Oct 26 2008
روانشناسی سوتین، G-string و انتخابات آخوندی!
زیتون را یقینا همه وبلاگ خوانها می شناسند! آنهایی که نمیشناسند میتوانند بروند و وبلاگ ایشان را از سر تا ته بخوانند تا شناخت شان بره بالا!
ایشان معمولا از مسائل بسیار عادی زندگی و سیاست مینویسند، چیزی که وبلاگ ایشان را بسیار جالب و متمایز از دیگران میکند، تکنیکهایی است که ایشان برای مطرح کردن مسائل استفاده میکنند. معمولا نوشتههای ایشان بسیار هوشمندانه و زیرکانه نوشته میشود، با این حال از یک سادگی و بی گناهی کودکانهای برخوردار است، که این خود نشان از استعداد ایشان دارد که چگونه قادر است با نوشتن جملهای همزمان با دو یا حتی چند گروه خواننده ارتباط برقرار کند و همزمان دو یا حتی چند معنی متفاوت از همان یک مطلب بتوان استخراج کرد. به زبان ساده میتوان نوشتههای ایشان را نوشتههای چند بعدی نامید. بعضا همگی گمان میکنیم که مطالب شماره بندی شده ایشان به هم ربطی ندارند(منظورم خوانندهای بی سوادی مثل بنده هست)، ولی گاهی اوقات یا بهتر است بگویم بیشتر اوقات این نوشتهها بهم مربوط میشوند. یعنی یکی را مینوسیند تا مشروعیت ببخشد به آن یکی دیگر، یا یکی از مطالب نوشته میشود تا کشش و جذابیت مطلب بعدی را بیشتر کند، یا یک مطلبی مینویسند تا مشتری برای بخش بعدی پیدا کنند. خلاصه این سبک نگارش را من تنها در این وبلاگ دیدهام. معمولا هم وقتی چیزی را مطرح میکنند چنان دو بعدی یا چند بعدی نوشته شده که خواننده نمیتواند به راحتی گریبان این عزیز را بگیرد. آخه گاهی اوقات مقولاتی که القا میشوند کاملا با سیاستهای حکومت ایران همراهی و همخوانی دارد و مثلا حقیر که ضد رژیم هستم، در چنین شرایطی باید معمولا گریبان ایشان را بگیرم، ولی این چند بعدی نویسی ایشان مرا در نشان دادن عکس العمل مردد میکند. نمیدانم شما هم به چنین مواردی بر خوردهاید یا نه!
فکرش را بکنید اگر یک وبلاگ نویس بیچاره بیاید و مستقیما از رای دادن به حکومت آخوندی دفاع کند همه حمله ور میشویم و به سرش میریزیم و خلاصه صدایش را خفه میکنیم، در صورتی که همین مساله را ایشان بارها و بارها نوشته و تکرار کردهاند ولی کسی جرات گرفتن گریبان ایشان را به خود نداده است. مثلا اگر حسین هودر همان موضوع را که ایشان نوشتهاند بنویسد، همه ساکنان وبلاگ شهر گریبان این مادر مرده را میگیرند، ولی اگر زیتون خانم بنویسند، کسی عکس العملی نشان نمیدهد و یا اگر نشان دهد با احتیاط بسیار این کار را میکند تا مبادا نازک تر از گل به ایشان گفته باشد و احتمالا ایشان را ناراحت کرده باشد. من خودم هم این دوگانگی را درک نمیکنم. البته همان طور که نوشتم این برخورد دوگانه بیشتر مربوط میشود به تفاوت روش نگارش ایشان و سید حسین هودر. سید حسین درخشان ننه مرده یک مرتبه کون برهنه میپرد وسط معرکه، در صورتی که زیتون خانم با احتیاط سوتین و G-string از تن بر میکنند بعد با عشوه، احتیاط و الگانس (Elegance) میخرامند میان میدان. فرق معامله را میبینید، یا بهتر است بگویم درک میکنید!؟
مطلب آخر ایشان را بخوانید تا متوجه شوید چه میگویم. ایشان با همان روشهای شناخته شده خودشان، با احتیاط چنان به انتخابات پیش رو در ایران مشروعیت میبخشند که آب هم از آب تکان نخورد! انگاری که دارند از انتخابات یک کشور دموکراتیک و مشروع صحبت میکنند! به این میگویند استعداد! استعداد نویسندگی که در کمتر کسی دیده میشود! استعدادی که قادر است سفید را سیاه نشان دهد و سیاه را سفید، باید به ایشان مدال داد! فقط بدبختی در این است که ایشان این استعداد را در جای نادرستی بکار میبرند. ای کاش استعداد ایشان را من داشتم تا به وسیله آن دندان یک به یک ملاها را بدون سوزن بی حسی میکشیدم!
37 پیام |
وب –
آ –
ورد
http://jamkaran.blogspot.com/2008/01/z8un.html
عزيز جان اگر محمود انتخاب شود يا محمد
چه فرقي به حال شما مي كند.
اين كون ما هست كه با آمدن يكي پاره مي شود وبا آمدن ديگري كمي ترميم مي شود.
شما عرقت را مي خوري و… را مي كني و انتظار داري از خارج كشور بتواني تحليل درست بدهي؟
مطالبت جالب است ولي در حد يك سوپر انقلابي كه آنارشيست است و معتقد به تخريب همه چيز
اگه سیاست حکومت آوردن خاتمی باشد چه 1 نفر در انتخابات شرکت کند چه 60میلیون نفر در نهایت خاتمی رئیس جمهور می شود.
منتها هر چقدر مردم بیشتر در انتخابات شرکت کنند خریت خود را اثبات کرده مشروعیت به نظام اسلامی می دهند.
آقا باقر این درست همان برنامه ایست که رژیم می خواهد اجرا کند. یعنی به مرگ میگیرد تا ملت ایران به تب راضی شود.
