Aug 13 2009
دروازه را دروازه بانی دیگر باید!
زمانی که خرافه پرستی‌ها دردسر ساز میشوند، حتی برای تولیدکنندگان خرافات.
بر اساس خبری که دیروز در سایت بی‌بی‌سی درج شده بود، وحید طالب لو دروازه بان تیم ملی، قران را در درون دروازه خود قرار میدهد. این مساله باعث شده که تولیدکنندگان خرافه پرستی، همانها که برد تیم ملی را بدست امام زمان سپرده بودند و فوتبالیستها را به زیارت چاه جمکران می‌بردند تا بلکه فرجی شود بتوانند تیم ملی فوتبال را به جام جهانی ببرند، حالا از خریت وحید طالب لو به تنگ آمده‌اند و او را از این عمل نکوهش میکنند. جالت تر اینکه مهدی رحمتی دروازه بان سپاهان هم از اون اولی مشنگ تر است و گمان می‌برد دلیل باخت تیم اش طلسم شدن دروازه مقابل بوده! جلل الخالق با چه احمق‌هایی طرف هستیم!
در پاسخ به این کش مکش‌های اسلامی سازمان لیگ فدراسیون فوتبال در نامه‌ای نوشته:
همان طور که مطلعید اعتقاد به مقدسات(بخوانید خریت) در جان و ایمان بازیکنان و مربیان ما ریشه داشته و بسیاری از این عزیزان در عمل به ان پایبندند.جهت مزید استحضار گذاشتن قرآن در هر جایی پایین تر از محل نشستن و یا ایستادن فرد خلاف احترام و باعث وهن و خلاف سیره بزرگان دین است.لذا درخواست می شود با حفظ اعتقاد مذهبی و دینی و اعتقادی، بازیکنان توجیه شوند عملی انجام نداده که در اذهان متشرعین و سایر طرفداران باعث تلقی دیگری شود.
راستش را بخواهید من این بیچاره دروازه بان را مقصر نمی‌دانم، هرچه باشد او یکی از عوام است، در صورتی که خود خواص مثلا رئیس جمهور منتخب(43 میلیونی!!) یک مرتبه خواب نما می‌شود و هاله نور دور سر خودش می‌بینید، حالا هم که خط دهنده او، مصباح یزدی تا آنجا پیش رفته که او را در مقام دوم بعد از خدا نشانده است! در چنین شرایطی دیگر نمی‌توان از یک جوان نادان که بجز دویدن دنبال توپ شاید در عمرش کار مفید دیگری انجام نداده باشد توقع بیشتر از این داشت.
وقتی دکانداران روضه خوان برای رواج دکان خود هر دروغی را سر هم میکنند، نمی‌توان از ساده لوحان و مریدان توقع بیشتری داشت. در این میانه اما وای بر آنها که می‌دانند و می‌شناسند این دکان دو نبش را ولی بجای مبارزه با این کلاشان شیاد، آنها را مرجع هم قلمداد میکنند و به قول معروف لیلی به لالای آنها هم می‌گذارند.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 1:51 pm در بخش: اسلام و مسلمین
15 پیام
| 
بسیار باعث تاسفه که هنوز اکثریت در ایران در خواب غفلت هستند من از عوام صحبت نمیکنم…من حتی از قشر به اصطلاح تحصیل کرده جامعه حرف می زنم که اظهار میکنند مثلا به روح معتقدند…جملاتی رو طوطی وار از اینجا و آنجا یاد گرفتن و کورکورانه پیرو مذاهب پدر و مادر به هستند.
دوستی می خواست به اصطلاح من رو هدایت کنه و شروع کرد از آدم و حوا سخن گفتن…وقتی دید با تکیه بر علم باهاش صحبت میکنم گفت می دونی چیه؟ تو نمی تونی منو با حرفات گمراه کنی من اصلا دیگه گوش نمی کنم!!
