Dec 28 2005
چَه نکن بَهر کسی اول خودت دوم کسی!
ضربالمثلهای زیادی را میتونیم در این رابطه در زبان فارسی پیدا کنیم تا وضع امروز اصلاح طلبان حکومتی را در آیینه آنها دید.
زمانی که در مجلس ششم عدهای خوشباور تصمیم گرفته بودند با تغییر قانون مطبوعات جلو ترک تازیهای آقای رهبر را بگیرند همین آقای کروبی که امروز مظلومنمایی میکند و خودش را به خریت زده و بیانیه صادر میکند و الخ، درپشت پرده به سراغ رهبر چفیه بند رفت و بعد از دست بوسی و چاپلوسی به مجلس بیخاصیت اسهال طلبی بازگشت و فرمود به دستور رهبر (حکم حکومتی) لایحهی اصلاح قانون مطبوعات را از دستور مجلس خارج باید کرد.
چیزی را که آقای کروبی نمیدانست آن بود که وقتی سوراخ دعا تنگ و روز بروز این سوراخ تنگتر و تنگتر شد، روزی خواهد رسید که حتی کروبی مجیزگوی رهبر هم دیگر قادر نخواهد بود از سوراخ تنگ نظریهای خودکامه رهبر چفیه به سر عبور کند و روزی هم نوبت خود او خواهد رسید و به طریق مرسوم او هم پشت در و در پشت سوراخ تنگ دعای ملاهای جماران باقی خواهد ماند.
آقای کروبی اگر کمی شعور و فهم داشت باید از 27 سال روند حرکت خزنده کودتا درس عبرت میگرفت و حداقل نگاهی به گذشته میکرد و میدانست که روزی هم نوبت او خواهد رسید.
نگاهی سطحی به تاریخ 27 ساله حکومت تنگ نظران به آسانی راه را برای او مشخص میکرد و نیازی به بررسی عمیق این تاریخ نبود. اگر آقای کروبی از دیگران که در این 27 سال به مرور زمان حذف شدند یاد گرفته بود شاید میتوانست آنروز با مقاومت در برابر رهبر و مجیزگویانش، برخلاف نظر رهبر تن به این استبداد و ترکتازیهای او نمیداد.
این روند تنگ شدن سوراخ قدرت در رژیم ملاها هم مثل همه رژیمهای خودکامه تا آخر ادامه خواهد یافت و روزی دیر یا زود همه این مجیزگویان به مرور از سیستم حذف خواهند شد و کسان دیگری که بهتر مجیز میگویند و بهتر گوش به فرمان و اوامر رهبر هستند جای ایشان را خواهند گرفت.
خوشحالی من از آن است که این رژیم هم همان اشتباهات گذشتگان را تکرار میکند و در نتیجه به همان بلا گرفتار خواهد افتاد و به همان صورت از صحنه تاریخ حذف خواهد شد.
جنگ قدرت دیگر نه در فاصلههای دور از مرکز، که درست در مرکز قدرت در جریان است و این خود نویدی است برای آنهایی که در این 27 سال منتظر سقوط آقایان نشسته بودند، این سقوط دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
خنده دار است! بد نیست بدانید که متوسط عمر ساختمانها در ایران 30 سال است و به علت معماری غلط معمولا ساختمان بالای 30 سال را ساختمان کلنگی مینامند و به مرور زمان تخریب و از نو ساخته میشوند. گویا همین نوع معماری هم در ساختمان سیاسی ایران رواج دارد و هر از 30 سالی باید بنا را تخریب و بنایی نو برپا کرد. پس کلنگ و بیل آماده کنید تا تخریب را تسریع کنیم و بنایی نو برپا کنیم، به امید آنکه این بار از معمارهای با استعدادتری برای این کار بهره ببریم.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 12:46 pm در بخش: ملای حیله گر
9 پیام
|
اول!
“اول” ذرست و حسابی!
حسن آقا,
حکایت این اسهال طلب ها (تاجزاده, کروبی, خاتمی و …) و بوق های تبلیغاتی آنها (بهنود, درخشان و نبوی و…) نه فقط مصداق ضرب المثل فوق میباشد بلکه مصداق زیرین نیز میباشد:
– چوب دو سر نجس (نه به مزدوری گرفته میشوند و نه به مبارز با مزدوری)
– از این ور (از طرف آزاد اندیشان) مونده, از اون ور (دیکتاتوری) رونده.
– هر که خربزه میخوره (مزدور نظام میشه) پای لرزش هم میشینه.
در ضمن از سوابق درخشان حاجی کروبی باید گفت که ایشان مسئول 300 حجاج گوسفندی بودند که در مکه به دست حکومت کشور “مسلمانِ” (و اخیراً دوست و برادر !) یعنی عربستان کشته و یا به بردگی (در مورد حاجی خانم ها) گرفته شدند.