برادر من این چه منطقی است که شما دارید!؟
اگر بنا بود چنین رژیمی داشته باشیم مگر مرض داشتیم رژیم شاه را عوض کردیم!؟
رژیم شاه صد شرف داشت به این اوباش و اراذل.
حسن آقا
زیتون نویسنده دوست داشتنی است و به همین خاطر وقتی توی اوت میزند آدم دلش نمیاد چیزی به او بگوید.
علاوه بر این نکته دیگری هم هست که در مقابل مطرح کردن بعضی حرفها بهتر است آدم سکوت کند. مثلا در مورد انتخابات.
ما با هرچه که در منطق و عقل و استدلال داشتیم این مسئله را بارها گفته ایم که انتخابات در جمهوری اسلامی از بیخ و بن هویت و اصالت ندارد و فقط تمسخر دمکراسی و رای مردم است.
حالا وقتی بعضی افراد نمیتوانند این نکته را بفهمند و هضم کنند را دیگر نمیشود کاری کرد. باید بگذاریم سرشان برای بار چندم به سنگ بخورد تا بفهمند ما چی میگفتیم.
من فکر میکنم لیاقت مردمی که همین یک موضوع ساده را نمیتوانند درک کنند تسلط آخوندهاست.
الان درجه حماقت به حدی بالا رفته که فرضا اگر روزی آخوندها بخواهند خودشان هم کنار بروند یک بخشی از این ملت نگذارند و بگویند آخوندا باید بیشتر ترتیب ما را بدهند.
بحث شیرین نو
و چه
و چه
حسن آقان جان فعلن این ممه دان یا بقول شما سوتین موتینو ول کن …دلغکبازی بیماری انتری نژاد و بچسب… در آستانه خیمه شب بازی انتخوابات یکی ادعا میکنه تو ایتالیا در معرض رادیاسیون قرار داده اند…اون یکی با ادا و باصطلاح شیوه سیاستمدارانه مثلن کل بیماری رو انکار میکنه…خلاصه یه وای ننم بازی افتاده که بیا و تماشا کن.
حتم دارم فردا پس فردا لب چاه جمکران اقاشون نظر میکنه و شفاش میده…
امیر جان عجب تحلیلی کردی، من ساده لوح واقعا باورم شده بود که این ننه مرده بیمار شده! نزدیک بود ذوق مرگ بشوم! با خودم گفتم شاید مرد از دستش نجات آمدیم.
زيتون پروده جان، من بعضي وقتا كه ميام تو دبه مربا و ترشيجات برخطت، دليلش هم اينه كه لينكتو از پاتوق متاليستهايي مثل خسن آقا ريفر دادن رهگيري ميكنمو ميوفتم تو خمره….راستش بوي تستوسترون و پروژسترون به مشامم نميخوره ابداً!( حتي استروژن و ديگر گنادوتروپينها) فقط بعضًا رايحه اكسي توسين است(هورمون شروع عمل زايمان) كه توجه آدمو جلب ميكنه تو خمرگاهت……
اوكي؟ فكر كنم پسراي مراجعه كنندت بايد كپسول ويگركس و دخترا هم قطره اسپانيش فلاي مصرف كنن تا سطح گنادوترپين هاي دبه ترشي برخطت بياد رو گژِ آدم طبيعي…البته متفورمين و HCG هم خوبه و ضد اختگيه شايدم ضد اختگيِ سياسي…..
ببين اوليو اوليو ، رول شيخ محمد خاتمي(يا همون سيد خندان) فقط رعايت پروژه گه و گهتره ها آآآ!! يادت نره كه اين پروژه فقط مقبول ايرانيهاست و بس…چون هنر نزد ايرانان هست و بس…!
اين آشغالا ، تنها موجوديتهاي كائنات نيستند، ميدوني؟! تنها حالت ممكن هم نيستن ، اينو حتما نميدوني….. كه ما ايرانيا فقط بلديم بگيم ، هيچ بدي نرفته بهترش بياد …..بابا خاتمي آخرشه ، اگه بياد تو خيابون زياد نميزد تو سرمون به خاطر حجاب ،تو خزر شهر بچه بولدارا ميتركوندن ، عبداله نوري زاپاتيست آخوندها بود !! رپشون هم مهاجراني بود ، كالاباسچي فقط يكم دزدي كرد كه باغ وحش تهرانو به نام خودش زد ( هرچند كه جاي همشون تو باغ وحشه)
ميگن خاتمي تنيس بازي ميكنه …وواووووو… اينا روحيه و خواسته ايرانيهاي آماده بخورو قشري و مصرفي كه 99 درصد جامعه ويران را تشكيل ميدن…..
ايني كه خسن آقا ميگه توان نگاشتنت خفن هست ، يه سليقه شخصي است … اينيكه ميگه مخاطبينت سراپا گوشن ببينن چي ميگي….. هم يه برداشت سليقه اي هست….اما زيتون، علاوه بر ويتامين آ اي و آهن و ويتامين هاي محلول در چربي يه آلكالوئيد سمي هم داره كه تلخش ميكنه …خيلي تلخ و سمي…..شنيده بودم جمهوري اسلامي شيشه هاي كنسرو زيتون آماده كرده بود كه خاصيت زره بيني داشت و محتواي زيتونها درشتتر نشون ميداد اما وقتي درب كنسرو را باز ميكردي ميديدي همشون ريزه ميزن…..
ببين ، شيخ محمد خاتمي ( دست آموز رفسنجاني) فساد را در سطوح اجتماعي و اخلاقي و اداري ترويج كرد …..حتي اين اُزگل اُسكل محمود مشنگ هم ميدونست بعد از هرج و مرج خاتمي هيچ غلطي نميتونه بكنه اما بايد بنا به دستور رئيسش علي اقل يدس، نقش يه آدم دسپوتيسم (استبداد گرا) را بازي ميكرد …. چون اين آخوندكها ميدونن مردمي مثل شما چي ميخوان. خدا پدر كفن دزد اول را بيامرزه….امممما ببنيم اين آخوندا چي ميخواهن ، زيتون خانم ….