گفتم اصراری ندارم ولی در خلوت خودت به سخنان خودت توجه کن و دلیل و منطق بیار ….
علم سیلی محکمی است بر گوش اعتقاد…آن هم اعتقادات کور کورانه.
من نمی خوام برچسبی به آقای نیک آهنگ بچسبونم ولی اگه گذارش به سایت شما افتاد دلم میخواد بدونه که الان حکم لباس شخصی ها رو برای من یکی داره.
قبلا نقاشی میکرد حالا تئوریسین هم شده؛ اسم خودشو گذاشته کاریکاتوریست و باور میکنم که کاریکاتوریست خوبی خواهد شد برای روزنامه کیهان.
آقای نیک اهنک نمی دونه که وقتی ادعای سیاسی بودن میکنه شایسته نیست که یکی به در بزنه یکی به تخته.
ایشون هم متاسفانه همانند خیلی از مذهبی ها از قافله عقب هستند ولی یک تفاوت با یک مذهبی داره و آن اینکه مذ هبی تند رو نیست ولی هنوز مذهبیه و سعی در انحراف فکری مردم داره.
۱-آیا دیندار خشونت طلب با ضد دین خشونت طلب فرق می‌کند؟
۲-آیا کار رسانه با کار سیاسی یکی است؟
۳-آیا رعایت اصول روزنامه نگاری بهتر از بی اصولی است؟
۴-آیا توجه دادن به حساسیت ها، تبلیغ دین است؟
چون مقلدان حضرت خسن آقا همچون ایشان قضاوت میکنند، انتظار زیادی نمی‌رود، اما توجه کنید به این نکته که من نه مبلغ هستم، نه طرفدار ساختار دینی و نه اعتقادم به کسی ربط دارد، اما چون چپ‌ها از زمان استالین، عادت به تفتیش و حذف داشته اند عرض میکنم که من مقلّد هیچکس نیستم، هیچ کسی را هم دعوت به اسلام نکرده و نمیکنم، حتا افراد خانه را!
اعتقاد یا بی اعتقادی کاملا شخصی است. من حتا به فرزندم هم در این بار چیزی نمیگویم، چه برسد به دیگران.
اما نگاه سیاه و سفید را هم نمی پسندم، که یا این طرفی باشی یا آن طرفی. بین صفر تا صد، فاصله زیادی هست.
آقاى نيك آهنگ من از حسن آقا يا كس ديگه خط نمى گيرم و رهبر خودم هستم. از چپ انتقاد كردى كه از زمان Estalin عادت به حذف داشتن!اولا من چپ نيستم.
دوما Estalin اشتباه زياد كرده.
ماركس هم اشتباه زياد كرده.
آلبرت Einstein هم به اشتباهاتِ خودش اشاره كرده ولى اين دليل نميشه راه چپ ها رو با دوران Estalin مقايسه كنى جانم. تو از نظام سرمايه دارى دفاع ميكنى كه خون انسانها رو به راحتى ميريزد.تو به همين راحتى از Estalin و مشكلاته اون زمان حرف ميزنى.
در صورتيكه خامنه اى رو مرجع ميدونى و تكرار ميكنى كه مرجع چندين ميليون و بهش احترام ميذارى!!!!!!!! در رابطه با سوال هايى كه كردى هم ميدونم جواب هما رو خوب ميدونى ولى :
۱. من هيچ چپى رو نديدم كه اصرارى داشته باشه كه كسى رو به راه چپ هدايت كند.
چه برسه كه خشونت طلب باشه!پس من يكى ميرم سراغِ ضدِ دين به گفته شما خشونت طلب!
۲. كاره رسانه هم به نظرِ من كاره سياسى است، منظور شما رو من يكى متوجه نشدم! ولى در جرياناتِ كنونى ايران الان آدمهاى معمولى هم به نوى سياسى شدند
۳. لطفا شما اصولِ روزنامه نگرى رو بفرمائيد ما هم بهره ماند بشيم.
