Feb 05 2007
داستان زندانبان مهربان خانم امشاسپندان!
جریان دستگیری و زندانی شدن فرناز سیفی را پیگیری میکنم. آخرین نوشتهاش را از جریان دستگیری و زندانش را که میخوانم تا به این جای مطلب میرسم خونم به جوش میآید، نه برای اینکه او را به زندان بردهاند زیرا به نوشته خودش بیشتر شبیه به هتل میمانده است تا زندان!! بلکه برای این جملاتاش، انگاری خود خود عیسی مسیح است! بخوانید تا بعد توضیح بدهم:
بعد حدود یک ساعت در سلولم باز می شود، زن برایم یک پرتقال آورده است. لبخند بر لب تشکر می کنم، با مهربانی می گوید خواهش می کنم دختر جان. در ذهن حرف دوستی که تجربه زندان دارد را با خود مرور می کنم: « یادت باشد زندان بان دشمن تو نیست. الکی به او پرخاش نباید کرد و انرژی را با پرخاش بیهوده هدر داد.»
زندان بان دشمن تو نیست!؟ مگر زندان بدون زندان بان هم میتواند اداره شود!؟ نکند زندان هم مشکل ما و شما نیست!؟ این است طرز فکر شما مثلا روشنفکران آن دیار!؟ خدا خیرتان بدهد خانم جان! اگر زندان بان دشمن شما نیست پس چه کسی دشمن شماست!؟ آن مردک الدنگ چلاق!؟ او که بدون همیاری همین زندان بانهای مهربان! حتی قادر نیست کون خودش را بشوید چه رسد به اداره سیستمی مخوف مثل سیستم حکومت آخوندی.
شاید بنا به نظر این روشنفکران ما، بد نباشد از این به بعد جوایز حقوق بشر و الخ را هم بدهیم به همین زندان بانها که این همه مهربان تشریف دارند!؟
خدا خیرت بدهد همشیره! همین زندان بانها بودند که زندانیان سالهای 60 را تیرباران میکردند، همینها بودند که ستونهای لرزان حکومت ظلم ملاها را مستحکم کردند و همینها هستند که اگر لازم شد شما و صد تا بی گناه تر از شما را هم شکنجه و اعدام خواهند کرد و شاید قبل از اعدام هم پرتقالی برایشان آوردند و خیلی مهربانانه طناب را هم به گردنشان خواهند انداخت!!
از ما گفتن بود، حالا شما خود دانید که اینها را چه نام بگذارید! ما اینها را مامورین خونریزی و حکومت ترور مینامیم، شما اگر دوست دارید آنها را عیسی مسیح بنامید. اینها برای ما سلولهای هر چند کوچک از بدنه حکومت ترور و وحشت هستند.
ایشان زندان و بطور کلی سیستم امنیتی حکومت آخوندی را چنان به تصویر میکشند که آدم هوس میکند یک مدتی برود زندان تفریح! آدم دلش به حال این هیولا ها زندان بان میسوزد!! من که نمیدانم چه بگویم شما خودتان بروید بخوانید و خود قضاوت کنید.
پ.ن.:
یک نگاهی هم به این قطعه فیلم بکنید تا واقعیات رندانهای جمهوری اسلامی رو کمی بهتر درک کنید.
با سپاس از جی بخاطر لینک فیلم
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 10:21 pm در بخش: آزادی بیان
20 پیام |
خسن آقا جان!
قاضي آخرين نفري است كه بين جهنم و بهشت دق مرگش ميكنند.
چه فرقي ميكند كه بعد از زدن گلاب ادم را اعدام كنند يا قبل از آن؟
نفس اين بازداشت آنقدر بچهگانه و از سر ضعف تماميتخواهان نابالغ است كه اگر شكنجه ميكردند يا پپسي بينشان تقسيم ميكردند فرق آنچناني در عمق فاجعه ندارد.
آخر گرفتن و بگير و ببند داشتند اين بندههاي خدا؟
نه خداييش؟ گرفتن داشت كه اينهمه نيرو خود را الاف كردند؟
ضربهاي كه اينها به خودشان ميزنند هيچيك از مخالفين به رژيم نزدهاند تاكنون.
