Feb 03 2006
مسلمان دروغ گوست و آدم روغ گو فراموش کار
بحث آقایان عربده کش در جریان ماجرای کاریکاتورهای محمد بر این اساس پی ریزی شده که: در اسلام نشان دادن یا ترسیم عکس محمد و شرکا گناه محسوب می‌شود و هر کس این کار را کرد مستوجب فلان و بهمان است. اگر بخاطر داشته باشید آقایان اوایل انقلاب هم از همین اراجیف زیاد بهم می‌بافتند ولی همین که منافع‌شان ایجاب کرد تبصره‌ای برای آن ساختند.
چیزی را که آقایان در این جریان از بس دروغ گفته‌اند فراموش میکنند این است که در هر کوچه و برزن در هر خانه و خلاصه در هر گورستانی از آن دیار فلک زده عکسی از این فسیل‌های تاریخ آویزان است و استدلال بر اساس آن بجز باز کردن مشت آقایان نتیجه دیگری ندارد.
سه سال پیش که رفته بودم ایران توی همه دیدنی‌ها یک عکس هم دیدم از حضرت‌اش، درست فهمیدین همان حضرتی که امروز دارند بر سر کاریکاتورش دنیا رو به آتش می‌کشند.
دلیل اینکه این عکس نظر مرا جلب کرد این بود که تا آن روز هر عکسی را که از محمد عرب دیده بودم خیلی عادی بودند یا حداقل برای من عادی شده بودند ولی برعکس این یکی چنان او را طناز ترسیم کرده بود که تصمیم گرفتم عکسی از آن بگیرم. همان زمان هم در باره این عکس مطلبی نوشتم. قسمتی از آنرا امروز دوباره نقل می‌کنم و باقی قضایا را می‌گذارم به اختیار تخیلات خود شما عزیزان:
نوشته شده به تاریخ 11 ژانویه 2003:
محمد در این عکس با حالت خاصی طناز و زیباروی طراحی شده که سعی دارد با نشان دادن شانه‌ی چپ خود از بیننده دلربایی کند!.
با آگاهی از اینکه در آن دوران محمد پیغمبر خدا نبوده پس در نتیجه از جایگاه بخصوصی بجز چوپانی جوان و دلربا برخوردار نبوده است و با آگاهی از اینکه اعراب در آنزمان‌ها دختران خود را زنده بگور می‌کرده‌اند و درنتیجه کمبود زن درجامعه‌ی عربستان بایستی مشکل ساز می‌بوده و با نگاهی به زیبایی محمد در این عکس می‌توانید خود نتیجه بگیرید که حاصل کار چه شوربایی از آب در خواهد آمد. بیخود نیست که در اسلام مجازات لواط سنگسار است! [متن اصلی]
این هم نظر بهروز عزیز و ترجمه‌ای از یک مقاله روزنامه سوئدی که به وسیله ایشان در پیام گیر مطلب قبلی نوشته شده را با هم می خوانیم شاید درکی از آزادی بیان بدست آوریم.
از بس تصوير يك مشت آدمهاي چركوي كوته نظر رو كه هي پرچم آتيش ميزنن و تهديد ميكنن خستم شد، اين مطلب زير رو امروز خوندم و يه قسمتيش رو ترجمه كردم كه ببينيم بابا اين روشنفكري غربي راجع به اين مطلب چطور بحث ميكنه!
سر مقاله روزنامه داگنس نيهتر (ليبرال) سوئد – جمعه 3 فوريه 2006
هنر دفاع از موردي ناخوشايند!
اقدامي كه در اين بعد زماني از اتحاديه اروپا انتظار ميرود اعلام همبستگي با دانمارك است، البته نه همبستگي با عمل چاپ نقاشيهاي روزنامه ييلاندس پوستن (عملي كه بنظر بيل كلينتون ميشود آنرا با تصاوير ضد يهودي كه در دهه 30 انتشار پيدا كرد مقايسه شود) بلكه همبستگي در برابر تهديد و خشونت و اعمال ديپلماتيك كشورها و گروههائي كه توانائي فهميدن فرق حكومت و جامعه مدني آزاد را ندارند!
