Aug 24 2008
بی منطقی مسلمانان
فرق انسان و دیگر حیوانات تنها در اجتماعی بودن و شهر نشینی او ست و شاید هم یک کمی هوش و عقل او! که در این آخری شک بسیار است، چه حتی درنده ترین حیوانات هم همنوع خود را مثل انسان نمی‌درند، پس در عاقل بودن انسان هم شک بسیار است البته بعضی از انسانها.
شهر نشینی انسان باعث شده که قواعد و قوانینی را برای همزیستی سر هم کند تا بتواند در پناه این قواعد و قوانین از گزند دیگر انسانها در امان باشد و این قوانین بناست ابزاری باشد برای همزیستی بهتر.
گاهی اوقات این قوانین و قواعد که روزی قرار بوده برای همزیستی بهتر به اجرا در آیند، تبدیل می‌شوند به ایدئولوژی‌های رنگ و وارنگ و ادیان گوناگون و تاثیر شان برعکس آن می‌شود که در اول منظور بوده.
قواعد و قوانین اجتماعی اکثرا زمانی که بوجود آمده‌اند، قواعدی بوده‌اند که در زمان بوجود آمدنشان برای پیشرفت انسانهای آن دوران بوده و به مرور زمان همان قوانینی که روزی به پیشرفت انسان کمک کرده‌اند، پس از مدتی و به مرور زمان کهنه می‌شوند و دیگر نه تنها ابزار پیشرفت نیستند، که درست برعکس عمل میکنند و حتی می‌توانند بسیار مخرب باشند. تقریبا می‌توان گفت که این قاعده هیچ استثنائی ندارد و یا اگر استثنائی وجود داشته باشد بسیار ناچیز است. پس می‌توان نتیجه گرفت که قوانین ابدی نیستند و همه قوانین پس از مدتی باید تغییر یابند.
دین اسلام نیز آن روزی که بوجود آمده یقینا برای سامان دادن به مشکلات 1400 سال پیش مفید و موثر بوده و اگر روند رشد جوامع را با یک تحقیق سطحی هم بررسی کنیم، می‌توانیم به این نتیجه برسیم قوائدی که با اسلام پدید آمده‌اند، کهنه شده‌اند و دیگر هیچ اثر مثبتی در روند زندگی انسان امروزی ندارند و حتی برعکس، اکثر این قواعد و قوانین بطور کلی مخرب‌اند و باید منسوخ شوند. این را حداقل ملت ایران به تجربه با پوست و گوشت خود لمس کرده است. حکومت اسلامی ایران در کمتر از 30 سال توانسته ایران را بیش از صد سال به عقب برگرداند، این را حتی آنهایی که به مذهب اسلام ایمان دارند تایید میکنند.
حالا اگر انسانی به این نتیجه رسیده باشد که قوانین اسلام دیگر قابل اجرا نیست، آیا همان انسان می‌تواند باز هم مسلمان باشد و به همان قواعد و قوانین پایبند و از آنها حمایت کند!؟ یقینا پاسخ این سوال منفی است، مگر اینکه انسان مسلمان را انسانی بی منطق فرض کنیم و او را بی عقل بدانیم.
این همه داستان سرایی کردم تا برسم به این شلوغ بازی‌های اخیر برخی زنان مسلمان ایرانی خودمان.
فکرش را بکنید، خانم شیرین عبادی که بیرق مبارزه با قانون حمایت از خانواده رژیم آخوندی را بدست گرفته، بصورت آشکار در یک تناقض و پارادکس عجیب و غریب گرفتار افتاده که خودش هم نمی‌داند یا می‌داند ولی مثل کبک سر خود را زیر برف کرده.
