Aug 30 2007
افسرده‌ام از وضع ما
راستش را بخواهید گمان من بر این است که ملت ایران تا ابد گرفتار این رژیم خواهند ماند، البته تا زمانی که اینگونه فکر کنند:
ولی از شوخی گذشته باید روی این نکته خیلی تامل کرد که اروپایی‌ها منافع اقتصادی خودشان را با هیچ چیز عوض نمیکنند. این با تبلیغات و اعتراض حل نمیشود. البته اعتراض بهتر از سکوت است ولی اگر واقع بینانه نگاه کنیم باید بگوییم ممکن است آنها در برابر اعتراضات روش محتاطانه‌ای را در پیش بگیرند ولی اینبار مخفیانه معامله میکنند. باید بیشتر فکر کرد.
دوست عزیز و گرامی، گویا شما هنوز قدرت افکار عمومی و تاثیر آن را بر سیاستمداران درک نکرده‌اید. برای اینکه موضوع را بهتر بشکافم چند مثال می‌زنم.
یادتان هست اوائل که وبلاگ نویسی راه افتاده بود چه حرکت‌هایی را سامان می‌دادیم؟ یادتان هست چندبار حکومت آخوندی را مجبور به عقب نشینی کردیم؟ این حکایت حکومت آخوندی بود که به هیچ اصل و منطقی پایبند نیست، حالا فکر کنید اگر همین نوع فشارها را بر روی کشورهای اروپایی وارد کنیم چه نتیجه‌ای خواهیم گرفت.
سالها پیش وقتی که دانشجو بودم یک مرتبه اداره پلیس تصمیم گرفت تا وقتی که دانشجوهای خارجی در دانشگاه ثبت نام نکرده باشند کارت اقامت برایشان صادر نکند. بعد از مراجعه بچه‌های دانشجو به دفتر دانشگاه، مسئولین دانشگاه فرمودند که دانشجوها اول باید کارت اقامت داشته باشند تا بعد بتوان آنها را ثبت نام کرد. خلاصه مطلب، بیچاره ما دانشجوهای خارجی را لنگ در هوا کرده بودند، ترم جدید هم داشت شروع می‌شد و ما مانده بودیم چه بکنیم. این مطلب را من برای یکی از دانشجوهای فعال چپ در دانشگاه تعریف کردم. روز بعد جماعتی دانشجو دارز شدند توی خیابان و رفتند روبروی اداره پلیس نشستند کف خیابان و گفتند تا برای دانشجوهای خارجی اجازه اقامت صادر نشود آنها خیابان را ترک نخواهند کرد. کم تر از دو ساعت مشکل لاینحل ما حل شد و اجازه اقامت گرفتیم.
برادرم، عزیز دلم، قدرت افکار عمومی را در دنیای غرب دست کم نگیر، اگر کمی “اتحاد” بخرج بدهیم، کوه را می‌توانیم جا بجا کنیم. ولی افسوس که نه این اتحاد در بین ما ایرانی ها هست و نه آن آگاهی که دانشجوهای فرانسوی داشتند.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 4:37 pm در بخش: مبارزه با رژیم
19 پیام
| 
و دقیقن با همین دلیل است که رژیم(آخوندی) اینقدر پایدار مانده است…
مردم ما باید انسجامشان را بازیابند که فکر کنم اصلن تعریف این واژه را فراموش کرده باشند!!!
