Mar 11 2008
چرخ پنجم رژیم و بازی انتخاباتی
گویا اوضاع انتخابات چنان قاراش میش و خر در چمن شده که سیستم اطلاعات و ضد اطلاعات رژیم را هم وارد بازی کردهاند. چنان سردم داران رژیم از بی رونقی انتخابات وحشت زده شدهاند که دست به دامان چرخ پنجم رژیم (حزب توده) شدهاند تا مردم را بترسانند تا بلکه عدهای بروند و رای بدهند.
با هم این مطلب پیک نت را بخوانیم:
در سردترین فصل انتخاباتی، نتیجه 5 نظرسنجی که در روزهای گذشته در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور انجام شده به بیت رهبری گزارش شده است. در محافل مطبوعاتی کشور گفته می شود جمعبندی این 5 نظرسنجی که توسط ارگان های اطلاعاتی سپاه، بیت رهبری، وزارت اطلاعات، وزارت کشور و شورای ائمه جمعه انجام شده یک “شوک” پرقدرت به رهبر جمهوری اسلامی بوده است. حتی نظرسنجی از ائمه جمعه نیز حکایت از سردی انتخابات، بی تفاوتی مردم، بی اطلاعی عمومی از هویت و گرایش های سیاسی افراد، طرد رهبران و هدایت کنندگان مجلس هفتم که برای مجلس هشتم نیز کاندیدا شده اند و… بوده است. جمعبندی این نظرسنجی ها، بصورت یک گزارش توسط دفتر ویژه بازرسی رهبری که هدایت آن با علی اکبر ناطق نوری دبیرکل سابق جامعه روحانیت و رئیس مجلس پنجم است دراختیار رهبر قرار گرفته است. این نظرسنجی ها اندک تفاوت هائی با هم دارند، اما مسئله سردی فضای انتخابات و بی تفاوتی مردم در همه آنها با درصدهائی کم و بیش یکسان در راس قرار دارد.
اول از همه سایت پیک نت نمینویسد از کجا این اطلاعات حساس را بدست آورده!! عجب! نکند این سایت هم به وسیله بیت رهبری هدایت میشود که دسترسی به چنین اطلاعاتی دارد!؟ خوب مگر نه اینکه همیشه سعی میکنند به ملت القا کنند که رژیم همه چیز را زیر نظر دارد و سیستم اطلاعاتی بسیار قویی دارد!؟ خوب اگر رژیم سیستم اطلاعاتی قوی دارد! چرا تا امروز درک نکرده که مردم نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند!؟ تازه مگر همین وضع در انتخابات گذشته هم پیش نیامد و مردم، آنها که نان خور رژیم نیستند اکثرا انتخابات را تحریم نکردند!؟ مگر در همان انتخابات گذشته هم چرخ پنجم حکومت آخوندی در روزهای آخر مردم را نترساند و از مردم نخواست بروند به هاشمی رسمنجانی رای بدهند!؟ حالا با هم بخش دوم مطلب را بخوانیم تا ببینید چگونه سایت پیک نت با همان روش انتخابات گذشته سعی دارد مردم را بترساند و به پای صندوقهای رای بکشاند. مطالب داخل پرانتزها از من است.
در همین محافل گفته می شود از روی گذشته بالاترین ملاقات ها و رایزنی ها برای یافتن چاره ای برای این شرایط آغاز شده است و حتی صحبت از برخی ملاقات ها و تبادل نظرهای مهم در راس حاکمیت است. (خُسن آقا: ای بابا نکند نویسنده مطلب پیک نت خود مامور اطلاعات و امنیت رژیم است که این چنین به همه اطلاعات پشت پرده دسترسی دارد!) یک پیشنهاد که عمدتا نظامی ها و بویژه دبیر شورای نگهبان بعنوان نظر بقیه فقهای عضو این شورا مطرح شده ایجاد یک “شوک” و بدنبال آن تزریق”هیجان” به جامعه است. احمدی نژاد نیز مانند فرماندهان سپاه از همین نظر حمایت کرده است. (خُسن آقا: این راه حل دوم همان راه حلی است که کل این مقاله برای القاء آن نوشته شده، بخوانید و بخندید) راه حل دیگری که مطرح شده سکوت و پشت سر گذاشتن چند روز آینده و برگزاری انتخابات و تشکیل بی سر و صدای مجلس بعدی و ایجاد شوک به جامعه، پس از تشکیل مجلس است. البته این شوک با شوکی که پیش از انتخابات و برای ایجاد هیجان انتخاباتی مطرح شده متفاوت است. در شوک بعد از انتخابات، قصد آنست که زهرچشم دیگری از مردم بگیرند و در گام اول به سراغ زنان بروند. حتی زمزمه پوشش کامل با نقاب برای زنان مطرح است و بسیج بانوان را با همین پوشش می خواهند در یک مانور به خیابان بیآورند.
