Jun 24 2009
خائنین به ملت فتیله مبارزه را پایین کشیدند
دو سه روز است که این مطلب را نوشته‌ام ولی در منتشر کردن آن مترصد بودم، به خودم نهیب زدم که نباید ملت را ناامید کرد، حتی اگر یک هزارم درصد هم شانس این وجود داشته باشد که این تلاش به ثمر برسد، نباید مردم را ناامید کرد. چگونه می‌توانم بر خلاف باورها و تحلیل‌هایم باز هم سکوت کنم؟ مگر نه اینکه سکوت پیشینیان باعث شد تا ملت 30 سال در دام مستبد ترین و سفاک‌ترین حکومت زمان گرفتار آید؟ چگونه با این داده‌ها می‌توانیم این مرتبه هم سکوت کنیم و به سیاست بازان و کلاشان اجازه دهیم میداندار این معرکه باشند.
کجا هستند این رهبران جنبش به اصطلاح اسهال طلبی!؟ کجاست آن سید سبز که هنوز نیامده عده‌ای او را از خود پیغمبر هم عزیز تر می‌دارند!؟ کجاست این شیاد که امروز وقتی جوانان بی دفاع دارند در خیابانها یکی یکی پر پر میشوند دریغ از یک بیانه، دریغ حتی از یک صدای نارسا! کو چه شد؟ کجا رفتند آنهایی که قسم خورده بودند تا آخر خط خواهند ایستاد؟ آخر خط همین جا بود!؟ یک هفته خونریزی و سرکوب جوانان، و حالا آقایان خسته شده‌اند!؟ یا شاید هم منافع پشت پرده که دارند با هم چانه زنی می‌کنند دل فریب تر است از پیوستن به ملت! زحمت نکشید اگر قرار بود این گونه رهبری جنبشی به این عظمت را به مقصد برسانید ما یک تنه بهتر قادر به چنین نمایشی هستیم.
خاک بر سرها یک سایت خبر رسانی مورد اعتماد ندارند! یک شبکه اطلاع رسانی حتی نیمه موثر هم ندارند!؟ شاید هم مخصوصا هیچ مکانی برای متمرکز کردن مخالفت‌ها دایر نکرده‌اند تا مثل شیادها، کلاشان و کلاه برداران بی هویت بتوانند جیب مردم را ببرند و در تاریکی محو و گم و گور شوند(کی بود کی بود من نبودم!). اگر نبودند این کانالهای خبر رسانی جوانان دلیر داخل کشور و سایت‌های خبری ایرانیان خارج از کشور، سید میر حسین موسوی اصلا شناخته نمیشد.
وقتی که می‌گفتیم کسی نباید به هیچ عنوان در شعبده بازی انتصابات حکومتی شرکت کند می‌دانستیم و می شناختیم، کسانی که در این 30 سال همراه و همگام با حکومت خون ریخته‌اند، سر و زبان بریده‌اند، نمیتوانند یک شبه منادیان آزادی باشند، می‌دانستیم و می‌شناختیم این شیادان را.
این مطلب هم در رابطه با این پیام نوشته شده:
هیشکی نمیتونه مثل مو جو گیر بشه!
گفته بودم اگر جو گیر شدم مرا نهیب بزنید تا از جو گرفتگی نجات یابم، این دوست نادیده ما هم هنوز دو روز نشده گریبان ما را گرفته که جو گیر شده ایم.
در پیامگیر مطلب قبل دوست عزیز ما تنها نوشته:
واقعا فکرشو کردین تصاویری فجیع تر از ندا اومد رو نت و نشد الگوی مبارزه.چرا؟ چون اون بدبختا پسر بودند و یا مرد؟ یک دختر شهبد میشه الگوی مبارزاتی .حتی بین شهیدان هم فرق میزارن این ایرانی ها.فکرکنم به دنیا باید اثبات شده باشه در قساوت و سنگدلی روی تمام ابوالبشر رو سفید کردیم.آفرین به خودمون .آفرین به شاهنامه مون که سهراب به دست رستم یعنی فرزند کشی در فرهنگ دهان پرکن 2500ساله.خودمون رو هم گول میزنیم که این نیروهای سرکوبگر افغان و لبنانی هستن
شاید حق با او باشد حداقل اگر دلایلم را ننویسم.
اولین دلیلی که باعث شد من دو مطلب در باره ندا بنویسم این بود که، وقتی کسی در مقابل چشمانمان پرپر میشود، تاثیر روحی بیشتری بر ما می‌گذارد تا اینکه کسی دور از چشم ما کشته شود. شاید این منطق بسیار بچه گانه باشد و شاید بگویید این هم خود یک نوع جو گرفتگی است ولی برای من این نوع مردن بیشترین تاثیر را برو روی روح و روان من می‌گذارد. همین تاثیر گذاری است که باعث میشود توجه بیشتری به یک کشته شود در صورتی که کشته‌های دیگر حتی اگر فجیع تر هم کشته شده باشند تنها به علت اینکه در دید ما نبوده‌اند، تاثیر شان کمتر است. این ضرب المثل که می‌گوید “هر که از دیده برفت از دل برود” یک نوع اشاره هست به همین پدیده‌ای که نوشتم.
فراموش نکنید که در قیام قبلی احمد باطبی بود که مظهر مقاومت شد، گرچه این دیگران بودند که جانشان را در آن روزها و بعدا بخاطر همان قیام از دست دادند. کدام یک از شما نام عزت‌الله ابراهیم‌نژاد را بخاطر دارید!؟
نمادها را من و شما انتخاب نمی‌کنیم، نمادها را افکار عمومی به ما تحمیل می کنند(شاید بتوان نامش را جو گیر شدن گذاشت).
