Feb 05 2006
نمیدانید محمد جد مهدی است
این شعاری است که بر روی یکی از پلاکارتهای تظاهر کنندگان تهران برای اعتراض به مساله کاریکاتورهای محمد به نمایش گذاشته شده بود (لینک خبر). همین یک شعار کافی است تا به عمق فلاکتی که گریبان ما را گرفته پی ببریم. این شعارها فقط یک هدف را پیگیری میکند محمد جد مهدی است و آقایان هم که نماینده مهدی هستند، مگر یادتان رفته که برای همه آقایان حکومتی این روزها لیستهایشان را میبرند خدمت امام مهدی امضا کند!! عجب دکان دو نبشی مخصوصا وقتی تظاهر کنندگان این چند روز گذشته را بر صفحه تلویزیونها دیدیم بیشتر با این پدیده آشنا میشویم. عوام جو زده چه کارها که نمیتوانند بکنند.
از عوام بدتر آنهایی هستند که به اصطلاح خود را عوام نمیدانند! ارواح عمه جانشان بعضیشان حتی جو زده شدهاند و خیال میکنند روشن فکر هم هستند باور ندارید!؟ با نگاهی به بیانیه (مثلا هنرمندان کشورمان!!) باورتان خواهد شد. با دیدن این همه عجایب چارهای بجز گریستن برای ایران نداریم:
شنبه، 15 بهمنماه 1384 بیانیه کاریکاتوریست های ایرانی در محکومیت چاپ کاریکاتورهای اهانت آمیز
کاریکاتوریست های ایران با امضای بیانیه ای انتشار مکرر کاریکاتورهایی علیه رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) را محکوم نمودند.
« هنر مقوله ایست که به دنبال زیبایی است هنرمند دنیا را زیبا می خواهد، از این منظر هنر با آموزه های قدسی که به دنبال مهرورزی و ترویج صفات ستوده انسانی و زیبایی معنوی است، تقارن و همخوانی دارد.
پر واضح است که هنر اگر بخواهد ریشه بدواند و شاخه بگستراند باید مجال رویش بیابد. چرا که بیان آزاد با بیان هرزه تضاد دارد. ما کاریکاتوریست های ایرانی اقدام موهن و سخیف تعدادی از کاریکاتوریست ها و ژورنالیست های دانمارکی را که باورها و حریم های قدسی مسلمانان را به سخره گرفته اند، شدیدا تقبیح می کنیم و رسالت خود می دانیم، ضرورت احترام به باورهای دینی را به رسانه های گروهی جهان یادآور شویم و نسبت به این بی مبالاتی ها و غرض ورزیها هشدار دهیم.» منبع
در بیانیه آقایان میخوانیم:
“هنر مقوله ایست که به دنبال زیبایی است هنرمند دنیا را زیبا میخواهد…” (چقدر رمانتیک!!)
چیزی که دوستان هنرمند به آن توجه نمیکنند یا شاید هم منافعشان اجازه نمیدهد توجه کنند، چگونگی دست یافتن به این دنیای زیباست.
آیا برای رسیدن به دنیای زیبا خیالی دوستان هنرمند!! نباید اول زشتیها را شناخت و از میان برداشت تا زیباییها پدیدار گردند؟ یا حداقل با ابزاری که در دست داریم با زشتیها مبارزه کرد؟
شاید بد نبود دوستان (هنرمند!!) در این زمینه هم بیانیه میدادند و در آن روش و ابزار مبارزه با زشتیها را هم به ملت بیچاره نشان میدادند.
مشکل ما از آنجا آغاز میشود که عوام که در تظاهرات تهران شرکت میکنند با (هنرمندان!!) و روشنفکرانی از نمونه کاریکاتوریستهای بیانیه دهنده هستند تفاوت چندانی با هم ندارند.
آیا عاقبتی برای این همه توحش هست؟ اخبار این روزها که نشان از خون ریزی دیگری میدهد.
توحشی که ریشه در اسلام دارد. عکس مقابل علی را در حال گردن زدن نصربن هارت در مقابل محمد نشان می دهد.
عکس مقابل از این سایت برداشت شده. سایت نامبرده کاریکاتورهایی دارد که به مراتب بدتر از کاریکاتورهای دانمارکی است.
20 پیام |
همان بهتر که بقول تو گریه کنیم.
