Oct 29 2009
چسنالههای ملای لندن نشین
آقا نیک آهنگ وقتی مطلب امروزت را خواندم و از لینکی که داده بودی به وبلاگ اون آخوند کراواتی رفتم ببینم چی نوشته. هر جملهای را که میخواندم فشار خونم بیشتر بالا میرفت، عاقبت هم نتوانستم طاقت بیاورم و تمام چسنالههای او را نخواندم.
کاکو این جانوران را اصلا نباید بهشون بها داد، اینها تا زمانی که توانستند بر صندلی قدرت تکیه بزنند، تکیه زدند و خون ریختند و جنایت کردند، وقتی که دیگران که کمی از اینها قلدر تر و قصاب تر بودند آمدن روی کار و حضرات را کنار زدند، یک مرتبه پوست انداختند و تبدیل شدند به یک موجود عجیب الخلقهای به نام اسهال طلب.
قربانت گردم اگر میخواهی بدانی جایگاه این آخوند کراواتی چیست کافی است یک نگاهی به آمار وبلاگ مفلوکش بینداز و به او همان بهایی را بدهی که لیاقتاش را دارد.
اولا اینها هنوز در رویاهای دوران طلایی شان که زیر عبای خمینی بودند بسر می برند. هنوز آقایان درک نکردهاند که “آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت … این سبو گر نشکند امروز فردا بشکند “. هنوز این قداره بندان دوران جنگ و خونریزی و دوران بساز و بندازی رفسنجانی، نفهمیدهاند که دوران آنها تمام شده. بابا اینها از مرحله پرتند، اینها هنوز نمیدانند که وقتی سیل آمد دیگر نمیشود با این سوسول بازیهای اسهال طلبها جلوش را گرفت! اگر میشد جلو سیل ملتی را که امروز جاری شده را گرفت، خود سید علی و سپاهیان دور و برش گرفته بودند. این بچه آخوند هنوز نمیداند که این دوران با دوران اول انقلاب تفاوت بسیار دارد. این دورانی که ما پیش رو داریم، دوران سیل خروشان ملت است که دودمان بباد میدهد. اینها فکر کردهاند جماعت سبز توی خیابان برای روی گل اسهال طلبها به میدان آمدهاند! غافل از اینکه این سیل زمان شاه هم به همین شکل به میدان آمد(آهسته و آرام) و کم کم وقتی به مراحل بعدی رسیدیم دیگر چیزی از رژیم قبلی باقی نگذاشتند. این موجها که میبینیم آهسته و آرام به پیش میروند دیری نخواهد پایید چنان خروشان خواهد شد که خشک و تر را با خود خواهد سوزاند. این سیل گرسنگان ملت زجر کشیده است و وقتی راه افتاد دیگر حتی کوه را هم یارای ایستادگی در برابر آن نیست.
فقط به این جمله ملای کراواتی لندن نشین توجه کن:
در سفری که به آمریکا داشتم، پس از صحبتم در نشست واشنگتن انستیتیوت و نیز کالج مونتگمری با موجی از پرسش ها و نظر ها روبرو شدم.
حضرت آقا با اینکه با “موجی از پرسشها روبرو شده”، هنوز به این درک نرسیده که شاید این موج شعور و سواد و درایتاش بیشتر از یک ملای یک لا قبای لندن نشین باشد؟ خیر قربانت گرم، ایشان هنوز در افکار بیست و پنج شش سال پیش سیر میکند، همان روزهایی که آقایان شمشیر بدست گردن میزدند و هل من مبارز میطلبیدند. گویا آقا هنوز دوزاریاش درست جا نیفتاده که طبقه پایین جامعه، همانها که رژیم شاه را سرنگون کردند، امروز کمر به سرنگون کردن حکومت نکبت بار خمینی و سید علی بستهاند. هنوز این آقای دکتر(یقینا از نوع کردان) به این درک نرسیده است که همین چهار سال پیش در انتخابات دوره قبل بود که مردم به آقایان پشت کردند.