مگر همین خانم چند هفته پیش در دفاع از خود در مقابل اتهام ایرانا، شیعه بودن خود را مجددا تایید نکرد!؟ خوب اگر ایشان و دیگر خانم‌ها اسرار دارند شیعه باشند! پس این علم شنگه در آوردند بر سر به اجرا در آمدن قوانین اسلامی چیست و به چه جهت ایشان به این قوانین اعتراض دارند!؟
آیا ایشان فراموش کرده‌اند که این قوانین از اسلام سرچشمه می‌گیرد!؟ آیا ایشان اسلام را نمی‌شناسند!؟ آیا در قوانین اسلام چند همسری وجود ندارد!؟ اگر وجود دارد، پس چرا ایشان سعی دارند هم مسلمان باشند و هم قوانین آنرا نفی کنند!؟ پس در جواب خانم شیرین عبادی و دیگر هوچی گران اسلامی که بر علیه این قوانین اعتراض کرده‌اند باید گفت، شتر سواری دولا دولا نمی‌شود! یا اسلام را دینی منسوخ شده می‌دانید و در نتیجه حق دارید قوانین عقب افتاده آنرا عوض کنید، یا خود را مسلمان می‌دانید و در نتیجه باید همه قوانین آنرا هم اجرا کنید.
وقتی خانم عبادی بعد از کسب جایزه نوبل فرمودند، اسلام با دموکراسی منافاتی ندارد! حالا بیایند جواب آن چرندگویی قبلی خود را بدهند و ثابت کنند که اسلام ضد دموکراسی نیست و اسلام دینی است مدرن!!
21 پیام
| 
عرضم حضور حسن آقای عزیز
1- قوانین اسلام مخصوصا در بعد اجتماعی- سیاسی- اقتصادی- جزایی قابل اجرا نیست.
(آقایان سی سال است که میخواهند ربا یعنی بهره را از سیستم بانکی حذف کنند ولی دیدند این کار نشدنی است. اصولا زنده ماندن یک بانک در بهره بانکی است. این در زمینه اقتصادی. در زمینه های قضایی و جزایی هم همینطور. مجازات اسلامی قابل اجرا نیست. پرت کردن از کوه و یا قطع دست سارق و … در دنیای کنونی قابل پذیرش نیست و اصرار بر آن مایه خفت و ذلت مسلمانان خواهد بود.
در زمینه حقوق زنان هم همینطور. قوانین اسلام ناقض حقوق زن است. وقتی توی خود قران آیه ای داریم که میتوانید زن هایتان را بزنید آنوقت چه انتظاری دارید حکومت اسلامی به حقوق زنان احترام بگذارد؟
2-با وجود همه این حرفهایی که در بالا گفتم من با هرگونه اعتراضات مردمی برای حقوق انسانها و کسب آزادی موافقم.
خانم شیرین عبادی اعتقاداتش با من کاملا متفاوت است ولی همین اندازه که خاری است در چشم اصحاب کیهان و فوندامندالیستها قابل حمایت است.
اعتراضات بر و بچه های کمپین یک میلیون امضا هم با وجودی که حرکت آنها را بسیار سطحی و قشری میدانم ولی قابل حمایت است.
سطح مبارزه با یک نظام دیکتاتور یکسان نیست. هرگروهی به میزان خاصی قابلیت اعتراض و اثرگذاری دارد.
به نظر من باید از همه اشخاص و گروههای معترض و مخالف حمایت کنیم ولی با طناب هیچ یک به ته چاه نرویم.
ملاجان شاید خانم عبادی بتواند شتر سواری دولا دولا بکند ولی من نمی‌توانم. این چیزی را که خانم عبادی میخواهد این است که حکومت را بدهند دست اسهال طلب ها ملی مذهبی ها تا آنها هم با وصله پینه کردن قوانین قرون وسطایی اسلام یک آش شله قمکاری درست کنند بنام حکومت دموکراتیک اسلامی! این درست همان چیزی است که من با تمام وجود با آن مبارزه می‌کنم. نیروهای اصولگرا به نظر من زیاد خطرناک نیستند چه این گروه خود به دست خود گور خود را خواهد کند. مشکل من اما بیشتر با نیروهای حرامزاده‌ای هست که هم عرق می‌خورند هم سفره حضرت عباس می‌اندازند هم هزار جنایت دیگر میکنند. همین گروه‌ها بوده‌اند که ایران را در صد سال گذشته عقب نگاه داشته اند و به نظر من باید با این گروه‌ها با شدت برخورد کرد تا نتوانند زیر لحاف اسلام هر غلطی دلشان خواست بکنند.
مدارا با مسلمین تمام شده و امروز، زمان زمان رویارویی تمام عیار است. تضادها را باید تشدید کرد تا کل اسلام سرنگون شود نه اینکه یک گروه را در مقابل گروهی دیگر تقویت کرد.