شما ميتونى هر چى ميخواى بنويسى ولى بستگى داره براى كدوم خط و كدوم گروه.
۴. شما اگه توجه به حساسيت ها ميكنيد.
لطفا دقت بفرمائيد خيلى ها طرفدار Estalin و هيتلر و بوش هستند.
لطفا به حساسيت هاى همه گروه ها اهميت بديد!!
شما آزاد هستى هر جور كه ميخواى بنويسى و نظر بدى هموطن ولى انتقاد پذير باش.
1. آقای نیک آهنگ خشونت طلب خشونت طلب است ولی اگر کسی شما، خانواده و ملت شما را به مرگ و نیستی کشید در برابرش چه می کنید!؟ نیایید دوباره برایم عقاید گاندی را به رخ من بکشید نه شما گاندی هستید نه من!
2. خیر کار رسانه ای با کار سیاسی با هم فرق دارد برای چی این سوال را می کنید. اگر منظورتان این است که با این طرفند بتوانید خامنه ای را مرجع بنامید باید به شما بگویم که درست برعکس باور شما دقیقا به همین دلیل شما وارد یک بازی سیاسی شده اید. یک فرد رسانه ای با تحلیل و استدلال یا خامنه ای را جانی معرفی می کند یا برعکس با استدلال و تحلیل جنایت پیشه یا چیز دیگری ولی اینکه به بهانه اینکه شما روزنامه نگار هستید و نه سیاسی کار نمی توانید یک جنایت پیشه را به یک مرجع تقلید ارتقاع درجه بدهید!
3. یقینا از اصول پیروی کردن بهتر از این است که از اصول خارج شویم دقیقا به همین دلیل هم هست که من این دسته بیلی که شما او را مرجع نامیده‌اید جانی می‌نامم زیرا بر اساس اصول انسانی او یک جانی است. اگر هم قرار باشد مرجع باشد مرجع جنایت و خیانت است نه چیز دیگری.
4. من مخالفتی به تبلیغ دین شما ندارم فقط در مقابل از شما می‌خواهم اجازه بدهید من و دیگران هم در مقابل تبلیغات شما ضد تبلیغات خودمان را داشته باشیم.
5. آقای نیک آهنگ جهت اطلاع شما می‌گویم بنده استالینیست نیستم و درست برعکس با عقاید استالین و انصارش همیشه مبارزه کرده ام. شما با این جمله تان مرا یاد حسین درخشان انداختید او هم مرا کمونیست می نامید متاسفانه اسلام بلایی سر شما آورده که فکر می کنید هر کسی ضد دین بود کمونیست است، این کمال بی اطلاعی مسلمانان را نسبت به مسائل سیاسی اجتماعی نشان میدهد.
سخن آخر اینکه:
شما چه روزنامه نگار باشید چه فعال سیاسی چه یک شخص کاملا از همه جا بیخبر وقتی خامنه‌ای را که تقریبا اکثریت مطلق ملت ایران او را جانی می‌شناسند مرجع می‌نامید! باور کنید کار بسیار بدی کرده‌اید، اگر نخواهیم نام دیگری بر آن بگذاریم! مساله این نیست که او خود را رهبر مسلمانان جهان یا مرجع دینی یا هر چیز دیگری می‌نامد، مساله این است که او جنایت کار است و نمی‌توان او را بجز این نام با نام دیگری خطاب قرار داد. اگر شما در جنایتکار بودن او شک دارید اکثریت مطلق جمعیت ایران بلکه جهان او را یک جنایتکار می‌شناسند، حداقل این اتهام بر او وارد است و به گمان من حتی بهترین وکلای دنیا هم در یک دادگاه عادل نمی‌توانند او را از این جرم برهانند.
خسن آقا!
چون از مطلبت بوی خشونت می‌‌آید، حدس زدم از تیرهٔ استالین باشی، که چون میفرمایی نیستی، ببخشید!
