Jun 07 2009
برادران وبلاگ نویس تشویش اذهان نکنید!
من این روزها وقتی به وبلاگ‌ها سر می زنم، حتی آنهایی که مخالف شرکت در انتصابات هستند، می‌بینم این دوستان هم بجای اینکه واژه انتصابات را برای این شعبده بازی رژیم استفاده کنند از واژه انتخابات استفاده میکنند. دوستان نکنید این کار را! شما با این کارتان دارید تشویش اذهان می‌کنید! شما یا معنی انتخاب را نمی‌دانید یا از مسائل سیاسی ایران بیخبرید وگرنه این شعبده بازی که در ایران در حال اجراست چیزی نیست جز انتصاب.
برای انتخاب کردن کسی که انتخاب میکند باید بتواند بدون دخالت دیگران خود با استفاده از خرد خویش چیزی یا کسی را انتخاب کند. دوستان یا معنی واژه ها را درک نمی‌کنند یا مماشات میکنند. حالا وقتی که رژیم چهارتا مهره شناخته شده و جنایت پیشه خود را به عنوان آلترناتیو در اختیار ملت می‌گذارد و به آنها امر میکند بین اینها یکی را انتخاب کنید، دیگر نام این شعبده بازی انتخابات نیست. اگر کسی در بین شما توانست برخلاف این ادعای من، ثابت کند که مردم دارند در انتخابات شرکت میکنند، من آنگاه پای برهنه پیاده به ایران خواهم رفت و خودم را به پای سید علی خواهم انداخت و از او و ملت ایران بخاطر تشویش اذهان عذرخواهی خواهم کرد.
حالا ممکن است عده‌ای بگویند این یک انتخاب بین بد و بدتر است! خوب برادر بعدش که چه!؟ مگر خاتمی که به قول عده زیادی بهترین بین این بدها بود، وقتی آمد راس قدرت چه کرد!؟ مگر در دوران او نبود که قتل های زنجیره‌ای به وقوع پیوست؟ مگر در دوران او نبود که دانشجوها را به غل و زنجیر کشیدند و سرکوب کردند.
مگر رهبر و عوامل‌اش به خاتمی در زمانی که رئیس جمهور بود تشر نزدند و خاتمی هم از ترس در سازمان ملل رفت توی خلا قایم شد تا از رویارویی با کلینتون دوری جوید!؟
ای برادر هشیار باش! این شعبده بازی که نامش را به غلط گذاشته‌اید انتخابات چیزی نیست بجز انتصاب رئیس آبدارخانه رهبر برای مشروعیت بخشیدن به خدایی و اجرا کردن اوامر او. فرقی هم بین این بدها و بدترها وجود ندارد، برای اینکه اینها جملگی باید بروند به پابوس سید علی و هر چه سید علی دستور داد اجرا کنند. اگر می‌بینید در دوران خاتمی روسری خانم‌ها کمی رفت عقب، نه بخاطر اقتدار خاتمی بود که برعکس بخاطر ترس سید علی بود که به دستگاه عریض و طویل زیر سطله اش دستور داده بود کمی کمتر سختگیری کنند. هم او بود که بعد از دوران خاتمی دستور داد دوباره سختگیری کنند، تا مردم امروز مجبور شوند بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنند.
خنده دار تر از همه چیز در این شعبده بازی این است که این جماعت دزد، برای فریب مردم در مقابل دیدگان تماشاگران در مناظره شعبده بازی تلویزیونی، راست راست دروغ میگویند، این یکی آن دیگری را به صراحت به دزدی متهم میکند، هر کدام هم بیش از اینکه ما می‌دانیم دزدیده، چپاول و جنایت کرده‌اند. چیزی که ما می‌دانیم فقط بخش ناچیزی از جنایات و دزدی‌ها و چپاول‌های این جماعت فاسد است. کسی هم نیست گریبان اینها را بگیرد و از آنها بخواهد که پاسخگوی این هم جنایت و دزدی باشند، چرا!؟ برای اینکه کل سیستم فاسد است از راس تا پایین ترین عضو این سیستم.