من اما اتفاقا از روی عمد این انتخاب را کرده‌ام، می‌دانید چرا!؟ این بر می‌گردد به آن موضوعی که بارها در همین وبلاگ به آن اشاره کرده‌ام. زنان بزرگترین مشکل جامعه ایران هستند، هم آنها هستند که با افکار مذهبی و عقب افتاده خود باعث عقب افتادن جامعه ایران شده‌اند. بیخود اعتراض نکنید قبل از اعتراض بروید یک نگاه به خانواده و ساختار خانواده خود بیندازید و بعد از اینکه آمار گرفتید، ببینید چند درصد زنهای خانواده شما مذهبی هستند و چند درصد مردان! ببینید کدام‌ها هستند که بیشترین تاثیر را بر خانواده و تربیت فرزندان می‌گذارند. همین مساله باعث میشود که من به زنهایی که خود را از قید و بند خرافات و مذهب جدا کنند را بیشتر دوست دارم و مورد توجه قرار می‌دهم. باید چنین شیر زنانی را تشویق و ترغیب کرد تا بلکه بتوانند نسل زنان عقب افتاده مذهبی را برچینند. به همین دلیل هم هست که زنها هم نیاز به قهرمان و الگو دارند، آنها هم نیاز دارند بتوانند بگویند ما هم شهید دادیم(چقدر از این واژه شهید بدم می‌آید!). شاید بتوان گفت یکی از مهمترین دلایل جنب و جوش جامعه امروز ایران هم همین مساله باشد، که زنان امروز بیش از 60 درصد سهمیه دانشگاههای ما را به خود اختصاص داده‌اند. رشد فکری زنان ایران شاید تنها راه نجات ملت ایران از قید و بند مذهب و خرافات باشد. خلاصه مطلب اینکه باید به زنها میدان بیشتری داد تا بلکه فرزندان بهتری برای آینده ایران پروش دهند.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 8:50 am در بخش: اعتراض و تظاهرات,مبارزه با رژیم
20 پیام
| 
بچه ها، همگی امروز ۴ بعد از ظهر میدان بهارستان هستیم تا نشون بدیم که پای حرفمون ایستادیم و از خون ندا و بقیه نمیگذاریم. به همه خبر بدید. این روزهای حساس رو از دست ندهیم.
شما هم دارید خیانت میکنید عزیزم. ما ولی راه خود را تا پیروزی میرویم. این پست را پاک کنید لطفا اگر وجدان دارید. خود دانید.
پاسخ به پیام سیمین:
سیمین خانم این که شما می‌گویید “این پست را پاک کنید” دقیقا مصداق سانسور است.
مگر نه اینکه شما مدعی هستید که برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنید!؟ خوب پس چرا بجای قفل زدن بر دهان من و دیگران پاسخ منطقی نمی‌دهید!؟
پاسخ به سیمین:
شما نظرت را گفتی و بفرما برو دنبال کارت. ندا ندا ندا… اینهمه جوان و بچه 12 ساله و 14 ساله کشته شد هیچکس حرفی نمی زد حالا یه دختر چون یه کم قشنگ بود شد سمبل؟ اون باطبی جاکش هیچ گهی نخورد و همون روز اول کردنش تو کون خر و من و بقیه دوستام فقط 7 تا گاز اشک آور بغل پامون ترکید و سه بار تا مرز مردن رفتیم آخر سر هم زیر شکنجه یک کلیه ام را از دست دادم حالا اون جاکش شده سمبل تو .
کجاست اون موسوی مادر قحبه هفت خط؟ کو رهبر جنبشتون؟ کجا رفتند فاحشه های اسهال طلب؟ چیه خسته شدند؟ دیگه صرف نمی کنه؟ ترسیدن؟
هر روز خبر ضد و نقیض از تهران میاد و آخر هم دو روزه که قرمساق موسوی حرومزاده خفقان گرفته و مرده و دیگه صدا از هیچکس در نمیاد.
فقط زر می زنید و هیچ گهی نیستید. فقط زر می زنید و نه شهامت جنگیدن دارید و نه وقتی بهتون میگیم که چیکار کنید گوش می کنید. فکر میکنید با شعار و راه رفتن و کتک خوردن کسی دلش به حال شما می سوزه. 4 تا بیانیه و عتاب و خطاب امریکا و پدر انگلیسشون میده و بعد همین آش و همین کاسه.
اون موقع که بسیجی را ناز می کنید فکر میکنید که اون هم تو دلش می گه عجب مردم خوبی هستن و من هم از این پس با اونها هستم. نه خانم بذار خیالت را راحت کنم. یکی از این جاکشهای نیروی افتضاحی 6 سال پیش یه حرفی زد که من تو گوشم موند. گفت ما این خر را سواریم تا یا این خر بمیره یا ما را از پشتش بندازه پایین…
با عرعر کردن و ایستادن و راه کج رفتن خر سوارتون پایین نمیاد باید بندازیش پایین. حالا باز برو بهارستان و مثل لولای بدون روغن در خانه، جیر جیر کن و فکر کن که مامورها از تو می ترسند. باید این جاکشها کشته بدهند تا بترسند باید بگیرید اینها را و اینقدر با سنگ و چوب بزنید تا بمیرند.