وقـتی طرز تـفکـر روشــنـفکـرهـامون رو میـبینـم،اونـقدر از مـردم ایـران نـاامـید میـشم که از خـودم مـیپرســم آیا هـمون بـهـتر نیـست که از صـفـحه روزگار پـاک بـشیم ؟؟؟ یـک حـسـن مـهـمش میـتونه ا یـن بـاشـه که حـداقل دیـگه بیـشـتر ازین آبـروریزی نـمیـکـنیم…
این را در پن لاگ نیوز بگذارید بد نیست>http://omidh.blogfa.com/post-52.aspx
هشدار به ملت عزیز ایران. با ارجاع پرورنده ایران به شورای امنیت . امنیت اقتصادی ایران دچار بحران خواهد شد.پولهای خود را از بانکها خارج کنید
چیزی نمانده است که دیپلومات هائی که مأموریت ایران می گیرند از دولت هایشان حق توهش بخواهند، که ایران دیگر سرزمینی نیست که مردمش یا این مردمی که هنرشان اینگونه پیش چشم جهانیانان رخ مینماید آدمی منش باشند.
پاسخ:
والد بمانعلی جان از کجا خبرداری که همین امروز این حق توحش را نمیگیرند!؟
خُسن آقا
خسن آقا جان ببخش منظورم حق توحش بود نه توهش که البته صفت سلوک گرانبار این بی خبران هم هست.
با سلام خسن آقا!
كشور عزيزمان سياهترين روزهاي تاريخ مدرن خود را تجربه ميكند، مقاله بسيار جالبي (بمعني اين نيست كه موافق يا مخالفش هستم، بلكه تصور ميكنم انگيزشي – incitament – در درون آدمي بوجود ميآورد) در سايت هنوز خواندم كه اميدوارم شما هم برادر گرامي در اين روزهائي كه مملكت ما بيش از پيش وحوش زده ميشود بخوانيد و شايد به بحث بگذاريد!
—————
دوست عزیز لطف کنید لینک مطلب را هم بگذارید.
من این سایت را نمیشناسم.
خُسن آقا
بفرما! تفاوت نمادین دو شریعتی – http://hanouz.com/
با عرض پوزش – منظور يادداشت كاظم رنجبر بود.
خسن آقای گرامی
در عین حالی که با هرگونه خشونت و اوباشی گری به هر شکل مخالفم و با عنایت به اینکه همیشه گفتمان و دیدگاه خاکستري را به جای فحش دادن و کشتمان و کوفتمان ترویج می کنم ولی مواردی چند را هم خاطرنشان می نمایم:
1- لطفا به سایت نیک آهنگ روع کن و مطالب رد کاریکاتورها را بخوان. افکار نیک آهنگ با شما بسیار متفاوت است.
2- در راستای آزادی بیان حق با شماست و اینکه هر کس باید دین خود را داشته باشد و محدودیتهای دینی نباید برای دیگران اعمال شود کاملا صحیح است ولی اگر قرار باشد هر آنجه به فکر می آید به زبان آید و یا اینکه آزادی بیان ان است که هر باد معده ای را از دهان خارج نماییم تفاوت دهان با ماتحت در کجا خواهد بود؟
3- در عین حالی که به بی دینی شما احترام می گذارم و خشونت را از طرف رادیکالهای تمام ادیان محکوم می کنم ولی شما هم سعی کنید به دیدگاه عقیدتی دیگران احترام بگذارید. من مطمئنم شما هم در اعتقادات خود بیش از حد رادیکال هستید. با خشونت نه مشکلی ازشما حل خواهد و نه از متدینین.
3- از سایتی که در مورد تصاویر پیامبر مسلمین در اختیار قرار داده بودید متشکرم و من به این نتیجه رسیدم با توجه به وجود این سایتهایی که از قبل هم بوده اند عملا شلوغاتی فعلی از طرف طرف هر دو طرف کاملا سیاسی و در هر صورت به ضرر کشور ایران ایران است.
4- بیش از این مصدع اوقات نمی شوم ولی همچنان معتقدم گفتمان به همراه احترام و اعتماد به دیگران رمز موفقیت شخصیت انسانی است.
ارادتمند
پسرک فضول
به پسرک فضول!
آقای نيک آهنگ خط قرمزهای زيادی دارد. هنوز هم پاسخ “نويد” را نداده که چرا کاریکاتور خامنه ايی و ديگر آخوندها را نمی کشد.
