Jul 31 2006
بیچاره ملت لبنان
سید علی چلاق فقط میتواند از پشت منقل وافور دستورات ملوکانه صادر کند و جوانهای نادان حزب اللهی را تحریک به جان فشانی کند. همین وضع را هم سرداران وافوری و چاق و چله سپاه و دیگر ارگانهای سرکوبگر رژیم دارند.
در خبرها میخوانیم که 60 دانشجو به قصد پیوستن به حزب الله لبنان قصد سفر کردهاند (یقینا از آن نوع دانشجویانی که سهمیه همین کارها هستند). این دانشجویان مبارز!! پس از چند روزی وقت تلف کردن (حتما با الاغ میخواهند به جنوب لبنان و به جگ تکنولوژی بروند!) به مرز ترکیه رسیدند و در پشت مرز هم چند روزی ماندند (حتما مشغول سینه زنی هستند) تا بلکه دولت فخیمه اسلامی به آنها اجازه خروج بدهد.
حالا با اینکه دولت برخلاف تصمیمهای سیاسی پشت پرده برای نمایش هم که شده اجازه خروج این دانشجویان مبارزه!! را صادر کرده، باز گویا آقایان خیال شهادت طلبی ندارند و تا امروز هنوز خبری از رفتن این شهادت طلبان نیست. چند روزی بود داشتم خوشحالی میکردم و با خودم فکر میکردم کم شدن 60 تا از این جانوران ریش دار هم خودش نعمتی است، ولی کو شانس! گویا ما از این شانسها نداریم، میگویند بادمجان بم آفت ندارد. باور بفرمایید اگر تقاضا کرده بودند شخصا حاضر بودم پول بلیت هواپیما و حتی لباس رزمی آنها را هم از جیب مبارک بپردازم تا بلکه این 60 نفر هرچه زودتر به معبود خود برسند.
نمایش جمهوری اسلامی در دفاع از ملت فلسطین و لبنان هم از آن حقههای آخوندی است که هم برای افکار عمومی داخلی خوراک خوبی است و هم برای ترساندن رقبای خارجی، این جنگ جنگ تا پیروزی هم خوب دکان دو نبشی برای آقایان شده.
آقایان علما هم که خیال دست برداشتن از آتش افروزی را ندارند یقینا بر این طبل توخالی تا حمله آمریکا به ایران هم خواهند کوبید و آن وقت هم مثل دوران جنگ ایران و عراق حضرات میروند در پناهگاههای جنگی سنگر می گیرند، خانواده و آقازادهها را ه می فرستند اروپا بروند درس بخوانند تا باز با خون ملت بیچاره بقای خود را چند روزی بیشتر کنند.
ای کاش یک خبرنگار با شهامت پیدا میشد در یکی از مصاحبهها از آقایان رهبران حکومت الله بر روی زمین میپرسید آخر شما کی میخواهید از این اسلام عزیزتان دفاع کنید!؟ ناموس اسلام که هیچ حتی بی ناموسی اسلام هم برباد رفت و آقایان هنوز کرکری میخوانند.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 5:30 pm در بخش: ملای حیله گر
7 پیام
|
مـن میگـم یه نـامه بـفرسـتیم دفـتر اون رهـبر چلاقـشون و بـپرسیم پـس کی به دفاع از نــــــامـــــوس اسلام حـکم جـهاد میده ؟؟ شـاید اینجـوری بیافـته تو رودربایـستی و گـوسـفنـدهاش رو بفـرسـته برند تا ما هم راحـت بـشیـم ؛)
سلام
جناب خسن آقا، چی شده در باره محمدی چيزی ننوشتی؟! شايد چون به نظر شما اين آقا مهره حکومت بوده پس جونش ارزش نداشته؟!
————–
پاسخ:
عزیز دل برادر ول کن بابا دلمان خون است تو دیگه خجر به دلمان نزن.
چه بنویسم عزیز؟ محکوم کنم !؟ مگر کم محکوم کردهایم؟ خبرها را که این کنار گذاشتهام،
کار از محکوم کردن و اینگونه سوسول بازیها گذشته باید سلاح در دست گرفت و جان این حرامیها را گرفت که این کار هم دیگر از دست من بر نمیآید. سالهای 57 ممکن بود از این کارها بکنیم امروز دیگر اینکاره نیستیم.
حسن آقا
من به اين قضيه استشاشيون يک جور ديگری نگاه ميکنم.