ما اسم شون رو می گذاریم «قهرمان های پوشالی برای حکومت های پوشالی»
همین امروز فرداست که خانم زندان بانِ مهربان بیاد برای وبلاگشون کامنت بذاره: “وااااای فرناز جونم بغل بغل بوس بوس… دلم برات تنگ شده بریم ددر؟”
باید باور کنیم چیزی که امروز از ایرون باقی مونده هیچ اثری از کشور ِ ما درش نیست. باورش سخته و دردناک!!
این زندان چه ها که با زندانی نمیکند
جهانبگلو نیز همین راه را رفت
خدا آخر و عاقبت سیاسیون ما را بخیر کند
in hamun zendan e keshvari hast keh zahra kazemi canadaee ro tush koshtan?hagh dare khanom e ebadi daghdaghe guantanamo va zendani haye alghaede ro dashte bashe akhe zendanha va zendanban haye iran kheili khuban
بیرون گود نشستی میگی لنگش کن
جوش نزن اینقدر. یقه رو هم ول کن!
متنشو یه بار دیگه بخون. کجا ادعا کرده که زندانبانش عیسی مسیح بوده؟
بابا یه کم انصاف داشته باش. این آدم توی روز روشن با اسم و رسم حقیقی داره برای احقاق حقوق خودش و هموطنهاش تو ایران زحمت میکشه. بخاطرش زندانی میره که نباید بره. برای گناه نکرده شب تو سلول خوابیده. ولی روز بعدش اومده صادقانه و صاف و پوست کنده خاطراتش رو نوشته. تو چه غلطی کردی که اینقدر داری نق نق میکنی؟
گیرم که به نظر این خانم زندانبان مقصر نیست. یعنی نظر یک انسان اینقدر نامحترمه که بخاطر مخالفت باهاش باید این اراجیف رو سرهم کنی؟
جوش نزن اینقدر. یقه رو هم ول کن!
متنشو یه بار دیگه بخون. کجا ادعا کرده که زندانبانش عیسی مسیح بوده؟
بابا یه کم انصاف داشته باش. این آدم توی روز روشن با اسم و رسم حقیقی داره برای احقاق حقوق خودش و هموطنهاش تو ایران زحمت میکشه. بخاطرش زندانی میره که نباید بره. برای گناه نکرده شب تو سلول خوابیده. ولی روز بعدش اومده صادقانه و صاف و پوست کنده خاطراتش رو نوشته. تو چه غلطی کردی که اینقدر داری نق نق میکنی؟
گیرم که به نظر این خانم زندانبان مقصر نیست. یعنی نظر یک انسان اینقدر نامحترمه که بخاطر مخالفت باهاش باید این اراجیف رو سرهم کنی؟
جوش نزن اینقدر. یقه رو هم ول کن!
متنشو یه بار دیگه بخون. کجا ادعا کرده که زندانبانش عیسی مسیح بوده؟
بابا یه کم انصاف داشته باش. این آدم توی روز روشن با اسم و رسم حقیقی داره برای احقاق حقوق خودش و هموطنهاش تو ایران زحمت میکشه. بخاطرش زندانی میره که نباید بره. برای گناه نکرده شب تو سلول خوابیده. ولی روز بعدش اومده صادقانه و صاف و پوست کنده خاطراتش رو نوشته. تو چه غلطی کردی که اینقدر داری نق نق میکنی؟
گیرم که به نظر این خانم زندانبان مقصر نیست. یعنی نظر یک انسان اینقدر نامحترمه که بخاطر مخالفت باهاش باید این اراجیف رو سرهم کنی؟
جوش نزن اینقدر. یقه رو هم ول کن!