خسن آقا یه چیزی بگم که می دونم باور میکنی.
به ناموس و شرافتم قسم توی 18 تیر، من چاقو ضامندار می بردم با خودم. یه جا گاز اشک اشک آور خوردیم و بدجور کور شدم. تا 20 دقیقه درست نمی دیدم. نفهمیدم که کی من را از لای جمعیت کشید بیرون ولی یادمه که دورم ایستادن تا دیده نشم. بعد که داشتم می رفتم خونه گیر دو تا از این کسکشهای بسیجی سر راهم سبز شدند و گیر دادن. سر خیابون ابوریحان نرسیده به جمهوری بود. خواستن من را ببرند و من هم تظاهر کردم که مقاومت نمی کنم. تیزی تو دستم مخفی بود و در یک لحظه که غافل شدند شانه و کتف هر دو تا را ناکار کردم. نمی خواستم بکشمشون چون صد در صد می ترسیدم گیر بیفتم و اعدامم کنند. فقط خواستم فرار کنم. به جان عزیزت نباشه به مرگ خودم دو تا دیگه از دور داشتن می دیدن که من اینکار را کردم خایه نکردن جلو بیان. دویدم طرف اون دو تا که از غیظ و عصبانیتم اونها را هم بزنم که دیدم مثل سگ دارند می دوند. مثل باد فرار می کردن. این کسکشها این هستن. من نمی دونم مردم چرا از اینها می ترسن. بابا توی شما ها اینهمه پسر هست که تو عمرش چند بار دعوا کرده یعنی نمی تونید یه برنامه تله گذاری برای اینها انجام بدید؟
hassan aga marg bar khamenei va ahl bytash.dar zemn mar bar russia .salam be neda
زنان بزرگترین مشکل جامعه ایران هستند، هم آنها هستند که با افکار مذهبی و عقب افتاده خود باعث عقب افتادن جامعه ایران شده‌اند””
نه .. نه حسن آقا محترم ، زنان مشکل ساز جامعه نیستند این ساختار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی حاکم در جامعه و در سطح خرد تر خانواده ست است که مشکل ساز شده ست .
من بر این باورم که هیچ انسانی نمی گوید بزنید برسرم زیرا من یک انسان از نوع زن هستم.
این فرهنگ اصطلاحی ما که مثلا زن خودش می خواهد توسرش بزنن مال حاکمان ی ست که صدها سال چماق را به عنوان یک فرهنگ ابدی غالب کرده اند .
حسن آقا
داری بی انصافی میکنی. اینطور قضاوت کردن دردی را دوا نمیکند.
حکومت دست به ارعاب شدیدی زده که واقعا بی سابقه است. تنها راه مقابله با جو ارعاب دادن امید به مردم و تقویت روحیه آنهاست. این تنها کاری است که از دست ما خارج نشین ها برمی آید.
خوشبختانه رهبری حرکت مردم افتاده دست جوانان بی نام و نشان. رهبران این جنبش دیگر موسوی و کروبی نیز نیستند. اگرچه به نظر من تا همین جا هم انصافا این دو نفر خوب در کنار مردم ایستادند ولی اگر هم جا بزنند مردم از آنها عبور خواهند کرد و به راهشان ادامه خواهند داد.
بخاطر همین است که رژیم گیج شده که رهبری این جنبش از کجاست. هرکس را که حدس میزد ممکن است محرک این جریانات باشد را دستگیر و به زندان انداخت. روزنامه ها و سایتها و پیامکها را بست. موسوی و کروبی را ایزوله کرد ولی دید باز مردم اعتراضاتشان قطع نشد.
بنابر این اصلا مطرح کردن این حرفها که موسوی ترسید یا نترسید بی فایده است. سیل خشم مردم زیربنای این نظام را از جا کنده است و این کاخ ستم و استبداد در حال فرو ریختن است. در این شک نکن. دیگه کار اینها تمام شد. بیخودی دارند دست و پا میزنند.
جناب پرفسور!!
فكر كنم تو از آن طرف بام افتادي. خودت هم نوشتي كه جو گير شدي ولي اين نوشته نشان مي دهد كه افكار تو تراوش هيجان است و منطقي پس آن نيست و مشكل جامعه ما نه زنان، بلكه امثال شما هستند كه نشاني غلط مي دهند به جاي حل مسئله صورت آنرا پاك مي كنند.
اي كاش ما قلم به دستهايي مثل شما را نداشتيم تا به تدريج مشكل خودمان را جهان و سياست و حاكمان و همه مسايل ريز و درشت اطرافمان حل مي كرديم. نمي دانم چقدر درباره كسروي مي داني؟ اما او هم به رغم روشنفكري اش نشاني غلط داد و فكر مي كرد كتاب دعاي مفاتيح علت همه بدبختيهاي اين ملت است! و سخنش در تاريكي تاريخ گم شد. افسوس…!!
ملا جان بحث من سر این نیست که جوانها چه کردند و چه نکرده‌اند. جوانها بیشتر از لیاقت آن رهبران خط نما جانفشانی کردند. بحث من سر این است که وقتی موسوی همراه با هاشمی و خاتمی چی‌ها مردم را به میدان می‌کشند و آن طرف خامنه‌ای ملت بیچاره را سلاخی می‌کند، این وسط یک کسی را ما باید مسئول بدانیم. نمی‌توانیم که سرمان را زیر برف کنیم به این امید که مشکلات خود به خود حل میشود.