خُسن آقا: نگفتم این حرامزادگان تصمیم دارند مردم را بترسانند!؟ یکی نیست به آقایان بگوید که بابا “آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت” دیگر هیچ کس در ایران قادر نخواهد بود حتی روسری را تا آن حدی که یک سال پیش سر دخترکان می کرد بکند، چه رسد به اینکه بتوانند نقاب بر چهره زنان و دختران بگذارند. این سایت پیک نت دیگر گندش را در آورده. این ها هنوز گمان میکنند سالهای 60 است که بتوان با پشتوانه میلیونی این چنین به سر ملت آورد. این احمقها هنوز درک نکردهاند که حتی مذهبی ترین اقشار مردم هم دیگر حاضر نیستند برای حفظ دین شان از اوباش حکومتی حمایت کنند. دیگر آن ممه را لولو برد بابا، همین روزها باید علما خود چادر به سر و نقاب بر چهره از ایران فرار کنند.
20 پیام |
جالب اينكه رژيم با صرف چند مليون دلار در حال ساخت مركزپخش پارازيت در كوبا وترتيب دادن نمايشهايي در دوبي براي مسخره كردن فعالين سياسي توسط مزدور حرامزاده (هوشنگ توزيع)ؤ…همه و همه نشان از عجز رژيم در مشروع نشان دادن خود دارد
اگر اينها آخوندند
بالاخره يك عده را مي كشند پاي صندوق و يك آمار كذايي هم سرانجام ميدند تحويل ملت
کی بود کی بود من نبودم.
یه نگاهی به این بنداز
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/03/080312_he-intelligence-mp.shtml
جای جالبش آخرشه:
به گزارش ایرنا، محمدرضا تابش، رئیس فراکسیون اقلیت در مجلس هفتم، از سخنان آقای پیرموذن دراین مصاحبه ابراز بی اطلاعی کرده است.
همچنین، محسن میردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، گفته است که این گروه سیاسی خواستار مشارکت گسترده مردم در انتخابات است و به همین دلیل، هدفی مغایر اظهارات آقای پیرموذن را دنبال می کند.
مجید انصاری، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز نیز گفته است که با توجه به دشواری اخذ ویزا و سفر به آمریکا، سفر آقای پیرموذن به آن کشور و مصاحبه با تلویزیون صدای آمریکا “موضوعی از پیش طراحی شده” و هدف آن افزایش فشار بر اصلاح طلبان بوده است.
سهیلا جلودارزاده، عضو دیگر فراکسیون اقلیت مجلس، تاکید کرده است که اصلاح طلبان کسی را برای اظهار نظر درباره سیاست های این فراکسیون به آمریکا نفرستاده بودند و آقای موذن زاده نظرات شخصی خود را بیان کرده است.
بیژن شهبازخانی، نماینده اصلاح طلب مجلس هم با تاکید براینکه نورالدین پیرموذن دیدگاه های شخصی خود را بدون هماهنگی با فراکسیون اقلیت و رهبران جناح اصلاح طلب بیان کرده، گفته است که “ما اظهارات آقای پیرموذن و گفتگوی وی با بلندگوی دشمن را به شدت محکوم می کنیم.”
خیلی جالبه. این اسهال طلبها حتی شهامتش رو ندارن که وقتی یک نفر “نحوه برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار میده” پشت سرش بمونن. زود میگن “آقا اجازه! ما نبودیم، این بود” اونوقت یه عده ای فکر می کنن اگر اینا سر کار بیان وضعیت از اینی که هست بدتر نمیشه. این مادرجندگان وقتی یک نفر بگوزه بدو بدو میرن پیش رهبر و میگن ما نبودیم، ببین کونمون بو نمیده. اینها کس کشانی هستند که وقتی رهبر برینه بزاره تو بشقاب یه انگشت ازش می خورن و بقیه اش رو برای تبرک می برن خونه قاطی غذای زن و بچه اشون می کنن و میگن بخورین که تبرکه و بوی رسول الله میده. یه خورده هم دور دهنشون میمالن که برای تایید صلاحیتشون نشون شوران نگهبان بدن که ما گه رهبر رو هم می خوریم، جان مادرتون ما رو رد صلاحیت نکنین.
آلتت برقرار باد
این خبر را در حاشیه سایتت دیدم http://tabnak.ir/pages/?cid=7686
حساب کردم اگر هر دلار را 1000 تومان در نظر بگیریم و قیمت هر رای را 50000 تومان قیمت هر رای به دلار می شود 50 دلار. با یک حساب سر انگشتی می شود دریافت که با 2 میلیارد دلار ناقابل می توانی 40 میلیون رای بخری و بریزی توی صندوق. این دو میلیارد دلار را بگذار کنار خبر در آمد 75 میلیارد دلاری فروش نفت در سال گذشته و ببین دولت چه آشی برای این ملت پخته.
بگذار تفسیر سیاسی این ماجرا را برایت بگویم.