البته انكار نميشود كرد كه مشاهده اين نوع فرق / اختلاف ميان (جامعه مدني آزاد و حكومت) مقداري قوه تفكر ميخواهد. گفته اي از فيلسوف دوران روشنگري ولترباين شرح ميباشد: “من عقيده ترا ناخوشايند ميدانم ولي با جان و دل از حق تو براي ابراز عقيده ات دفاع ميكنم”. خب گفتن اين مطلب ساده و باجرا گذاشتنش مشكل! شايد كه اين اصل كلا با ابتدائي ترين اصول روانشاسي آدمي تضاد داشته باشد: “اگر من چيزي را ناخوشايند تصور ميكنم خب سعي ميكنم ظهور و پيشرفت آن چيز را متوقف كنم!”
عليرغم اين مطلب درست قوه بالانس كردن احساسات بي اختيار و خرد است كه پايه هاي بنياني يك جامعه آزاد مدني را بوجود ميآورد. آزادي بيان هرگز نميتواند عملا مطلق باشد، اما در يك بعد زماني وسيعتر، آزادي تبادل و بروز عقيده و تعددگرائي (پلوراليسم) كه در اين نوع جامعه بردبار بوجود ميآيد به نفع تمامي شهروندان خواهد بود. باين خاطر ميشود گفت كه كلا عكس العمل نخست وزير دانمارك آندرس فوگ راسموسن غير عقلاني نبوده، چون به بحث گذاشتن مطالبي كه در مطبوعات چاپ ميشود با سردمداران يا نمايندگان دولتهاي خارجي يك تهديد غير مستقيم براي آزادي بيان محسوب ميشود.
لب مطلب از داشتن روابط ديپلماتيك اين هم هست كه امكان مقابله با رژيمهاي دگرگونه وجود داشته باشد. آن انتقاد پلاتوسي داخلي كه به اقدامات دولت دانمارك وارد شده نشان از اين دارد كه دولت دانمارك ميبايستي از قبل سعي ميكرد كه راه گفت و شنود ديگري بدون سازش بر سر موضع اصولي خود پيدا كند.
16 پیام
| 
حسن نازنین در خانه پدری من هنوز آن عکس محمد و علی که خوش تیپ به سبک عربی هستند آویزان است. این ملت ابله اسلامی گویا دچار فراموشی هستند. متاسفانه الان آخوندها توانسته اند با برانگیختن پس ماندگان تاریخ در جهان قدرت بیابند و روسای اروپایی را وادار به گه خوردن کنند. فروش پنیر و آت واشغال به ملت اسلامی از همه چیز بالاتر است. بدبختانه در یک سوی این ماجرا فاشیست هایی که از دم و دستگاه بوش دستور می گیرند و در سوی دیگر پسران محمد ایستاده اند. می ماند ملت ها و روشنفکران و اندیشمندان که وسط این سنگ آسیاب فاشیستی دارند له می شوند. آزادی بیان به گور سپرده می شود و مذهب سنگرهای بیشتری را اشغال می کند. جهان شبان رمه گی است . جماعت هنوز از غارها بیرون نیامده اند. تازه این آغاز ماجرای تراژیکی است که نمی دانم آخرش به کجا ختم خواهد شد. عزیز جان من سخت درگیر بیماریهای گوناگونی که به من هجوم آورده اند هستم . اما میدان را خالی نمی کنم. با بودن انسان هایی چون شما دل ما هم استوارتر و محکم تر می تپد. باید ماند و مبارزه کرد . جز این راهی نیست. آدمی که بیدار شد خواباندنش دیگر ساده نیست.
یارباقی. دیدار باقی.
ربطی به این موضوع اصلا نداره ولی مخلص و ارادتمند جناب خُسن آقای گل هستیم.
http://www.farsnews.com/plarg.php?nn=M164470.jpg
nakheyr khosen agha
kare hale ham natoonest komaki be man kone chon nemitoonam aslan varedesh sham
rahe digari age darin mamnoon misham begin
متاسفانه من راه دیگری سراغ ندارم
با عرض پوزش
خُسن آقا
Hasan agha, ajib mibashad, harwaght keh dar rabeteh ba keshwarhaye eslami (menjomleh Iran wa ya afghanestan shayad ham arabestan), tasmimi gharar ast keh gerefteh shawad wa rahi gharar ast hamwar shawad, yek nafar dar yek jaye donya keh ta an mogheh khabari az u nabudeh (mesle rassam hamin karikatorha ya salman roshdi, ya newisandeye maghaleye zede khomein dar zamane shah) peyda mishawand wa ab ra gel alud mikonand wa melate asabi wa kutah fekr ham belafaseleh edehi beh tarafdari wa edehyi beh mokhalefat anham az nooe sharghiash bar mikhizand.