محمد برای خيلی ها نه پيامبر است و نه دستيار خدا، آدم زمينی است هم چون ديگران مردان تاريخ و تاريخ هم بايد بررسی و داوری شود.
حکومت اسلامی، به مردم ايران (اگر تقدسی باشد، مقدس ترين!)، به مردان بزرگش بارها دُش نام داده و دست انداخته. پس هنگامی هيچ چيز “مقدس” نيست، چرا باد آن مرد عرب و نواده گان”مقدس” باشند؟
اگر بهانه چاپ چند کاريکاتور يک بازی سياسی نيست و وااسلاما سردم داران حکومت و ديگر آدم کشان را برداشته، پس بازجويی زن سعيد امامی را دوباره نگاهی بکن، که چه گونه بازجويان قران شان را به گُه می کشيدند، يادت نيست که می پرسيد: “خانم تو قران را توی پات می کردی و…”
خوش به گفته مان باشی.
چرا میگوييد توحش در اسلام ريشه دارد؟ با اين حساب و با ماشين حسابتان میشود ريشهی توحش فاشيستهای اروپايی را در جنگ دوم جهانی به دست بياوريد؟ ٱيا مجموع همهی آدمهايی که به دست «مسلمانهای وحشی» يا با با کمک «توحش اسلامی» کشته شدهاند يک دهم آدمهايی میشود که در جنگهای مدرن، يا زير سلطهی ديکتاتورهای مدرنی چون استالين کشته شدند؟
حتی اگر واقعاً به ريشه داشتن توحش در اسلام باور داريد، در عمل چگونه میتوان با يک ميليارد و خردهای «انسان» وحشی کنار آمد؟ آيا بايد همه را کشت، لطفاً بگوييد راهکار شما برای رام کردن وحشيان چيست؟
در ضمن «هارت» نيست که در نقاشی گردن زده میشود، «حارث» است.
خسن اقا فکر نميکنی عوام زده خود شما هستيد! مهم نيست که اسلام را قبول داريم يا نه ولی افرادی مثل شما بايد متوجه باشند که تفاوتی بين انتقاد،نقد،توهين و مسخره وجود دارد . متاسفانه بعضي ها که ظاهرا شما هم در گروهشان قرار داريد با موج خبرگزاريها به اينطرف و انطرف ميرويد دريغ از اينکه از اصل ماجرا که همان احترام به حقوق یکدیگر است اطلاع کافی داشته باشند …کاسا
——————————-
پاسخ
دوست عزیز یا شما زبان من را درک نمیکنید یا من زبان شما را.
پیام بسیار ساده است. نروژیها ضربالمثل دارند که میگوید “وقتی در خانه شیشهای زندگی میکنی نباید به دیگران سنگ پرتاب کنی”
حتما منطق چنین ضربالمثلی را درکی میکنید!؟
مسلمانان نه تنها در منزل شیشهای زندگی میکنند، بلکه در سنگ پرانی هم استادند.
اینجا فقط نظر خودم را بیان میکنم و کاری به نظر دیگران ندارم. یکی از دلایلی که من به شخصه به مسلمانان توهین میکنم در حقیقت یک عمل مقابله به مثل است. حالا برای اینکه مطلبم را درست بگیرید همین یک مثال ساده را برای شما میزنم، اگر آنرا درک نکردید دیگر مشکل من نیست (مشکل از گیرنده است نه فرستنده).
من به هیچ دینی اعتقاد ندارم. حتما به من حق میدهید که چنین باشم؟ حالا بروید و به هر مسلمانی که آگاهی از دین خود دارد بپرسید از نظر او خُسن آقا چه گونه انسانی است. یقین بدانید قبل از هر چیز خواهند گفت که خُسن آقا “نجس” است. امید وارم معنی واقعی نجس را در فارسی درک کنید. آیا به نظر شما توهینی از این بدتر هم میتوان به کسی کرد.
