوچه و بازار نبود اقتصاد سالم است، نبود کار است، نبود نان شب است. تقریبا چهار سال است که هر از چندی مطلبی در این باره نوشته‌ام ولی هیچکس توجه چندانی با آن نمی‌کند. وقتی کشوری مثل ایران که این همه منابع طبیعی دارد، در تامین حداقل‌های زندگی برای ملت‌اش ناتوان باشد، خود به خود سرنگون خواهد شد. همین علت هم در دوران شاه رخ داد، اگر نگاهی به اقتصاد دوران آخر شاه بیندازید می‌بینید که روند تورم و بیکاری و الخ درست به همین شکل درآمد و همین مساله باعث ریزش شد. خاطرم می‌آید سال 55 پدرم یک خانه خرید 420 هزار تومان، در کمتر از یک سال قیمت آن خانه به یک میلیون و صد هزار تومان رسید.
یادم می‌آید من سال بعد یعنی سال 56 هرچه دنبال کار می‌گشتم چیزی پیدا نکردم، فقط من هم نبودم، یادم می‌آید اکثر جوان‌های آن روزها همین مشکل را داشتند. صبح تا شب کارمان شده بود خیابان گز کردن.
عده‌ای نگران این موضوع هستند که اگر سران اصلاح طلب با حکومت تبانی کنند و جنبش را آرام کنند چه خواهد شد. برادر جان ممکن است رژیم جنبش سبز را آرام و یا سرکوب کند، با جنبش بعدی که ممکن است سرخ باشد چه می‌خواهد بکند. گمان می‌کنید آقای احمدی نژاد و شرکاء دلشان به حال اقتصاد ایران می‌سوزد، وقتی که یارانه ها را می خواهند حذف کنند؟ یا فکر می‌کنید اینها اصلا برای ملت تره هم خورد می‌کنند. شما ببینید چگونه همه ارکان اقتصادی را مافیایی کرده‌اند، اینها اگر برای اقتصاد ایران دلشان می‌سوخت، اولین کاری که باید می‌کردند این بود که دست مافیا را از اقتصاد ایران کوتاه می‌کردند. اگر می‌بینید یارانه‌ها را می‌خواهند حذف کنند، برای این است که اوضاع اقتصادی چنان خراب شده که دیگر قادر نیستند منابع مالی این یارانه‌ها را تامین کنند، منابع مالی که دولت در اختیار دارد کفاف پر کردن شکم نیروهای سرکوبگر را هم دیگر نمی‌دهد، چه رسد به اینکه بخواهند شکم ملت را هم با آن سیر کنند. یارانه‌ها را حذف می‌کنند تا با منابع آزاد شده آن شکم چماقداران دست به سینه را سیر کنند.
فرض را بر این بگذارید که حکومت موفق شود جنبش سبز را سرکوب کند، یقین بدانید که با حذف یارانه‌ها جنبش خونینی بنام جنبش سرخ چند مدت بعد از جنبش سبز بوجود خواهد آمد.
به زبان ساده، این برف را دیگر سر باز ایستادن نیست، نگران نباشید. امیدوار باشید و خودتان را آماده سرنگون شدن رژیم کنید، چه با جنبش سبز یا سرخ یا سفید. این رژیم رفتنی است.
خارج از موضوع: هفته آینده میروم مسافرت، خسته شدم از این همه سرما و برف، میروم آنجا که آفتاب است و گرما و نور. میروم جنوب اسپانیا شاید هم سری به شاخ آفریقا زدم.
14 پیام
| 
تازه تحریم بنزین هم قراره شروع بشه. آمریکا کارشو بلده. مهمترین رکن هر سیستمی اقتصاد هست. مثل موتور یک ماشین میمونه. وقتی موتور بسوزه ماشین دیگه حرکت نمیکنه و اونایی که سوارشن باید ماشینو ترک کنن و بیفتن با یک دبه تو جاده دنبال بنزین. که هیچ کسی هم بنزین بهشون نمیده.ارکان اقتصادی وقتی توسط استکبار جهانی هدف قرار بگیره کار تموم شدنیه. از شوروی و بلوک شرق که دیگه اینا گنده تر نیستن؟
اسپانیا خوش بگذره دستت برسه به پری خوشگله!