سالها پیش پدری پسرش را از شهرستان به تهران فرستاد تا برود پیش دوستی و ماشین بخرد. پسر جوان و خوش برو رو بود. میزبان برای شام نان و هنوانه آورد و خوردند. بعد از شام میزبان کنار پسرک خوابید و خواست که با او لواط کند. پسر گفت: “پدرم مرا فرستاده که میهمان شما باشم. این است رسم مهمان داری؟” میزبان گفت: “دیشب اینجا نان و هنوانه خورده ای و وامدار من هستی”
خلاصه میزبان تا صبح در گلستان مسرت رفت و آمد می کرد و پسرک درد می کشید و هیچ نمی گفت. صبح میزبان از جایش بلند شد و گفت: “همینجا بمون تا من برم و یک کله پاچه حسابی بگیرم” پسرک گفت: “به هیچ وجه، نان و هنوانه به من دادی و تا صبح مرا گاییدی. حالا اگر کله پاچه بخورم باید دو ماه اینجا بمانم”
نمی دانم این ملت چرا با اینکه نزدیک 30 سال است در ازای نان و هنوانه دارد کون می دهد هنوز حاضر است کله پاچه بخورد.
آنچه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است احتیاج است احتیاج
آلتت برقرار باد. ممنون خواهم شد این پست را در جایی بگذاری که همه ببینند.
شیمبل آلتت برقرار
پاینده باد نظام مقدس جمهوری اسلامی.یاد وخاطره شهدای انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی زنده باد.مردم شریف وبزرگوار ایران اسلامی به پاس خون شهدا در24 اسفند با حضور پرشکوه خودحماسه ای جاویدان خلق خواهند کردبه کوری چشم دشمنان جمهوری اسلامی که همان دشمنان کثیف ایرانیان واقعی هستند.
خُسن آقا: خیلی معذرت میخواهم ها، ولی به چنین روزنامههایی که در حادترین شرایط کشور تعطیل میکنند و میروند دنبال عیش و نوش، نمیتوان نام شان را وزنامه گذاشت، نام چنین چیزی گوزنامه است نه روزنامه.
——-
حسن آقا خيلي باحال نوشتي اينو :****
خيلي باهات حال ميكنم حسن آقاي گلم واقعا توي اين سه سال كه خواننده ات هستم هربار سرحال ميام وقتي ميام اينجا…
پاينده باشي عزيزم
اين مرتيكه خايه مال ولايت (حسين رضازاده)اخيرا به جمع دلالان زمين(املاك رابينسون)پيوسته وتصويري ازاو در يك دفتر مجلل با يك برده جنسي (به عنوان منشي)صدهابار در روزهاي گذشته پخش شده در شبكه هاي لوس انجلسي كه در مقام راهنماي مردم قرار گرفته .اخه مرتيكه تو كه هستي جز يك نوچه
اين مرتيكه خايه مال ولايت (حسين رضازاده)اخيرا به جمع دلالان زمين(املاك رابينسون)پيوسته وتصويري ازاو در يك دفتر مجلل با يك برده جنسي (به عنوان منشي)صدهابار در روزهاي گذشته پخش شده در شبكه هاي لوس انجلسي كه در مقام راهنماي مردم قرار گرفته .اخه مرتيكه تو كه هستي جز يك نوچه
بسم الله الرحمن الرحیم ، فردا ملت بزرگ ایران اسلامی بار دیگر با آرمان های والای امام راحل ( ره ) تجدید بیعت خواهند کرد ، فردا حماسه ایست در ایران ، شور عشق به وطن ، فردا مردم ایران اسلامی به اجانب نشان خواهند داد که تحریم یعنی چه ؟ آنقدر تحریم کنند که جانشان درآید . فردا همه ی مسلمانان ایرانی ، کرد ، لر ، فارس ، بلوچ ، عرب ، گیلکی ، ترک و … با حضور سر صندوق های رای به استکبار ” نه ” می گویند و نشان خواهند داد تا ابد پای اسلام و قرآن به یاری امام زمان ( عج ) و نایب برحقش ، رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی ، دست خدا ( امام خامنه ای ) ایستاده اند ، فردا روز عزای تو و اربابان آمریکایی و صهیونیستت و سایر دشمنان قسم خورده ی میهن اسلامی و جشن پیروی امت اسلام خواهد بود . تو اربابانت دچار اشتباه محاسبه نشوید ، پشتوانه ی نظام مردم هستند ، مردم ایران اسلامی برای رسیدن فردا لحظه شمارند ……..
سید رسول بنی هاشمی عزيز:
به كير بابا خواهر كسده، كير خر اسب آبي تو كس ننت و آن آرمان هاي تخمي انقلابت ، توي عرب صفت از ايرانيت با لا نرو ، كيرم دهن رست خدات كه فلج
سوره قیر و قیف
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلَمْ تَرَ كَیْفَ فَعَلَ رَبُّك با آن زارع پیر —-> مگر ندیدی پروردگارت با آن زارع پیر چه کرد؟
الم یجعل کشتزارهای او فی تضلیل —-> آیا کشتزارهایش را برملا نکرد و حال او را نگرفت
وَأَرْسَلَ عَلَیْهِ قوای انتظامی با عبا و بیل —> وبالای سرش فوج فوج سیلی ازعبا و بیل نفرستاد.
بقیه آیات پیش جبرئیل هست که فعلا خوابش برده و تو راه مونده.