جناب کاسا از نظر مسلمانها هر انسانی که مسلمان نباشد حالا فرقی نمیکند از کدام مذهب یا عقیدهای طبعیت کند، آنها او را نجس میدانند. تصورش را بکنید چنین انسانی دیگر قادر نخواهد بود در یک جامعه مسلمان زندگی کند. چون همه او را انسانی “نجس” میدانند و هیچ رابطهای نمی توانند با او برقرار کنند. آیا درک چنین مسائلی برای شما مشکل است؟ یا باز هم مثل صفحه سوزن خورده همان عقاید دگم خودتان را تکرار میکنید؟
امضا
خُسن آقا
حسن آقا سلام!. عرضم خدمتت که مدت تقریبا زیادی که مطالبتو میخونم و 99درصد افکارت دقیقا مثل منه…ولی یه مشکل کوچولو هست اونم اینکه من مثل بقیه (مثلا جرج بوش)فکر نمی کنم که ملت ایران اسیر این آخوند های پدرسوخته هستند،بلکه به نظر من قضیه جمهوری اسلامی و ملت رو میشه تو یه جمله خلاصه کرد:\”خلایق هرچه لایق\”. ببین عزیز منم تا چند سال پیش فکر می کردم که این ملت ما جدا مظلومند و تو قفس اخوندها گیر کردند ولی الان خیلی وقته نظرم عوض شده!.ببین مملکت ما تشکیل شده از مردمی که 80 درصد و بیشترشون شدیدا گه مذهبی هستند و اینو من و امثال من تو ایران با پوست و گوشت خودمون احساس کردیم.مخصوصا تو شهرای کوچک و شهرستانها که بدتره اوضاع.متاسفانه شما مثلا مراسم عاشورای پارسال رو در زنجان ندیدی که حاضرم شرط ببندم که کل جمعیت این شهر ریخته بودن تو میدون اصلی و واسه حسین عرعر میکرند.یا تو تمام شهرای کشور دقیقا همین برنامس…والله باور کن اینا بسیجی نیستن یا با اتوبوس نیاوردنشون!.اینا همون 70 ملیون ایرانین.تو همین بالا شهر تهران بیاببین چقدر خانومای سانتی مانتالی دارن با هفت قلم ارایش واسه حسین گریه میکنن…اگه زینب چریک بودن آدم زیاد ناراخت نمی شد….همین احمقی نژاد میره شهرستان باور کن 80 درصد جمعیت خودشون میان تو استادیوم….مگه انتخابات یادت رفته؟….بابا ملتی بس گاو و الاغ داریم!!!…باور کن الان 70 درصد مردم ایران اصلا نمیدونن اتم چیه،ولی موافق تکنولوژی هسته ای هستن و اینقدر گاون که فکر می کنن آخوندا دلشون می خواد ایران پیشرفت کنه!!…همین الان تو محل ما تو فاز 4 شهرک غرب دقیقه ای یه دسته رد میشه!…همین بچه سوسول های شهرک غرب…فوتبالیستامونو ندیدی گل می زن چی کار میکنن برای ائمه اطهار؟؟؟؟……ملت خر مذهب لیاقتش همینه و باید رید تو این مملکت…من که دارم بدبختیای این ملتو میبینم و کلی حال می کنم!(بخدا راست می گم!)
——————————
پاسخ:
دوست عزیز اینکه ملت مذهبی هستند تنها یک پدیده ایرانی نیست. همان طور که شما حدس زده اید 70 تا 80 درصد مردم نه تنها ایران بلکه همه دنیا مذهبی هستند. ملت آمریکا را نگاه کنید، بعضی از آن ملت از ملت ما خر مذهبی تر هستند. می دانید چرا ملت توی آمریکا به جورج بوش رای دادند؟ باور کنید بیشترشون بخاطر مذهبی بودن آقای بوش به او رای دادند.
اینکه مردم ایران لایق همه این بدبختی ها هستند رو من قبول نمی کنم. نکته اول اینکه در همه دنیا وضع بر این قرار استوار است که یک گروه نخبه اداره مملکت رو بدست دارند و بقیه (همانهایی که شما آنها را بره خواندید) از آن اقلیت نخبه مثل بره اطاعت می کنند فرق مملکت ما با ممالک پیشرفته در این است که متاسفانه اون اقلیت نخبه ما یک کمی بفهمی نفهمی حرامزاده تشریف دارند و از این موقعیت نخبگی خودشون سوء استفاده می کنند همین مساله باعث عقب افتادگی ملت ما شده.
این مشکل را هم فقط می توان با فداکاری انسانهای (پاک و نخبه) برطرف کرد.