این خط و این نشان اگر آقایان دنباله رو مردم نشوند و به خواست آنها که چیزی کمتر از سرنگونی رژیم نیست گردن نگذارند، زودتر از آنکه فکرش را میکنند مردم دنباله رو همان سرخ جامگان خواهند شد که آقای دکتر را به وحشت انداخته.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 6:13 pm در بخش: مبارزه با رژیم
5 پیام |
درود
اره خُسن آقا،اینها خیلی به گیس خودشان گرفته اند که مردم به خاطر اسهال طلبان برخاستند.این کروبی و موسوی نیستند که مردم را به دنبال خودشان میکشند بلکه مردم هستند که انها را دنبال خود حمل میکنند.نمونه ساده اش هم همین تظاهرات.اکثر راهپیمایی ها و تجمعات مردم توسط خودشان اعلام و ایجاد شده بود و به غیر از معدودی در ما بقی راهپیمایی ها موسوی و سایر اسهال طلبان نقشی نداشتند.
رژیم با گندی که به بار اورده زیاد دوام نمی اورد.همین روزها باید شاهد چهره گریان خامنه ای جلاد هم باشیم که به غلط کردن افتاده و به شنیدن گامهای انقلاب ملت اعتراف میکند.
درود.
دستان درد نکند با شعار زیبای نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران,که وقتی سایت شما راباز می کنم درگوشه کامپیتور دیده میشود , واقعأ لذت میبرم ,بخاطر اینکه این زیباترین و راسترتن شعار ملت مااست.هیچ شعاری به زیبائی آن به دل نمیشیند,امیدوارم همه دوستان وبلاگ نویس مانند شما همین کار را انجام دهند.هرکی مخالف این شعاراست بمعنی این است که رنج وعذاب مردم فقیر ومستمند ما رانمیبیند یا منافعشان درچیزی دیگر است.موفق باشید.
اینها اختیار جنبش از دستشون در رفته حالا دارند ان در اون در میزنند تا جلوشو بگیرند خیال میکنند
بعد از سی سال جنایت میشه روشو پوشوند من هم خونم جوش اومد
جای هیچ شک و شبههای در این مسئله نیست که تمام جناحها و گروههای وابسته به طبقه حاکم، چیزی جز جمهوری اسلامی نمیخواهند و هدف تمام آنها حفظ جمهوری اسلامیست. وقتی که موسوی حرفهای خمینی را تکرار میکند و میگوید: ما خواهان اسلام ناب محمدی هستیم و جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و بیشتر خواست و شعار ما است، دیگر جای تردید، حتا بر ناآگاهترین افراد باقی نمیگذارد. پس اختلاف بر سر چیست و تفاوت در کجاست؟ اگر اصل نزاع را که بر سر منافع اقتصادی و سیاسی طرفین درگیر است، کنار بگذاریم، این اختلاف باقی میماند که جناح موسوم به اصلاحطلب میگوید با تشدید تضادهای اجتماعی و نارضایتی وسیع تودههای مردم، باید به حسب مصلحت نظام، یک تعدیل سیاسی پدید آورد، کمی جمهوری اسلامی را بنا به مصلحت آرایش کرد، سر مردم را شیره مالید و عجالتا جمهوری اسلامی را نجات داد. اوضاع به گونهایست که اگر چنین نکنیم، دیگر نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان. جناح دیگر به رهبری خامنهای میگوید نارضایتی مردم بیش از آن است که بتوان سر آنها را شیره مالید. هر گونه امتیاز دادن به مردم و عقبنشینی، سرنگونی جمهوری اسلامی را سرعت میبخشد.
در این هفته خامنهای در یکی از سخنرانیهای خود، دقیقا بر همین مسئله مورد اختلافات دو جناح حکومت انگشت گذاشت و گفت: “من روز اول این پیغام را به همین حضراتی که صحنهگردان این قضایا هستند، آن ساعات اول من به آنها پیغام خصوصی دادم، گفتم این را شما دارید شروع میکنید، اما نمیتوانید آن را تا آخر کنترل کنید، میآیند دیگران سوءاستفاده میکنند، حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند.” ناشی هستید، ناواردید، “اینها نمیفهمند چه کار میکنند.” “نمیفهمند دارند به ساز کی میرقصند.” خامنهای در اینجا با صراحت به جناح رقیباش میگوید، که جمهوری اسلامی راه دیگری جز سرکوب و اختناق برای حفظ حکومت الله ندارد. والا مردم آن را یک شبه جاروب میکنند
من هم مثل شما،خواهان سرنگوني اين رژيم هستم و معتقدم كه اصلاح طلبان به خاطر سمپاتي كه به امام راحلشان دارند نميتوانند ظرفيت رهبري جنبش را داشته باشند.ولي آدم بايد كمي هم انصاف داشته باشه،مطمئنا من هيچ وقت كسي مثل مهاجراني را هم رديف اشخاصي مثل كردان قرار نميدم.