شان نزول:
http://goftegu.com/vb/showthread.php?t=2831
تفسیر سوره:
از عالم ربانی آیت الله العظمی موسوی الکمرونی (سر ته) حدیثی قدسی در تفسیر این سوره آمده است و چنین نقل شده که زارعی برای فرار از پرداخت زکات شرعی دور از چشم حاکم شرع کشتزارهایی برپا کرده و هر زمان که می خواست به کشت خود در آمدی ، در آمدنی و در نگهداری کشتزار خویش نام الله بر زبان نیاوردی و یادی از دوستان نکردی.
پس همانا خداوند را خشمی فزون گرفت و شاه رودی که مزارع دیگر را سیراب مینمود را به جریانی دگر انداخت و چون سیلی خروشان بر کشتزارهای او سرازیر شدی وهمه را بردی و زارع مستعسل و پشیمان شدی و زمزمه برآورد که الحق و الانصاف الله لا یحب ال تک خورون.
ادامه دارد …
این عکس نماز سردار با دخترا خیلی باحاله اون وبلاگ چرا نظر خواهی نداره؟
هفت سين جمهوري اسلامي : سنگسار، سرکوب، سانسور، سلول، سياهچال، سوگواري، سياه پوشي و سينه زني
بنیاد راکفلر” راز لپ های گل انداخته “حسن خمینی را میداند
——————————————————————————–
تهیه و تدوین: حسن داعی
hassan.dai@yahoo.com
چند روز مانده به انتخابات قلابی مجلس اسلامی در ایران و در حالیکه سردرگمی و پریشانی بر اردوی دوستداران نظام سایه انداخته است، “رابین رایت” خبرنگار “ایران دوست” و “آخوند پرور” واشنگتن پست با خوشحالی فراوان نتایج یک نظر سنجی تلفنی از مردم ایران را به اطلاع افکار عمومی رساند. برطبق این نظرسنجی کاملا “علمی و بیطرفانه”، 80 در صد مردم ایران در انتخابات شرکت خواهند نمود. رادیو فردا در این مورد میگوید: (19 اسفند)
بيش از ۸۰ درصد از کسانی که به پرسش های اين نظرسنجی پاسخ دادند با آنکه طرفدار هيچ نامزدی نبودند گفتند در انتخابات ۲۴ اسفند شرکت می کنند… بر طبق نظرسنجی این روزنامه، محمود احمدی نژاد وضعيت بهتری نسبت به گذشته پيدا کرده است و ۴۲ درصد از افراد شرکت کننده در نظرسنجی، سياست های اقتصادی رييس جمهوری اسلامی را در مسير درست ارزيابی کرده اند. اين در حالی است که در ماه ژوئن گذشته، تنها ۲۷ درصد از شرکت کنندگان نظر مساعدی درباره سياست های اقتصادی آقای احمدی نژاد داشتند.
این نظرسنجی که بیشتر به چشم بندی شعبده بازها یا به گفته آخوندها، به معجزه آقا امام زمان، شبیه است، و بودجه آن نیز توسط “بنیاد راکفلر” تأمین گردیده، هم از نظر زمانبندی و هم بخاطر سوالات مطرح شده، به یک نیاز جدی برخی از محافل سیاسی-اقتصادی آمریکا پاسخ میدهد. برای درک این نیاز، بهتر است به یکی دو ماه پیش برگردیم.
همانطور که بیاد داریم، علی خامنه ای رهبر رژیم، در سخنرانی خود در یزد، “اصلاح طلبان” را متهم نمود که سوگلی آمریکا بوده و جرج بوش به آنان نظر مثبتی دارد. طبعآ این اتهام سنگین، آنهم در آستانه انتخابات مجلس رژیم بدون پاسخ نماند و دوستان دوم خردادی به میدان آمده و مبارزات “ضد آمریکائی” خود را در معرض قضاوت گذاشتند. متعاقبآ دعوای شدیدی بر سر اینکه چه کسی ضد آمریکائی تر است بین حسین شریعتمداری از یکطرف و “اصلاح طلبان” امروزی یا خط امامی های دیروزی از طرف دیگر درگرفت. “عیسی سحر خیز” به دفاع از گروگانگیری سفارت آمریکا پرداخت و آنرا بعنوان پیشینه مبارزات ضد آمریکای خود و دوستان اصلاح طلب به رخ شریعتمداری کشید: (روز، 24 دیماه، آمریکا و حمایت از اصلاح طلبان)
در جريان تسخير سفارت آمريكا كه از جانب آيت الله خميني “انقلاب دوم” لقب گرفت، كساني چون دوستان نزديك امروز جناب شريعتمداري، چون احمدي نژاد، جايگاهي نداشتند جز قرار گرفتن در مقام “فراريان ورود به ماجرا” و “طرفداران تسخير سفارت شوروي
“محسن میردامادی” رهبر کنونی حزب مشارکت، ازاین نیز فراتر رفت و اساسآ منکر تمام حمایت ها و امدادهای گوناگونی شد که آمریکا نثار “اصلاح طلبان” قلابی ایران کرده و میکند. وی میگوید: (نوروز، 25 دیماه)
آمریکا همواره تلاش کرده بود از ایران و از اسلام سیاسی چهرهای غیرعقلانی، ماجراجو، بیمنطق و خشن و واپسگرا ارائه دهد و با آمدن آقای خاتمی و اقبالی که در سطح منطقه و در سطح بینالملل از وی و ایدههایش شد، همه تبلیغات آمریکا بیاثر شد و ارائه چهرهای مردمسالار و منطقی از ایران آمریکا را در مقابله با ایران در عرصه بینالمللی خلع سلاح کرد. به این دلیل در دوران اصلاحات سیاستها و تلاش آمریكا در قبال ایران مقابله با اصلاحات و تضعیف جریان اصلاحی در کشور بوده است.