کارشناسان نظامی دنيا و تحليلگران مسائل استراتژيک بخوبی فهميدند که اين نظام اهل هارت و پورت است. اينقدر فرماندهان سپاه و بسيج از خوردن پورسانتهای جور واجور فربه شدهاند که حال جنگ و دفاع را ندارند. ديگه ممه رو لولو برد. کسی ديگر مثل سابق جانش را بخاطر حفظ کيان اسلام بخطر نمیاندازد.
بر اساس اين تحليل من قول ميدهم با اولين بمباران آمريکايیها همه زيرپوشها را بعلامت تسليم روی دست ميگيرند. اين خط و اين نشان.
اين کامنت من را يادگاری نگه دار.
بیچاره ملت ایران!
که رهبرانش نگران کشته شدن فلان تروریست(مبارز،شهادت طلب…)لبنانی،فلسطینی،چچن ای و… است،اما جوانان کشورش را می کشد،
بیچاره ملت ایران که نام فتحی شقاقی را باید بر خیابان پایتخت اش ببیند و نام اکبر محمدی را بر سنگ قبر(تازه انهم اگر بگذارند!)
جنگ وشهادت وانتحار خواهد همي خايه — مرگ خوب است ولي براي همسايه —- من كون سيد حسن و حماسيان ليسم —-ليك در اوين خون جوانان ريزم —سيد علي چوپانم,دست! ما وافور —شهادت بهر گوسفندانم!!,ا ز ما دور ..
سلام ودرود فراوان به تو خسن آقا منو ببخش که اینو میگم اما دلم بدجوری گرفته الان اشک توی چشام جمع شده خاک بر سر ما که فقط یاد داریم شعار بدیم چرا نشستیم این ور دنیا و شعار میدیم و وبلاگ مینویسیم وقتی لبخند اکبر محمدی رو دیدم دلم آتیش گرفت خسن آقا من درد مادر اکبر رو میفهمم چون ماردم چون میدونم جگر گوشه یعنی چی نمیخواد دلمون برای لبنانی ها بسوزه هموطن خودمونو کشتن اونم به خاطر دفاع از عقایدش در هیچ کجای دنیا این رسم نیست مگر این پست فطرتهای آخوند تا کی بشینیم و شعار بدیم تو رو خدا متحد بشیم همه با هم و در کنار هم اگر فقط ماها که خارج از کشوریم متحد بشیم همه چی ممکنه عوض بشه بیاین متحد بشیم اما نه با شعار اما نه با حرف بلکه با عمل با یک رهبر مقتدر با روشن فکری و با برنامه ریزی منو ببخش اگر توهین کردم ولی خیلی داغونم موفق باشی و به امید ایرانی آزاد تا درودیدیگر بدرود
———–
دوست عزیز شما هیچ توهینی نکردهاید شما در دلتون رو نوشتید و خیلی هم پاک و بی ریا نوشتید باورکنید دوست عزیز این اتحادی رو که شما ازش اسم بردید من سالهاست پیگری میکنم منی که مخالف رژیم پادشاهی هستم این سه چهار سال گذشته حتی اگر شاهیها هم تظاهرات راه انداختهاند شرکت کردهام.
هر کسی علمی بر علیه این رژیم بلند کرده من پشت سرشون بودم و حمایت کردم متاسفانه مردم خارج کار دیگری بجز شرکت در این گونه کارها و فعالیتها کار دیگری نمیتونند انجام بدن.
خسن آقا جان
من هم به شما اعتراض دارم
چرا در مورد اکبر محمدی چيزی ننوشتی؟
اين دليلی که آوردی به هيچ وجه قانع کننده نيست.
اينکه در حاشيه اشاره ای به آن مرحوم کردی اصلا پذيرفته نيست.
فرض کن که اکبر محمدی هم از دشمنان سرسخت سلطنت مشروطه بود!
————-
پاسخ:
دوست عزیز اینکه آقای محمدی چه ایدئولژی دارد برای من مهم نیست اینجا بصورت عملی همیشه نشان دادهام که از همه آنهایی که حقوقشان پایمال شده دفاع میکنم حتی از اکبر گنجی هم حقیر دفاع کردم حالا اگر شما توقع دارید که بنده اینجا گریه و شیون راه بیندازم باید به عرض برسانم من اینکاره نیستم.
در مورد آقای محمدی هم اگر میخواستیم کاری بکنیم باید قبل از جان باختن ایشان کاری میکردیم حالا دیگر دیر است.