اينا ميخوان بمونن از طريق پيچوندن مردم ….اينا ميخوان بمونن و ميدونن رفتار هميتي و اجتماعي ويرانيها چيه !
اينا ميخوان بمونن چون اگر دوباره جريان فروپاش بشه ، هيچ جائي تودنيا ندارن كه بزارن در برن…
اينا ميخوان بمونن چون سالي 275 ميليارد دلار پول نفتي يا مفت نصيبشون ميشه ..ميگن 60 مليارد بود!!…
پس اينا ميخون بمونن با اهداف كاركردي “ماندن”
اوليو اوليو ، يه سئوال: ما چرا نخواهيم باشيم ؟! چرا ويرانهاي هميشه آخرين چيزيو كه دارن ميخوان؟چرا آرمانگرائي و تنوير افكار نكنيم…..يادمون نره كسي كه ميتونه بنويسه ، مسئوليت داره ….
فكر ميكيني مثل اس هولها اگه بريم پاي صندوق راي، كي تو اِنوسش عروسي ميشه ؟ ( تازه مارو هم دعوت نميكنه؟).آره…..اين آخوندا … اينا ميخوان براي موندن موجه هم، باشن خواهرِميوه جاتيه من ….
دنياي عجيبي است…..ايرانيهاي زرتشتي مبنا، افتادن دنبال نشيمنگاه كروبي و خاتمي و رسماجاني كله پيچ ….
چرا؟!
شما داري بجاي ميوه زيتون شاخه زيتون بر دهان كبوتر سفيديو بيان ميكني كه ميخواد با يه انتخابات خاتمي انتها ،
يك مدينه فاضله را بجاي ديو زشت و كوتوله احمدي الاغ رقم بزني ( جايزه نوبل سياسي متعلق به زيتون رودبار)
خاتمي لوسيون موندنه …..نه براي ميوجات حتي آفت زده هاشون…..! اينا اومدن كه بيان نابود كنن…..
اگه بابل را خوب نگاه ميكردي ! در ميافتي چيكو پرسوناژ يك جريان درونساخت بود كه نميتونست ازكسي ارتباط بگيره ، دختركي بود آزرده كه حتي دليل خودكشي مادرشو ميدونست ….مشكلش به قول شما، سكس نبود! بلكه حزن از دنياي درونساختي بود كه با تساهل انسانهاي دور اطرافش تبديل به يك طوفاني شده كه دنبال يه رسوائي ميگشت كه تغيير حاصل كنه….چون از پدري استرداد عشق ميكرد كه اصلا در وجودش عشق نبود…چه شد كائنات را از بعد غريزه جنسي ديدي؟؟؟ بابل يه فيلم سورئال بود نه پورونو !
فكر كنم، سيمبا(سي با) ويت نالا گو هوم ؟؟؟؟يعني اينكه برو سركه سيبي كه انداختي بجاي شراب معنوي الهي قمشه اي بخورو از سرخوشي و افت فشار خون ، گفتمان پامنقلي پست مدرن البته طنز نوشتاري دانشگاه آزاد پسند طومار كن…
ميدوني؟ سركه سيب ضد چاقي است و ضد فربهي سياسي …..
دكتر لائيك از پاتوق خسن آقا
دست شما درد نکنه:)
من از شما ناراحت نمیشم. شما عادتونه! از رامین مولایی هم ناراحت نمیشم!
در جواب شما برای صدمین بار باید بگم که من هم مثل شما این رژیم رو مشروع نمیدونم. نگویید که بارها ننوشتهام که مردم برای آمدن آخوندها و رژیم مذهبی انقلاب نکردن و بعضیها عین زالو جسبیدن به حکومت این کشور و مطمئنا حالا حالاها ولکن هم نیستن!
به جز یکی دو انتخابات در هیچکدومشون شرکت نکردم و مطمئن نیستم کار درستی کردم! چون من برخلاف شما دارم در این کشور زندگی میکنم و تمام روزها، شبها و لحظات من با زجر همراهه. برای من فرق داره یه آدم که اقلا زبون آدمیزاد حالیشه بیاد رو کار یا یه آدم (!) زبون نفهم! گاهی آدم حتی نسبت به زندانبان و شکنجهگرانش فرق میگذاره!شکنجهگری که شلاق میزنه فرق داره با شکنجه گری که ناخوناتو یکی یکی میکشه و زیرش سوزن داغ فرو میکنه و جایجای بدنت رو هم با اتوی داغ میسوزونه.
من اوندفعه گفتم اگر مردم ایران تصمیم بگیرن اصلا در انتخابات شرکت نکنن این بهترین کاره. اما شما مطمئن باش هر کسی به بهانهای شرکت میکنه. یا به خاطر دانشگاه به خاطراز دست ندادن شغل و هزار کوفت و زهر مار دیگری. شما نمیتونید از دور برای مردم نسخه بپیچید. روزی ممکنه بدون اینکه شما حتی حسش کنید مردم کاری کنند کارستان! اما تا اونموقع فرق داره کی روی کار باشه. میگید نه از فامیلای مقیم داخلتون بپرسید.
زیتون جان
هیچ کس برای شما نسخه نپیچیده هرکس آزاد است نظرش را بنویسد و از دیدگاهش دفاع کند.
شما اگر دوست دارید در انتخابات شرکت کنی بسم الله ولی تقصیر خراب شدن اوضاع را نیانداز گردن کسانی که مثل شما فکر نمیکنند.
عجب روزگاری شده ها؟
ملت میروند رای میدهند و وقتی می بینند چیز دیگری از داخل صندوقها بیرون آمد تقصیرش را می اندازند گردن تحریمی های بیچاره.