“سعید شریعتی” عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز معتقد است: (نوروز، 24 دی)
دشمني آمريكا با اصلاحطلبان بيشتر است. اصلاحطلبان نگاهشان به طور اصولگرايانهتري ضد آمريكايي است
درست در بحبوجه این دعوا، “هوشنگ امیراحمدی” وارد ایران شده و بدون آنکه خودش متوجه شود یک مشت و لگد نیز نصیب وی میگردد. دوستان اصلاح طلب که مورد اتهام “آمریکائی بودن و ناز و غمزه کردن برای جرج بوش” قرار گرفته بودند، سفر امیراحمدی را علنی کرده و گفتند که “دلال روابطه ایران و آمریکا” به کمک احمدی نژاد به ایران آمده است. از آنجا که سال گذشته باند رقیب با دستگیری هاله اسفندیاری و برخی همراهان، از طریق وصل کردن آنها به اصلاح طلبان قصد انتقام جویی داشت، اکنون زمان تلافی برای باند خاتمی نیز فراهم شده بود.
امیر احمدی نیز با کمال صراحت گفت که بله درست است و رئیس جمهور احمدی نژاد لطف کرده و کار پاسپورت مرا درست کرده است و من از او متشکرم. 1 (کارگزاران، 14 اسفند )
اما هنوز تکلیف این دعوای ضد آمریکائی مشخص نشده بود که ناگهان نزاع دیگری بین باند خامنه ای و اصلاح طلبان بروز کرد. ماجرا از این قرار بود که وقتی سید حسن خمینی، نوه روح الله خمینی، به دفاع از اصلاح طلبان وارد گود شد، یکی از سایت های وابسته به احمدی نژاد، در مقاله ای با عنوان “راز لپ های گل انداخته …” به تشریح این موضوع پرداخت که چرا لپ های حسن خمینی همیشه گل انداخته و قرمز است. نویسنده مزبور، دلیل آنرا زندگی مرفه ایشان در بالای شهر و منجمله استفاده از ماشین بی ام و” که توسط باند خاتمی به او اهدا شده” و مواهب مادی زندگی همچون حمام بخار در منزل و غیره دانسته بود. بدنبال این حمله ناجوانمردانه، مخلصان ولایت از هر دو طرف به صحنه آمده و این بار دعوا بر سر این بود که چه کسی نزدیکتر و محرمتر به “امام راحل” و “بیت ایشان” است. (امروز 24 بهمن)
محمدعلي انصاري از اعضاي دفتر امام خميني در يادداشتي كه در اعتماد ملي چاپ شده، نوشت:
استفاده از جمله راز لپهاي گل انداخته اگر به اين دليل باشد كه چون امام و خاندان امام از سلاله پاكان پيامبران و امامان معصوم (ع) و خصوصا از سيل فريادگر امام حسين (ع) هستند و آنها نيز زيبا، دلبر، خوشرو، تميز،دلنشين و گل انداخته بودند مشكلي نيست.
مهدي كروبي دبير كل حزب اعتماد ملي از آنچه فحاشي، جسارت و اهانت به نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران مي ناميد، به شدت ابراز تاسف كرد و هشدار داد: اگر اين بيحرمتي بار ديگر تكرار شود، فرزندان انقلاب و ياران امام (ره) جوابي به اهانتكنندگان خواهند داد كه هم خود آنها پشيمان شوند و هم كساني كه پشت پرده اينان را ميگردانند.
درحالیکه نزاع بر سر “بیت امام” و “لپ گل انداخته” نوه ایشان به اوج خود رسیده بود، خبری تکان دهنده فضای انتخاباتی کشوررا منقلب نمود. “آیت الله توسلی”، رئیس دفتر خمینی، در حالیکه در جلسه مجمع تشخیص مصلحت مشغول دفاع از بیت امام بود، از شدت ناراحتی دچار سکته قلبی شد و به شکل “شهادت گونه” به خمینی پیوست.
به گفته حاضران، توسلی در حالیکه از دست “واپسگریان” به شدت عصبانی بود دچار سکته شد و تلاش های علی اکبر ولایتی که با استفاده از شیوه تنفس دهان به دهان به نجات او شتافت موثر واقع نگردید و وی به دیار باقی شتافت. محمد هاشمی (برادر هاشمی رفسنجانی) که اخیرا اصلاح طلب شده به تشریح این فاجعه پرداخته که البته دست کمی از روضه خوانی صحرای کربلا ندارد: (سایت روز، 28 بهمن)
آيت الله توسلي در حين اظهار سخنانش، با بيان هر کدام از جملات به شدت با بغض سخن مي گفت و در مواردي اشک ريخت و با گريه ادامه سخن مي داد و از شدت تأثر، منقطع سخن مي گفت. ایشان با يادآوري اينکه در زمان امام نيز مقدس نماها مي کوشيدند خود را مطرح کنند، خاطره اي را از دوران حيات امام نقل کرد که بر اساس آن امام فرموده اند مبارزه و سختي ها براي پيروزي انقلاب، فقط گلوله و سرنيزه نبود که اگر بود تحملش بسيار آسان تر بود بلکه زخم زبان ها و طعنه ها، بسيار دردناک تر و جگر سوز تر از گلوله بود.
