Dec 09 2006
دُم خروس زیر عبای ملا (آخوند دروغگو)
من معمولا نوشتههای حقوق بگیران رژیم را نمیخوانم، ولی گاهی اوقات وقتی که کسی بحثی را در باره آنها نوشته و لینکی داده مجبور میشوم بروم بخوانم تا خودم قضاوت کنم، نه اینکه تحت تاثیر نوشته دیگران قرار بگیرم. معمولا هم پیامی نمینویسم، چونکه به آنها اعتماد ندارم، ولی گاهی اوقات از بس عصبانی میشوم یک چیز دندان شکنی برایشان مینویسم.
به دنبال لینکی سر از وبلاگ آخوند ابطحی درآوردم، با اینکه به آخوند جماعت اصلا حتی یک سر سوزن هم اعتماد ندارم ولی با خودم گفتم به اندازه کافی در وبلاگستان شناخته شده هستم که این حرامزاده نتواند نوشته مرا جعل کند، یا عوض کند و هر چیزی خودش دلش خواست منعکس کند. به همین خاطر یک متنی زیر مطلباش نوشتم حالا رفتم ببینم آیا پیام را منعکس کرده یا نه، دیدم یک چرندیاتی برداشته خودش بازنویسی کرده و با نام من گذاشته جای پیام من. شما خودتان این پیام را بخوانید و قضاوت کنید، آیا این پیامی است که خُسن آقا برای آخوند ابطحی مینویسد!؟
این هم پیام منعکس شده در وبلاگ آخوند ابطحی:
حسن آقا: خاطرات روانه اتو می نویسی توی وب نوشت اگه حرف درست و حسابی و سنجیده ای داری بزن یه وقتی آقای نسبیتا محترم می ترسم چشم بخوری برای این علم و ذکاوت ات مواظب باش ندزدن باشه بابا جون بامشاد جون
(۱۶ آذر ۱۳۸۵ – ۲۰:۲۲)
[لینک مستقیم برای پیام وجود ندارد]
آقای آخوند مُفنگی! آنهایی که خُسن آقا را میشناسند، میدانند که اصلا عادت به نوشتن به این سبک ندارم. تازه در جعل هم چنان ناشیانه عمل کرده است که دم خروس زیر عبایش پیداست. من همیشه خُسن آقا را به ح نقطه دار مینویسم و این هم خود داستانی دراز دارد و بصورتی شده امضای من و اگر جایی این نقطه را ندیدید یقین بدانید که کسی جعل امضا کرده.
متاسفانه برخلاف عادت همیشگیام کپی این پیام را نگه نداشتم وگرنه اصل پیام را مینوشتم تا شبههای نباشد.
سعی میکنم آن پیام را بازسازی کنم تا بدانید از چه نوشته بودم:
من نوشتم: مگر ملت کلید کاخ ریاست جمهوری و هم کلید مجلس را در اختیار شما نگذاشت!؟ چه غلطی کردید وقتی آن همه قدرت داشتید که حالا میخواهید با بدست گرفتن شوربای شهر بکنید؟ (نقل به معنی)
این معنی نوشته من بود. حالا خودتان قضاوت کنید که چرا این آخوند حرامزاده برداشته پیام مرا به سلیقه خودش تغییر داده و یک چیز بی سرو تهیی به سلیقه خودش نوشته. کسی که امانت داری یک پیام دو خطی را نمیتواند نگه دارد، چگونه توقع دارد که ملتی کل مملکت را به دست او و دوستان دزدش بسپارد!؟
—————–
حالا که صحبت از پیام گذاشتن شد این پیام را هم برای تبعیدی عصبانی گذاشتم دیدم پیام گیرش مثل آخوندها دارد پیام را سانسور میکند و بیشتر از 3000 حرف، یعنی 1500 حرف یونی کد را نمیپذیرد در نتیجه آنرا هم با کمی تصحیح میگذارم اینجا که یک وقت فکر نکنند که تحریمیها کم آوردهاند و از پاسخ عاجزاند.
کدام انتخابات! خجالت هم خوب چیزی است! بازی با واژه ها تا این اندازه!؟ شهروند ایران حتی حق انتخاب رنگ شورت خودش را هم ندارد چه رسد به انتخاب مسئولین مملکتی! لطفا جوک نگویید که از خنده میمیرم!
میفرمایی:
عجب دنیای بامزهای است. حق اظهار نظر نداری چون هر کلمهای علیه خودت استفاده میشود و جماعت، عین این پلیسهای آمریکا که حقوقت را یادآور میشوند و میگویند خفه! میخواهند خفقان بگیری!
میگویم:
اول از همه، کاکو قربان این اشتها ت برم من! تو حق اظهار نظر نداری!!؟ توکه ماشاالله ماشالله اندازه چهارتا آخوند حرف میزنی (هم حرف میزنی هم مینویسی) تازه اون هم نصف بیشترش از جیرهات بیشتر حرف زدی، اون هم چه حرفهایی!!