متنشو یه بار دیگه بخون. کجا ادعا کرده که زندانبانش عیسی مسیح بوده؟
بابا یه کم انصاف داشته باش. این آدم توی روز روشن با اسم و رسم حقیقی داره برای احقاق حقوق خودش و هموطنهاش تو ایران زحمت میکشه. بخاطرش زندانی میره که نباید بره. برای گناه نکرده شب تو سلول خوابیده. ولی روز بعدش اومده صادقانه و صاف و پوست کنده خاطراتش رو نوشته. تو چه غلطی کردی که اینقدر داری نق نق میکنی؟
گیرم که به نظر این خانم زندانبان مقصر نیست. یعنی نظر یک انسان اینقدر نامحترمه که بخاطر مخالفت باهاش باید این اراجیف رو سرهم کنی؟
————-
پاسخ:
اول از همه کسی به ایشان توهین نکرده که شما اینجا آمدهاید و یقه میدرید، نوشته ایشان را زیر سوال بردهام که با شناختی که همه از سیستم امنیتی رژیم دارند میتوانند به راحتی شهادت بر دروغ بودن مدعیات ایشان دهند.
دوم اگر شما سواد خواندن و نوشتن ندارید مشکل خود شماست نه من سر تا پای نوشته ایشان دلالت بر این دارد که مامورین جلب، زندانبانان و شنگجه گران در جمهوری اسلامی همگی انسانهایی هستند بسیار منطقی، مهربان و چیز فهم! اگر درک شما از نوشته ایشان چیز دیگری است لطف کنید بنده را هم آگاه کنید.
در ضمن اگر کسی جوش میزند شما هستید که با اینکه به شما هشدار دادهام که دکمه ارسال پیام را فقط یک بار فشار دهید شما از زور فشار زیادی دکمه پیچاره ارسال پیام را چهار مرتبه فشار دادهاید.
در مورد اینکه من چه کار کردهام و ایشان چه کار کردهاند منطق مبارزه سیاسی این چنین نیست اگر کسی کاری میکند فقط برای رضای خودش میکند و از دیگران هیچ طلب کار نیست، نه من و نه ایشان و نه دیگران، اگر این چنین بود آنهایی که در نوجوانی بدست این جنایت کاران سلاخی شدند و سالهاست زیر خروارها گل خفتهاند باید از من و شما تا ابد طلب کار باشند. کسی از کسی طلبکار نیست.
حسن جان
من شدیدا معتقدم در کشوری عقب نگه داشته شده مثل ایران کسانی که توی همون چارچوب کار میکنند و به موقع هم به ملا ها رای میدهند مشخصا هر چقدر هم که فکر کنند روشنفکر هستند بازهم روشنفکر!!! عقب افتاده هستند چون در کشوری با قوانین عقب افتاده زندگی مکینند و همه چیز برایشان سفید و سیاه هست !
گویا دستگیری ها و اعدام های سال دهه 60 رو کسانی بغیر از همین زندانبانان محترم و مودب انجام داده اند !
آقای به نظرم JAY:
روaنفکری تو یکی از طرز فکرت پیداست یه دفه متنت رو بخون….. خجالت آور و حتی چندش آوره،،، تو نه مفهوم فکر رو می فهمی نه روشنایی رو ونه ترکیبشون
حسن جان
صحبتهای ایشون رو جدی نگیر
متاسفانه این روزها کسانی نقش روشنفکری بازی میکنند که الفبایش را هم نمیشناسند.
اینجور روشنفکران مبارز برای حقوق بشر بهترین کاری که میتونند برای خودشون انجام بدن اینه که از هم صحبتی با دیگران و ابراز نظر پرهیز کنند تا مایه خنده نشن
موجودی به نام آرش !
من از اون متن چندشم نشد ! و اینقدر شهامت دارم که از خودم ردپائی بگذارم که همه بدونن من کی هستم ولی شما چطور ؟ احتمالا از اینکه به ملا ها هر دفعه رای دادی و هر بار هم سرشکسته تر از بار قبل شدی حالا بهت برخورده ..راست میگن واقعیت تلخه !
