Aug 26 2009

دنیای دیوانه ما!

نوشته:     :::       8 پیام

در مملکتی که برای فرار از عواقب تجاوز جنسی، حکومتیان مجبور می‌شوند یکی از ستون‌های حکومت خود را تخریب کنند و رئیس پیشین مجلس قانون گذاری را مجنون معرفی کنند. در مملکتی که یکی از پایه گذاران و ستون‌های استوار آن دزدی مثل هاشمی باشد، در مملکتی که تئوریسین‌ها و اطلاعات چی‌های سابق آن بدست نیروهای جدید و جان بر کف امنیت و اطلاعات آن چنان شکنجه می‌شوند که همه چیز را انکار کنند و سفید را سیاه و سیاه را سفید جلوه دهند. در مملکتی که رئیس جمهورش وزیر برکناری را هلو می‌نامد و می‌خواهد او را بخورد! در مملکتی که چاه را بجای فاضلاب، خانه و مسکن عزیز ترین امام شان می‌کنند! در مملکتی که رئیس قبیله‌اش از صبح تا شام دروغ می‌گوید تا سر و ته امورات مملکتی را به بهم بیاورد.
آری عزیزان در چنین مملکتی عده‌ای بیمار روانی هم پیدا می‌شوند و از مردم می‌خواهند که بروند پای صندوق رای و برای بهتر شدن وضع رای در صندوق بیندازند!! آری عزیز در دنیای دیوانه ما، در دیاری که مبارزه نرم را با جسم سخت سرکوب می‌کنند، باید پاشنه‌ها را بالا کشید و سخت افزار دیگری دست و پا کرد.

نوشته: در ساعت: 8:21 am در بخش: بحران اتمی، جنگ

8 پیام  |           

8 پیام به “دنیای دیوانه ما!”

  1. دفترها says:

    مبارزه مسلحانه تنها ره رهایی است.آیاهنوز کسی هست که به مبارزه آرام در نظام تا به دندان مسلح معتقد باشد؟

  2. Behrouz says:

    baleh, man

  3. ارنستو says:

    شما يا فلسفه مبارزه مسلحانه را نمي دانيد و يا زيادي جوگير شده ايد.روش مبارزه مسلحانه شامل دو مشي اصلي است اول مشي چريكي كه در مواردي مورد استفاده مبارزين قرار ميگيرد كه فضاي جامعه سنگين است . يعني از احدي صدايي در نمي آيد مثل تسخير پاسگاه سياهكل توسط چريك هاي فدايي در زمان شاه كه موجب تسخير افكار عمومي توسط چريكهاي فدايي شد.
    روش دوم مشي مسلحانه است كه در مواقعي مورد استفاده مبارزين است كه يك آلترناتيو سياسي دموكراتيك در جامعه موجود باشد مثل انقلاب كوبا كه فقط موجب تسهيل در دست به دست شدن قدرت سياسي شد و يا اعلام اجباري مبارزه مسلحانه از طرف مجاهدين ( البته به نظر من مجاهدين از طرف رژيم به اين سمت هل داده شدند) در سال 60 كه به پشتوانه رييس جمهوري بني صدر و بوروكراسي مستقر او و نيروي تشكيلاتي سياسي بزرگ مجاهدين و نيروهاي دموكراتيك انجام شد.
    هيچكدام از اين شرايط در ايران امروز وجود ندارد يعني هيچ آلترناتيو سياسي دموكراتيك قدرتمندي در عرصه سياسي ايران نيست و همانطور كه ميدانيد جامعه در سستي و رخوت هم نيست.
    اما يك روش ديگر هم هست كه خاص قبيله هاي آفريقايي است يعني اسلحه دست بگيريم و بجنگيم بدون اينكه چشم اندازي براي بهبود وجود داشته باشد كه به نظر من وحشيانه و ارتجايي است. خلاف تمام نگاههاي موجود مشي چريكي و مشي مسلحانه جهت جلوگيري از رفتن جامعه بسمت خشونت هاي هيستريك و نا بهنجار شرايط انقلابي و جهت سهولت در تغيير قدرت سياسي است . بهر صورت به نظر من دادن شعار مبارزه مسلحانه در شرايط كنوني حتي به فرض محال پيروزي اين نوع مبارزه موجب قدرت گيري جناحهاي فاشيست اپوزوسيون مانند موسوي
    – سازگارا و مشابه آن است . در نبود يك آلترناتيو دموكراتيك قدرتمند اين نوع شعار ها فقط آب به آسياب دشمن ريختن است.

  4. آقا ارنستو گویا شما چون اسم تان ارنستوست همه چیز را مسلحانه می‌بینید؟ این مبارزه مسلحانه را شما از کدام جمله من برداشت کردید!؟ بگویید تا دیگران هم سودمند شوند!

  5. ارنستو says:

    خسن آقا منظورم شما نبوديد

  6. daftarha says:

    جناب ارنستو من هم به خواندن تاریخ و بهره برداری از تجارب تاریخ انقلابات مختلف شدیدا اصرار دارم؛ کسی که تاریخ رو نخونه محکوم به تکرار است ولی شما بفرمایید مگه ج.ا منطق حالیشه؟ مگه مبارزات اصلاح طلبان به جایی رسید؟ مگه باید حتما مثالی از ج. ا در دنیا بوده باشه که بشه الگوی مبارزاتی کنونی ما؟ نوشتید اسلحه به دست گرفتن و جنگیدن وحشیانه و ارتجاعی است؛ شما که وحشی و ارتجاعی نیستید بفرمایید اولا در مقابل وحشی که از تجاوز وقتل و غارت ابایی نداره چه باید کرد؟

  7. ارنستو says:

    مشكل همين جاست . هيچ راهكاري غير از چند شعار كليشه شده سياسي كه همه از آن استفاده ميكنند ، وجود ندارد. موضوع اينست كه به نظر من با وجود اينكه جامعه ايراني كل حافظه تاريخي اش را به فراموشي سپرده و روش غير متفكرانه و مبتذل بسيار احساسي ودر نتيجه پر هزينه اي را در پيش گرفته ولي جامعه بسيار پويا و در حركتي است و اين موضوع جاي اميدواري است مسلمآ در حين اين حركت راهكار هاي دموكراتيكي قابل پيدا شدن است ولي در شرايط فعلي به نظر من حفظ تمام نيروهاي دموكراتيك جامعه از تعرض و همچنين حفظ آگاهي هاي بدست آمده در جريان جنبش اخير مهمترين وظيفه هر انسان آزاده اي است .
    البته اين نظر شخصي من است

  8. ناشناس says:

    چشم در مقابل چشم، ماتحت در مقابل ماتحت … در غیر اینصورت ولمعطلید حضرات نظریه پرداز، حالا هی بادبادک هوا کنید و رو دیوار بشاشید، …ون تا دسته ، آخه چقدر ساده اید که خاتمی یکلام میگه فلان شماها ذوق میکنید، اینارو تا جر ندید جرتون میدن

پیام:

اجباری، نمایش داده نمی‌شود

Spam protection by WP Captcha-Free

اخبار و مطالب خواندنی