رفیق لطف کن وقتی می خواهی در رابطه با این شعبده بازی بنویسی و واژه های دقیق تری استفاده کن! آخه ناسلامتی شما جزو طبقه آگاه آن جامعه هستی شما دیگر عوام را مثل رژیم فریب نده حالا چه آگاهانه چه از روی نا آگاهی.
17 پیام
| 
حسن آقا ملتی که تمام فهمش و ادراکش از آزادی ((….در دوران خاتمی روسری خانم‌ها کمی رفت عقب…)) است هنوز باید درجا زده بساط عیش و نوش ملایان و ایادیشان را فراهم نمایند.
خسن آقا اين “رفيق” را اينقدر غليظ مينويسي من خودم ميگيرم(:
بحث سر كلمات نيست . آن چيزي كه مشخص است اصل اول هر انتخاب آزادي است كه در ايران وجود ندارد و در نتيجه انتخابي در بين نيست. دموكراسي بدون آزادي جا به جا شدن باند هاي مافيايي قدرت است (البته با آزادي اش هم ميتواند بيش از اين نباشد ولي بدون آزادي فقط همين است)
اما باز هم ميخواهم يك نكته بگويم آنهم مفهوم اوليگارشي است . طبق شناختي كه از خسن آقا دارم او حكومت ايران را ديكتاتوري فردي ميداند در اين نوشته اش هم روي آن تآكيد كرده ولي حكومت ايران ديكتاتوري فردي نيست يك حكومت اوليگارشي است. حكومت مبتني بر باندهاي فاسد قدرت.به نظر من بسيار بسيار كمتر از حكومت پهلوي مبتني بر فرد است و بسيار بسيار بسيار بيشتر از حكومت پهلوي مبتني بر باندهاي فاسد حكومت. در نتيجه تعبير آبدارچي رهبر براي خاتمي از نظر من درست نيست. خاتمي حتي اگر آبدارچي رهبر هم نبود هيچ فرقي نداشت چون متعلق به قويترين باند فاسد حكومتي است
مثل این شو جدید اینست که در بن بست خلوتی گیر افتاده باشی و ۴ نفر بخواهند ترتیبت را بدهند.میتوانی خودت انتخاب کنی چیز(با اجازه موسوی) کدام یک خوشگل تر است و با رضایت حالشو ببری یا اینکه مقاومت کنی و ترتیبت را بدهند.تفاوت در این است که در حالت اول جسم و روحت را با هم میفروشی و در حالت دوم روحت را نمیفروشی هر چند جسمت را تصرف کنند.
حسن آقا
یک مدتی توی ایران یک عده راه افتاده بودند که لغات بیگانه را از فرهنگ مردم بیرون کنند. مثلا اصرار داشتند مردم بجای کامپیوتر بگویند رایانه و به شورت مردانه بگویند خایانه و ….
خب نتیجه اش چی شد؟ این شد که بعد از مدتی یک دیواری کشیده شد بین مردم و آنها. یعنی آنها خودشان عادت کردند به گفتن آن کلمه ها ولی مردم همچنان از کلماتی استفاده میکردند که با آنها راحتتر بودند و بدان عادت کرده بودند.
حالا این شده قضیه اصرار شما به نوشتن انتصابات بجای انتخابات.
ما که ملا لغتی نیستیم. ما به محتوا و مفهوم کار داریم.
همه میدانند در ایران انتخاباتی بمفهوم اصلی آن نیست ولی در محاوره کلمه انتخابات را بکار می برند.
مثالی دیگر: همین که ما میگوییم جمهوری اسلامی. آیا این حکومت جمهوری است و با مبنای جمهوریت اصلا تطابق دارد؟ بگذریم که بعضی ها میگویند این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی.
بهرحال بهتر است راحت باشیم و هرجور که مردم زبان ما را می فهمند صحبت کنیم.