چندی پیش با “هما گرامی” شاعر معاصر صحبت میکردم. میگفت خانواده شیرین عبادی از ابتدا هم چندان خوشنام نبودند .
این خانم در اصل از یک خانواده چپ بیرون آمده و خودش هم چپ بوده حالا من نمیدانم چطور شیعه شده! همین نشاندهنده دورویی این آدم است.
هم میخواهد چپ باشد هم شیعه اصلاح طلب
یک روباه اسلامی مثل بقیه اصلاح طلبان… همین و بس
ناز شصتتون حال کردم
اصلا من نمی دونم سر و کله این خانوم یه دفعه از کجا پیدا شد.با کدوم پیشینه روشن.هی ذرت و ذرت هم مثل اب خوردن به خارج رفت و آمد می کنه و یه مشت سخنای بی سر و ته تحویل این خارجیها می ده.یه عده اپوزیسیون خارج نشین افسرده و بی حال هم امر بهشون مشتبه شده که ایشون همون ژاندارک ایرانه.
ذهی خیال باطل.
پیروز باشید.
من تعجب ميكنم كه چگونه يك خانمي كه قبل از انقلاب قاضي بوده و بعد از افتضاح و فلاكتي كه برامون اتفاق افتاد ديگر به اواجازه قضاوت ندادند مي گويد اسلام با دموكراسي منافاتي ندارد .ايشان نمونه بارز تحكيم و دوام نظام ملعون اسلامي است . به قول اقاي نوري اعلا كه خانم سيمين بهبهاني و شيرين عبادي را مقايسه كرده كه وقتي كه سيمين بهبهاني در روز جهاني زن در حاليكه خانم مشغول تورهاي روشنگرانه بين المللي بود در روز جهاني زن كتك خورد ميگويد : يکی با دست خالی و قلمی لرزان و چشمی در آستانه ی نابينائی، و ديگری با دستی پر از جايزه نوبل و حساب ميليون ها دلاری و درهای گشوده ی همه ی سازمان ها بين المللی و دانشگاه های جهان. يکی برآمده از عالم غزل و قصيده های بصورت در ديروز مانده و در سيرت فردائی شده و يکی باليده بر مسند قضاوتی مدرن ـ که در انديشه ايران باستان جايگاه اهورا ميترا، خدای خدايان ما بوده است ـ و فرا رفته تا بلندای جايزه صلح نوبل، اما گريزنده از همين نام و نشان و ترسيده از فردائی نه چندان دور که، چه بخواهيم و نه، بحکم قوانين علمی جامعه شناسی هم که شده، از راه خواهد رسيد.
شما کی از چرند گفتن خسته می شوی؟ یک نگاهی به ماطلب آرشیو وبلاگت بینداز تا ببیینی چقدر چرت و پرت بی ربط تا حالا گفته ای؟
———-
پاسخ:
حداقل چرندیات من آنچان نیشتری است که شما را هم مدام به تله می‌اندازد! مگر نه!؟ از خودت هم شک داری ای عابر!؟
من هم با خسن آقا موافقم
خطر اینجور آدما از شریعتی بیشتر نباشه کمتر نیست
بابا کی می خواهیم بفهمیم در بطن نجاست پاکی نیست
سلام حسن آقا جون !