خُسن آقا جان، باید هرچه از دستمان برمی آید بکنیم تا دولت های غربی چاره ای جز بستن حساب هائی که پول های باد آوره آخوند و سپاه را خوابانده اند نداشته باشند. گفته می شود سیصد میلیارد دلار که دست دولت بوده ناپدید شده است. شک نیست که سراغ آنرا در این حساب های برون مرزی باید گرفت. مال ولیعهد مجی را که فعلا بسته اند. مانده است حساب های شخص ولی وقیح معروف به معظم و یزدی لاستیک فروش و مصباح شکرچی و صد البته برادران پاسدار که از فرودگاه ها و اسکله های متعلق به خودشان خیلی چیزها را وارد و خارج کرده اند. به نظرم باید یک ملیون امضاء جمع کرد. کسی باید بانی خیر شود.
Hasan agh joon, I agree 100% with your post
اگر شاخ رفتی سری به هم بورکینافاسو بزن ببین ولایتی کجا را کشف کرده ! خوش بگذره
گمان نکنم که وضع خراب اقتصادی برای افتادن این رژیم کافی باشد. اگر کافی بود در خیلی از کشورهای دیگر دنیا این اتفاق می‌افتاد. ولی میبینیم که اینطور نیست. این اشتباه مارکس و لنین است در پیشگوئی‌هایشان است.
من تابستان گذشته به ایران رفتم. به سه شهر بزرگ ایران رفتم منجمله تهران. خلاصه وار برایتان بگویم : یک لشکر گرسنه میلیونی این شهرها را احاطه کرده است و منتظر یک فرصت برای ابراز وجود و گرفتن آنچه این جمهوری اسلامی از آنها در این سی سال ربوده است. یعنی روزی که واقعا این مملکت به هم بریزد هیچکس نمی‌تواند جلوی این گرسنگان را بگیرد. انچه در این جنبش سبز مهم است این است که همه فهمیدیم که خیلی زیاد هستیم و اینکه جامعه واقعا از این فقرو دیکتاتوری رژیم آگاه شده است.
به نظر من، این آگاهی مردم، همراه با همه توضیحاتی که حسن آقا در این مقاله داده ، پست‌ترین رژیم تاریخ ایران را به زیر خواهد کشید. حسن مهم این جنبش سبز به نمایش گذاشتن و به همه فهماندن این آگاهی بود / است .
پاسخ به me
شما خودتان دارید اقرار می کنید که لشکر گرسنگان منتظر اند تا حق خود را از این رژیم پس بگیرند بعد می گویید که وضع بد اقتصادی این رژیم را به زیر نخواهد آورد!؟ پارادکس در گفته های شما موج می زند.
دوست عزیز فرق است بین کشورهایی که همیشه گرسنه بوده اند مثل زیمبابوه و ایران که در صد سال گذشته تقریبا وضع اقتصادی هیچگاه به این وضع نبوده. ضرب المثلی است که می گوید از گرسنه بگیر بده به سیر. این به این معنی است که اگر کسی گرسنه باشد زیاد اهمیتی ندارد اگر باز هم گرسنه بمایند ولی اگر کسی سر بود و گرسنه شد آنوقت برای بدست آوردن نان اگر لازم باشد قیام هم می کند.
این خط و این هم نشان! چه با جنبش سبز چه بدون آن، این رژیم حداکثر تا دو سال دیگر سرنگون خواهد شد. نیروی عظیم جوانان بی کار و آینده ریشه این رژیم را بر خواهند کند.
همینطوره
انتخابات خودش معلول بود نه علت ،
علت، مطالبات انباشته شده ای بود که یک روز منفجر میشد
ولی نباید فراموش بشه که فقدان توسعه اقتصادی خودش معلول عدم توسعه سیاسیه … در کشوری آزاد که احزاب و چرخش نخبگان در سطوح مدیریت و رسانه های ازاد وجود داره یقینا توسعه اقتصادی بدست میاد… مطالبات مردم هم اقتصادیه هم سیاسیه
حالا با شروع حذف یارانه ها اوضاع اقتصادی بد تر هم میشه
جان کلام همین است:«دلایل اینکه این رژیم وجود نداشته باشد دهها برابر بیشتر از دلایلی است که این رژیم وجود داشته باشد.» کاملا درست است.