آيت الله توسلي در بيان اين سخنان باز هم به گريه افتاد و در حالي که بار ديگر، سخن ديگري از امام درباره متحجران و مقدس نماها و واپسگراها را بيان مي کرد، در زماني که به کلمه واپسگراها رسيد از روي صندلي به پايين افتاد که بلافاصله دکتر ولايتي که در جلسه حاضر بود، بر بالين وي حاضر شد و در همين زمان آمبولانس نيز به محل رسيد و ايشان را به بيمارستان شهيد شوريده منتقل کرد اما ساعتي بعد کساني که همراه ايشان به بيمارستان رفته بودند خبر دادند که ايشان به لقاءلله پيوسته اند
بلافاصله، دعوای جدیدی بین طرفداران “امام” شروع شد. این بار مسئله این بود که آیا ایشان بخاطر دفاع از امام و حمله به واپسگرایان سکته کرده، (شهید شده) یا بدلیل عوارض جسمی که بخاطر مفت خوری نصیب آخوندها میشود به خمینی پیوسته است. حسین شریعتمداری وارد قضیه شده و میگوید: (کیهان 29 بهمن)
بايد پرسيد اگر مطابق ادعاي برخي از مدعيان اصلاحات، مرحوم آيت الله توسلي از غصه و اندوه اهانت به نوه حضرت امام(ره) سكته كرده و دار فاني را وداع گفته اند، چرا در مقابل آنهمه اهانت هاي وقيحانه به شخص حضرت امام(ره)، اسلام، پيامبر خدا(ص)، ائمه معصومين(ع)، انقلاب، قرآن و… دچار عارضه قلبي و سكته نشده بودند؟
در میانه این بازار آشفته که معلوم نیست چه کسی ضد آمریکائی تر است یا کدام جناح بیشتر نگران “بیت امام” میباشد، احمدی نژاد فرصت را مغتنم شمرده و برای دفاع از برنامه هسته ای رژیم، این بار سراغ “امیر کبیر” رفت. پس از دکتر مصدق و کورش کبیر، اکنون باید سراغ یکی دیگر از مفاخر ملی و افتخارات تاریخی مملکت رفت و آنرا به لجن کشید: (انتخاب، 20 اسفند)
رئيس جمهور در ائين بزرگداشت دويستمين سالگرد تولد محمدتقي خان امير کبير گفت: ماجراي اميرکبير از يک طرف خودباوري و غرور ملي و افتخار را در ما زنده مي کند و از سوي ديگر نيز غم سنگين را بر دل ما مي نشاند. .. آقای احمدي نژاد تصريح کرد: دنيا بداند اگر روزي با خدعه و نيرنگ امير کبير را از اين ملت گرفت اما امروز اين ملت زنده است و به فضل الهي راه او را مي پيمايد و در اينده نزديک اين ملت همه ارزوهاي تاريخي خود را محقق خواهد ساخت و بر بام عزت جهان خواهد ايستاد.
از آنجا که تاکنون هاشمی رفسنجانی خود را وارث امیرکبیر جا زده بود، احتمالا این دستبرد تاریخی بدون پاسخ نخواهد ماند. اما در میانه این دعوا، شورای نگهبان نظر خود در مورد صلاحیت کاندیداها را اعلام کرد و معلوم شد که علیرغم تلاش اصلاح طلبان برای ضد آمریکائی نشان دادن خود یا سینه چاک کردن برای “امام راحل”، باند خامنه ای هیچ رحم و شفقتی به آنان نکرده و اکثریت آنان را در لیستهای به اصطلاح انتخاباتی سلاخی کرده است. اصلاح طلبانی که در چند ماه گذشته برای بالا بردن قیمت خود به ناز و کرشمه پرداخته و گفته بودند که در هیچ انتخابی که آزاد نباشد شرکت نخواهند نمود، در مقابل این سوال قرار گرفتند که بالاخره تکلیف چیست و جواب مردم را چگونه دهند.
البته دوستان “اصلاح طلب” از آنجا که درگیر دعواهای روزمره در داخل هستند، ممکن است گاهآ جهت گیری کلی و صلاح نظام از دستشان در برود و در بحبوجه جنگ و دعوا، امر به خود آنان نیز مشتبه شود. از اینرو، باید دستشان را گرفت و راه را به آنان نشان داد. طبیعی است که حفظ نظام اصلی است خدشته ناپذیر که مقدم بر هر وظیفه دیگر است. اینگونه دعواها نیز فراموش شدنی است و با یک روبوسی تمام میشود. برای درک این موضوع به سراغ جلسه ای برویم که دست اندرکاران سیاست خارجی رژیم را گردهم آورده بود. (سایت تابناک، 17 بهمن)
شب گذشته مراسم بزرگداشت بیست و پنجمین سال فعالیت دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه با حضور منوچهر متکی، وزیر امور خارجه و تعدادی از کارگزاران فعلی و گذشته دستگاه دیپلماسی کشور در محل این دفتر مطالعاتی برگزار شد.