ببينيد با حلوا حلوا دهن شيرين نمي شود. اگر مردم آلترناتيوي در برابر جمهوري اسلامي نداشته باشند دست به ريسك نمي زنند نهايتا چيزي كه پيش خواهد آمد شورش هاي كور و غارت خواهد بود و حكومت اوباش و فرصتطلبان شكل مي گيرد
دقيقا چيزي كه در سال 57 اتفاق افتاد و صداي هاي ضعيفي كه دنبال نظامي سكولار بودند خفه شدند. چرا چونكه قبلا ابدا روشن نكرده بودند چگونه نظامي بايد بعد از نظام شاهي برقرار شود چه بسا اگر روشن شده بود نظامي ولايت فقهي در پيش است خيلي از روشنفكران دست از حمايت انقلاب برمي داشتند
بايد با شدت و همت خستگي ناپذير بدنبال تشكيل آلترناتيو بود مثلا هياتي در خارج ايران اين مسئوليت را قبول كند البته طي يك ظوابط و قواعد مشخص مثلا هر گروهي از سلطنت طلب گرفته تا كمونيست نماينده خود را معرفي نمايند اينطور گروهي مي تواند در داخل خود به بحث و بررسي دست بزند و كم كم خود را به عنوان هيات ” موقت” بعد از سرنگوني ج ا به مردم داخل ايران معرفي نمايد. بايد اساسنامه مكتوب نوشته شود بايد مواضع آنها ” كاملا” روشن باشد تا بعدا دوباره كسي نتواند زير آبي رود و خودش و گروهش را بالا بكشد.
بعد از بختيار ما نياز به تشكيل يه الترناتيو ديگر داشتيم كه به هر حال بنا بر اينكه ايراني ها روح جمعي ندارند چنين اتحادي تشكيل نشد اما اگر مي خوايهم واقعا كار مثبتي را شروع كنيم بايد دست به اقدام ” عملي” در كنار كار فرهنگي و آگاه سازي بزنيم.
غر زدن به شرايط و آه و ناله كردن مدام و هر روزه هيچ دردي از ما دوا نخواهد كرد.
در اين ميان كار وبلاگ ها و وب سايت هاي فعال چيست ؟
خوب اين وبلاگ ها و وب سايت ها مي توانند استارت اين كار را بزنند ابتدا يك برنامه ريزي مثلا براي ارايه يك ليست از منتخبين و فعالين موجه سياسي مي توانند ارائه كنند
بعد آنرا به راي بگذارند ( با ساز و كاري كه خود مشخص خواهند كرد) بعد مرحله دعوت از آن سياسيون در محييط واقعي است براي تشكيل يك هيات كاملا علني و مشخص با گفته ها و اساسنامه و خواست هاي روشن و شفاف بعد هم حمايت همه جانبه از اين هيات و تبليغ بي وقفه براي آن
البته كار به اين سادگي ها هم نيست و بايد روي آن و چگونگي پيش بردن اين برنامه فكر كرد اما هر چه باشد از آه و ناله هر روزه و شمردن تعداد اعدامي ها بهتر است !
salam aghaye khosan .taghriban har rooz be sitet sar mizanam,jaleb minevisi , movafagh bashi mehran , mississauga,ontario,canada
دوست گرامی از مطالب شما تشکر میکنم و ارزوی موفقیت بیش از پیش را برای شما دارم
اگر هم وقت داشتید سری به وبلاگ خبری حقوق بشر بزنید خوشحال میشویم
اراداتمند
درست ست که اعتراضات باید سراسری باشد اما بالاخره از یه جائی هم باید شروع بشه مگه نه ؟ خواسته های صنفی و فشار اقتصادی همه را به خیابان ها خواهد کشاند و سرکوب هم خواهند شد چیزی که مهم ست بنطر من باید یک کمیته ای از رهبران احزاب سیاسی تشکیل بشه تا مردم بهتر بتونن مطالباتشون را به سمت درست و با برنامه به جلو ببرند.
این احزاب می تونن همدیگر را نقد کنن و تو سروکله همدیگه بکوبند اما بدنبال وجه اشتراک ها ی خود در جهت سرنگونی این حکومت ظالم و ضد انسان بگردند . اگر واقعا می خواهیم پیروز شویم من می گم برای یک بار هم که شده در این کمیته حالا یا بصورت اساس نامه و منشور و هر چه که بشه اسمش رو گذاشت از واژ ه هائی مثل غرق ملی و مذهب و ناموس ایرانی و هزار خون جوش آوردنده دیگر جدا خودداری کنند .
دوستان این مطلب مربوط میشه به دو مطلب گذشته و ربطی به انقلاب و اینجور چیزا نداره. تنها حرف من این بود که چرا نتونیم حتی در اروپای آزاد هم از حق خودمون دفاع کنیم.