برادر من هم شما می‌دانی و هم من و هم خیلی‌های دیگر که این درگیری جناحی است و بر سر منافع خودی‌ها دارند نخودی‌ها را قربانی می‌کنند. من نمیتوانم سکوت کنم. وجدان من به من این اجازه را نمی‌دهد.
جوانان بیچاره را سردرگم کرده‌اند یکی می‌گوید ساعت 4 تظاهرات هست یکی می گوید ساعت 5، یکی می‌گوید میدان بهارستان یکی دیگر می‌گوید ناکجا آباد. اینها دستان شیطانی ملاهاست برادر من که می خواهد دوباره ملت را منفعل کنند. این وسط آقایان مخصوصا هاشمی، میرحسین، خاتمی و کروبی باید پاسخگو باشند که به چه علت جوانان بیچاره را به مسلخ خامنه‌ای ضحاک برده‌اند خودشان معلوم نیست کدام جهنم دره‌ای مخفی شده‌اند
خیانتی در کار نیست. میرحسین همانی است که بوده. با همان آرمانها و معیارها. ماها منطقاً و اخلاقاً باید از ریخته نشدن خونهای بیشتر استقبال کنیم. رئیس جمهور شدن میرحسین تنها در صورتی امکان پذیر است که خامنه‌ای کنار زده شود، کنار زدن خامنه‌ای هم هزینه‌اش معلوم است.
از طرف دیگر هدف از کنار زدن خامنه‌ای آوردن کس دیگری بجای اوست.(یعنی خون صدها هزار نفر ریخته میشود ولی ساختار حکومت تغییری نمیکند)
با چنین هدفی امکان یک اجماع ملی وجود ندارد و ادامه دادن این جنبش تنها خون یک عده بی‌گناه را میریزد بدون آنکه دستاوردی داشته باشد.
بنظرم میرحسین اگر خود را کنار بکشد(که به احتمال بسیار زیاد اینکار را خواهد کرد) کار درستی کرده است. باید به فکر آینده بود.
سلام … من مخالف سکوت و سیاسی بازی هستم … باید ضد سیاسی بود، مخصوصا وقتی اکثریتی سیاست پیشه میشوند …ندا بخاطر دختر بودنش سمبل نشد، بخاطر اون نگاهی بود که در دوربین کرد، نگاهش احساسات را برانگیخت، نگهای که من یکی نمیتوانم هرگز فراموش کنم
حسن آقای عزیز در مورد ندا من با ارمین عزیز موافقم که به دلیل طرز شهادتش و نگاه معصوم و مظلومانه اش به دوربین اینقدر مورد توجه قرار گرفت یعنی کسی نمی تواند این فیلم را ببیند و تحت تاثیر قرار نگیرد .
اما در مورد کروبی و موسوی باید بگم که همه ی ما شرایط داخل ایران را هم باید در نظر بگیریم به هر حال اینها هنوز دارن مقاومت نشون میدن و تا همین لحظه سر مواضع خودشون ایستاده اند . در مورد زمان تظاهرات هم این یک استراتژی است که مکان های مختلفی را اعلام می کنند تا نیروهای ضد شورش هم نتوانند خودشان را به خوبی سازماندهی کنند چون مردم به هر حال در هر گوشه ی شهر هستند ولی نیروهای ضد شورش باید از نقطه ئی به نقطه ی دیگر منتقل بشن که وقتی مکان تظاهرات از ساعاتی قبل بطور قطع مشخص نباشه این موضوع برای اونها مشکل ساز میشه .
———-
پاسخ:
نسرین عزیز این چه استراتژی است که یکی اعلام می‌کند گردهمایی در فلان جا و بهمان جا و یکی دیگر کل مطلب را انکار می‌کند. این ربطی به غیر متمرکز عمل کردن ندارد، این بیشتر به این ربط دارد که آقایان بسیار ترکمون زده اند و خودشان هم نمی‌دانند چگونه این مصیبت را جمعش کنند.
نوشته های من و تو اغلب خریدار نداره چون ما واقعیت رو میبینم و با همه چی واقعی برخورد میکنیم نه احساسی .
ند نکته رو تو و خواننده های خوش زبونت بهتره بدونن و اون هم اینه که :
قدرت در ایران در دست چندین جناح هست . از همه مهمتر در درون نظام ایران ج ناح هایی هستن که رسمی و آشکار نیستن ولی بسیار با نفوذ و مقتدر هستن. در لابلای صحبت های مسئولین نظام میشد این رو درک کرد . خاتمی قبل از انتخابات در تذکری جدی به موسوی بهش اعلام کرد که مراقب این جریانات باشه و اینها همون جریاناتی بودن که باعث ناکامی من شدن . این جریانات شامل لباس شخصی ها و گروههای خود سر و گروههای فشار هستن که وجود دارن ولی از کسی دستور نمیگیرن و بصورت خودسر عمل میکنن . فرشاد امیرابراهیمی در اهترافات چند سال قبلش نوشته بود که این افراد در گروه های کوچک تصمیماتی میگیرن مثل دار و دسته شیخ محمد خیابانی و اقدام به اختشاش و ترور و رعب و وحشت میکنن . بری مثال طرح چاوق زدن به سخنران ها و اختشاش در سخنرانی ها و حمله به کوی و مردم و … همه باعثش اینها هستن . در واقع این افراد مثل دولت پاکستان که سازمان اطلاعات پاستان بطور غیر آشکار از طالبان حمایت میکنه ولی در عمل میگه مبارزه میکنیم , رفتار میکنن . از طرفی اونها رو اراذل و اوباش مینامن و از طرفی هم ازشون طرفداری میشه . چرا موضوع حمله به ساختمان ای نمایندگان همچنان مسکوت هست و با اینکه ازشون فیلم گرفته شده و شناسایی شدن ؟
این آقایون خواننده های تو فکر میکنن در کشوری هستن که یک رئیس واحد داره یک قدرت نظامی واحد داره و سران کل این نظام هم با هم اتفاق نظر دارن . بله در این صورت حق با اونها بود ولی در ایران هیچی سر جای خودش نیست . ما تنها کشوری هستیم که 2 تا قوای نظامی و بهتره بگم 3 تا قوای نظامی داریم . هم ارتش داریم هم سپاه داریم هم مقاومت بسیج داریم !