خُسن آقا
میدونی فرق مردم گه مذهبی ما با مردم مذهبی آمریکا در چیه؟….اگه یه کارگردان ایرانی مثلا \”آخرین وسوسه محمد\” رو میساخت بهت قول می دم همین ملت تیکه تیکه گوشتای بدنشو میجویدن…حالا تو آمریکا با اسکورسیسی چی کار کردن؟…هیچی…تازه کلی هم بهش حال دادن….مگه احمد کسروی یادت نیست؟….وضعیت خر مذهبی بودن تو ایران خیلی وخیم تر از آمریکاست….اینجا طرف تو حسینیه ها و تکیه ها بقدری برای حسین و حسن و فاطی گریه می کنه که برای مرگ ننه اش گریه نمی کنه!…بنظر من عقب موندگی فرهنگی ملت ایران به خیلی عقب تر ها برمیگرده…من اصلا اعتقاد ندارم ایرانیا بزور شمشیر مسلمون شدن…پس چرا مغول نشدیم؟.مگه مغول ها هم مثه اعراب نریختن تو این سرزمین؟..متاسفانه ملت ایران در طول تاریخ با خرافات شدیدا همبستر شده….و این قضیه با یکی دو روز حل نمی شه.من همیشه می گم متاسفانه ما(و سایر کشورهای اسلامی) رنسانسی که چند صد سال پیش تو غرب شکل گرفت الان تو قرن 21ام داریم تجربه می کنیم و مثه غرب نیازمند گذر زمانیم تا ملت ما از خرافات به علم و تمدن برسند.شاید بزرگترین دستاورد جمهوری اسلامی اینه که ملت خر مذهبی ما بلاخره با احساس بوی تعفن \”اسلام حکومتگر\” عاقبت دست از خرافه پرستی بردارندو بدنیای متمدن برگردند.روزی که مردم ما به این نتیجه برسند و با دست های خودشون جمکران(این سمبل مطلق خرافه پرستی)رو خراب کنن،روزی که مردم ما به آزادی واقعی رسیدند.که البته توی این گذر زمان چند ده و یا شاید صد ساله، همیشه نسلهایی فدا می شوند که بحق باید بهشون گفت \”نسل سوخته\”.مثل نسل ماها که تو خرتوخری انقلاب بدنیا اومدیم و بدون هیچ گناهی زندگیمون تو این رژیم تباه شد.
بیا اینم برای سنجش عمق خریت مسلمین! حاضرم شرط ببندم 90 درصد مسلمونا این عکس رو باور می کنن.
http://www.takkhal.net/havades/archives/images/allah4.jpg
به عصمت فاطمه کبرا قسم!
البته در اينکه وبلاگ خسن آقا بسيار دموکراتيک است حرفی نيست و بر منکرش لعنت چون تا اينجا که من ديدم هر نوع نظری را درج کرده ولی بالاخره با تمام نظراتش هم نميشه موافق بود.
حالا بعدا خدمتتان عرض ميکنم که کجا بعضی ار نظراتش قابل نقد هست
کاریکاتور های محمد هم شده بازی جالب روز! اما بیا به هوچی گری ها کاری نداشته باشیم. اروپائیان مدعی آزادی بیان در سرزمینشان هستند. حالا بیاییم یک مقایسه ایی داشته باشیم.اروپایی ها می گویند ما آزادی بیان داریم ، پس حق به چالش کشیدن هر موضوعی را داریم ، بسیار خوب… بنده و بسیاری از انسانها مخالف آزادی بیان نیستند ، من هم می خواهم به عنوان یک فرد آزاد ، از آزادی بیان در اروپا استفاده بکنم و هولوکاست را به چالش بکشم، افکار و عقاید و مستندات خود را به راحتی بیان کنم و قضاوت را بر عهده مردم بگذارم ؛ اگر حرفهایم مزخرف باشد که کسی محلی نمیگذارد…اما خوب میدانیم که نقد هولوکاست در غرب ، جرم می باشد و زندان و جریمه ی نقدی دارد! این را چگونه می توان با آزادی بیان توجیه کرد؟ (ببین الآن هم میگم که من نه حزب اللهی هستم و نه حتی مسلمان ؛ من لا مذهب هستم ، فقط این اتفاقات این سئوال رو در ذهن من ایجاد کرده)این استدلال اروپائیان آدم را یاد قرون وسطی می اندازد که هر کس ثابت بودن کره زمین را به چالش می کشید ، سر می بریدند. و استدلالشان این بود که بزرگترین عالم جهان(یعنی افلاطون) گفته است زمین ثابت است و این بدیهی می باشد! یا آزادی بیان در اروپا واقعا وجود دارد؟ من میگم هم باید آزادی در کشیدن کاریکاتور محمد باشه و هم نقد هولوکاست! قضاوت با مردم