خوب كشورهاي اروپايي فقط و فقط در فكر منافع اقتصادي هستند و روزي بيدار مي شوند كه ديگر كار از كارشان گذشته باشد.
سالها انگليس كثيف و روباه صفت به ترويج مذهب و عقب ماندگي هاي مذهبي در خاورميانه مشغول بود. فرانسه چطور حامي ملايان شد و مقدمات ترور بختيار را فراهم كرد
يك ايران كه در آن حكومتي غير مردمي سر كار باشد مدام بايد به آنها باج دهد و گاو شيري خوبي است پس چرا آنها بايد در جهت منافع مردم ايران حركت كنند؟
حسن آقا جون
این کولی بازیها چیه درآوردی؟
مسئله اعتراض در اروپا چه ربطی به استمرار حکومت اسلامی دارد؟
اتفاقا اگر قرار شود از این دریچه نگاه کنیم باید بگوییم صدسال است که ما بازیچه بازی‌های سیاسی اروپاپی‌ها شدیم و بخاطر همین است که هیچوقت نهضت‌های آزادی‌بخش در ایران به ثمر نرسیده. علتش همین است که ما معادلات سیاسی را خیلی ساده میگیریم.
خیال میکنیم با چند تا تجمع اعتراض آمیز٬ صاحبان قدرت تسلیم میشوند و همه چیز درست میشود.
اگرچه افکار عمومی در غرب عامل مهمی است ولی همه چیز نیست. یعنی نباید بصورت مطلق به ان نگاه کرد. کسانی که اهرمهای قدرت را در دست دارند اگر تشخیص دهند که منافعشان در خطر است اصلا گوش به افکار عمومی نمیکنند. آنها کارخودشان را میکنند و مردم هم هرروز توی پارکها تظاهرات میکنند.
نمونه‌اش جنگ و تجاوز علیه افغانستان٬ عراق٬ بوسنی و هایئتی و …
ماجرای ترور دکتر قاسملو را فراموش نکردی؟ ترور فریدون فرخزاد را چطور؟ ترور بختیار در فرانسه را چطور؟
دولتهای آلمان و فرانسه تعمدا عوامل این ترورها را فراری دادند و پشت پرده معاملاتی انجام دادند. حتی دولت کانادا هم در برابر قتل زهرا کاظمی آنطور که باید و شاید قوی عمل نکرد. چرا؟ چون منافع چند تا شرکت نفتی در خطر می‌افتاد.
صدها نمونه دیگر هست که خودت بهتر از من میدانی.
من نمیگویم اعتراض نکنیم. من همیشه میگویم اعتراض بهتر از سکوت است ولی حرف من این است که خوش باور نباشیم. اروپایی‌ها و امریکایی‌ها براحتی ما را دور میزنند و در پشت پرده معامله میکنند.
باید بدانیم برد اعتراض‌های ما محدود است. باید آنطرف سکه را هم ببینیم. همه داستان همینی نیست که مثلا چند تا دانشجو علیه شهریه اعتراض کنند و قضیه بخوبی و خوشی حل و فصل شود.
من این را میگویم.
تا زمانی که سطحی نگری از میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی هست وضعیت همین است.
همین امروز امریکایی‌ها خبری منتشر کردند مبنی بر اینکه یکنفر را دستگیر کرده‌اند که میخواسته به ایران اسلحه بفرستد علیه احمدی‌نژاد!!!
بر پدر دروغگو لعنت!
اینها چراغ سبزهایی است که امریکایی‌ها به حکومت ایران میدهد.
ما باید چشم و گوشمان را بیشتر از قبل باز کنیم.
خلاصه اینکه نباید سکوت کنیم ولی باید بدانیم که از این اروپایی‌ها بخاری بلند نمیشود اینها همه‌شان معامله گر هستند.
آملا من شما را با هوش تر از این می‌دانم که استدلال‌هایتان را تا این حد پایین بیاورید! قربانت گردم در این چند خطی که نوشته‌اید چند تا نکته تناقض آمیز وجود دارد.