اشتباه حاضرت عالی این است که درست توجه نکردید، و معمولا هم توجه نمیکنید، من گفتم بخشی از مردم ایشان را مرجع به حساب میاورند. درک این نکته برای شما حتما سخت است
شما مبنا را بر نفی افراد گذاشته اید، من مثل شما نیستم. ولی من در نفی خشونت مورد علاقهٔ شما می‌‌نویسم.
مسالهٔ دیگر اینکه من تبلیغ دین نمیکنم، از مبلغین هر مذهبی هم بدم می‌‌آید، از جمله مذهب بی مذهبی!
اگر کنوانسیون حقوق بشر مبنای کار باشد، شاید راحت تر حرف زدیم. اگر آنرا هم قبول ندارید، که مزاحم نمی‌‌شویم
ما که عادت نداشتیم دخترانمان را زنده به گور کنیم ، ما برای خودمان تمدن وثروت و آزادی و آبادی داشتیم و فقر را فخر نمیدانستیم همه اینها را از ما گرفتند وبجاش فقرو پشیمانی و مرده پرستی و گریه و گدائی و تأسف واطاعت از خدای غدار و قهار و آداب کونشوئی و خلأ رفتن برایمان آوردند ، همه چیزشان آمیخته با کثافت و پستی و سود پرستی و بی ذوقی و مرگ و بدبختی است.
چرا ریختشان غمناک و موذی است و شعرشان چوس ناله است چونکه با ندبه و زوزه و پرستش اموات همه اَش سرو کار دارند.
برای عرب سوسمار خوری که چندین صد سال پیش به طمع خلافت ترکیده، زنده ها باید به سرشان لجن بمالند و مرگ و زاری کنند.
… ، در مسجد مسلمانان اولین برخورد با بوی َگند خَلأست که گویا وسیله تبلیغ برای عبادتشان و جلب کفار است تا به اصول این مذهب خو بگیرند. بعد این حوض کثیفیکه دست و پای چرکین خودشان را در آن می شویند و به آهنگ نعره مؤَذن روی زیلوی خاک آلود خودشان دولا و راست میشوند و برای خدای خونخوارشان ِورد و اَفسون میخوانند.
… , عید قربان مسلمانان با کشتار گوسفندان و وحشت و کثافت و شکنجه جانوران برای خدای مهربان و بخشایشگر است خدای جهودی آنها قهار و جبار و کین توز است و همه اش دستور کشتن و چاپیدن مردمان را میدهد وپیش از روز رستاخیز حضرت صاحب را میفرستد تا حسابی دَخل اُمتش را بیاورد و آنقدر از آنها قتل عام بکند که تا زانوی اسبش در خون موج بزند.
تازه مسلمان مومن کسی است که به امید لذتهای موهوم شهوانی و شکم پرستی آن دنیا با فقر و فلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد. همه اَش زیر سلطه اَموات زندگی میکنند و مردمان زنده امروز از قواننین شوم هزار سال پیش تبعیت میکنند کاری که پست ترین جانوران نمیکنند.
عوض اینکه به مسائل فکری و فلسفی وهنری بپردازند ، کارشان این است که از صبح تا شام راجع به شک میان دو و سه استعامنه قلیله و کثیره بحث کنند.
این مذهب برای یک وجب پائین تنه از عقب و جلو ساخته و پرداخته شده. انگار که پیش از ظهور اسلام نه کسی تولید مثل میکرد و نه سر قدم میرفت ، خدا آخرین فرستاده خود را مامور اصلاح این امور کرده!
تمام فلسفه اسلام روی نجاسات بنا شده اگر پائین تنه را از آن حدف کنیم اسلام روی هم میغلتد و دیگر مفهومی ندارد. بعد هم علمای این دین مجبورند از صبح تا شام با زبان ساختگی عربی سرو کله بزنند سجع و قافیه های بی معنی و پر طمطرق برای اغفال مردم بسازند ویا تحویل بدهند.