بحث داره جالب ميشه! من آدمي بودم كه شديدا به روش و فاز پاسيويسم در دنبال كردن جريانات ايران اعتقاد داشتم (باين معني كه گرفتار جريانات باصطلاح اصلاحطلبانه شدن رو كمتر از بنيادگرائي اسلامي نميدونستم) – همزمان فكر ميكردم كه مبارزه بدون خشونت و توام با آشتي گره مشكل ما ايرانيان رو بمرور زمان حل خواهد كرد، در جنگ جبهه بودم، اگر هم كشته ميشدم گفته بودم كه بگوئيد سرباز وطن نه “شهيد اسلام”، زندان نشستم، شكنجه جسمي و روحي شدم، ولي وقتي كه “آزاد” شدم و تازه سعي داشتند خارم كنند راه خودتبعيدي را انتخاب كردم، فكر ميكنيد كه من چقدر از اين اوباش خزب الله متنفرباشم!؟ وضعيت ايران ما با آن وضعيتي كه در برابر مبارزان صلح جويانه اي مثلا لخ والساريا، واسلاو هاول، گاندي، دسموند توتو، ماندلا و…فرق ميكنه. فكر كنم همه متوجه اين موضوع شده باشند كه رژيم فاشيست مذهبي در ايران روزبروز داره با اسلام انحصاري خودش و دود اين آتشي كه ملاها و گروهي از مردم مرده پرست بپا كردن نه فقط به چشم مردم ايران ميره ( بصورت فقر، ناداني، استبداد، تحقير، خشونت، ظلم، اعتياد … داره ميره، بلكه به چشم دمكراسيهاي دنيا – باين معني: باور اينكه سياست هويج و چماق و ديالوگ و نسخه هاي گفت و شنود “بينالتمدنات” خاتمي و چاپلوسي در خارج و ظلم درداخل ديگر كارآئي ندارد. براي جوامع توتاليته مذهبي ديالوگ كارساز نيست! من تنها راه برون رفت از اين فلاكت رو فقط در مبارزه راديكالي ميبينم، نه باين صورتي كه امروزه شاهد اون هستيم (بصورت سكوت!؟). بگذاريد حداقل “زبان حق” داشته باشيم، مشت آهنين و دگرگون كننده پيشكش! حالا بگذاريد اين پروسه بيان زبان حق (زبانم لال) 100 سال ديگر هم اگر بخواهد زمان ببرد تا وضعيت ايده آل شود (كه مردم عامي داراي شعور سياسي، فرهنگي، قومي، دنيوي… بشوند) – آيا راه ديگري وجود دارد!؟ اكبر گنجي (بدون در نظر گرفتن مبارزات انقلابي پيشينش!) با مبارزه و تفكر راديكاليسمي خودش، مخصوصا اشاراتي كه در مانيفست دوم خود به مقام معظم رهبري كرده و با به بند نشستنش خدمت بزرگي به جامعه آگاه ايران كرد. بمائي كه افكاري شبيه خودش براي زير و رو كردن طرز تفكر خانمان سوز مذهبي داريم كه بماند، از اين مهمتر سيگنالي بود كه هم به امت حزب الله وهم به ميانه روهاي طرفدار “مردم سالاري ديني” فرستاد. دمكراسي را بايد بصورت تماميت پياده كرد در ايران – اگر خواهان دمكراسي هستيم – نه كمتر و نه بيشتر – تزدمكراسي نه پسوند ديني داره نه پيشوند %50! بايد باين اصل توجه داشت كه در جوامع توتاليته حد اقل كاري كه بدون خشونت ميشود انجام داد رتوريك راديكالي هست كه بحث سازنده بوجود ميآورد، نه نشستن به كنجي و انتظار كشيدن باميد اينكه روزي روزگاري “پيام آور” ديگري بسان آقاي خميني يا مجاهدين خلق وارد گود شوند و مملكت را گلستان كنند!
اخه از این مذهب چه دیدیم جز عقب موندگی چز بد بختی اگه مذهب واسه اونه که ادم رو عقب مونده نگه داره پس کیر تو اون مذهب و دین مخصوصا اگه اسمش اسلام باشه!!به امید نابودی اسلام…