Feb 27 2009
چهار عامل سقوط دولتها
عواملی که باعث سقوط دولتها می شوند زیاد هستند ولی چهار عامل مهمترین هستند این چهار عامل عبارت اند از:
1. نارضایتی عمومی
2. اقتصاد ورشکسته
3. بن‌بست سیاسی (مشکلات سیاسی داخلی و خارجی)
4. وجود یک اپوزیسیون قوی
این چهار عامل مهمترین هستند و گاهی حتی با فراهم شدن یکی از این چهار عامل دولتها می توانند سقوط کنند.
نگاهی به انقلاب‌ها و سرنگونی‌های دولتها نشان می‌دهد که در هر کدام از نمونه‌های سقوط دولتها، یکی یا چند مورد از این چهار عامل موجود بوده است.
نگاهی به ایران قبل از سال 55-56 می‌بینیم که تقریبا هیچ یک از شرایط چهارگانه به شدت امروز وجود نداشت، تنها نشانه‌هایی از بحران اقتصادی مشاهده می‌شد ولی آن هم در دو سال آخر دوران شاه تشدید شد. اپوزیسیون تقریبا سرکوب شده بود و روابط خارجی هم بسیار بهتر از امروز بود. با این حال حکومت شاه در کمتر از 3 سال سرنگون شد.
آیا در ایران امروز این شرایط وجود دارد؟
به یقین و وضوح می‌توان سه عامل اول از چهار عامل ذکر شده را در ایران امروز مشاهده کرد.
1. نارضایتی عمومی مدت‌ها ست که در ایران وجود دارد، نارضایتی حتی قبل از سال 76 هم به اندازه کافی در جامعه ایران برای سرنگونی رژیم وجود داشت. شاید بتوان گفت تنها دو دلیل باعث شد رژیم سرنگون نشود، هشیاری رژیم در بکار گیری حربه اصلاح از درون بود و دومین دلیل هم خشونت رژیم باعث شده بود که مردم از ابراز مخالفت ترس داشته باشند و همزمان هم اپوزیسیون قوی برای ایجاد تحرک وجود نداشت، در نتیجه حکومت توانست از آن بزنگاه بگریزد.
2. به نظر من عامل اقتصادی هم مدت زیادی است که وجود دارد، فقر بیش از حد معمول برای ایران، تورم سرسام آور، بیکاری شدید، خصوصا فرار سرمایه و کمبود سرمایه گذاری خارجی. با این حال اگر باز هم عده‌ای مدعی شوند که اقتصاد ایران هنوز به درجه بحران حاد نرسیده، می توان استدلال کرد که ورشکستگی اقتصادی اگر تا کنون مشاهده نشده در چند ماه آینده می‌توان منتظر چنین وضعی بود. وقتی کشورهای ثروتمند در بحران شدید گرفتار هستند، نباید توقع داشت که همین بحران به ایران هم نرسد. تازه افزون بر اقتصاد جهانی اقتصاد ایران بدون بحران خارجی هم آماده ورشکستگی بود و یقینا این اتفاق بدون در نظر گرفتن بحران جهانی هم میسر می‌شد.
3. عامل سوم “بن بست سیاسی” را هم دیگر حتی خود رژیم و نیروهای درونی‌اش نمی توانند منکر شوند. چه از نظر داخلی، چه از نظر خارجی. در هر دو زمینه رژیم جای پای آبادی برای خود باقی نگذاشته، حتی دولت‌های اروپایی هم که منافع‌شان با بودن حکومت آخوندی تامین می‌شد، این روزها نگران منافع بلند مدت خود هستند و در نتیجه با تغییر رژیم نمی‌توانند مخالفت چندانی داشته باشند. انزوای سیاسی رژیم حتی در بین کشورهای مسلمان همپالکی هم به درجه جوشش رسیده. همین دیروز بود که گروههای متخاصم فلسطینی هم دریافتند که نمی‌توانند روی ایران حساب باز کنند و در نتیجه حماس متحد اصلی ایران هم مجبور به پذیرش توافق با دیگر گروهای فلسطینی شد.