سرتا سر ممالکی را که فتح کردند، مردمش را به خاک سیاه نشاندند و به نکبت و جهل و تعصب و فقر و جا سوسی و دوروئی و دزدی و چاپلوسی و کون آخوند لیسی مبتلا کردند و سرزمینش را به شکل صحرای برهوت در آوردند.
…
اما مثل عصای موسی که مبدل به اژدها شد وخود موسی از آن ترسید این اژدهای هفتاد سر هم دارد این دنیا را می بلعد. همین روزی پنج بار دو لا راست شدن جلو قادر متعال که باید بزبان عربی او را هجی کرد، کافی است تا آدم را تو سری خور و ذلیل و پست و بی همه چیز بار بیاورد.
مگر برای ما چه آوردند ؟ معجون دل به هم زنی از آرا و عقاید متضادی که از مذاهب و ادیان و خرافات پیشین ، هول هولکی و هضم نکرده استراق و بی تناسب بهم در آمیخته شده است، دشمن ذوقیات حقیقی آدمی، و احکام آن مخالف با هر گونه ترقی و تعالی اقوام ملل است و به ضرب ششمشیر به مردم زوزچپان کرده اند. یعنی شمشیر بران و کا سۀ گدائی است، یا خراج و جزیه به بیت المال مسلمین بپردازید یا سرتان را میبریم هر چه پول و جواهر داشتیم چاپیدند. آثار هنری ما را از میان بردند و هنوز هم دست بردار نیستند؛ هر جا رفتند همین کار را کردند.
خسن آقا!
چه زود شنیدن عقاید سیاسی دیگران برامون سخت ناگوار میشه!
دوستم میگفت :برادرش باهاش تماس گرفته تا ازش اجازه بگیره قسمتی از سهم ارثشون را بده به آخوند تا نماز و روزه‌های نخوانده پدر و مادرشون را بخونه!میگفت،قیمت هم گرفته هر ۱۰۰ رکت فلانقدر قیمتشه،اصلا نرخ همه جا همینه!؟
حالا شما توقع داری این ادمها که هم مذهبی هستن هم به شدت با حکومت مخالفان یک دفعه راه بییفتن دنبال شما خدا را انکار کنن.این امر در این شرایط (با سالیان سال شست شوی مغزی مردم به اسم دین) در حال حاضر محال است،برای این که شما بااین حرفاتون تنها اونارو به وحشت وا میدارین.
اگه شما امسال آقای نیک آهنگ را که هنوز اعتقادات خودشون را حفظ کردن و فهم ایشون برای ادمها ی مذهبی و نیمه مذهبی آسانتر هست با این برخوردها که به نظر من شایسته ما که اگر عقاید مشترک نداریم لاقل هدفمون ۹۰% مشترکه از میدان به در کنید به این زودیها به نتیجه نمیرسیم.
اگه طرفدار دموکراسی هستیم باید بدونیم معنی جدایی دین از سیاست نفعی دین و نفعی خدا نیست.
نمیدونم چرا ما عادت کردیم یا از این ور بام بیفتیم یا از اون ور،یا باید چادر را به زور از سر بکشیم یا به زور روی سر بگذریم!
من از همه انهای که در راه آزادی اندیشه قدم بر دارن سپاسگزارم.
سلام ایرانی؛ میشه لطفا بگی این چه جور قدم برداشتن در راه آزادیه که خامنه ای رو مرجع بدونن؟؟؟؟ الان دیگه تو ایران اقلا ان در و همسایه های ما و دوستان وفامیل از هر چی مذهبه دلمرده هستند..همه با شک و تردید از خدا کمک میخوان…بعد هم گاها اضافه میکنن که نمیدونیم اصلا خدایی هست یا نه….پس آنقدر هام شوت نیستن. کسی هم اصلا با خدا فعلا کاری نداره..و بحث این دو چند نفر ظاهرا برای اینه که چرا خامنه ای رو مرجع خطاب کرده این اقای نیک پرداز .