شما اول می‌نویسید:
مسئله اعتراض در اروپا چه ربطی به استمرار حکومت اسلامی دارد
بعد یک مرتبه می‌زنید به صحرای کربوبلا و می‌نویسید:
صد سال است که ما بازیچه بازی‌های سیاسی اروپاپی‌ها شدیم
خوب اگر ما بازیچه اروپایی‌ها شده‌ایم پس صد درصد باید گریبان اروپایی‌ها را بگیریم، اگر نه پس باید گریبان کی را بگیریم!؟ چینی‌ها را!!!؟؟
معامله های سیاسی را دست کم میگیریم دیگر چه صیغه‌ای است!؟ قربانت گردم یک نگاه به امت همیشه در صحنه بینداز، اینها فقط بخاطر اینکه مثل من و شما ننشسته‌اند چورتکه بیندازند و حساب و کتاب کنند و در عوض با سر به هدف حمله کرده‌اند کارشان به ثمر نشسته. قربانت گردم این همه محافظه کاری برای چیست!؟ در دنیای غرب یک آزادی نسبی بیان و عقیده وجود دارد چرا ما نباید از این موقعیت به نفع خود استفاده نکنیم و خشتک همین دنیای غرب را سرشان نکنیم!؟
در مورد ترورها و … اگر ما از همان روز اول دست روی دست نگذاشته بودیم و با هر وسیله‌ای به این تجاوز اروپایی‌ها اعتراض کرده بودیم وضع مان به این روز نیفتاده بود.
قربانت گردم گفته‌های شما بر خلاف هوش و درایتی که در شما سراغ دارم بسیار سطحی است و از یک استدلال منسجم و قوی برخوردار نیست، تناقض زیادی در استدلال شما وجود دارد.
شما می‌فرمایید:
روپایی‌ها و امریکایی‌ها براحتی ما را دور میزنند و در پشت پرده معامله میکنند
خوب برادر باید آنها را افشا کرد تا نتوانند به این سادگی به مقصود خود برسند. فکر می‌کنید اگر ما دست روی دست بگذاریم و نگاه کنیم آنها چنین نمیکنند!؟ باید تخم‌هایشان را لای منگنه گذاشت.
آملا من برای شما احترام زیادی قائل هستم زیرا به نظر من انسان‌هایی که طنز می‌نویسند انسان‌های بسیار با هوش و آگاهی هستند ولی این استدلال‌های شما مرا مایوس می‌کند.
سلام خسين آقا
شايد به مويوع تايپيکت بى ربط باشه اما به تيتر اسمت ارسال پيامت مربوطه
اين لينک وبلاگ ابن ديلاق هستش
طنزى ضد مذهبى از ذبيح بهروز
اميدوارم وبلاگ رو معرفى کنى و در ليست لينکهات قرار بدى
البته اگر پسنديدى
ebnedilaq.wordpress.com
مخلصيم
داروين
نمیدانم با اینکه مسلمان نیستم اسلام را به تخمم هم حساب نمیکنم با خواندن مطلب شما یاد سعیدی سیرجانی در داستان آسید ابول افتاده ام که می گفت دلم به حال فاطمه زهرا میسوزدمنم بهتر است که خودم را به مسلمانان معرفی کنم همان طور که میدانید حسن آقا من اهورا هستم از هلند و آسایش هم از دست اسلام ندارم همان اسپنتمان الکی و منتظر مرگ هستم از مسلمانان هم بدم میاد حالا ریدم به قرآن محمد
حسن آقا جان میبینی که چطور ÷یش بینی ام درست از آب درآمد؟؟
این پیش بینی من:
http://www.hrmovie.com/gethtml.php?_u_r_l_=aHR0cDovL2Jsb2cuaGFzYW5hZ2hhLm9yZy8yMDA3LzAyL3Bvc3RfMjE5NS5waHA=
\\\”حسن آقای عزیز این فرناز هم میخوار پا بگذاره جای شادی صدر یعنی نفوذی بشه توی اپوزیسیون\\\” و این هم تعبیر آن:
farnaaz.info
راستش از اول مطمئن بودم که این قضیه 24 ساعت بخور و بخواب در هتل اوین فقط دستاویزیست برای خر کردن فعالان حقوق بشر امریکایی و اروپایی که بورسیه اشون جور بشه و برن خارج و ضمن مفت خوردن و گشتن و تحصیل مجانی به خرج کشور میزبان به شغل شریف جاسوسی هم مشغول باشن چرا شماها که خارج هستین دست اینا رو برای دولت هاتون رو نمیکنید آخه که بیخود خر نشن و گول نخورن؟؟ کسانی که واقعا زندان رفتن اصلا از اونجا بیرون نیومدن و ما اسمی ازشون نشنیندیم نه مثل امثال این خانم که 24 ساعت رفتن هتل و مردم تو بورکینافاسو هم خبر شدن و نه مثل گنجی فریبکار که معلوم نبود چطوری هرروز عکسهای اون مثلا اعتصاب غذاش بیرون میومد که محبوب بشه و جایگاهی پیدا کنه چنانکه کرد!!!!