با توجه به اینکه عمل توازن بیضیتین در برهه فعلی در مرحله آزمون و خطاست و نتایج اطمینانبخشی از آن به منصه ظهور نرسیده است، بنابراین، به احتمال بسیار، رقابت در انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران، همچنین مبتنی بر خایهدار بودن کاندیداها ـ اعم از چپ و راست ـ خواهد بود و در این میان پیشبینی میشود، اقبال عمومی به طرحها و شعارهای انتخاباتی احمدی نژاد و کروبی بیش از دیگران باشد. ذکر این نکته نیز ضروری است که این قبیل طرحها و شعارهای بیضوی (از قبیل: آوردن نفت به سفرهها و پرداخت یارانه پنجاه هزار تومانی)، در صورت پیروزی هر یک از این دو بزرگوار امکان تحقق عملی نخواهد یافت و در صورت تحقق نیز، طرحهایی نامتوازن و تخمی از کار در میآید. بنابراین، از هموطنان عزیز خواهشمند است در صورت مشارکت در امر خطیر انتخابات، بجای استفاده از بیضه در انتخاب کاندیداها، از فکر و شعور خود بهره بيشتري بگیرند .
امروزه تقریباً علم ثابت کرده است که حجم بیضیتین مردان از توازن لازم برخوردار نبوده و یکی از آنها از دیگری بزرگتر است. اوایلی که این کشف مهم صورت گرفته بود، پندار دانشمندان بر این بود که بیضه بزرگتر در مردان ثابت است و چپ و راست آن در همگان مشخص و مبرهن. اما اکنون ثابت شده است که این امر در افراد مختلف، متغیر است. بعضی از افراد، بیضه راستشان بزرگتر است و بعضی دیگر، بیضه چپشان. و بطور طبیعی، این تفاوت، سر منشاء قرائتها و تأویلات متفاوتی میگردد. البته، این تفاوتها در اغلب مردم آن قدر نیست که در رفتارهای اجتماعی آنان محسوس باشد. اما مسئولینی که در سیاستهای داخلی و خارجی جسورانه و با اتکا به خایه خود عمل میکنند، گرایش آنها به پایگاه فکری چپ یا راست، وابسته به عنصر تورم بیضه در یکی از جناحین میباشد. بنابراین، و به احتمال بسیار، احمدینژاد خایه راستش بزرگتر است و کروبی خایه چپش.
سنجش بروز و ظهور رفتارهای اجتماعی و سیاسی از طریق بزرگی و کوچکی خایه، دانشمندان مغرب زمین را به اين اندیشه انداخته است که با انجام مهندسی ژنتیک، به مهندسی سیاسی جامعه بپردازند. در کشورهای علم محوری همچون سوییس، نروژ، سوئد، کانادا و اخیراً ژاپن، عدهای از دانشمندان به منظور ایجاد توازن در عرصه سیاست، با جراحی بیضتین و متعادل کردن چپ و راست آنها در سیاستمداران، به متعادل کردن سیاستهای سیاسی و اجتماعی جامعه پرداخته و به آرمانشهر افلاطون يك قدم و بلكه بيشتر نزديكتر شدهاند. البته، تبحر جراحان هنوز به آن حد نرسیده است که بتوان این عمل را در کشورهای توسعه نیافته نیز به اجرا در آورد و ممکن است جراحیهای نیندیشیده، منجر به از همپاشی سیاسی در این نوع جوامع گردد. فی المثل، اگر اندازه بیضیتین از یک حد لازم، کوچکتر شود، احتمال دارد که سیاستمداران، در تصمیمات خود بیش از حد به احتیاط روی آورند و شتاب جامعه گرفته شود و روند موزون توسعه، به خوابآلودگی بینجامد. و یا برعکس، ممکن است با بزرگ شدن هر دو بیضه، تصمیمات بیضوی مقامات، منجر به سقوط جامعه و در افتادن آن در شیب تحولات پیشبینی نشده گردد. در این وضعیت، کنترل سیاستمداران با انحاء و اقسام نهادهای کنترلی نیز میسر نخواهد بود و احتمال ظهور فاشیسم و خودکامهگرایی دور از ذهن نیست.
… وقايع ابن محمود …
عامه مردم، کسانی را که در تصمیمگیری و اجرای امور شخصی یا جمعی از خود قدرت و جسارت نشان میدهند، آدمهای خایهدار مینامند. مثلاً میگویند: فلانی این هوا خایه دارد! و همزمان با این گفتار، حجم بیضههای طرف را از طریق هنرهای تجسمی بصورت زنده به نمایش میگذارند. حتی کار بدانجا میکشد که در مورد خایههای افراد جسور در عرصه سیاست داخلی و بینالمللی دست به قضاوتهای تاریخی هم میزنند. فی المثل معروف است که صدام حسین لعین آدم خایهداری بوده است و عموماً در تصمیمگیریهای خود ازین مزیت نسبی بهره میگرفت و فی الواقع بجای مغز از خایه استفاده میکرد. گویند که قبل از اعدام، آن ملعون وصیت کرده بود که هر کدام از اعضا و جوارح او را به یکی از سیاستمداران بدهند. در این میان، خایههای او سهم یکی از سیاستمداران دست به عصا و محتاط ایرانی ـ خاتمی عزیز شده بود. اما از قرار معلوم، به این وصیت صدام عمل نشده و آن فرد کماکان در تصمیمات خود تردید نشان میدهد.
خسن آقا تصور نمی کنم شما قلمتون کمتر از زیتون عزیز توانایی داشته باشه کما اینکه این پست شما هم دست کمی از پست ایشون نداره
ما که خواننده قدیمی شما هستیم این اطمینان رو به شما میدیم نگران نباشید .