4. متاسفانه مهم ترین عامل سرنگونی حکومت‌ها یک اپوزیسیون قدرتمند و منسجم است که در ایران وجود ندارد و پراکندگی نیروها را شاید بتوان تنها عاملی دانست که باعث طول عمر این رژیم شده است.
با این حال اگر تنها انقلاب ایران را هم مورد بررسی قرار دهیم و هیچ نمونه دیگری را در محاسباتمان مد نظر قرار ندهیم، باز هم می‌بینیم که در سالهای پیش از انقلاب هم نیروی قابل توجهی در مقابل شاه وجود نداشت و نیروها فقط در یک دو سه سال آخر دوران شاه شکل گرفتند. عموم نیروهایی که قبل از انقلاب وجود داشت نیروهایی بودند که جملگی در اوایل سالهای 50 سرکوب شده بودند. گفته‌های کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا را بخاطر بیاورید که ایران را جزیره ثبات نامید!
با استدلال‌های بالا من به این نتیجه رسیده‌ام که اگر نیروهای پراکنده مخالف رژیم کمی منسجم تر عمل کنند، تحولات چند ماه آینده میتواند رژیم را از جا بکند و سرنگون کند. بیاد داشته باشید که دولت مقتدر روسیه حتی نیمی از شرایط بحرانی رژیم ایران را هم نداشت، با این حال در یک بزنگاه از جاده قدرت خارج شد.
تحریم رژیم در انتخابات بهار آینده اگر گسترده باشد، همراه با بحران اقتصادی پیش رو و بحران انتخابات همراه با بحران اتمی رژیم این شرایط را فراهم خواهد کرد تا تلنگری نهایی باشد برای فرستادن رژیم به سراشیبی سقوط.
19 پیام
| 
درود بر حسن آقا
من با اجازتون امشب هر چی تو وبلاگتون پیدا می شد رو خوندم و انصافا که خیلی عالی بود. اما یک چیزی اون وسط بود که کمی آزارم داد و اونم مخالفتی بود که شما با اکبر گنجی داشتید. من هم از سابقه اکبر گنجی خبر دارم اما در عین حال میدونم که اون هم کم دردسر نکشیده بخاطر مخالفتش با رژیم. مشکلی که مخالفت شما با گنجی داره دقیقا بر میگرده به همین پست جدیدتون. همونطور که گفتید مهمترین مانعی که جلوی شکست ج.ا. رو میگیره، اختلاف بین نیروهای اپوزوسیونه که یک نمونه واضحش همین اختلافهایی هستش که بر سر سابقه افراد در رژیم بوجود میاد. به نظر من اگر همه مخالفین بپذیرند که تنها چیز مهم مخالفت با رژیم و تلاش برای ایجاد حکومتی انسانی و آزاد هستش و سایر موارد اهمیتی نداره ما مهمترین قدم رو برای نابودی رژیم برداشتیم.
خسته نباشید حسن آقا و به امید موفقیت
خسن آقاشاه بسیجی وسپاه نداشت سربازان ارتش اوسربازان نظام وظیفه بودندکه به مردم پیوستندولی رژیم صدهاهزارمزدوربسیجی وسپاهی داردتازمانیکه باپول نفت یک تکه استخوان جلوی آنهااندازد مردم سرکوب می شوند
حسن آقا جون خدا قوت.
بابا مهمترین عامل یعنی حماقت و بیسوادی مردم رو در نظر نگرفتی. تا این مردم توی ایران زندگی میکنند و امیدشون به چاه چمکرانه، بجز عقب گرد نباید انتظار دیگه ای داشته باشیم.
alifreedom عزیز زمان شاه همه مخالفین بر این عقیده بودند که گارد سلطنتی تا آخرین قطره خون از شاه دفاع خواهد کرد. وقوع انقلاب نشان داد که آن عظمت و جلال در کمتر از 10 ساعت سقوط کرد. تازه دوران شاه افسران ارشد رژیم شاه هزار برابر میهن پرست تر و وفادارتر به شاه بودند در صورتی که این پاسدارهای شپشو حتی به خانواده درجه یک خود هم وفادار نیستند چه برسد به سیدعلی چلاق. پس زیاد نگران بسیح و سپاه نباشید روزی که حرکت های واقعی اجتماعی شروع شد این آقایان سوراخ می‌خرند میلیونها تومان برای مخفی شدن.