شمر اگر پیام مرا دیدی به من بگو چرا وبلاگت را به روز نمیکنی میدونم میخوای بگی هنرت سر زدن ائمه است ولی وبلاگت هم به روز کن
drood bar fiuladvand.
only by deposing the religious mullahs with a secular regime (perhaps under Dr. Froud Fouladvand, formerly with the Shah of Iran who was also brought to power and deposed as part of the power elite’s plan). The CIA, of course, will assist in this, just as they helped overthrow Iranian leader Mohammad Mossadegh in 1953. Why do you think U.S. Ambassador to Pakistan, Ryan Crocker, is replacing Zalmay Khalilzad in Iraq
مردک ملحدبخت برگشته ، مثل همیشه نهایت حماقت خودت رو نشون دادی ، اروپاییان با تمام حرامزادگیشان ، پای سود و منفعتشان که وسط میاد قید آمریکا رفیق جون جونشون رو هم می زنن ، بهتره تو و اربابان صهیونیستت فکر تحریم جمهوری اسلامی ایران رو از فکر پلید و مسمومت بیرون کنی ، و بیخود ما رو از تحریم نترسونی . مایی که سی ساله تحت تحریم استکبار قرار داریم . مطمئن باش ملت مسلمان ایران پشت نظام و رهبرشون محکم و استوار ایستادن.
داشتم از خنده می‌مردم، این یکی از همه با مزه تره.
آقای سید رسول بنی هاشمی یقینا حق با شماست وقتی که می‌فرمایید:
مطمئن باش ملت مسلمان ایران پشت نظام و رهبرشون محکم و استوار ایستادن
یقینا همین طور است، مخصوصا اگر رهبر زحمت بکشند و شلوار مبارکشان را چند سانتیمتر پایین بکشند آنوقت ملتی که پشت ایشان استوار ایستاده‌اند چنان تا خایه به رهبرتان فرو خواهند کرد که ایشان معامله ملت را تا گردن مبارکشان حس کنند.
به دوستان عزیزی که به یکباره میخواهند همه چیز را عوض و هر حرکت به ظاهر کوچکی را دستکم میگیرند بایستی بگویم برای نشان دادن همبستگی و همچنین تعداد افرادی که به یک حرکت می پیوندند بایستی از یک کار هر چند کوچک شروع کرد و بعد کمکم که تعداد زیاد شد در کارهای بزرگترشرکت کرد ،و بهتر ارگانیزه کرد.
پیشنهاد من اینه که اخبار مربوط به این آقا در اینجا ترجمه بشه و هر کسی به هر زبانی آشناست اونو ترجمه کنه و برای روزنامه ها حتی راستی ها، احزاب، رادیو و تلویزیون و … همون کشور بفرسته بفرسته ،تو همه کشورها وبلاگنویسهای زیادی میشه اونا رو به میدون آورد.