در این جلسه، معلوم شد که علیرغم دعواها و یقه درانی های جناح های گوناگون، وقتی پای منافع کل نظام میرسد، همه عاشق یکدیگرند:
صادق خرازی، سفیر سابق ایران در پاریس دیگر سخنران این مراسم بود که در آغاز سخنانش گفت: اگرچه ما با سیاست های دولت از نظر فکری فاصله داریم اما متانت، پرهیزکاری و اینکه آقای متکی از اعضای خانواده وزارت خارجه هستند، باعث می شود که در این مجال به مسائل گذشته و حال نپردازیم و ادب حکم می کند از ایشان تشکر کنیم و بنده همین جا اعلام می کنم که آقای متکی دوستتان داریم و دوستی ما با شما پایدار است.
از ماساژ قلبی و تنفس “دهان به دهان” ولایتی برای نجات توسلی، به ابراز عشق صادق خرازی به منوچهر متکی میرسیم. حال که همه دوستداران انقلاب اسلامی اینگونه در کنار یکدیگرند، پس تکلیف انتخابات چیست؟ پاسخ این سوال را یکی دیگر از شرکت کنندگان آن مهمانی، یعنی عباس ملکی، معاون سابق وزارت خارجه رژیم داده است. ایشان که چند سالی است ظاهرا به ادامه تحصیل در دانشگاه هاروارد مشغول است، یکی از راههای حفظ نظام را استفاده از “دیپلماسی نرم” میداند که ترجمه اش همان سیاه کردن افکار عمومی و طرفهای خارجی است. ایشان میگوید: (دیپلماسی ایرانی، عباس ملکی ، توصیه هائی برای ایران، 7 مارس)
وظیفه چهارم سیاست خارجی تاثیرگذاری بر اذهان مردم دیگر کشورها از طریق روشهای روابط عمومی است. روابط عمومی به معنای مدیریت کردن ارتباطات خارجی یک سازمان برای ایجاد تصویر مثبت از آن سازمان است. این کار به هر واحد از جمله یک کشور اجازه می دهد که موفقیت های خود را در میان دیگر جوامع شایع سازد، شکست های آن کشور را کوچک جلوه دهد و تغییرات در حکومت و جامعه را برای دیگران توضیح دهد…
از ارزشهای اساسی ایران که می تواند در سطح جهانی مطرح شود می توان به دمکراسی نسبی موجود در ایران، انتخابات متعدد، نقش زنان در جامعه و شکوفایی جامعه مدنی از طریق تعدد سازمان های غیر دولتی اشاره داشت.
طبیعی است که دوستان نظام در خارجه وظیفه خود برای تبلیغ در مورد “نقش زنان در جامعه” یا “شکوفائی جامعه مدنی” را فراموش نکرده اند که خوانندگان این مقاله حتما تا کنون نمونه های زیادی از آن را مشاهده نموده اند. اما مهمترین مسئله، حفظ ظاهر دموکراسی و نمایش انتخابات آزاد در ایران تحت تسلط ملایان است.
دراینجاست که نقش ایران دوستانی مثل “رابین رایت” برجسته تر میشود. مگر میشود بخاطر برخی کجرویهای ناچیز شورای نگهبان یا تنگ نظری ناقابل بعضی از دوستان یا چند دعوای خانوادگی مثلآ در مورد نحوه مرگ آیت الله توسلی، آب پاکی روی این بزرگترین دموکراسی خاورمیانه ریخت؟ سالهاست که غول مالی-نفتی “راکفلر” و دیگر صاحبان تجارت شریف نفت، برای حفظ این حکومت به دروغ پراکنی و لابیگری مشغولند و مهمترین پایه تبلیغاتی آنان نیز همین انتخابات آبکی است. پس باید وارد صحنه شد و راه درست را به همگان نشان داد. باید صلوات فرستاد و به این کینه های صوری پایان داد.
پیام خانم “رایت” و “عباس ملکی” بطور خلاصه همین است که مبادا دوستان اصلاح طلب دچار توهم شده و فکر کنند که مخاطب اصلی این انتخابات قلابی مردم ایران هستند. برعکس، مردم میهن مان سالهاست دور این شعبده بازی ها را خط کشیده اند. این نمایشات بدرد آندسته از محافل خارجی و مراکز قدرت در غرب میخورد تا با سوءاستفاده از آن در افکار عمومی، مانع از برخورد قاطع و جدی جامعه جهانی بر علیه رژیم خونخوار حاکم بر کشورمان گردند. بنابراین باید در هر زمان توجیه مناسبی پیدا کرد تا باندهای متخاصم درونی رژیم وارد بازی این انتخابات شوند.