دیوید عزیز پاسخ شما هم ساده است، ملت ایران بیسواد تر از 30 سال پیش که نیستند! هستند!؟ این همان ملت است.
خرافه پرستی هم تا تاریخ بوده خرافه پرستی هم در ژن ملت ایران بوده پس نگران این مسائل نباشید وقتی شرایط فراهم شود این رژیم چنان سرنگون خواهد شد که آثاری از ریش و پشم این ارذل هم باقی نماند. پس تلاش کنیم تا شرایط سقوط فراهم شود.
کوروش عزیز اینکه می‌نویسید “من با اجازتون امشب هر چی تو وبلاگتون پیدا می شد رو خوندم” شوخی بیش نمی‌تواند باشد، عزیز جان، من هفت سال برای نوشتن این مطالب وقت گذاشته‌ام شما آنرا در یک شب خواندید!؟
از شوخی که بگذریم به مسائل جدی که برسیم پاسخ شما این است که:
بنده مخالفتی با آقای گنجی ندارم هر کسی که به مخالفت با رژیم برخیزد من هم با او موافقم، تنهای نکته‌ای که در مورد آقای گنجی برای من باقی می‌ماند این است که کسی که بیش از دو دهه وقت گذاشته تا از رژیم جدا شود در بهترین حالت آدم آگاهی نمی تواند باشد در بدترین حالت می‌توان گفت که انسان فرست طلبی است، حالا که می‌بیند رژیم دارد به نفس نفس می‌افتد راهش را از آن جدا می‌کند. پس می‌بنید که نمی‌توان به سادگی به همه کس اعتماد صد در درصدی داشت.
عزیز جان برای هر انسان آگاهی پس از 6 ماه تا یک سال بعد از انقلاب مشخص شد که این رژیم چه عجوبه‌ای از آب در خواهد آمد.
خسن آقا درمورد جنبش “ما هستیم” چقدر بنظر شما جای امیدواری هست؟
اینطور که شنیده ام درروزهای اخیر گروههای مختلفی دارند این جنبش را حمایت میکنند البته هنوز درمرحله تبلیغ است ولی ظاهرا بیش از سایرین توانسته مخالفین را زیر یک چتر بیاورد
ظاهرا برنامه کوبنده ای برای چهارشنبه سوری درنظر گرفته اند.
امیدوارم این هم یک امید واهی نباشه ولی به هرحال این میتونه اون عامل چهارمی که شما گفتید رو شکل بده.
خسن جان
پيرو اون تشكيكي كه درباره هك شدن بالاترين كرده بودي، بد نيست يه نگاهي هم به اين مطلب بندازي كه حرفاي تو رو تأييد مي كنه.
http://uzakyol.blogspot.com/2009/02/blog-post_14.html
به جای اینکه رو در و دیوار بنویسید ماهستیم بنویسید مرگ بر خامنه ای بهتره
اینجوری مردم فکر میکنند انقلاب شده جو گیر میشند تظاهرات میکنند
درود دوست ملحد گرامی
گاه گاهی که به خسن آقا سر می‌زنم مطالب جالبی پیدا میکنم.
امیدوارم مورد چهارم هم ممکن شود.
شاد و پیروز باشید
حسن آقا جان
کم کم دست سایت بالاترین داره رو میشه. الان میفهمم چرا سایت بالاترین چند هفته تعطیل شد. اونها به بهانه هک شدن سایت و بعدا به بهانه تغییرات جدید شروع به بستن امکان پست برای مخالفان حکومت و دین و مخصوصا اصلاح طلبان متقلب کردند. من چند مدتی که در بالاترین لینک میفرستادم مخصوصا مطالب مربوط به خامنه ای و احمدی نژاد که رای بالایی هم می آورد الان نمیتوانم چیزی پست کنم حتی پست های قبلی من بکلی پاک شده. چندین بار به اونها اطلاع داده ام اما ترتیب اثر نمیدهند. دیگر برایم فعالیت در بالاترین مهم نیست.