هنوز از این کسشعر ها دست بر نداشتی بدبخت ؟! صد ساله داری میگی رژیم سقوط میکنه ؟! پس چی شد ؟ چرا کس میگی بی همه چیز ؟! آخه کی می خوای از رو بری بچه پر رو ؟
این وضع بد اقتصادی هیچ تازگی ندارد. سالهاست که سرداران سپاه حق این مردم را خوردیند و در بانکهای خارج پسانداز کردند برای ایندهی که خودشان می‌دانند روزی خواهد آمد ( به قول شما شاید تا دو ساله دیگه ). بی انصافی است اگر بگوییم مردم به طور ناگهانی از هفت ماه پیش ناگهان آگاه شدند. جنبش سبز نقشه بسیار مهمی در این آگاهی داشت و توانست مردم را به در یک شعار جامعه کند. حالا اگر این سبزها خواستند با رژیم بسازند مردم از آنها خواهند گذشت . شخصاً معتقدم این رژیم از ریشه از بین نخواهد رفت. ولی تغییرات شگرفی در آن به وجود خواهد آمد که اساس از بین رفتنش را فراهم می‌کند. این پست فطرتها به هر جنایتی حاضرند دست بزنند برای حفظ خود. برای همین رفتنشان طولانیتر خواهد شد. البته اینها همه قصه است از روی درد دل که با دیدن اخبار ایران در همگیمان به وجود میاید. اصل قضیه در ایران میگذرد. اگر به حرف است من از صمیم قلب آرزو می‌کنم که حق با حسن آقا باشد و اینها تا دو ساله دیگر به درک واصل شوند.
خُسن آقا جان, یحتمل حالیه که این یاد داشت را قلمی, (منظور کی بوردی) مینمایم, جناب خسن آقائیتان در جنوب اسپانیا و یا شاخ آفریقا به سر برده و در حال نوشیدن شراب ناب عنابی و یا ( آنچه افتد و دانی) هستید .به هر حال در این لحظهء فرخنده. اجازه فرمائید که به جای هرگونه تعبیر و توصیف و تحلیل سیاسی. این دم مبارک را به شما تبریک گفته و برایتان آرزوی لذات مستدام نمایم …
خسن‌اقای عزیز، متاسفانه کسی آمده است و به نام من و با پیوند به بلوا یادداشت توهین‌آمیزی نوشته است. می‌دانم شما خودتان متوجه هستید اما گفتم شاید موجب گمراهی خوانندگانتان شود.
ضمنا اگر آفریقا رفتی این شاخش را بفرست برای ما برای جناب رهبر لازمش داریم در ۲۲ بهمن.
یکی از بهلول گرامی بپرس مارکس و لنین کجا گفتن:«وضع خراب اقتصادی برای افتادن رژیم کافی است.» مارکس درست برعکس پیشرفت سرمایه‌داری را عامل سقوط آن می‌داند نه وضع خراب اقتصادی. البته من وکیل مدافع ایشان نیستم اما خوب است که خود را از تحت تاثیرات رژیم دروغ‌پرداز آخوندی نجات دهیم.
تير آرش در کمانم…نام ايران بر زبانم… قله ها در زير پايم…کهکشانها آشيانم… سرکشم چون کوه آتش آتشم… آتشفشانم… چون سياوش پاک پاکم…همچو رستم پهلوانم… کاوه ام آزاده مردم…تار و پود کاويانم… من زماد و از هخايم…از ارشک ساسانيانم… مازيارم…بابکم…من رهبر آزادگانم… جشن يلدا جشن نوروز…هم سده هم مهرگانم… نور خورشيد نور چشمم…آسمانها زير پايم… زاده پاک اهورا…از نژاد آريايم…