طبیعی است که برای انجام این وظیفه میهنی یعنی حفظ نظام، باید در صورت لزوم نقش های متفاوت را بخوبی بازی نمود. دراین آشفته بازاری که معلوم نیست چه کسی خط امامی است یا کدام جناح بیشتر ضد آمریکائی است و حتی احمدی نژاد نیز طرفدار امیر کبیر میشود، برای جماعت آخوند و آخوندزاده درآمدن به هر لباس، کاری است سهل و شبیه آب خوردن. نمونه روشن آن، خود “عباس ملکی” است که بعنوان یکی از رهبران شبکه لابی رژیم در آمریکا زندگی میکند.
عباس ملکی در آغاز انقلاب، پاسدار کمیته در منطقه یکم بود و پدرش نیز رئیس همان کمیته بود. بعدآ با عنوان “مهندس ملکی” به وزارت خارجه رفت و سالها معاون ولایتی بود. پس از آمدن خاتمی، در حالیکه هنوز مشاور “رهبر” بود، به آمریکا آمد و به “پرفسور ملکی” ارتقا عنوان یافت. همانطور که مشاهده میشود ایشان همان مسیری را طی کرده که دوم خردادیهای سابق رفته اند. جالب توجه است که ایشان علاوه بر عضویت در مافیای نفتی رژیم، در ضمن، نماینده دائی خود یعنی “آیت الله فاضل لنکرانی” نیز هست. عباس ملکی “معاون دفتر بین المللی” این آیت الله است. 2
ممکن است خوانندگان این مقاله با این روحانی به اندازه کافی آشنا نبوده و سوال کنند که حضرت آقا چه نیازی به دفتر روابط بین المللی دارد. نگاهی به وب سایت این آخوند که به همه زبان های زنده دنیا ترجمه شده است، به شناخت بهتر ما کمک میکند. البته ایشان که اخیرا فوت کرده و به آیت الله توسلی پیوسته است، وظائف مرجعیت خود را به شیوه سلطنت موروثی به فرزندش انتقال داده است. مهمترین فتاوی ایشان که در صفحه اول وبسایت شان آمده بدینگونه است: 3
آيا خانم ها مي توانند در دوران عادت ماهانه قرآن بخوانند ؟
هنگام سجده رفتن اگر در اثر عدم تعادل در سجده اول، پيشاني دو بار به مهر برسد تکليف چيست؟
آيا ماشين لباسشويي لباس آلوده به عين نجاست را پاک مي کند؟
شخصآ به همه هموطنان خوش ذوق توصیه میکنم پاسخهای بسیار عمیق و موشکافانه “حضرت آیت الله لنکرانی” به این استفتائات را در سایت مربوطه بخوانند. با این حال ممکن است که خوانندگان از خود بپرسند که این فتاوی اگرچه بسیار ضروری و حیاتی است ولی چه احتیاجی به دفتر روابط بین المللی و آدمی مثل پرفسور ملکی دارد. نگاهی به یک فتوای دیگر پاسخی به این ابهام است. چند نفر از مقلدین ایشان در آذربایجان سوال کرده اند که تکلیف مومنین با فردی که در یک نشریه مقاله نوشته و ضمن برتر شمردن مسیحیت به اسلام، به حضرت محمد نیز اهانت کرده چیست؟
آیت الله در پاسخ میگوید که وظیفه هر مسلمان این است که هم نویسنده مذکور و هم صاحب آن نشریه را بدون درنگ به قتل برساند. 4
طبیعی است که وقتی عباس ملکی پاسدار و نماینده آیت الله لنکرانی میتواند برای حفظ بیضه اسلام به بلاد کفر رفته و نقش پرفسور را بازی کند، دوستان دوم خردادی نیز که در سیاه بازی استاد امثال ملکی هستند، حتما دلیلی برای شرکت خود در انتخابات پیدا میکنند. امثال “رابین رایت” و “راکفلر” راه را نشان داده اند. بوی نفت را دنبال کنید.
* برای مشاهده مجموعه مقالات و گزارشات در مورد شبکه لابی رژیم، میتوانید به آدرس سایت زیر مراجعه نمائید: http://www.iranianlobby.com/
یادداشت ها:
1- http://kargozaaran.com/ShowNews.php?2926
2- http://www.caspianstudies.com/academ/maleki.htm
3- http://www.lankarani.org/far/
4- http://www.lankarani.org/eng/?rnd=20082213207
من به عنوان يك راس گوسفند شركت در انتخابات را وظيفه خود مي دانم چون خودم عقل و شعور تصميم گيري ندارم از صاحبم پيروي ميكنم
سید رسول بنی هاشمی سلام، تو رو خدا به جدت قسمت میدم یه نگاهی به این عکس بنداز
http://tinypic.com/eqwi3d.jpg
با ارزوی موفقیت
راستی لینک بالا مخصوص سید و کلیه شیفتگان ولایته(با وضو وارد شوید)
خسن اقا شرمنده اگه دیدی لینک بالا بده هرسه تا کامنتو حذف کن
چاکریم. آقا اگه اجازه بدید لینکتونو بذاریم تو وبلاگ جدیدالتاسیسمون.
سنده سگک وخوک تو کس خواهر و مادر امام حسین و نسل امام حسین.