اگر قرار باشد به توصیه های جنابعالی گوش دهیم باید جمله زیر را اینگونه ترجمه کنیم:
– مقام رهبری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواست در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند.
ترجمه:
– اون گوساله ای که اون بالا نشسته و ادعا میکند رهبر است ولی هیچی حالیش نیست از آن گله گاو میش هایی که توی مجلس بهارستان نشسته اند خواست در انتصابات تدارکچی رژیم جنایتکار از اون میمون انترکیب حمایت کنند.
خوب شد؟
ملا کارت درسته کلی خندیدم از این ترجمه آخرت 🙂
از اینها که بگذریم دوستان هم به اندازهٔ من لذت بردند از دیدن این دلقک‌ها که چه به جان هم افتاده و ابروی نداشته یکدیگر و نظام سید علی را بردند!
درود بر خسن آقا
بهتر است نام انتصابات در کنار انتخابات نوشته شود.
حذف کلمه انتخابات باعث میشود در سرچ انجینها نظیر گوگل کسانیکه کلمه انتخابات را جستجو می کنند فقط سایتهای حزب الله را دریافت کنند.
با درود به خُسن آقای گل گلاب
جانا سخن از زبان ما میگویی. من مردم ساده داخل ایران و یا فرصت طلبان حرفه ای را مقصر نمیدانم چون سی سال است با این راه و روش ، با بوق و کرنای دستگاههای تبلیغاتی و مغزشویی رژیم پرورده شده اند و فرقی بین انتخابات واقعی و انتصاب (یا بروایت ف.م. سخن انتخصاب) را نمیدانند.
دوست عزیز ، خانه از پای بست ویران است ولی ما در بند و نقش ایوانیم. موسوی کمونیستی با چراغ سبز است و مانند پیشینیان ختنه شده خود (کیانوری کبیر) با رنگ سبز همین مردم ساده را رنگ میکند.
ملا علی پس از سی سال فهمیده هیچ امیدی برای ماندن بر سر قدرت ندارد مگر آنکه با روش دیگری ملت را چند سال دیگری رنگ کند و طرح اسلام سوسیالیستی (همان کمونیستی زیر پوشش خدا که بارها امتحان شده و همیشه شکست خورده) را قرار است توسط پسر عموی پدرش (همین آقای مهندس موسوی خامنه ای) بمرحله اجرا در آورد. شرط اولی که اوباما و سایر سران غرب برای شناسایی وی گذاشته اند و نشانه باز شدن رفع تحریم های اقتصادی میباشد اخراج ملیجک کهنه شده احمدی نژاد و آوردن اقوام خود برای شرط اول مذاکره است. این جانور طرح سوسیالیسم اسلامی را بفرمان خامنه ای اجرا خواهد کرد و با غرب و بخصوص آمریکا هم کنار خواهند آمد و دو روز بعد از انتصابات هم خامنه ای باد به غبغب انداخته و خواهد گفت 43 میلیون رای دهنده واجد شرایط به بقای ظلم و فساد و دروغ و تبعیض یعنی ولایت مطلقه رای داده اند.
در ضمن مانند همیشه میگویم همیشه باید قلب و مرکز فساد و تباهی یعنی ولایت مطلقه را هدف قرار داد نه این عملگان طرب و ملیجک های بارگاهی و بازیهای مسخره را.
تا زمانی که ولایت فقیه از هر نوع برقرار باشد باید از واژه های جدید مطلوب و مخالف آن برای کوبیدن سر مار استفاده کرد و نه آنچه رژیم خفقان مایل است بزبان یا قلم بیاوریم.
خسن آقا می دونم من را نمی گی D-:
در ضمن من بعضی وقتها ” انتصخابات ” میگم. ولی بیشتر همون انتصابات استفاده میکنم و سرچ گوگل هم زیاد دارم که به این کلمه ختم میشه.