ما مجلسمون مخالف نظام هست رهبری مخالف مجلس هست رئیس جمهمور مخالف همه اینها هست تشخیص مصلحت مخالف رئیس جمهور و رهبری هست شورای نگهبان مخالف مجلس هست سپاه مخالف همه اینها هست و خر در چمنی در اومده که هر کسی که خرش بیشتر میره بیشتر داره حکومت میکنه . هر کسی در این نظام یک طرفداران و دار و دسته خاصی داره . سپاهی و اطلاعاتی و رهبری با هم هستن و در عین حال بازم بینشون اختلاف هست . همه جای این نظام همینطوره و برای همین هم توافقی حاصل نمیشه . چه در زمینه داخلی و چه سیاست خارجی !
حالاب ا وجود چنین دولت ناخالصی چطور میتونه یک نفر بیاد داعیه رهبری داشته باشه ؟ خودت هم بی انصافی نکن . میدونی پشت پرده چه بلایی سر اینها آوردن و چقدر مهارشون کردن ؟ فکر میکنی چرا دختر هاشمی رو گرفتن ؟ که آقا نره شورای مصلت تشکیل بده رهبری رو برداره . تهدید میکنن . چرا تیر بار توی خیابون گذاشتن ؟ چرا لاریجانی و سران مجلس نرفتن دیدار احمدی نژآد ؟ چرا سپاه هی تهدید میکنه ؟ چرا شورای نگهبان دوباره 5 روز زمان خواسته ؟ برای اینکه جدال قدرت هست و اصلن این مبارزه هیچ ربطی به ایرانی ها و مردم نداره و فقط یک اختلاف شدید داخلی هست ! برنده هم مشخص نیست کی باشه و اصلن برنده ای داشته باشه یا نه . دقت کنی دارن خودشون خودشون رو میدرن . مردم فقط بهانه و بازیچه هستن .
روز اول اومدم گفتم این دعوای مردم نیست گفتم شاهد دارم که آمریکا و غرب سکوت کردن و دارن میگن هر دولتی بیاد برای ما مهم نیست و ما سیاست کلی نظام برامون ارزش داره . غیر از این هم نبود . چون جنگ داخلی بود . سیاست کلی نظام دست نمیخورد میخواست موسوی باشه یا احمدی . فقط سیاست داخلی رو تغییر میداد اون هم نه از اساس بلکه فقط در روند مردمی ! در واقع همه تصور میکنن این هم داره مثل اقنلاب 57 میشه در صورتیکه اون انقلاب پشتیبان خارجی داشت و این انقلاب اصلن برنامه ریزی نشده ست . یهو شروع شد تا 2 روز اول دنیا مات بودن . چون برنامه این نبود و اصلن رهبری نداشت . مشخصه وقتی رهبری نداشته باشه جنبش شکست میخوره و خاموش میشه . موسوی اصلن رهبریت رو به عهده نداشت فقط اعتراض داشت به آرا و چون میدونستن کودتا شده مردم رو علم کردنچون دستشون به جز مردم به جایی ب ند نبود . حالا هم دارن خودشون به توافق میرسن و مردم هم کم کم فراموش شدن . در ضمن یادت نره خمینی هم سال 42 میتونست اعدام بشه ولی رفت توی آب نمک . موسوی هم میتونه ترور بشه یا دستگیر بشه ولی آزادانه داره فعالیت میکنه . قضیه از همه جهت مشکوکه و هیچ ربطی به مردم و غیرت نداره خودت رو بذار جای مردمی که حتا ایمیل ندارن . ماها رو نگاه نکن که واردیم و میاییم با پر رویی تو . موبایل نیست تلفن های صفرش بسته هست اس ام اس نیست . یاهو مسنجر ها نیست جی میل بسته ست بلاگرها بسته ست همه چی بسته و فیلتره . اطلاع رسانی صفره . میخوای چی بشه ؟ معجزه میخوای بعد هم با کدوم رهبر ؟ این فقط یک اقدام فرسایشی بوده وبس . مردم هم وقتی میبینن 3 روز اتفاق نیافتاده سرد میشن . بی تفاوت میشن و شدن
پس خواهش میکنم بجای این حرفهای صد من یه غاز اصل موضوع رو نگاه کنین . تا یه ترقه در میشه تا چند نفر جمع میشن فوری شروع میکنین تاید مالیدن به شکم که آخ جون انقلاب شد . کدوم انقلاب ؟ کدوم رهبریت انقلاب ؟ کدوم مبارزه ؟ همه چیز اونقدر مسخره ست که وقتی از بالا نگاه میکنی متوجه میشی چقدر ساختگی هست و چقدر در اوج ساده لوحانه داره مثلن مبارزه میشه . همونطور که گفتم در این اقدامات عجولانه و از قبل پیش بینی نشده بازنده مردم هستن مگر اینکه در این بین یک نفر پیدا بشه و نبض مبارزه رو در دست بگیره و بتونه جریان رو هدایت کنه . نه موسوی نه خاتمی عرضه این کار رو ندارن مگر اینکه پشتشون گرم باشه به جایی یا به نوعی حمایت بشن . پشت پرده سیاست رو هیچ کس ندیده و کسی هم نمیتونه پیش بینی کنه کلن سیاسیت یعنی چیزی که من و تو ازش سر در نیاریم وگرنه اسمش میشد کشک نه سیاست !!!!!! پس اینقدر همدیگه رو نکوبین و متهم نکنین ..