یه ولاگ پیدا کردم مال یه دختره دانشجوی اسهال طلب مسلمون ! خاک بر سر یا مفت میگه ! میتونی حسابی حالشو بگیری ؟
دمت همه جوره گرم !:
http://www.6609.persianblog.ir
در بلاگ نیوز لینک دادم
چی بگم ، جای حرف نمونده
حسن آقا جان بنظر من عبادی و افراد نظیر او برای ماندن در صحنه مجادله مجبورند برخی عقاید و افکار را در جامعه قرون وسطائی کنونی ایران در لفافهء الفاظ و اصطلاحها بپیچانند و از بیان آشکار حقائق خودداری کنند.در جهنمی که حاکمانش معتقدند سیاست و دیانتشان عین هم است هر انتقادی از سیاست هایشان را بپای محاربه با دین و خدا مینویسند و بی پرده آدمکشی میکنند و از جلادانی چون اسدالله لاجوردی (آن آدمکش سادیست)تجلیل بعمل می آورند …نمیدانم…از دیگر سو شما فکر میکنید جامعه تا چه اندازه مستعد پذیرش سکولاریسم و لائیسیته میباشد؟حسن آقا فکر میکنید چرا بسیاری از حرکات و جریانات پیشرو نمیتوانند منشاءاثر باشند؟باور کنید ما با گله های عظیم گوسفند طرفیم که در نیمه شعبان هنوز مقابل جمکران ازدحام میکنند…هنوز بقیمت کشته شدن در عملیات تروریستی به کربلا میروند…هنوز در ماههای محرم و صفر نذری میدهند و علاوه بر آن در طول دیگر روزهای بمنازلشان هیئت های عزاداری دعوت میکنند و مجالس مرثیه خوانی ترتیب میدهند!وقتی اذهان توده های عظیم مردم در طی سالیان گذشته چنین “تخدیر”شده ….راه و رسم مبارزه چگونه باید باشد؟من قصد دفاع از عبادی را ندارم و در بسیاری موارد مخالف وی نیز هستم….اما در یک مبارزه نا برابر الزامآ عقیده دارم باید به همان اسلحه ای مجهز شد که دشمن در اختیار دارد !! حداقل منازعات تاریخی چنین حکم میکنند .و صد البته فقط برای برهه ای که کارکرد دارد…
امیر جان همین مشخص کردن جایگاه است که مشخص می‌کند چه کسی روشن فکر است و چه کسی موقعیت طلب و عافیت طلب. کسی نگفت خانم عبادی بیاند و علنا اعلام کنند که طرفدار لائیسیته هستند. اگر ایشان بجای آب به آسیاب تحجر گرایان کمی در بعضی مواقع بیطرف حرف می‌زدند اینها این همه پرو نمی‌شدند. وقتی خانم عبادی همان حرف های به قول شما “گله‌های عظیم گوسفند” را تکرار میکنند(نشخار می کنند) نباید توقع داشت گله‌های گوسفند دیگرگون عمل کنند.
اینجاست که فرق بین گله‌های گوسفند و روشنفکر مشخص می‌شود و جایگاهش معین می‌گردد.
حسن آقا
آب دستته بذار زمین این لینک رو ببین تا درستش نکردن.
http://www.elecnet.ir/
شاهکاره
حسن آقاجان عبادی و امثال او که روشنفکر نیستند…
اول سلام و دوم اینکه این‌جا چرا فارسی نداره؟هااان؟ البت اگه اشکال از گیرنده است با فرستنده کاری نداریم…
خوب در مورد محمد و همسرانش… به گواه حافظه‌ی تاریخی بشر و کتب معتبر و این صحبت‌ها برخی از ازدواج‌های محمد به اجبار بوده… در هر صورت من هم که اون‌جا نبودم و جز جست و جو وبالا و پایین رفتن در تاریخ کار دیگه‌ای ازم بر نمیاد…
و البته قرآن کتاب داستان کودکان نیست که برای درک جملاتش خوندن کلمات اول و آخر کافی باشه… منظورم از این حرف بی احترامی به شما و هیچ شخص دیگه‌ای نیست ها!