ببین این بلبل درخت نارگیل، ابطحی چی نوشته
“ولی البته مناظره موسوی و کروبی در برابر احمدی‌نژاد از این لحاظ ناموفق بود که هیچکدام نمی‌توانستند پا به پای رفتار غیراخلاقی وی پاسخ بگویند و او توانست مخاطبان متوسط به پایین جامعه مخاطب خود را همچنان منسجم‌تر کند.”
یعنی هرکی از این دکتر قلابی حمایت می کنه آی کـیو ش از متوسط هم پائین تره !! ببین چقدر این آش شوره که صدای آشپزا هم در اومده
آنچه ٣٠ سال در باره این رژیم می گفتيم به اثبات رسید
——————————————————————————–
روزنامه جمهوری اسلامی:
آيا در برابر شادي دشمنان نظام جمهوري اسلامي كه اين روزها مي گويند آنچه در ٣٠ سال گذشته درباره نظام جمهوري اسلامي و سران آن مي گفتيم به اثبات رسيده است بايد ساكت بمانيم و شاهد باشيم كه از رسانه ملي (صدا سیمای رژیم) همين نظام آنچه دشمنان در ٣٠ سال گذشته گفته اند تاييد شود !
ضربه ای که احمدی نژاد به جمهوری اسلامی زد
نوشته یک وبلاگ نویس در تهران: ضربه اساسی احمدی نژاد به آبروی نظام جمهوری اسلامی و بنیانگذارانش
تاریخی بود و شگفت انگیز! ماجرای مناظره را می گویم، از احمدی نژاد سخن می گویم! احدی نمی توانست به این قدرت و به شکل مستند بنیانگذاران نظام را بی آبرو کند. دشمنان نظام ولایت فقیه از شادی در پوست نمی گنجیدند. اگر از شما سوال کنند که پنج تن از بانیان نظام جمهوری اسلامی را نام ببرید؛ آیا شما قادر خواهید بود نام هاشمی رفسنجانی را بر زبان نیاورید؟
سوابق و خدمات رفسنجانی برای استقرار و استمرار نظام جمهوری اسلامی قابل اغماض نیست. او عملاً دست راست خمینی در سالهای رهبریش بود و پست هایی به مراتب مهم تر و حساس تر از رهبر فعلی داشت.
حال احمدی نژاد با تمام قوا به جان این پایه جمهوری اسلامی و یارغار خمینی افتاده و دزد و مفسدش می خواند. بی شک هیچ اپوزیسیونی به این طرز و در برابر ده ها میلیون مخاطب نمی توانست نظام جمهوری اسلامی و پایه گذارش و یاران نزدیکش را در چشم خلق الله تا این حد رسوا و بی آبرو کند! دزد و مفسد خوانده شدن هاشمی رفسنجانی ها و ناطق نوری ها و سایرین بهترین هدیه ی احمدی نژاد برای توده ی دل چرکین ملت ناراضی و لذیذ ترین خوراک برای مخالفان تفکر ولایت فقیه بود. آری! احمدی نژاد با اره و تیشه به جان شاخه ای افتاده که خود برآن نشسته و مشغول سوراخ کردن قایقی است که خودش و مولایش از راکبان آن هستند.
دزدان درستکار
——————————————————————————–
ایران لیبرال:
یکی از تکراری ترین استدلال هایی که برای توجیه و تشویق رأی دادن در جمهوری اسلامی عرضه میشود این است که هرچند اساس انتخابات آزاد نیست و مشمول نظارت استصوابی است، در نهایت، یعنی در مرحله ای که نامزدهای مجاز با یکدیگر رقابت میکنند، رأی مردم تعیین کننده است و باید از این فرصت برای اظهار نظر و تأثیر نهادن بر سرنوشت مملکت استفاده نمود.
