Sep 22 2007
روی اسب بازنده نباید سرمایه گذاری کرد
سرو صداهای سیاسی یکی دو هفته گذشته، منظورم این بر طبل جنگ کوبیدن سیاستمداران اروپایی و همچنین رئیس شدن هاشمی رفسنجانی و فرستادن حسن روحانی به اروپا که دست راست هاشمی محصوب میشود. همه این رفتارها، کنشها و واکنشهای سیاسی، نشان از آن دارد که اروپا و آمریکا دیگر حاضر نیستند فریب بازیهای سیاسی حکومت آخوندی را بخورند و به گونهای “ملابازی” را یاد گرفتهاند و رژیم هم به این نتیجه رسیده که دیگر فریبهای گذشته کارساز نیست. دقیقا به همین دلیل هم هست که این روزها شاهد شاخ و شانه کشیدن دوباره سرکردگان سپاه هستیم. وقتی میآورند هواپیما “صاعقه” هوا میکنند، میخواهند به غرب بگویند که فکر نکنید فانتومهای ما از کار افتاده، در عوض ما “صاعقه” بجای آن ساختهایم! البته هنوز مانده ببینیم که این صاعقه طناز! قادر خواهد بود بمبی را هم با خود به هوا ببرد، یا اصلا قادر خواهد بود به مرز برسد یا نه، پرواز بر فراز نیروهای تا چنگ و دندان مسلح آمریکایی پیش کش سازندگان این هواپیما.
باید دید این صاعقه اسلامی در اولین پرواز جدی خود در یک جبهه جنگ واقعی قادر خواهد بود اصلا به مواضع دشمن برسد یا در همان محدوده مرزهای ایران چپ خواهد شد.
بعد از آن همه بازیهای سیاسی با اروپا حالا دیگر گویا رژیم فهمیده که دیگر نمیتواند روی اروپا سرمایه گذاری کند، از همه احمقانه تر اینکه، رژیم این روزها روی روسیه و چین سرمایه گذاری کرده تا بتواند با استفاده از وتوی این دو در سازمان ملل و بعد تر در برابر حملات آمریکا و متحدانشان در مقابل آنها مقاومت کند. چیزی را که مسئولین جمهوری اسلامی در محاسباتشان فراموش کردهاند در معادلات بکار ببرند، این مساله بسیار مهم است که اقتصاد چین و روسیه صد درصد به اقتصاد غرب وابستگی دارد و اگر بازارهای آمریکا و اروپا را بر روی این دو کشور ببندند، یا در آن اخلالی بوجود آورند، آنگاه آنها نیز مثل حکومت اسلامی باید دست به دامان غرب شوند.
وقتی آمریکا در مساله پیش پا افتادهای مثل تجارت اسباب بازیهای صادراتی از چین به آمریکا در یک حرکت چنان شاخ و شانهای برای چین کشید که چین با آن همه عظمتاش مجبور شد دست به تغییرات مهمی بزند و حتی یک مقام دولتی چین را به جرم دریافت رشوه برای معاف کردن چند نوع دارو از آزمایشهای لازم اعدام کند، این رفتار نشان از وابستگی دولت دوست و برادر چین به آمریکا و غرب دارد. پس باید آقایان مواظب باشند و بیش از حد مثل صدام حسین روی این چشم بادامیها و رفقای شمالی سرمایه گذاری نکنند. قدرت اقتصادی غرب و تاثیر آن بر این دو کشور چنان نامحدود است که یک فشار اقتصادی به این دو کشور وضع را چنان تنگ خواهد کرد که این دو کشور دوست و برادر فراموش کنند که اصلا کشوری بنام ایران در دنیا وجود دارد.
فراموش نکنیم که همین بازیها در روند سیاسی قبل از حمله به عراق هم طی شد، همین کش و قوسهایی که امروز با ایران انجام میشود در زمان قلدری صدام هم انجام شد و دیدیم که زمانی که صدام به این دو کشور دوست و برادر نیاز داشت، هیچ کمکی از آنها دریافت نکرد. یقین بدانید چین و روسیه هم روی اسب بازنده سرمایه گذاری نخواهند کرد.
این روزها جمهوری اسلامی تبدیل شده به یک اسب لنگان و بازنده.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 9:38 am در بخش: بحران اتمی، جنگ
2 پیام |
به حق چیزای نشنیده ! کدوم خریه که می خواد به ایران حمله کنه ؟ نه آمریکا نه اسرائیل نه هیچ کشور دیگه ای دست به همچین حماقتی که بیشتر شبیه انتحاره نمی زنن اینا همش جنگ تبلیغاتیه و روانیه
salam dooste aziz,
azaton mikham be weblog e man sari bezanid va age khosheton omad linki behesh bedid o komakam konid
agar ham khosheton nayoumad hamin ke ghadam ranje farmoodid o sar zadid baese eftekhare bande ast.
ba tashakor – ali
eghva.wordpress.com