حالا شما ببخشیدش.
آقا نیک آهنگ دیدی آمدی و نسازی!
اگر کسی در عمل نه در نوشتار و پزهای صد من یک شاهی به راه صلح و دوستی قدم برداشته یقینا من یکی از آنها هستم. فقط به خاطر داشته باشید زمانی که خُسن آقا کمپین‌های حقوق بشری راه می‌انداخت شما هنوز حتی وبلاگ هم نداشتید.
دوم عزیز دلم اینجایی که می‌گویی:
چون از مطلبت بوی خشونت می‌‌آید، حدس زدم از تیرهٔ استالین باشی، که چون میفرمایی نیستی، ببخشید!
قربانت گردم اگر کسی روی استالین را سفید کرده باشد خاندان آخوند و سید الجاکشین هستند که در زندانهای جمهوری اسلامی روی زندانهای استالین را هم سفید کرده‌اند. پس شاید بهتر می‌بود جمله خود را تصحیح می‌کردید و بجای استالین می‌نوشتید سید علی روضه خوان. تازه استالین هم سالهاست که به جهنم فرستاده شده در صورتی که این سید علی شما هنوز حی و حاظر دارد آدم می‌کشد. دیدید هنوز اطاعت از سید علی و دین او شما را رها نکرده!؟ هر وقت خواستید روزنامه نگار غیر وابسته بشوید اول از همه باید از این وابستگی خود را رها کنید وابستگی که فقط وابستگی به ایدئولوژی های زمینی نیست که قربانت گردم وابستگی به ایدئولوژی‌های آسمانی(!!) بسیار خطرناک تر و مخرب‌تراند.
یک مطلب خارج از موضع: در مورد مستعار نویسی و اینجور حرف ها هم که قبلا به آن پرداخته اید بد نیست مطلب امروز ملا حسنی کانادایی را بخوانید که فتوای بسیار خوبی صادر کرده.
http://www.boston.com/bigpicture/2009/08/more_robots.html
به این عکس ها نیگا کنید.بابا دنیا داره سریع به سمت پیشرفته شدن بیشتر پیش میره اونوقت ماها باید تا کی به ساز مذهبی بودن مردم خودمون و حماقت یه عده ای بسوزیم و بسازیم؟ کار ما شده درک کردن مذهبی ها.بابا 31 ساله داریم شما مذهبی را چه طرفدار حکومت و چه ضد حکومت درک میکنیم.دیگه به زیرگلومون رسیده.بکشید بیرون دیگه بابا.خودتونو و خودمونو و همه رو گاییدید.ایران خوب بود ملا خوب بود رژیم خوب بود الان 6 میلیون ایرانی آواره تو دنیا نداشتیم.همیشه این با حجابها و مذهبی ها رو وقتی تو اروپا میبینم حرص میخورم.میگم دیوسا شماها که میتونستید تو کشور خودتون آزادانه چادرچاقچور کنید دیگه.اومدید اینجا چیکار؟
BBC Persian
به روز شده: 15:19 گرينويچ – پنج شنبه 13 اوت 2009 – 22 مرداد 1388
درخواست تلویحی برای برکناری رهبر ایران
مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در ایران در نامه به رئیس مجلس خبرگان این کشور خواستار “بررسی های قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی” شده است که به موضوع عزل رهبری اختصاص دارد.
این مجمع در نامه سرگشاده به اکبر هاشمی رفسنجانی که روز پنجشنبه ۲۲ مرداد (۱۳ اوت) منتشر شد، نوشته است که رهبر جمهوری اسلامی مطابق قانون اساسی با سایر افراد کشور در مقابل قانون برابر است و “همه مسئولیت های ناشی از ولایت امر را بر عهده دارد”.