Aya beh nazar to in ajib nist wa in mizan agahyie az ma behtarane dakheli wa khareji ra az awatef wa ehsasate ma wa mohem tar az foghdane omgh negarie ma nemibashad?
پاسخ به khodam
دوست عزیز مگر شکی هم از این موضوع دارید.
بازی‌های سیاسی را همگی می‌شناسیم. درست به همین جهت است که در این شرایط باید طرف درست ایستاد هر چند در این تحرکات سیاسی بازنده باشیم.
بازی‌های سیاسی را باید به بندبازان و بازیگران سیاسی واگذار کرد و جستجوی حقیقت را هم ما پیگیری می‌کنیم بدون توجه به عواقب آن. راه دیگری به ذهن من نمی‌رسد.
pas hamantor keh hameh midanand, reshtehyi bar gardaneman afkandeh dust
mikashad har ja keh khater khahe ust
Ma ham edehyi khoshhal keh enghelabi shodim wa darim donya ra az daste khorafat nejat midahim wa edehye digareman ham baz ham khosh hal keh beh sawabe aghabet rasideh and.
Beh in migan siasate engelisie nab keh beh daste amrikayi piadeh mishawad.
Kaski keh inja mibudi wa az selsele entesharate ghoghnus ketabhaye
arabestan
afghanestan
pakestan ra mikhardi wa mikhandi
ta bebini keh shenakhte anha az darun o birune ma cheh guneh ast wa shenakhte ma az anha cheguneh.
Tazeh ketabhaye nambordeh keh etefaghan hamsayegane ma ham hastand dar radife ketabhaye kamelan maamuli mibashand wa faghat janbeye sheasayi sathi in keshwarha ra baraye gharbian daranad.
Dar zemn haghighat hamisheh chand boodi budeh wa khahad bud wa shadidan nesbi mibashad, inra baraye jostane haghighat goftam.
عزیز دل چرا به فارسی نمی‌نویسی تا نوشته هایت مفهوم تر باشند، مخصوصا وقتی در این عمق می‌خواهی شنا کنی.
این حرفهایی که زدی همگی درست ولی باز به نوشته قبلی من که در پیام قبلی نوشتم توجه نکردی. نوشتم ما سیاست باز نیستیم و فقط دنبال حقیقت می‌گردیم پس قبول کن که نباید وارد بازی های سیاسی بشویم. باید فقط پی گیر حقیقت باشیم.
اینکه آمریکا چه اهدافی را دنبال می‌کند یا رژیم چه در این مقوله نمی‌گنجد ما پیگیر راهی هستیم که انتخاب کرده‌ایم. اگر بخواهیم وارد بازی این یا آن بشویم از مسیر خارج شده‌ایم، حالا فرقی نمیکند که دنباله رو کدام یک از آنها شده‌ایم در هر حالت اگر پیگیری و دنباله رو این یا آن سیاست شدیم یعنی استقلال فکری خود را از دست داده‌ایم و آنگاه خود نیز سیاست باز شده‌ایم و نمی‌توانیم خود را رهروان راهی مستقل بدانیم، تنها پیروی کرده‌ایم. پی روی کردن هم عواقبی دارد و نتیجه‌ای که ما را خوشایند نیست.
شما را نمی دانم ولی من هدفی را دنبال می‌کنم و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی کوتاهی نخواهم کرد.
هدف من مشخص است از روزی که این وبلاگ را راه انداخته‌ام پی گیری کرده‌ام.
hassan agha
to ham ke yataghan mizani!!!!! belakhare to tarafdare ki va mokhaledfe ki hasti? man ke gij shodam
پاسخ:
این مشکل شماست که به این آسانی گیج می‌شوید نه من.
به شما پیشنهاد می‌دهم یک کمی بیتشر پیگیری کنید شاید از گیج شدن رهایی یابید!!
خُسن آقا
Hasan agha
motasefaneh in payamgiret beh farsi neminewiseh man cheh kar konam?
Do : jange haftado melat hameh ra ozr beneh
chon nadidan haghighat (hamuni keh to donbalesh hasti), rahe afsaneh zadand.
seh : in aks aslesh kojast wa cheh ksi un ro keshideh? Dar eslam keh negaresh wa rasme soware ensan mamnueh keh, in cheh juri june salem beh dar bordeh?
پاسخ:
عزیز دل برادر در اسلام همه چیز متغیر است تنها یک اصل ثابت و آن هم مساله امامت و جانشینی آن است که غیرقابل تغییر است، دلیلش هم این است که با این استدلال دکان به این دونبشی و نان آور را نمی‌توان به این راحتی از دست علما (جانشینان امام) درآورد.
