Dec 21 2007
گپی با یک همکار
همکار خانمی دارم که روزها سر ناهار با هم گپی میزنیم. دیروز سر ناهار میپرسید امروز عید چی هست!؟ پاسخ میدهم چمیدانم! میگوید مگر شما امروز را عید نمیگیرید!؟ یک مرتبه به فکر شب یلدا میافتم و میگویم امروز نیست فردا ست. با اصرار سعی دارد به من بقبولاند که روز عید امروز است (دیروز). میگویم، اگر توضیح بدهی که چه عیدی منظورت هست شاید بتوانم پاسخت را بدهم! توضیح میدهد که صبح در رادیو شنیده است که امروز عید مسلمانها ست. یک مرتبه دوزاریم میافتد که شاید منظورش همان شو مسخره بازی سلاخی گوسفندان بی گناه باشد. در پاسخاش میگویم، اگر این باشد که حدس میزنم یک چیزی است که اصلا نمیتوان آنرا عید نامید. امروز برای مسلمانان روز قتل عام گوسفندان بی گناه است. با تعجب چهار چشم نگاهم میکند، درست انگاری که جن دیده باشد! آخه میدانید این نروژیهای چشم آبی، از خون و خونریزی نفرت دارند، حتی اگر خون گوسفند باشد. برایش روز قربان را که بعضی مسلمانان بیشعور عید مینامند توضیح میدهم و میگویم، این عید مال انسانهای بربری است که هنوز دست چپ و راست خود را تشخیص نمیدهند و تازه از غار نشینی بیرون آمدهاند. من نه مسلمان هستم و نه میانه خوبی دارم با این مسلمانهای مقیم نروژ (مسلمانان مقیم نروژ اکثرا پاکستانی و سومالیایی هستند و بسیار عقب افتاده)، ادامه میدهم و میگویم، در ضمن نزد ما ایرانیها فقط یک روز وجود دارد که آنرا عید مینامیم و آن هم جشن زایش زمین است، بعد میروم سراغ دیگر جشنهای ایرانی و یکی یکی توضیح میدهم تازه دارد میفهمد که این روز چه روزی است فردا چه. بعد از ناهار چند تا لینک برایش پیدا کردم و دادم به خوردش تا بفهمد که فرق است بین ما ایرانیها و مسلمانهای عقب افتاده، گرچه بعضی از ایرانیها هم مسلمان هستند و از همین کارها میکنند ولی وقتی این کشورهای همجوار را مقایسه میکنم با ایران، به خودم میبالم که حداقل ما از دیگر مسلمانها یک سر و گردن بالاتر و جلوتر هستیم. شما یک ایرانی پیدا نمیکنید که در ناف اروپا روز قتل عام گوسفندان “قربان” را جشن بگیرد، درصورتی که بیشتر مسلمانهای عقب افتادهای که از کشورهای دیگر مقیم نروژ هستند، این روز را عید مینامند ولباس نو میپوشند و جشن برپا میکنند.
10 پیام |
حسن آقا برایش داستان را کامل توضیح می دادی که چطور از ترس آبرو ریزی هاجر و اسماعیل طفل را برد و وسط بیابان رها کرد به خیال اینکه سر به نیست بشوند و پس از مدتی از شانسش چشمه ای پیدا کردند و … و بعد می گفتی که باز از ترس آبرو تصمیم گرفت بچه را با چاقو سربه نیست کند و label قربانی در راه خدا بر روی آن زد. 🙂
http://11ave.blogspot.com/2007/12/blog-post_15.html
سلام خسن آقا جان. ممنون از روشنگری هایی که برای این خارجی ها می کنی. من هم همیشه سعی می کنم به این خارجی ها بفهمانم که بین فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی (اگر بشود اسمش را فرهنگ گذاشت) به اندازه دنیای وایکینگ ها تا نروژ مدرن فاصله هست.
راستی من نمی توانم بلاگم را پینگ کنم حسن آقا جان. شما چطور این کار را می کنی؟ میشه یک زحمتی بکشی و مال من را هم یک پینگی بکنی ببینی چه میشود؟ مرسی.
این نهاری که شما نوشتید به معنی روز میباشد چیزی کی هنگام روز میل مفرمایید ناهار میباشد که هر روز نوش جان میکنید . .
باور کن من خودم هم نمی توانم پینگ کنم بعضی وقعت ها پینگ می شود گاهی اوقات نمی شود.
من معمولا از همان سایت بلاگ رولینگز پینگ می کنم تازگی ها از یک جای دیگری هم پینگ می کنم به این آدرس:
http://pingomatic.com
حسن اقا امروز درپاکستان 40 نفر از این مسلمانان کریح المنظر در طی مراسم سرخپوستی مانند تقدیم قربانی به بت بزرگ(الله)به درک واصل شدند.
سلام ميخواستم بگم شيوا برگشت
سلامٌ عليکم
من يک برادر بسيجی پايبند به اصول ولايت فقيه هستم.
يک مسأله ای هست که ما برادران بسيجی بايد دست به دست هم دهيم و به اصطلاح روی آن را بپوشانيم تا حربه نامسلمانان نگردد.
بنده نيازمند همفکری تمامی شما برادران بسيجی هستم.
مسأله اين است:
حضرت امام خمينی فرمودند که اگر اولياء خدا از ابتدا تا انتها همگی در يک جا جمع شوند هرگز بر سر هيچ مسأله ای با هم جدل و اختلاف نظر نخواهند داشت.
در حالی که شما برادران بسيجی مستحضر هستيد که دو ولی خدا در عصر حاضر يعنی ولیِ فقيه خمينی و وليِ فقيه منتظری با هم شديداً اختلاف پيدا کرده و آن که درنده تر بود آن يکی را جِرواجِر نمود.
مسأله را حل کنيد که اصل اساسی اسلام يعنی ولايت فقيه در خطر است.
موضوع جالبتر اینه که توی ایران هم یه آدم حسابی پیدا نمیکنی که این روز رو جشن بگیره یا بگه عیده . تنها کاری که میکنیم اینه که از این تعطیلی که امسال از اقبال خوب حزب الهی ها افتاد جمعه (!) و با یلدا یا یکی از جشن های ایرانی , لذت ببریم و به ریش اسلام بخندیم .
مسافرت و تعطیلات نرفته بودم ! برای ژآنویه میخوام برم . میایی ؟
عزیز دلم اگر منظورت از ژانویه تعظیلات کریستمس هست که باید عید مسیحیان رو جشن بگیریم و نمی شه از خونه بیرون رفت اگر هم منظور ماه ژانویه هست که قربانت گردم من هنوز چند هفته نیست از مسافرت برگشتم، همش که نمیشه رفت تعطیلات که یکی دو ماه هم باید کار کرد.
آخر فوریه میرم پالما شراب اسپانیایی بخورم زیر نور خورشید!
بروبچه هاي باحال ايران
ِيلداتون مبارک. پاينده باد ايران .
عسل