Mar 28 2007
چسنالههای خاله خان باجیهای وبلاگستان!
گاهی اوقات اگر به بعضی گیر ندهم به قول فرانسویها تخمهایم خفهام خواهند کرد.
بطور اتفاقی سر از یکی دو تا وبلاگ در آوردم. از لینکی به لینکی پریدن به دو سه تا وبلاگ که در زیر میآورم برخوردم.
باور کنید این وبلاگها را واقعا اتفاقی خواندم، من معمولا برای وقتم ارزشی بیشتر از خواندن این چرندیات قائل ام.
وقتی دنیای دور و بر ما دارد خراب میشود روی سر ملت و ملک ما، اگر به این مسائل بپردازیم به این معنی است که یا هیچ یک از سلولهای مغزی ما خوب کار نمیکنند یا اینکه سیمهای مغزمان با هم اتصال پیدا کردهاند یا اصلا سلول مغزی نداریم که از آنها استفاده کنیم.
خیر خانم شما اگر تحقیقی میخواهید بکنید تحقیق تان را روی خاله خان باجیهایی از این دو نوع زیر متمرکز کنید. باور کنید سوژههای بسیار جالب تری هستند. اگر قوه تخیل خودتان کفایت نکرد خبرم کنید تا کمک تان کنم.
برای نمونه میتوانید از این سبیل کلفت شروع کنید، به جدم قسم به اندازه 30 سال و به ضخامت یک جلد شاهنامه میتوانید مطلب در باره این علیا مخدره بنویسید و تحقیق کنید.
اگر باز هم وقت زیاد آوردید، یقین بدانید که این اقدس خانم هم چیز بدی نیست برای ادامه تحقیقات شما.
5 پیام |
Hasan agha in khanomHa yek kam mashang hastan baba
با درود
در همين رابطه :
http://farinaz-a.blogfa.com/post-146.aspx
هفت شهر عشق را عطار گشت … ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.
سلام خواستم اين را ايميل كنم برايتان اما آدرس ايميلي در وبلاگتان نديدم ناچار همينجا مينويسم:اول عذرخواهي ميكنم اگر احتمالن ناخودآگاه چيزي در لحنم است كه ناراحتتان ميكند . دوم اين كه من فكر ميكنم اين يك معضل اجتماعي شده در ايران و خيال ميكنم هر معضل اجتماعي پيامدهاي سياسي هم با خودش دارد و حتا تصور من اين است كه حكومت مركزي ايران خودش از اين اوضاع بي در و پيكر فرهنگي كه در كشور ايجاد شده راضي است و اين خانمها كه حالا اسمشان هر چه ميخواهد باشد فمنيست/ فعال جنبش زنان/ يا خاله خان باجي/ به نكتهي قابل توجهاي اشاره كردهاند و راستش من اين روزها فكر ميكنم چرا بيشتر آدمها (و به خصوص در مورد خودم خيلي رفتهام توي فكر)تا چيزي با نظرشان منافات دارد با ارزشهاي شخصيشان عصبي ميشوند؟ يا آن مطلب را به سخره ميگيرند؟ از اين برخوردها در وبلاگستان فراوان شده و باز ميگويم خود من هم كم عكسالعمل اينطوري نداشتم.
پاسخ به پونه بريراني:
من متوجه نشدم کدام معضل اجتماعی مد نظر شماست وقتی که مینویسید: “من فكر ميكنم اين يك معضل اجتماعي شده در ايران و خيال ميكنم هر معضل اجتماعي پيامدهاي سياسي ”
اگر درست متوجه شده باشم و حدس ام درست باشد منظور شما زیر ابرو برداشتن پسرهاست،
والله خانم جان تا آنجایی که به من مربوط میشود و این نکته ای که گوشزد کردم از نظر من هر انسانی در پوشیدن هر لباسی آزاد است. همچنین اگر یک آقایی خواست زیر ابرو بردارد یا برعکس اگر خانمی خواست سبیل بگذارد. اینها مربوط میشود به حیطه شخصی انسانها همانگونه که آزادی در مذهب هم یک مساله شخصی است.
حالا اگر کسی خواست این به قول شما “معضل” را از نظر اجتماعی بررسی کند به خودش مربوط می شود ولی اینکه عده ای از خاله خان باجی ها بردارند و توهین بکنند و این جوان ها ربه مسخره بگیرند این یک مساله ای است که باید با آن برخورد کرد. همین خاله خان باجی ها هستند که فردا اگر جلوشان را امروز نگرفتیم فردا دستورالعمل های دیگر هم صادر خواهند کرد و عاقبت هم تبدیل خواهند شد به زهرا کماندو یا فاطی شکنجه گر.
درضمن شما هم هیچ توهینی به من نکردید فقط نظرتان را نوشتید که نظر شما هم محترم است. نظر این خانم ها محترم نبود چون یک قشر جوان را بدون دلیل و منطق به مسخره گرفته بودند و توهین کرده بودند