یادش بخیر سر کلاسهای ریاضی. استادی داشتیم میگفت: علت اینکه خیلی از شما نمیتوانید یک مسئله ریاضی را حل کنید بخاطر این است که از همان اول مسئله را برای خودتان غیرقابل حل میکنید!
حالا شده جریان این بحث ها. خیلی از دوستان ما نمیتوانند وقایع اخیر را بصورت واقعی و همانطور که دارد اتفاق می افتد نگاه کنند و بنابر این همیشه توی تحلیل هایشان گیج میزنند.
آقاجان داستان خیلی ساده است. خامنه ای با دردست گرفتن نیروهای نظامی و رادیو و تلویزیون و بقیه جاهای کلیدی عملا رفسنجانی و اصلاح طلبان را کنار گذاشته بود. توی این انتخابات اصلاح طلبان خیز برداشته بودند که دوباره اختیارات خامنه ای را محدود کنند ولی خامنه ای بی حیاتر از این بود که بگذارد این اتفاق با رای اکثریت رای دهندگان صورت گیرد. این بود که خودش مستقیما دستور تقلب در انتخابات را داد. وقتی اعتراضات بلند شد خامنه ای یک اشتباه استراتژیک کرد و آن این بود که عملا از پشت پرده بیرون آمد و خودش را سپر بلا کرد و مردم را تهدید کرد به برخوردهای قهرآمیز.
اما اتفاقی که افتاد این بود که سطح مطالبات مردم از تقلب در انتخابات بالاتر رفت و این بار علنا مقابل رهبری نظام ایستادند. الان کار از دست اصلاح طلبان خارج شده. الان نظام در برابر مردم سنگر گرفته. چرا این را نمیتوانید قبول کنید؟
آیا این دستاورد کمی است؟
این چه ربطی به سیاست امریکا و اینجور چیزها دارد؟
این اتفاقات نتیجه بازشدن عقده های مردم در طی سالیان حاکمیت نظام دروغ و فریب بر مردم است. مردم تا چند هفته پیش برای تغییر رئیس جمهور به صحنه آمده بودند ولی الان مشکل شان دیکتاتوری این نظام است.
———-
پاسخ:
چرا شما ملای متین عصبانی می‌شوی. رفیق عزیز کی حرف آمریکا را زد. حرف اصلی من درست همین است که شما نوشتید این یک تصویه حساب جناحی بود، چرا مردم باید هزینه آنرا بپردازند؟
برادر جان ملای عزیز، من هم مثل شما این داستان ها را می دانم مشکل من با آنهایی است که بیچاره ملت را بازیچه دست خود می‌کنند.
حسن آقا در مورد زنان راست میگه-دخترهای لیسانس و فوق لیسانسه ما برای هم زدن آش و برپایی سفره های نذری جون میدن از بقیه چه انتظار.((مورد جنبش یک میلیون امضا را که فراموش نکردیم)).تازه انقلابی که از پای منبر و یا رهبری چند تا تخم تازی شروع بشه آخرش همین است.تازه به نظرم لفظ انقلاب یه سو تفاهم است این یه جنگ داخلی بین آدمهای نظام است.مردم اگه کشته شدند برای هیچ کدومشون فرق نمیکند و آبروی نظام را میخواهند و نه مردم را.
آقای اردی خان هم راست میگن.من از روزی که اسم تظاهرات مسالمت آمیز ویا راهپیمایی سکوت را دیدم حدس زدم که به قولی موسوی و کروبی جا زدند و من برای خودم متاسفم که دوره جوانی گول آدمی به نام خاتمی را خوردم و برای همین کارها اول به مدت دو ترم و بعد یک سال برگه تسفیه دانشگاه را به دستم دادند.نمیخواهم حرفهای مایوس کننده بزنم ولی هر روز که میگذرد من بیشتر به این دریافت میرسم که اگه قراره انقلابی مثل 57 بیفته این کار مردم نیست و باید دولتهای خارجی توش دستی داشته باشند.
جناب ملا ! با اینکه نظام مقابل مردم قرار گرفته ولی اگه رهبری نداشته باشن کاری از پیش نمیبرن . امروز توی بهارستان یک نمونه ش رو دیدی . همه رو بستن به گلوله و پراکنده کردن . میدونی چرا ؟ من بهت میگم برای اینکه از صبح هر کی می اومد میگفت بهارستان خبریه ؟ یکی میگفت آره یکی میگفت نه بابا تموم شد رفت . این یعنی تفرقه و دو دستگی و نبود رهبری بین مردم ! نتیجه این شد که اونقدر تعداد کم بودن که شکست خوردن . دیشب اولین شبی بود که صدای الله و اکبرها ضعیف شد ..