دوم مگه تو شهروند تهرانی که داری برای انتخابات تهران این همه تلاش میکنی (در حقیقت سینه زنی راه اندختی)!؟
می فرمایی:
در باب تفاوت حضور در انتخابات شورای شهر با انتخابات سیاسی، تنها یک نکته برایم اهمیت دارد و آن هم مشارکت شهروندی است. آهای حامد قدوسی! آن جزوه حقوق شهروندی چی بود در جلسه هی از رویش تندتند میخواندی و ما میخندیدیم؟
شهروند، به ۴ شرط شهروند است! ساکن شهر است، دارای وظایفی است، حقوقی دارد و مشارکت میکند در امور شهر.
می گویم:
قربان زبانت! حالا شما بفرما حقوق شهروندی شهروندان را چه کسی پایمال کرده!؟ اصلا حقوقی برای شهروندان قائل هستند؟ (هستید؟). نوشتم هستید، زیرا وقتی که در بازی ملاها شرکت کردی چه بخواهی چه نخواهی از دارو دسته آنها هستی! البته اگر باز هم مثل حاجی بازاریها دبه در نیاوری و خودت را به کوچه علی چپ نزنی!؟ تازه اینها حتی این اولین حقوق شهروندان را که “حق انتخاب” است را در همه زمینهها از مردم دریغ میکنند و زیرپا میگذارند، آنوقت زمانی که به آنها نیاز دارند کاسه گدایی دست میگیرند و به گدایی رای میآیند.
این هم از تحلیل انتخاباتیات که میفرمایی:
اولا، چون دکتر نجفی آدم باحالی است، استاد دوست نزدیکم بوده واز او آنقدر درباره نجفی خوب شنیدهام که حد ندارد. در زمان گلآقا اطلاعات زیادی در بارهاش داشتیم که نمیشد به سادگی از آن گذشت! خوشتیپ نیست، که هست! ریش اصلاحشده همراه با مردم همگام با مسوولین ندارد، که دارد. گمان میکنم کسی که در قامت رئیس جمهور باید ظاهر میشد، و کارگزاران احمق به خاطر منافع نفتی و قدرت هاشمی را دوباره علم کردند تا ائتلاف بین اصلاحطلبان دور نجفی شکل نگیرد، شانی بالاتر از شورای شهر دارد، ولی به نظر من وجودش ارزنده است.
میگویم:
حالا دیدی کاکو خیلی از مرحله پرتی! هنوز درک نکردهای که زرنگهای این سیستم آخوندی همگی ریشهایشان را یکی یکی تراشیدهاند و خود را آماده مرحله بعدی کردهاند، تا در آینده هم بتوانند خودشان را به پست و مقامی بچسبانند!؟ تازه خوش تیپ بودن که درد شهروندی ملت را دوا نمیکند!
میبینی کمال هم نشین در من هم اثر کرد! من هم شدم مثل ملاها و ملازاده ها و هی رو وراجی میکنم.
10 پیام |
حسن آقا خودت رو زياد اذيت نکن, اين گاو و گوسفندايي که من ميبينم به نظر مياد با اين خيمه شب بازي انتخابات من درآوردي اسلامي انس گرفتند و اصل قضيه که هدف از انتخابات باشه رو فراموش کردند .
تمامشون سرشون توي يک آخوره و چه به ريش ملت ميخندند , ملت هپلي ما هم گوسفند وار دونبالشون ميدوند, من که نشستم ببينم اين امت پر شور حسيني چند بار دوست داره از يک سوراخ گزيده بشه! بابا صد رحمت به شعور ( نداشته ) چهار پا !
+++++++++++++
پاسخ:
امید جان من به امر وظیفهای که به میهن و ملتم دارم مینویسم، حالا اگر حتی بتوانم یک نفر را هم بیدار کنم از این نتیجه راضیام
جسارتا پیشنهاد میشه
فقط به تپلی عمامه ذغالی
و به ته بیدی عصباتی که جریزه نداره تمثال امام راحلمونو بکشه
ایراز
لطف
نفرمایید
اصلا” آدماند اینها حسن آقا که وقتات رو تلفشان میکنی؟
+++++++++++
هاله جان یک جملهای را که همیشه مادرم در چنین مواقعی به من میگفت این بود:
مگر تو مرض داری که به پروپای ملت میپیچی!؟
من هم در جوابش میگفتم وقتی ملت این جوری هستند خوب من هم مرض دارم به پروپایشان بپیچم!
میگفت: تو گمان میکنی میتوانی دنیا را عوض کنی یک روزی این زبان سرخ سر سبزت را به باد خواهد داد.
فعلا که سر سبز سر جایش هست و هنوز هم نای به پر و پا پیچیدن این جور جانوران را دارم
سلام… تعجب می کنم که با این ذکاوت و تجربه چرا چنین خبطی را انجام می دهید و اصولا کلیک به وبلاگ این حرامیان میکنید .