زیتون خانم شما دچار یک تناقضی شدهاید که خودتان هم قادر نیستید آنرا ماست مالی کنید. دوست عزیز شما خودتان میگویید که این رژیم مشروعیت ندارد، آنوقت درست چند کلمه آن طرف تر مینویسید که فرق میکند بین این یا آن!؟ خواهر جان اینها جنایت کار هستند و هر کسی به هر طریقی به دوام اینها کمک کند، مستقیم یا غیر مستقیم شریک جنایات اینها میشود.
اگر همه مثل شما فکر کنند تا ابد این رژیم سوار گرده مردم خواهد بود و در عوض اگر همه مثل من فکر کنند این رژیم یک روز هم دوام نخواهد آورد.
مشکل اصلی ما ملت ایران است که همگی فقط به فکر منافع شخصی و کوتاه مدت خود هستیم و هیچ کس به این فکر نیست که ما باید یک روز این عادت غلط را کنار بگذاریم و بجای فکر کردن به منافع کوتاه مدت و شخصی مان به منافع جمع و طویل المدت همه جامعه فکر کنیم.
زیتون خانم وقتی شما که مثلا روشن فکر آن جامعه هستید تا این اندازه کوتاه مدت فکر میکنید چه توقعی میتوانیم از عوام داشته باشیم!؟
ببخشيد، فهم معنای برخی واژه ها برای بنده کوچيک خيلی سخته
ممکنه يک انسان نيک خواه کلمه ” مشروع ” رو برای من معنی کنه؟
واژه مشروع بسیار ساده است عزیز جان. یک مثال میزنم تا معنی آن راحتر قابل درک شود.
اگر کسی آمد خانه شما را بدون رضایت شما به مالکیت خود دراورد این عمل نامشروع است.
اگر کسی بدون داشتن حقی با زور به آن حق رسید این یک عمل نا مشروع است.
ساده بگویم عمل دزد یک عمل نا مشروع است.
وقتی که کسی بدون داشتن حق و استحقاق به چیری برسد.
در کشورهای متمدن و دموکرات برای بدست گرفتن قدرت سیاسی رای دهندگان با رای خود حکومت قانونی و مشروع را برای مدت مشخصی در اختیار احزاب و سیاستمداران میگذارند. در ایران حکومت آخوندی آقایان بدون مشروعیت حکومت را با زور کسب کردهاند.
دكتر لاييك، دمتون گرم. حرف دل ما رو ميرنيد و خوب توي دهن اين پوفيوزها ميزنيد. استدلال شما حرف نداره كه هيچ، خيلي هم باسوادانه مينويسيد.
تو انتخابات قبلی اگه تقلب نمیشد به احتمال زیاد کروبی رای میاورد تا جایی که یادمه تو دور اول احمدی نژاد اصلا مطرح نبود تو دور دوم هم مردم اگه بهش رای دادند برای این بوده که رفسنجانی رای نیاره
با این انتخابات مسخره به هر کی رای بدیم آخرش کاندیدای مورد نظر خامنه ای از تو صندوق در میاد چون فرقی نمیکنه هر کی از فیلتر شورای نگهبان عبور کنه مطیع خامنه ای خواهد بود در ضمن حسن آقا مردم ایران جو گیرند شما هم اگه ایران بودی بعید نبود جو گیر بشی و رای بدی
این ها رو بخون و بخند خسن آقا.
http://www.hamdelan.ir/Files/pages/view_detail.php?id_content=14450
http://www.hamdelan.ir/Files/pages/view_detail.php?id_content=14473
ای بابا خُسن آقا این ملت رو تا بهشون چیزی میگی بهشون بر میخوره در جواب میگن اون طرف دنیانشستی میگی لنگش کن! بابا جون کسی به شما نگفت کاری کنی همه میدونیم که این رژیم جنایتکار اگر لازم باشه ۷۰ میلیون رو زیر
تیغ میگذاره ،به شما گفتند اطلا کاری نکن روز انتصابات بگیر بشین تو خونت وقتی که تمام دنیا نشسته ببینه در این انتخابات خاموش چند درصد از مردم شرکت میکنند دست زن و بچه رو نگیر برو تو خیابون ،انگشت جوهریتو نگیر جلو دوربین بعد از انتخابات همون انگشت رو میکنن به ماتحت خودت و زن و بچه ات فرو حالا هی بگو به این جماعت ! در مورد بلاگ زیتون هم من شخصا ۴ یا۵ بار بهش بیشتر سرنزدم اون هم دیدم بالای بلاگ ملا لوگوی زیتون داره چشمک میزنه گفتم ببینم چیه که ملا میخونه ، اون چند باری که من سر زدم صحبت از آش رشته و شعله زرد نذری و این صحبتا بود البته چون ایشون پستهاش از چند موضوع مختلف و کوتاه تشکیل شده خواننده رو خسته نمیکنه و تا اخرش میخونی ولی در مجموع مطالب بیشتر زندگی روزمره مردم در ایرانه و قُرهایی که ملت از مشکلات در ایران میزنند محتوای بلاگ طوری نیست که خواننده رو به فکر و تجزیه تحلیل واداره، برای من زیتون یک بلاگ سرگرمی خوب که اگر فرصتی باقی موند سری بزنی.
برقرار باشی
*وبلاگ
«انتخابات» و «امکان انتخاب» زمانى وجود خواهد داشت که افکار و خطوط مختلف در صحنۀ انتخابات و پیش پای مردم وجود داشته باشند، و در رابطه با اشخاص نیز، هنگامى امکان انتخاب وجود خواهد داشت که بيش از يک شخص و نامزد، با افکار و برنامه هاى ويژه اش، در مقابل انتخاب کنندگان وجود داشته باشد. و با «وجود داشتن» افکار و عقايد و روشهاى متفــاوت و اشخاص داراى خط و برنامهٴ ويژه، انتخابات و امکــان انتخاب قابل بحث و بررسی ميشود و مي توان از انتخابات و گــزينش افکــار و اشخاص و روشهای مختلف صحبت کــرد. در غير اين صورت، انتخابات و بحث روى آن، سخن بى معنايى خــواهد بود.