درود بر شما خُسن آقای عزیز
مطلب اخیرت،مطلب بسیار خوبی بود.به طور خلاصه خیلی خوب در مورد سرنگونی دولتها توضیح دادی.پدر من خود جمله فعالان سیاسی زمان شاه و زمان همین اخوندها بود.وقتی که از چگونگی وقوع انقلاب ازش میپرسم خود او میگوید که باور وقوع این انقلاب برای بسیاری از مردم مشکل بود و مطمئنا هیچ کس حتی تا سه چهار سال پیش از انقلاب هم نمی توانست پیش بینی کند که انقلابی پیش بیاید.وقوع یک انقلاب و سرنگونی یک رژیم کار دشواری است و از نظر من نابودی یک رژیم طالبانی ای همچون حکومت سید علی اقا کار اسانی نخواهد بود و همان طور که گفتید جمله دلایلی که این رژیم را هنوز سراپا نگه داشته، نبود یک اپوزیسیون قوی داخلی است.اپوزیسیون خارجی هم که عمدتا جرگه سلطنت طلبان از قدرت خلع شده است که دارن له له میزنند که دوباره به قدرت بازگردند که البته فکر نمی کنم مردم ایران تا به این درجه از حماقت برسند که برای بازگشت سلطنت پهلوی اقدام کنند.
گروهی هم برای سرنگونی این رژیم فاسد به جنبش «ما هستیم» دل بستند.البته از نظر من باید از هر گونه حرکتی علیه رژیم حمایت کرد و به ان پر و بال داد ولی من فکر میکنم رهبر این جنبش یعنی اقای شهرام همایون فرد قابل اعتمادی نیست و اگر هم قرار باشد که رژیم اینده ایران یک حکومت بی کفایت و نالایق باشد وضع جنبش ازادیخواهی ایران بسیار بدتر خواهد شد.به همین خاطر از نظر من همه چیز به خود ما و بالا بردن میزان اگاهی و سطح اطلاعاتمان بستگی دارد.یکی از دلایل شکست انقلاب 57 نااگاهی اکثریت مردم بود که سبب اعتماد به خمینی و پیروی از او و سر انجام پذیرفتن حکومت جمهوری اسلامی در حالی شد که اصلا حتی نمی دانستند اسلام چیست،چه رسد به حکومت اسلامی.به همین دلیل هر گونه حرکت انتقادی ای که نسبت به حکومت شکل میگیرد از نظر من باید واقعا برای ازادی ایران و سر افرازی ان اقدام کند نه انکه دیکتاتوری اسلامی-اخوندی را سرنگون کنیم و به جایش دیکتاتوری اریامهری را باری دوباره بازگردانیم که در این صورت دوباره باید چندین دهه برای ازادی ایران مبارزه کنیم.
البته از نظر من انتخاب دوباره احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری میتواند مردم را هرچه بیشتر نسبت به این حکومت خشمگین کند.احمدی نژاد در صورتی که دوباره رئیس جمهور شود میتواند همان نقشی را داشته باشد که هویدا در فراگیر شدن مخالفتها و افزایش اعتراضات داشت.احتمالا با گندی که احمدی نزاد در این چهار سال به بار اورد در چهار سال اینده نیز گندهای بیشتر بالا خواهد اورد و همین اعمال غیر مسئولانه و ابلهانه اشخاص لمپنی چون احمدی نژاد و همین طور تمامی مسئولان و روسای حکومتی میتواند روزی راه را برای سقوط این حکومت قاصب هموار کند.البته من که چشمم اب نمی خورد این حکومت حالا حالاها سرنگون شود.