برای نمونه آیه‌ای که طرفداران چند همسری از قرآن میارند تا حقانیت! خودشون رو ثابت کنند به روشنی گفته که تک همسری به عدالت نزدیک‌تره… یعنی زهی خیال باطل که فکر کردی میتونی چند تا زن داشته باشی و عدالت رو رعایت کنی…
در هر صورت قصد من از نوشتن اون پست اکیدا ارتباطی به اسلام نداشت… بلکه کشورمه که برای من مهمه… دین و اعتقاد هرکس برای خودشه در قلب خودشه… یکی مسلمانه یکی کافر هر دوشون به خودشون مربوطه که به کی و چی اعتقاد دارند یا ندارند… اما کشورم… کشوری که دوستش دارم این دوست داشتن چه طبیعی باشه چه از روی حماقت… فرهنگ و آینده‌اش برای من مهمه
خاتمی و دیگران فرقی برای من ندارند من طرفدار کسی نیستم که این چون فلانیه هرکاری می‌کنه درسته و … مهم اینه که کی برای کشورم مفید باشه… من با مجلسیان مشکلی ندارم و خودم از کسانی بودم که از انتخابات مجلس حمایت کردم… چون اساس کشور به مجلسشه… اما نماینده نباید هرکاری که خواست بکنه که… به خوبی هم می‌دونم که هرکی کار خودش رو می‌کنه و اعتراض امثال من راه به جایی نداره و چوب سراسر نجس هم می‌شیم اما غم کشورم و درد مردمی که جلوی چشمانم هستند گاهی قلبم رو لبریز می‌کنه… نوشته‌های من فقط غرغرهاییه برای دلداری دادن به خودم…
مهم نیست شما و دیگران چه فکری بکنید بهم بخندید یا دو رو خطابم کنید…
زیادتر از این عرضی نیست…
پاسخ به Semiramis Zeus نگفتم شما دارید مغلطه میکنید!؟ آخه این چه گونه استدلال هست که شما با اینکه می دانید کسی در مجلس و حکومت به خواسته شما اهمیت نمی‌دهد، ولی باز هم می‌روید رای می‌دهید!؟ مگر نه اینکه در سیستم‌های دموکراتیک ملت وقتی رای میدهند به این امید رای میدهند که حداقل کمی از خواسته هاشون به نتیجه برسه!؟ حالا شما چگونه می‌روید در اَن‌تخابات این حکومت شرکت میکنید، وقتی که می‌دانید که حکومت به خواست شما هیچ وقعی نمی‌گذارد!؟ آخه این که رفتار منطقی است!؟
شما مدعی هستید که کشورتون رو دوست دارید و به همین خاطر می‌روید و به آقایان رای می‌دهید، این هم به نظر شما یک پارادکس نیست!؟ آخه شما که یک دانشجو هستید اینگونه استدلال میکنید، وای به حال عوام، وای به حال اون مملکت. دوست عزیز همیشه باید به عواقب کارهایمان توجه داشته باشیم.
از دفترچه خاطرات یک ورزشکار ایرانی در پکن
http://ourperspective.wordpress.com/2008/08/22/olampic/
در انتخابات شرکت می‌کنم تا شاید چند نفر هم که به فکر مردم و کشورند وارد مجلس بشند…
حتی اگر تعدادشون هم کم باشه صحبت‌هاشون، اعتراضاتشون و… رو عده‌ی بیش‌تری می‌شنوند… و تاثیر این صحبت‌ها بر جامعه خیلی مهمه…
You don’t get it do you!? Semiramis Zeus
کدام نماینده!؟ همگی این اراذل و اوباش را رژیم می‌آورد در میدان خیمه شب بازی بنام انتخابات تا افرادی مثل شما را برای مشروعیت خود بدام بیندازد.
گویا شما، جنتی و شرکا را در شورای نگهبان فراموش کرده‌اید!؟ آخه هموطن تا چه وقت می‌خواهید فریب این کلاشان را بخورید، آیا 30 سال فریب کافی نبوده!؟ آیا قرار است شما هم 30 سال دیگر فریب بخورید!؟
سلام بر خسن آقای عزیز
یک توضیح درباره ی زبان نگارشی بعضی مطالب وبلاگم داشتم که با توجه به مطلب شما درباره ی زبان شیرین عبادی، جای اشاره به آن در اینجاست و آن نکته اینکه:
چون سر و کار تو با مذهب فتاد / پس زبان مذهبی باید گشاد. در غیر اینصورت بدلیل کاهش شدید ضریب هوشی مذهبی ها بوسیله ی دین، آنها قادر به خواندن و فهم مطالب نخواهند بود. بدیهی است که جنابعالی و من برای شیعیان و مسلمانان می نویسیم، وگرنه خودمان که در زمینه ی مذهب مرجع تقلید اعلم هستیم! پست “پرچمداری زنان در المپیک بدتر است یا جنایت بنام دین” با همین منطق نوشته شده است.
درود و بدرود
فاطی رجا
شیرین عبادی عروسک خیمه شب بازی در دست جناح میانه روی ملایان است.
شرح فضائل و مناقب حضرت زهرا سلام الله علیها در وبلاگ بنیاد الزهرا
فرق ابولفضل با اباالفضل چیست؟
http://zahra-zeynab.blogspot.com
baba chera dustan nemitunand commentaye bedard bokhor bezaran,chera khunetuno kasif mikonid? che chafiedara che az chafie bizara
fohsh nekbat miare!!!!!!!!!!!!!!!!!!!