شروط نامزد شدن در نظام ولایت مطلقه (شروطى که هم در قانون اساسى نظام ولایت مطلقه آمده اند و هم جزو ماده هاى اصلى قوانين انتخاباتى در این نظام مي باشند): اولين شرط يک نامزد در انتخابات ریاست جمهوری درنظام ولایت مطلقه اينست که بايد «شيعهٴ اثناعشرى» باشد. با اين شرط «همهٴ اهل سنت» و «همهٴ مسلمانان اجتهادى» و «همهٴ آنها» که از اين شرط «خارج» هستند از نامزد شدن براى مقام رياست جمهورى محروم ميشوند. دومین شرط یک شخص در همۀ انتخابات های نظام ولایت مطلقه اينست که بايد «ولايت فقيهى» و معتقد به ولايت فقيه و ملتزم به اوامر ولی فقیه باشد، ولی فقیهی که اول قرار بود اَعلم فقهای شیعۀ اثناعشری باشد، اما با کودتایی که علیه حسین علی منتظری (جانشین خمینی) انجام دادند، ولی فقیه در نظام ولایت مطلقه به مستبدترین رجال آخوندی تنزل پیدا کرد. با وضع اين شرط «همهٴ شيعيان اثناعشرى» نیز که ولايت فقيهى نيستند، از جمله شيعيان مهدوى، که تا چندی پیش اصل و عامۀ توده های شیعی را تشکیل میدادند، و معتقدند که در زمان غيبت مهدى و امام معصوم نمی توان حکومت شيعى تشکيل داد، و نیز شيعيان مردم سالاری که داراى فکر و انديشهٴ بازترى هستند و اکثرا در احــزاب و سازمــان های سیاسی تشکل یافته اند، از نامزد شدن براى هــر انتخاباتی محــروم ميشوند. سومین شرط کسی که در ايرانِ زیر حاکميت نظام ولایت مطلقه در هر نوع انتخاباتی نامزد می شود اينست که بايد از فکر و عقيدۀ ولايت فقيهى عبــور نموده و معتقد و ملتزم به «ولايت مطلقهٴ فقيه» باشد. به عبارت بهتـر، در حال حاضر بايد عامل و دست نشاندهٴ خامنه اى بوده و در ميدان تاٴييد و تثبيت «علی خامنه اى» سابقه دار و در عين حال فعال باشد. طبق اين شرط، کليهٴ کساني که معتقد به ولايت فقيه هستند، لکن به بجاى ولايت مطلقهٴ فقيه، معتقد به «ولايت فقيه نظارتى» در حکومتدارى هستند و يا معتقد به «شوراى فقهاى شيعه» در نظام حکومتى ميباشند، حذف و محروم ميشوند. و چهارمین شرط یک نامزد انتخاباتی در نظام ولایت مطلقه اينست که بايد «مُذکر» و از رجال شیعۀ اثناعشری و معتقد به ولايت مطلقهٴ فقيه باشد، که این یکی برای رياست جمهورىِ است، و کسى که مرد و مذکر و شیعۀ اثناعشری و ولایت فقیهی و معتقد به ولایت مطلقه نباشد، نمي تواند نامزد رياست جمهورى در این نظام استبدادی گردد. و شوراى نگهبان استبداد کليهٴ زنانى را که خود را براى نامزدى در هشتمين دورهٴ انتخابات رياست جمهورى معرفى کرده بودند (۴۵ زن) به دلیل زن بودنشان رد صلاحيت نمود. در سايهٴ اين شرطِ زن ستیزانه، همهٴ زنانى که شیعۀ اثناعشری بوده و معتقد و ملتزم به ولايت فقه و معتقد و ملتزم به ولایت مطلقهٴ فقيه نیز مي باشند، از صحنهٴ نامزدى براى احراز مقام رياست جمهورى طرد و محروم ميشوند.
حال اگر مردم ایران، در راٴى گيریهای استبدادی شرکت کنند، قطعاً به نامزدهاى نظام ولایت مطلقه راٴى داده اند، چرا که شخص و کسى ديگر را در برابر خود ندارند، تا بدان راٴى بدهند، همچنانکه اگر مردم در نمايشات استبدادى و راٴى گيریهای يک طرفه (که مردم و آراى آنها کلاً ناديده گرفته شده) شرکت نکنند، این بدین معناست که مردم به نظام ولایت مطلقه و نامزدها و عمالش راٴى نداده اند و خود به خود «تحريم نمایشات استبدادى» متحقق میشود. و حق هم اينست که مردم با «عدم شرکت» در اين نمايشات استبدادى، به استمرار نظام استبدادى ولایت مطلقه «نه» بگويند و زمينه هاى «آزادى و مردمسالارى و کثرتگرايى» را در مملکت استبداد زدۀ ایران فراهم سازند. البته نظام استبدادى ولایت مطلقه از بيم قرار گرفتن در برابر يک تحريم مردم، به انواع حيله ها متوسل میشود، و اکنون کارش بجايى رسيده که میخواهد عمال خودش را «مخالف خودش» جلوه دهد، و به اصطلاح میخواهد مخالفانش را «داخلی و خودی» نماید! ، بدین قصد که در آن صورت و با «ایجاد احزاب و معترضین ساختگی»، مردم نیز یا به نظام ولایت مطلقه رأی میدهند، که چه بهتر! و یا به منتقدین این نظام، که خودی و بخشی از نظام ولایت مطلقه میباشند. و در این راستا حتی بعضی ها را برای نامزدی رد میکنند، تا محبوبیتی بدست آورند، اما در مراحل نهایی آنها را تأیید مینمایند، مثل برخوردی که با مدعیان کذاب بازسازى نظام ولایت مطلقه می کنند، که در طرفداران رفسنجانی و خاتمى و کروبی تجلی پیدا کرده اند. اينست که «موضع گيرى مردم» و «هوشيارى مردم» و «عدم شرکت مردم» در نمايشات استبدادى را بايد از «نگرانى عميق و گستردهٴ» نظام استبدادى دريافت کرد، زيرا صاحبان نظام ولایت مطلقه خوب میدانند که نظام جنايتکار وسرکوبگرشان چقدر مورد تنفر مردم ايران است، و اميد مي رود که مردم ايران به استبداديان ولایت مطلقه اثبات کنند که بيش از اين نميتوانند به شيوهٴ قمعى وسرکوبگرانه و استبدادى حکومت نمایند.
http://razawaz.persianblog.ir
یک نوشته جالب در باره شاپور بنیاد
بسم الله الرحمن الرحیم.