جواب اینهار و تو با اون هوش آخوندیت بهتر از من میدونی که چرا همچین میشه !
در مورد پرداخت هزینه توسط مردم دلیلش این بود که اون یکی جناج چیزی در دست نداشتن که باهاش مبارزه کنن و به همین دلیل از مردم مایه گذاشتن که نیروی قوی و تاثیر گذار به شمار میره . من چندین شبهه برام پیش اومده و اونم اینه که این فیلم ها و این مطالب رو چه کسانی دارن از ایران به خارج از کشور پخش میکنن ؟ من و افراد عادی ؟ ما که سرعتمون بیشتر از 128 نمیتونه باشه که حالا نصف شده . همه سایت های توئیتر و یوتوب و .. هم که فیلتره . همه فیلتر شکن ها هم از کار افتادن . پس کی داره چند مگ چند مگ فیلم میفرسته رو آنتن ؟ بجز خودی هاشون ؟ امروز صح تو کل شهر اوراقی رو پخش کردن که نقش پسر خامنه ای در کودتا رو افشا کرده کل تهران پخش شده ! کی این کارو میکنه ؟ ما افراد عادی ؟
زمان خمینی کی نوار ها رو پخش میکرد ؟ کی اعلامیه پخش میکرد ؟ کی مبارزه مسلحانه میکرد ؟ کی سلاح به دست مردم میداد ؟ خمینی مشنگ ؟ یا اون دسته ای که پشت سرش بودن و شاه رو بردن و ساواک رو منحل کردن و این پیر خرفت رو نذاشتن شاه اعدام کنه و فرستادنش پاریس و از اونجا موج تبلیغاتی به ایران راه انداختن ؟ اصلن تو این دوره زمونه کدوم دولت و کشوری تونسته و میتونه بدون حمایت خارجی قد علم کنه ؟ یا شرقی هستن یا غربی . بجز این کشوری رو دیدی روی کره زمین باشه و متمایل به یکی از کشورهای بزرگ دنیا نباشه ؟ ایران پیشکش !!!!
امروز چند اتفاق جالب افتاده که چند دستگی رو بهتر نمایش میده :
– لاریجانی قد علم کرده ضد احمدی نژآد و خامنه ای ! میدونیم که لاریجانی از خانواده آخوندهای قم هست و بسیار با نفوذ و قدرتمند و قدرتی در حد خامنه ای در اختیار داره . این آقا چند توپ ول داده توی میدون . یکی اینکه دعوت موسوی به صدا وسیما و دفاع از خودش . دوم طرد کردن احمدی نژآد . سوم پشتیبانی از هیات حقیقت یاب . چهارم فرستادن و حل و فصل مجاجرای انتخابات به مجمع تشخیص مصلحت یا زیر نظر هاشمی !
شورای نگهبان امروز یک ایست معنا دار کرد . 5 روز دیگه برای دادن پاسخ از رهبر فرصت خواست !
در مورد تهدیدات سپاه به بازی پوکر اشاره میکنم ! شما مهم نیست چه برگ هایی دستتون باشه . حتا میتونه دستتون هیچی نباشه ولی بلف رو که میزنی , حریف ها از میدون در میرن و یهو میبینی برنده تویی بدون اینکه برگ برنده داشته باشی . حالا چیدن تیر بار و تهدید سپاه و .. هم همینه . چیزی توی دست ندارن و میخوان میدون رو خالی کنن … هیچ کسی توی این بازی جا نزده . رضایی که کشیده کنار چون دبیر شورا هست و از طرفی هم میدونسته که برنده نیست . شایعه ای هست که میگن رضایی حتا توی سپاه هم به دلیل گندی که پسرش بالا آورده محبوبیت نداره و در نیتجیه قدرتی نداره و بهتره بکشه کنار . موسوی پشتش خیلی حامی داره . رفسنجانی و خیلی های دیگه پشتش هستن پس همچنان میتونه یکه تازی کنه ولی حساب شده !
شما ملا و خیلی های دیگه از این مساله غافلین که سیاست و شجاعت رفتن تو دهن شیر نیست بلکه با تدبیر عمل کردن شجاعته !!!! من نه طرفدار موسوی هستم نه هیچ کس دیگه ولی دلیل نمیشه برای مبارزه ای که میدونی بازنده هستی , خودکشی کنی . بهتره برگ برنده هم داشته باشی چون خود موسوی هم به خوبی میدونه اگه بازی رو ببازه و یا یکی از حامیانش پا پس بکشن , کارش تمومه و نمیخواد خودکشی کرده باشه ! کروبی هم چون روحانی هست و پشتش بازاری ها و مراجع هستن , میتونه الم شنگهب ه پا کنه اما بیشتر این آدم به بهلول شباهت داره دیوانه بی خطر که میتونه هر چی بخواد بگه ولی تاثیر گذار نیست و کسی اهمیتی بهش نمیده پس خطر چندانی براشون نداره .