امیدوارم این دفعه ملت ایران درست تصمیم بگیرند و با اگاهی و دانش قبلی مسیر درست را انتخاب کنند.اگر دوباره به بن بست برسیم فاتحه ایران برای همیشه خوانده خواهد شد.
پاینده باشید
حالا که دوباره بحث بالاترین شد، من برخلاف آرمان همانطور که خُسن آقا قبلا در پستهاش نوشته بود فکر میکنم این سایت دربست در اختیار اسهال طلبهاست ، امروز این لینک از ( وبلاگ خیابان بهشت ) با ۷۴ امتیاز و ۹۰ نظر داده شده از غفلت آقا رضا و شرکا استفاده کرده به قسمت بهترین لینکها و لینکهای مورد بحث رسید و در مدت کمی ناپید شد! حتی از قسمت نظرات!
http://balatarin.com/permlink/2009/2/27/1526892
اطلاعیه وبلاگ نویسان در دفاع از جنبش دانشجوئی
دانشگاه قبرستان نیست
اعتراض وبلاگ نویسان ایران و افغانستان به سرکوب گسترده دانشجویان
ما وبلاگ نویسان از مقاومت دلیرانه جنبش دانشجویی که پلی تکنیک را به نماد آزادی خواهی تبدیل کرده و پایه های حکومت مرتجعین را به لرزه در آورده است حمایت می کنیم و همگام با دانشجویان دلیر، خواهان آزادی فوری دانشجویان بازداشتی هستیم و از همه سازمان‌های حقوق بشری برای آزادی دانشجویان در بند کمک می طلبیم
درصورت تمایل برای امضاء ، لطفاً اسم وبلاگ با لینک خود را بنویسید
هر وقت تونستی یه سازمان منسجم مثل مجاهدین خلق بوجود بیاری میتونی به براندازی امیدوار باشی وگرنه گفتن لنگش کن اونم از اسلو کار به جایی نمی بره.
درود خسن آقا
البته اپوزیسیون مهمه و لی نه اپوزیسیونی مثل شهرام همایون یا خواننده گروه ایشان یا سازگارا. هرکی که کارهاش را کرد و دیگه گهی برای خوردن نداشت از جمهوری اسهالی قهر کرد و رفت شد اپوزیسیون. همانطور که اون دوستمون گفت همایون هم به هیچ صورت قابل اطمینان نیست چون آدم مزور و دو رویی هست. یک مصدقی کامل که هنوز در 28 مرداد 1332 زندگی میکنه. وای به حال ملتی که اپوزیسیونش همایون و سازگارا و گنجی باشند.
salam hasan agha. baad az 6 mah ke iran boodam . taeh omadam ,va ye rast omadam soragheh sitet . onja ke sitet filter meshod , hala ta bekhad khabam tanzeem besheh shaba bedaramam o vaght daram . matalebetoo bekhonam
حسن آقا وقتی کسی تمام زندگیش را پای چیزی بگذارد به آسانی نمی تواند از آن دل بکند. دست کم اوایلش امید به اصلاح آن دارد. لطفا به کسی مثل گنجی بدبین نباش. نتیجه این نوع بد بینی ها تنها اختلاف و دوری مخالفان از هم است
حسن آقا 90درصد مردم كشور هاي جهان سوم از پس دو كار آسون كه همان خوردن و ريدن باشه بر نميان .شما انتظار تحليل سياسي از آنها نداشته باشيد ,انقلاب نتيجه حماقت ملت هاست.وآزادي ودموكراسي نه دادني نه گرفتني است بلكه فهميدني است, پدر جان 90 در صد مردم ايران در تابستان با كولردماي 40 درجه اتاق شونو ميكنند 20 ودر پاييز وزمستان با بخاري !! دماي 20 درجه اتاقشونو 40!!. آنهايي كه حرف هاي مرا قبول ندارند ميتوانند با يك دماسنج حماقت خود رابر خود ثابت كنند . تازه شما مثلا از روشن فكران جامعه هستيد چون كه وبلاگ ميخوانيد.به همين سادگي.