با سلام خدمت دوستان.
تا هنگام بر پایی نظام سکولار باید از رای دادن خودداری شود.
البته خاتمی و عبدالله نوری تا حدی اصلح هستند.
انشاالله با برپایی نظام سکولار به رهبری حضرت آیت الله سید کاظمینی بروجردی بین اسلام و حاکمیت آشتی رخ داده شرکت در انتخابات واجب شرعی خواهد شد.
بسم الله الرحمن الرحیم.
با سلام خدمت دوستان.
تا هنگام بر پایی نظام سکولار باید از رای دادن خودداری شود.
البته خاتمی و عبدالله نوری تا حدی اصلح هستند.
انشاالله با برپایی نظام سکولار به رهبری حضرت آیت الله سید کاظمینی بروجردی بین اسلام و حاکمیت آشتی رخ داده شرکت در انتخابات واجب شرعی خواهد شد.
حسن آقا چیزیکه مسلمه پایه و اساس حاکمیت ج.ا بر دروغ و فریب و ریا و پدیده های کریهی از ایندست بنا گشته…لذا ما مردم نیز عادت کردیم بهمه اتفاقات و حوادث پیرامونی ابتدا بدیده تردید نگاه کنیم.
اما در این بین مقوله انتری نژاد قدری متفاوته…این دلغک کوتوله دست هرچی دروغگو و کلاشه رو از پشت قپانی بسته و این از همون روزای اول تبلیغاتش تا به امروز ادامه داشته و داره.مردیکه دیوس مملکتو مفلس و ورشکسته کرده حالا دم انت “خواب”ات خودشو زده به موش مردگی تا با تحریک احساسات عده ای عوام رو باز دورش جمع کنه.
جریان نظر کردن آقاشون از ته چاه مشهور هم که نقده…
حسن آقا همین الان یه لحظه بفکرم رسید…از یه طرف هم این کوتوله بدجوری پاپیچ آخوندها شده ها….یارو با ابزاری باهاشون در می افته که سالها جماعت ملا مردم رو باهاش تحمیق کردند…
هوالجفتک
با عرض سلام به عُمّت همیشه در پهنه، برادران متعهد و متقلب را به دیدار از وبلاگ خودمان “حضرت آیت الله العظمی سید سنبلعلی الموسوی الکمرونی” دعوت می نماییم.
خواهشمند است از آوردن اطفال زیر 9 سال شدیدا خود داری فرمایید!
پيام مقام رهبري به ائمهي جمعه و باقي روزهاي هفته!
پس از انتشار فيلم «زناي محصنه» منسوب به امامجمعهي تويسرکان،
اين دستورالعمل از سوي مقام معظم رهبري خطاب به همهي ائمه جمعه و منصوبان رهبري صادر شد: «آقايان، جلوي دوربين نکنند!»——————————–
آن واعظ مسلم که رقيبش سفري بود
از طايفهي شبعهي اثنيعشري بود
ديدم حشري گشته در اثناي جماعش
اثنيعشري يکسره اثنيحشري بود!(اين رباعي، مضمون از سايت اسماعيل وفا يغمائي، شاعر ارجمند، وام گرفته است. با سپاس)
ضمناً هموطنان عزيز! به اين امامجمعهي بختبرگشته چکار داريد؟ ببينيد وقتي دوربيني در کار نيست، باقيشان چه ميکنند؟!
.فاسدتر و بدکارهتر از اين علما کيست؟
افسوس که آن گوشه هميشه کمرا* نيست
………
camera =دوربین
با درود و اجازه از خسن آقا
من تو وبلاگ زیتون براش کامنت گذاشتم ولی چون خیلی به دموکراسی پابنده و ضد آخوند مبارزه میکنه اونو پاک کرد…!!! هیچ حرف بدی هم نزده بودم. ولی حالا مجبورم اینجا جوابش رو بدم اگه شما اجازه بدی.
زیتون: تو جون مادرت از مخالفت با رژیم حرف نزن که خندم می گیره. شما شنیدی یه خبرهایی شد ولی نمی دونی که هرکسی را بهر کاری ساختند. یا ننویس یا می نویسی پای حرفت وایسا و نترس. کی برای تو نسخه پیچیده؟ اون هم از راه دور؟ جاهایی که من بودم به خاطر عقایدم تو توی خوابت هم نمیبینی چه برسه در بیداری بری اونجا… حالا برای ما از شکنجه گر خوب و بد حرف میزنی. حالا فکر میکنی فقط شما در رنج و محنتی و هیچ کس دیگه ای نیست؟ نه عزیز من چشمت رو باز کن کسی رو برای نرفتن به انتخابات بیکار نکردند و نمیکنند. نمیتونن بکنن. پدر من تا روزی که بازنشسته بشه یه رای هم نداد. خیلیهای دیگه رو هم میشناسم.چی کارشون کردند؟ بعدش هم این رو بگم که بلا نسبت دوستان و صاحب نظران و خسن آقا، اینترنت شده جای یه مشت بچه و ترسو که همشون هم شدن مفسر سیاسی. تا میگی “ف” میگن میدونیم و برات یه مشت چرند مینویسن. یاد بگیر توی زندگیت آخوند نباشی. این سبک حرف زدنت و نوشتنت یا از روی بیسوادی سیاسیته یا از روی زرنگ بازی و تیز بازیت. که در هر دو صورت این حنا رنگی نداره. (امیدوارم خسن آقا اجازه بده ما حرفمون به گوش ایشون برسه)
حسن آقا قضیه این یارو کاظمینی چیه؟
همه جور جک جونور دیدم آخوند سکولار ندیدم تا حالا
++++++
پاسخ:
این هم یک دکان دو نبش دیگر دینداران است.