باقی داستان را یقین دارم که خوانندگان این وبلاگ و شما بخوبی به آن آنگاه هستید
خُسن آقا
خُسن آقا جان!
نمی دانم اين را تار نما را که هادی خرسندی در آخرين نوشته اش گذاشته بود را ديده ايی يا نه. به هر رو اين هم ديگر عکس های تاريخی ممد است.
http://www.zombietime.com/mohammed_image_archive
————————–
پاسخ:
کنجکاو عزیز ما که این دروغ گوها را خوب می‌شناسیم نه نیازی به دلیل داریم و نه مدک. هم مدرک به اندازه کافی داریم هم دلیل.
بر آن عده‌ای هم خوشباورانه فریب آخوند جماعت را خورده‌اند هم که هرجی نیست.
خُسن آقا
این مشکل به این آسانی گیج شدن، به محض دریافت ایمیل مبارک، یه هویی بر طزف شذ.
تشکٌر، تشکٌر!
رمز بقای 1400 ساله دین ودکان دارانش همین نوع شیادیها وفریبها وریاکاریهاست.باید مشت شیادان دین را واکرد.واین وظیفه همه ماست….با تشکر از سایت بسیار مفید وارزشمند شما.با اجازه به سایت شما لینک می دهم.
جناب آقای کاتولیک تر از پاپ! خیلی احساس متفاوت بودن میکنی از بافتن این لاطائلات؟ عزیز من! سوای همه عوامل جانبی، اینجا کاریکاتوری تمسخر آمیز تصویر گردیده و فرقی نمیکند به احساسات کدام ملت توهین گردیده. فقط توهین گردیده. حالا اگر کسانی که بهشان توهین گردیده شعور این را ندارند که جواب توهین را با توهین ندهند مساله دیگری است. ضمنآ شما خودت حداقل آنقدر شرافت داشته باش که تیترت بویی از وجدان بدهد. تو مسلمانان را به دروغ متهم میکنی. در مرام تو دروغ شخص را به پای آیینش مینویسند؟ البته فعلآ دروغی اینجا رخ نداده و البته فقط شیعیان تابو شکنی کرده و تصویر محمد را نقش میکنند.
————————
پاسخ:
معلوم است شما چی بهم می بافی قربان.
دروغ گفتن در بین مسلمانها را هیچ کس نمی‌تواند انکار کند.
اصل و اساس اسلام برپایه دروغ بنا شده حالا شما روز روشن را هم می‌خواهی انکار کنی؟ خوب این دیگه به خودت مربوط می‌شود.
توهین به اعتقادات چه کسی شده. کاریکاتورها از آن عکسی که من در همین پست 3 فوریه گذاشته‌ام بی خاصیت‌تر هستند.
حضرت آقا شما نگاهی به عکس بکن انگاری محمد رسول الله داشته توی فیلم سکسی بازی می‌کرده. نمونه این عکس همه جای ایران هست.
حالا برای اینکه چهارتا کاریکاتور را چند تا آدم از همه جا بی خبر کشیده‌اند باید دنیا را به آتش کشید؟ این است “اسلام دین مهرورزی!؟” اگر این اسلام مهرورزی است پس وای به حال اسلام خشم ورزی، وای به حال اسلام انقلابی آن.
خدای مسلمانان خیرت بدهد آقا محسن
خُسن آقا
به به عجب استدلالی!!!
خسن آقای عزيز اينکه من از دو يهلو حرف زدن تو گيج ميشم مشکل خودمه؟!
يس اکثريت مردم ايران هم که سر از دو يهلو صحبت کردن ملايان در نميارند حتما مشکل از خودشونه!
واقعا چه منطق آخوند ييييييييييييييييی!!!
اين مسلمونا هنوز نميفهمند اگر در دنياي آزاد و غرب توي يه روزنامه چيزي نوشته ميشه هيچ ربطي به دولت و سفارت اون كشور نداره. روزنامهها آزادند. من نميفهمم سفارت دانمارك توي تهران چه ربطي به روزنامهي دانماركي داره كه اين وحشيها ريختند آتيش زدند.
اينا با اين رفتارهاي وحشيانه و خشن ميخواهند ثابت كنند اسلام دين رحمت و تحمل و مدارا است!!!! هه هه هه. واقعا كه. عقل هم خوب نعمتي اه.