در این نامه به “یورش” ماموران حکومت به مردم و “به خاک و خون کشیدن” آنها و همچنین “داستان شکنجه های بازداشت شدگان کهریزک” اشاره شده و آمده است: “نمایشگاه دادگاه صد نفری که یادآور محاکمات استالین است، دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد”.
شرایط رهبری در قانون اساسی ایران
اصل ۵- در زمان غیب حضرت ولی عصر “عجل الله تعالی فرجه” در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می گردد.
اصل ۱۰۹- شرایط و صفات رهبر: ۱ – صلاحیت علمی لازم برای افتا در ابواب مختلف فقه. ۲ – عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام. ۳ – بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری. در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی تر باشد مقدم است.
مجمع نمایندگان ادوار همچنین با حمایت از درخواست مهدی کروبی برای بررسی موضوع تجاوز جنسی به دختران و پسران جوان در بازداشتگاه ها نوشته است: “نمی توان در برابر این وقایع شوم سکوت پیشه کرد”.
این مجمع در نامه خود رهبر جمهوری اسلامی را مسئول اوضاع کشور معرفی می کند و از اعضای مجلس خبرگان می خواهد که به عملکرد نهادهای انتظامی، نظامی و امنیتی زیر نظر آیت الله علی خامنه ای رسیدگی کنند.
در این نامه خطاب به رئیس مجلس خبرگان آمده است: “مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی لزوم بررسی های قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی را که از وظایف خبرگان رهبری است مورد درخواست قرار داده و از حضرتعالی انتظار دارد که بنا به وظیفه و رسالت قانونی، اقدامات لازم را به عمل آورید”.
اصل ۱۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می گوید: “هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود، یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم می باشد…”.
یک روز پیش از انتشار نامه سرگشاده مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، علی محمد دستغیب، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز خواستار تشکیل جلسه فوری مجلس خبرگان شده بود.
آقای دستغیب نوشته بود: “اینجانب صادقانه و خیرخواهانه عرض می کنم تا دیر نشده خبرگان برای اعاده حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه دهد آن هم علنی و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیله نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود
خامنه ای رکورد دار جنایت بشریت در سال
٢۰۰٩
http://www.daftarha.com
اقا میگم اینجا یه مسلمون! 🙂 پیدا میشه یه دعوتنامه بالاترین واسه ما خیرات کنه؟
میخوام با شدت وحدت تمام به هیکل نظام اسلامی و این ایین عزیز برینم!
اگه کسی ما رو در این امر خطیر یاری کنه بسیار ممنون خواهم شد.
البته این ایمیل کس شعره اگه کسی خواست این لطف رو بکنه بگه تا ایمیل واقعی بنویسم.
ممنون
حامدخان شما کافیه یه بار لینک ضدمذهبی بدی تو بالاترین تا گزارش تخلف بدهند.درضمن اونجا فعلا غرق بچه های نازی آباد و حکمتانه ست که اگر روزی هزارتا کرد و بلوچ کشته بشه تبدیل به موضوع داغ نمیشه ولی از دماغ ابطحی خون بیاد میشه موضوع داغ.فعلا اونجا دست یه عده احمقه مذهبیه واسه همین تحریمه.همه بروبچه های سکولار می بینی که دورور خسن آقا جمع هستند.ما اول میگیم چی میخوایم یعنی اول برنامه میدیم اگه ببینیم میشه اون برنامه رو اجرا کرد میریم جلو وگرنه موسوی می مونه و موج سبزش داش ما نیستیم.وقتی نیک آهنگ میگه مذهبی نیست و از مبلغین مذهبی بدش میاد ولی فرهنگ اسلامی رو هنوز به یدک میکشه از بالاترینی ها نمیشه ایراد گرفت.خیلی ها هم میگن مذهبی نیستند و از اسلام بدشون میاد ولی فرهنگ کثیف اسلامی در درونشون نهادینه شده