همونطور که خودت گفتی آخوند سکولار دیگر چه نوع موجودی است!؟
حسن آقای عزیز من میخواهم 2 خط در مورد زیتون بنویسم که بدانی تمام بلاگرهایی که در ایران همزمان با او شروع به نوشتن کردند گرچه هیجوقت محبوبیت او را نداشتند اما همه خود را از بابت معروفیت نصفه نیمه شان به جایی رساندند. از پیدا کردن شوهر در خارج بگیر تا گرفتن بورسیه و پناهندگی که خودت بهتر میدانی چه کسانی را میگویم. کافی بود زیتون هم هویتش را کمی بر ملا میکرد یا در فلان و بهمان تظاهرات به همه اعلام میکرد که من زیتونم اونوقت به جای زندگی با سیبا در کرج الان داشت با یک آقای پولدار و سیتزن آمریکا کنار استخر ویلایش در فلوریدا یا هر جای دیگری آفتاب میگرفت و برنامه شبش را با صدای آمریکا دوره میکرد. بد نیست کمی منصف باشیم. از اصول دموکراسی که من و شما آن را میخواهیم همین است که به یکدیگر احترام بگذاریم و برای هم راه و روش زوری تعیین نکنیم.
راستش من خودم اول که آمدم خارج و دیدم مدرکم را قبول نمیکنند و بعدتر که دانستم زمان همان خاتمی دیوث همین مدرک معتبر بوده کلی به خودم فحش دادم که چرا نرفتم به رفسنحانی رای بدهم! البته آن موقع عصبانی بودم و الان هم میگویم که رای نمیدهم اما زیتونی که باید هر روز مرغ و گوشت تهیه کند و بی برقی بکشد و هزار مشکل دیگر حق دارد فکر کند که زمان خاتمی یا شیخ فسنجان این مشکلات نبود پس به انها رای بدهد فقط چیزی که در نظر نمیگیرد این است که رای او اصلا شمرده نمیشود و هرکس قرار باشد از صندوق در میاید! خاتمی هم برای این انتخاب نشد که مردم به او رای دادند برای این انتخاب شد که بیاید و جان تازه ای به جمهوری اسلامی ببخشد و عمر آن را که رو به پایان بود درازتر کند.
بابت روده درازی ببخشید.
——————
پاسخ:
هم وطن عزیز
نکته اول اینکه بنده به ایشان توهین نکردهام من چیزی را که نوشتهام عین مطلب خود ایشان است، یکی به نعل زدهام و و یکی به میخ.
نکته دوم اینکه: شما هم مثل دیگران منافع فردی را مطرح کردید، دوست عزیز مشکل اصلی ملت ایران همین است که هیچ کس منافع جمع را در نظر نمیگیرد و حتی به فکرش هم خطور نمیکند که منافع جمع اگر تامین شد، منافع فرد هم تامین میشود.
اینکه بنده باید گوشت بخرم یا مرغ مساله درجه دوم است به قول معروف مرگ یک بار شیون هم یک بار. اگر بنا باشد با این استدلال شما پیش برویم سنگ روی سنگ بند نمیشود و همه دنبال منافع شخصی و کوتاه مدت خود خواهند رفت و در چنین حالتی نه زیتون خانوم نیازی به نوشتن و طرح مسائل اجتماعی دارند و نه حقیر و ایران ما هم هیچ گاه آباد نخواهد شد.
آمدم همین جوابی که خسن آقا داد رو بدم دیدم که ایشون زحمتش رو کشیده، من همیشه این رژیم جنایتکار و گرداندگان قرون وسطی اش رو به متجاوزینی تشبیح کردم که گاهی« خشک» و گاهی «تر» ترتیب ملت رو میدهند و آن که حالا موقع خشک است یا لازم به مواد چرب کننده بنا به شرایط زمان نظام تصمیم میگیرد ولی این دلیلی بر مشروعیت رژیم نیست متجاوز، متجاوز است. مسئله این است که مفعول قرار گرفته ایم و دارند ترتیبمان را میدهند، نظر شما که سید فریبکار رو به احمدی زمخت ترجیح میدهید چونکه در زمان او مدرک تحصیلی شما رو در خارج کشور قبول میکردند که دلیل نشد جانم! یادتان باشد ماهیت متجاوز تغییری نکرده وازلین به دست بالای سرتان ایستاده! اگر شما هم اینطور فکر میکنید با گردانندگان فاسد رژیم که فرقی ندارید، چرا که فقط منافع شخصی خوتون براتون مهم است، مرغ و گوشتتان باشد مدرکتان تائید شود بهتر هیچ چیست، نه جانم در این مملکت دراویش گنابادی و دگر اندیش و کلیمی مسیحی و بهایی هم زندگی میکنند که از حقوق اولیه زندگی هم برخوردار نیستند دانشگاه خارج که هیچ خانه و قبرستانشون رو هم سر امواتشون خراب میکنند، رای بنده و شما بای گوشت و مرغ مدرک یعنی مشروعیت دادن به رژیم یعنی همکاری غیر مستقم با باند اختناق و وحشت یعنی سرکوب دیگر هموطنان ضعیفتر از خودمان.
خُسن آقا این ویدئو رو دیدی؟ جالبه!
http://www.youtube.com/watch?v=5bH6Cvmj42g