حسن آقا
من را ياد يک جوک انداختی. بگذار برايت بگويم:
ميگن چند تا مرد بی بخار که تا بحال تهران را نديده بودند داشتند در مورد خوبی های تهران حرف ميزدند. يکی از آنها ميگفت: تهران خيلی جای خوبی است. همين که وارد ترمينال غرب ميشويد و از اتوبوس پايين میآييد يکنفر به استقبال شما میآيد و چمدان شما را ميگيرد و عقب ماشينش ميگذارد و درب ماشين را برای شما باز ميکند و شما را میبرد منزلش. در انجا از شما پذيرايی ميکند. چای و آجيل و شيرينی و آبميوه برای شما میاورد. بعد شام مفصلی از بيرون سفارش ميدهد. بعد نميگذارد شما بروی هتل يا مسافرخانه. شب را همانجا استراحت ميکنيد و صبح که از خواب بيدار شديد برايتان صبحانه مفصل تهيه کرده و جلو شما ميگذارد. بعد که کارتان تمام شد يک هديهای هم به شما ميدهد و چند هزار تومان اسکناس هم ميگذارد توی کيف شما. سپس شما را سوار ماشينش ميکند و میآورد ترمينال غرب و برايتان بليط ميگيرد و شما را سوار اتوبوس ميکند و با مهربانی و خوبی و خوشی شما را بدرقه ميکند.
بقيه که از شنيدن اين همه تعريف و تمجيد از تهران دهانشان کف کرده بودند با ناباوری از او میپرسند: راست ميگی؟ اين چيزها را از کی شنيدی؟
طرف جواب ميده: اين چيزها را خانمم برايم تعريف کرده!!!
derakhshan e khaen zereshk polo zendan e khanom e seifi ra dastavard e khatami midanad engar na engar keh zahra kazemi va daneshjou ha dar zaman e khatami dar zendan shekanjeh va koshte shodand . kash keh zendan nameh va khatere nevisi ra beh kasani keh vaghean hazineh dadand vagozar mikardand
Jay عزیز !
من هم اینجا زندگی می کنم !!!!
1) tedaad e ziadi az tir e khalas haa ra dar aan saalhaaye siaah, zendani haaye borideh (tavab) zadeh and… tozih e bishtari nemikhaham bedaham…
2) baradar e arteshi, chera baradar koshi yadetaan rafteh ast . labod ba’d az avaz kardan e jomhoori eslaami doost darid dobareh hameh ra edaam konid, nah?
ول کـنید بابا ایـن اصــــلاح طلب هارو… حالشــون خـرابه
حسن آقای عزیز این فرناز هم میخوار پا بگذاره جای شادی صدر یعنی نفوذی بشه توی اپوزیسیون
خسن آقا جان.بايد از فرناز سيفي پذيرايي كنن.آخه اون با كروبي و حاج خانم و ديگر حكومتي ها رابطه داره و ا زشون حقوق ميگيره. وظيفه ش انجراف جنبش مردميه. الان هم براي عبده تبريزي سرمايه دار معروف قلم مي زنه.
چه كسي بهتر از فرناز سيفي ميتونست اينجوري از جمهوري اسلامي تعريف كنه. دوسه تا بدي هم كه گفته براي اينكه دم خروس از نوشته هاش معلوم نشه كه شد. وگرنه چطور بقيه زنداني ها رو چه دختر و چه پسر حسابي آزار و اذيت مي كنن؟ من خودم دختري رو مي شناسم كه بهم گفت در عرض 24 ساعت بازداشتي حتي يك ليوان آب ندادن بخوره چه برسه به قرمه سبزي و عدس پلو. در ضمن پدر فرناز سيفي يكي از سرمايه داران اين رژيمه و رانت خواره.
بيشتر دوستان فرناز سيفي از اين قماشند. يا زعفرانيه مي شينند يا كامرانيه يا محموديه خانه هايي بالاي 500 ميليون تومن دارند.
از بيشتر پسرهاي اصلاح طلب هم شنيدم كه خيلي تو روابط جنسي كثيفه. با همه هست. او و گلناز و بقيه ي اين كثافت هاي اسهال طلب!
———-
پاسخ:
دوست عزیز لطفا بیشتر دقت کنید و از استفاده از مسائل خصوصی دیگران برای کوبیدن آنها استفاده نکنید. روابط سکسی ایشان فقط به خود ایشان مربوط میشود ولی در عوض مسائل دیگری که نوشتید چون مسائل اجتماعی است به همه مربوط میشود و افشای آن مسائل نه تنها جایز است که هر ایرانی وظیفه دارد آن روابط را برملا کند.
پس دوست عزیز میبینید که اگر این نکته را که شما مراعات نکنید افشاگری شما که در حقیقت عملی است درست زیر سوال میرود.