راستی حسن آقای عزیز در مورد سوالی که فرموده بودید تحقیق کرده ام اما زیاد خوش خبر نیستم . با توجه به کمبود زمان نور و قدرت نور در نروژ احتمال میوه دهی به صورت طبیعی چیزی نزدیک به صفر است . فردا توضیحات بیشتری در این مورد در کشتزار خواهم نوشت . خوب و خوش باشید … با آرزوی بهترین ها
++++++++
پاسخ:
هیس عزیز اگر پاسخی به این حرامیها ندهیم گمان میکنند ما خنگ تشریف داریم و ملت از همه جا بی خبر هم گمان میکنند که این حرامزادگان عقل کل هستند.
در مورد انگور هم منتظرم حتما خواهم خواند
هیس راس میگه ؛ ولی منم متأسّفانه رفتم یه مقدارکی بهش تپوندم پفیوزو .
میگه هرکی فحش به آخوند بده میره بهشت ( اروپا ) . نوشتم که به منم میدن آخوند ؟!
آدرسمم براش زدم . خوبه کار به جایی رسیده که خودشون به فواید کفر اعتراف می کنن !!
————-
من مخالف این هستم که آدم نباید برای اینها پیام بگذاره، هر چی بیشتر فحش بخورن بهتره، گرچه آخوندی که توی حوزه بهش تجاوز کردن از این بهتر نمیشه
روباه زيباترين صفتي است كه براي اين اراذل بكار رفته است. شهر قصه چه زيبا اينهارا به تصوير كشيده است.
هنوز نفهمیدی آخوند یعنی کسی که سفسطه میکنه ؟ یعنی کسی که نونش رو از راه دروغ و دغل و آدم فروشی و خیانت تامین میکنه ؟ چرا همه پشت سر آخوندها نفرین و تف و لعنت و فحش خوار مادر میدن ؟ دلیل داره .. تو هم بیکاری سر به سر این بیشرفا میذاری ؟ والا .. من فکر میکنم دنیا خیلی چیزهای مهم تر و با اهمیت تری از آخوندها داشته باشه . آدم م عمولن با انسان بحث میکنه نه با حروم زاده ها . نون حروم خوردن نتیجه ش میشه همین
به نظر من كون دادن بهتر از راي دادنه
هر كس راي ميده معلومه كوني بوده و دوست داره تا 1000000 سال ديگه مال آخوند و ساك بزنه
بزار اينقدر آخوند كون ملت بزاره تا خود ملت مجبور شه عر عر كنه
اي به لعنت آخوند گرفتار بشي ! نميتونستي زودتر اينو بگي ؟؟؟؟؟؟؟ مگه خود تو نميگفتي که زنها بايد شراب سفيد بخورن و شراب قرمز سردرد مياره ؟؟؟ اي درد و بلات بخوره تو سر احمدي نژاد . منو باش تازه خیال کردم کلی هم ارزون خریدم :((( . راستی ایمیلت همونه ؟ چند تا سوال خصوصی ازت دارم راستی اینم ببین از خنده غش میکنی :
http://www.flickr.com/photos/hoder/34551731/?#comment72157594413910655
دیگه اینکه دستت برسه به زری خانم کربلا
———–
من گفتم شراب سفید رو زنها بیشتر دوست دارند، درضمن در مورد سردرد هم درست نوشتی ولی اینها به این معنی نیست که شراب سفید گرون تر از شراب قرمز هست. گرون ترین شرابها همیشه قرمز هستند.
در مورد آدرس هم همون آدرس قدیمی است درضمن اون بالا هم نوشته شده مگه چشمات کموسو شده.
در مورد عکس اون یاروه که از دیوانه خونه هم فرار کرده قربونت بروم من از هرچی آدم ریشو هست بدم میاد این یکی که جای خود داره.
آرش سیگارچی خبرنگار و وبلاگ نویس ایرانی که به جرم اهانت به امام و مقام رهبری و فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه با رادیو فردا و بی بی سی به زندان محکوم شده است دچار بیماری سرطان زبان است. تا کنون هزینه درمان خود را آرش پرداخته است اما آرش در سالهای اخیر مرمر درآمدی نداشته است. عمل جراحی آرش در حدود سی و پنج میلیون تومان برابر یا چهل هزار دولار آمریکایی هزینه دارد. در صورتیکه امکانات شما اجازه می دهد تا آرش را در هزینه این عمل همراهی و کمک کنید لطفا به وبلاگ او رفته و به شماره حسابش که در سمت راست قرار دارد مبلغ خود را واریز کنید. در صورتیکه در آمریکای شمالی هستید می توانید به وبلاگ وینستون رفته و به روی دکمه پی پل که در سمت وبلاگ وی قراردارد مبلغ را واریز کنید. برای هر گونه سوالی هم می توانید با آرش سیگارچی تماس بگیرید. آدرس ایمیل آرش در وبلاگش قرار دارد