در اینجا سوألی پیش می آید که کمتر کسی زحمت جستجوی پاسخ آنرا به خود میدهد: چرا افرادی که اساساً قرار گرفتن خویش را در مقام نامزد انتخاباتی مدیون ترتیبات ضد دمکراتیک کار هستند باید در پلهٌ بعدی و در هنگام مبارزه با همتایان خود ناگهان دمکرات و درستکار بشوند؟
اگر کسی دمکراسی را راه درست گزینش رهبران سیاسی میداند، دلیل ندارد تا در یک مرحله از آن طفره برود و در مرحلهٌ بعدی آنرا به کار ببندد. رفتاری که با این تحلیل های سست به اسلامگرایان نسبت داده میشود با هیچ منطقی نمیخواند و بر اساس آن نه میتوان حیات نظام اسلامی را توضیح داد و نه راهی برای بهروزی ایرانیان جست.
دزدان شرفی ندارند تا باعث شود آنچه را از دیگران ربوده اند به سبک فیلم های سینمایی، با درستکاری و امانتداری بین خود تقسیم کنند. اگر شرف داشتند مال دیگران را نمیبردند و حالا که ندارند چرا از هم ندزدند. دل به این قصه ها دادن در حکم فریب خویش است که از فریب دیگران هم ناپسندتر است چون هم بی آبرویی کلاهبردار را در پی دارد هم سرافکندگی فریب خورده را.
فکر کنم احمدی نژاد فهمیده که میخان دکش کنن و موسوی بیارن واسه همین زده به سیم آخر
به هر حال من که از این آبروریزیها در گنج خودم نمی پوستم
با بي خداموافقم.
البته چندان قابل قياس نيست ولي كودتايي مانند كودتا بر عليه بني صدر ست با اين تفاوت كه پشت سر احمدي نژاد سپاه و بسيج تااينجايش هست تا ببينيم امروز رضايي با احمدي نژاد چه برخوردي دارد او مسلمآ با دوستان سپاهي اش توافق كرده است كه يا كلك احمدي نژاد را بكنند و يا از او حمايت كند. من فكر ميكنم سپاه و بسيج پشتش را خالي كنند ولي گروههاي فشار مثل انصار و بقيه نه. بني صدر در جريان كودتا مجبور شد با مجاهدين توافق كند ولي احمدي نژاد مجبور است از گروههاي فشار استفاده كند.
حكومت ايران يك مار با يك سر نيست هيولايي چند سر است .
طيف طرفداران موسوي بسيار نا آگاه تر از طيف طرفداران خاتمي است.به ظاهر يكي است ولي اينطور نيست و مربوط به نسل بعد از طرفداران خاتمي است عقبه طرفداران خاتمي از يك گفتمان شبه دموكراتيك شكل گرفته بود ولي عقبه طرفداران موسوي يك عقبه فاشيستي است.
ظاهرآ در هردو صورت احمدي نژاد قافله ر باخته است اگر از توي صندوق در بيايد گرفتار شكايت هايي ميشود كه از او خواهد شد كه با توجه به اينكه دستگاه قضايي دست مخالفينش است كله اش ميكند و اگر از توي صندوق درنيايد مجبور به اعمال فشار از طريفق گروههاي فشار است كه احتمالآ غيرقانوني و دستگيرشان خواهند كرد.
رئیس جمهور فقط:
«کیر کسین گوزوی خامنه»
ًٌٍ
بیت آقا امام خامنه ای ایشان را تایید کرده
عنتری نژاد
محسن بزائی
مهدی عن روبی
همشون مترسکند.
mersy hassan aga..vali cera shoma brid pish cilag ali .az dor tof beandaz be kolahesh.marg bar molla va mollasefat
عزیز دل
ترک عادت موجب مرض است . من به خودم گرفتم !
متاسفانه بعد از سی سال یک عده هنوز به ساختار و اصالت این نظام که همانا کشتار و جنگ و فساد است پی نبرده اند حداقل برای دانشجویان متاسفم که قرار است مثلا قشر فرهیخته باشند در یک جمله عرض کنم که : تا زمانی که دین بر سر ماست بدبختی ها از آن ماست .