به نظر من مبارزه مصالمت آمیز بهترین راه حلهست به دو دلیل . اول اینکه اگکر سلاح دست مردم بیافته مطمئن باشین که ایران تجزیه خواهد شد و مردم می افتن تو جون هم . دوم اینکه اگر مردم مسلح بشن , باز هم نمیتونن در مقابل قدرت تسلیحاتی سپاه دووم بیارن و زراد خانه سپاه مملو از سلاح هست و افراد آموزش دیده و حمام خون براه می افته . و این چیزی هست که هر دو طرف ضرر میکنن . ولی وقتی مبارزه با مصالمت باشه , اگه طرف مقابل دست به اسلحه ببره و طرف بی دفاع کشته بشه تاثیرش فوق العاده عظیم و تاثیر گذار خواهد بود نمونه ش همون ندا . من جلوی چشم خودم دهها بسیجی رو دیدم که مردم تکه پاره کردن و مصله کردنشون ولی کسی صداش در نیومد و اعتراضی نکرد ولی یه تیر که به یه دختر خورد دنیا لرزید ! حالا اگه تصور کنیم مردم مبارزه متقابل میکردن , کسی براش زیاد مهم نبود میشد مثل دارفور سودان میشد مثل کنگو و یا تامیل ها و … مردم میکشن اونا هم میکشن ! موسوی به نظر من بهترین راه رو انتخاب کرده .
یادمون نره شاهنشاه بزرگترین اشتباهی که کرد این بود که مردم رو به گلوله بست و همین شد که حکومتش فرو ریخت اگر دستش به خون مردم آلوده نمیشد ممکن بود با اقدامات اصلاحی بتونه سلطنت رو حفظ کنه . اگر شما طالب پیروزی هستین برین دعا کنین که اینها هم همونت اشتباه تاریخی شاه رو تکرار ک نن و مردم رو به گلوله ببندن که در اون صورت جریان تا ابد ادامه دار خواهد بود … اللبته این حرف من تاییدی بر گشته شدن مردم نیست و اشتباه نکنین ولی حقیقت رو نمیشه کتمان کرد . به همین دلیل هم هست که سعی میکنن تا حد ممکن کشتار نشه و اگر هم میشه زخمی ها و گشته ها رو سر به نیست میکنن و از اطلاع رسانی جلوگیری !
حسن آقای عزیز مردم در ایران بسته به شرایط موجود ابتکاراتی به خرج میدن و با زبانی با هم صحبت می کنند که هم کم هزینه باشه و هم حتی الامکان به مقصود برسند . مثلا در مورد اولین راه پیمائی آقای موسوی فراخوان داد برای دوشنبه 25 خرداد و در سایتش نوشت که در تلاش هست برای گرفتن مجوز و وقتی که دید مجوز برای این گردهمائی داده نشد در سایتش نوشت که این تجمع صورت نخواهد گرفت ولی بدلیل نبودن امکانات کافی برای اطلاع رسانی شخصا به آنجا خواهد رفت تا کسانی را که از لغو این تچمع مطلع نشده و به آنجا آمده اند را به آرامش دعوت کند و آقای کروبی و آقای خاتمی هم اعلام کردند که به همین دلیل در آنجا حاضر خواهند شد . و خوب همانطور که اطلاع دارید و همگی دیدیم به گفته ی بعضی جمعیتی نزدیک به دو میتیون در این گردهمائی شرکت کردند … آقایان موسوی , خاتمی , و کروبی هم آنجا بودند ولی از آنجا که قبلا در سایت های رسمی خود گردهمآئی را لغو کرده بودنداز نظر قانونی مرتکب خلاف نشدند و به این ترتیب بهانه ئی هم به حکومت برای سرکوب خود و هواخواهانشان ندادند . از آن به بعد هم همین شیوه ادامه داشته یعنی از طرفی فراخوان داده میشود ولی پس از اعلام اینکه مجوز صادر نشده تجمع تکذیب و یا لغو میشود ولی مردم خودشان می دانند که همه ی اینها مصلحتی است و به هر حال سعی می کنند که در محل مورد نظر حاضر شوند .
در مورد جنگ قدرت هم بله درسته ولی موضوع اینه که مردم به همینش هم راضی بودند و فقط می خواستند با سر کار آمدن اصلاح طلبان تا حدودی شرایط زندگی شان بهتر بشه و احتمالا عده ئی هم مثل من بودند که برای اولین بار در عمرم رای دادم ( البته به کروبی ) تنها به دلیل اینکه احمدی نژاد شرش را کم کند . ولی حالا دیگه همه چیز تغییر کرده و جنگ قدرت به طبقات بالای نظام یعنی ختمنه ئی و رفسنجانی رسیده و باید دید که در روزهای آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد .
تقدیم به بی مایگان و بی خردان اسهال طلبی که فکر می کنند مترسکهایی از جنس موسوی و سید هفت خط خاتمی می توانند رهبر جنبشی باشند و یا چاره سازی برای رهایی و آزادی مردم ایران.
” زهرا رهنورد : دستگیر نشده‌ام/به وظایف علمی‌ام در دانشگاه ادامه می‌دهم/درکنار مردم،ملتزم به قانون ودرعین حال معترضم ”
http://donbaleh.com/link/106799
خوب فکر کنم که کافیه که چشمان نابینای شما اسهال طلبان گرامی به روی حقیقت باز شده باشه. ” ملتزم به قانون ودرعین حال معترضم ” چطوری میشه هم ملتزم به قانون ج.ا بود و هم معترض به همون قانونی که در اون تقلب راداده دست رهبر؟
حسن آقا تو هم کلکی ها
می خوای با این حرفات مردم رو تحریک کنی اعتراض رو ول نکنن.
ای ناقلا
حسن آقا من از حرفات یک چیزی برداشت کردم
حرفات بوی قدرت پرستی و قدرت طلبی میده.
اگه اشتباه میکنم بگو