واقعاً دیدن “سر به سنگ خوردن این مزدوران” که با رشوه 50 هزارتومانی سعی در رای گرفتن از مردم داشتن خود لذتی دارد.
چیزی که این وسط قابل تامل است این است که احمقانی مثل کروبی هیچگاه از خطاهای گذشته خود و هم کیشانشان درس عبرت نمیگیرند. همان طور معین شرافت و جذابیت انتخاباتی خود را با قبول حکم حکومتی بر باد داد, این گوشکوب کروبی هم بجای آنکه به توقف شبکه تلویزیونی خود “اعتراض شرافتمندانه” کند تا لااقل جذابیت و شرافت خود و آن شبکه را حفظ کند, به تور عنکبوتی نظام غلتید. یعنی با ذلت و خواری به پای خامنه ای افتاده و مجوز پخش را عاجزانه التماس میکند ! در نتیجه اگر این شبکه هم راه بیافتد به مدد “بخشش” (حکم حکومتی) است و مِنتش بر سر مجریان آن و چنانکه آنان از این “دایره بسته” تخلفی کنند و “پایشان را از گلیمشان بیشتر دراز کنند” میبایست منتظر قهر حکومتی باشند ! پس باید همیشه سایه چماق را بر سر خود تحمل کنند. کیفیت برنامه هایی که در این شرایط پخش میشود هم از هم اکنون قابل پیشبینی است !
در خاتمه حدیث جاودانه این گوشکوب کروبی را که باعث شد در آخرین روزهای انتصابات نقاب “شرافت” از صورتش بیافتد, نقل میکنم:
“شرکت در انتخابات از نتیجه آن مهم تر است !”
به قولی : بهرام که گور میگرفتی همه عمر ….دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
عقدهء بمب اتم بر قلب ما سنگين شده
خوردن جام کذابرما بسی ننگين شده
عاقبت آن عقده و اين ننگ ما را ميکشد
سفرهء سرگين ما ديگر بسی رنگين شده
مرقومه حضرت آيت الله العظما خامنهاي
حسن آقا جان، اینها همهی مشکلشان لحاف ملاست (سالهاست البته). اگر هر کدام از آخوندها به مخالفت با رژیم پرداختند دقیقا” همین بوده.
فکر میکنی همین منتظری که الان اینهمه از منزوی شده و سالهاست هزار جور به سرش آوردهاند مشکلاش با حکومت از کجا شروع شد؟ غیر از این بود که بعد از مرگ خمینی جای او (که محرز شده بود جانشین امام! است) خامنهای رو گذاشتند؟ تا اون زمان مگر با امام ملعون یکی نبودند؟
مثال از این دست بسیار است.
هاله جان حرفت درست است اینها همگی تا امروز با هم خوردهاند و دزدیدهاند
حالا اما این مخالفتهای ملت است که آقایان را مجبور به این درگیری داخلی کرده است و همچنین وقتی کسی 27 سال عادت کرد به دستور دادن و همه بی چون و چرا دستورات طرف رو اجرا کردن طرف گمان میکنه که خداست، بهمین خاطر روز به روز بیشتر در منجلاب قدرت طلبی فرو میرود تا جایی که روزی دیگر این روند امکان پذیر نیست درست مثل لیوان آبی که مدام به آن آب بیفزایی آخر سر پر خواهد شد و سرریز خواهد شد و آنگاه است که دیگر نمیتوان جلوش را گرفت. رژیم شاه هم درست با همین شکل به موضوع برخورد کرد و تا 5 / 6 ماه قبل از انقلاب آقایان هنوز گمان میکردند که تا ابد میتوانند همه چیز را کنترل کنند. یادم میآید اواخر یکی یکی همان کسانی که تا قبل دست شاه را میبوسیدند از او دور شدند تا اینکه آخر سر دید که فقط علی مانده و حوضاش که دیگر دیر شده بود و باید با چشمان گریان میرفت. حالا وضع اینها صد مرتبه از رژیم شاه بدتر است اگر شاه دیکتاتور بود و مستبد اینها مستبد به توان هزار هستند.
سر جدتون قسم بالا تر از حجت السلامی حرف نزید من حقیر نمیفهمم شما چیچی بلغور میکنید. آخه مگر زبون عربی زبان ماست که شما بدون ترجمه عربی بلغور میکنید.
اگه اینجوری باشه از این به بعد هم من فرانسه یا نروژی مینویسم و ترجمه هم نمیکنم ببینم شما خوشتان میآید!؟
خسن آقای عزیز ، گویا مشکلی در ارسال پیش آمده ، من فرهادم اما بنام آرمان کامنت من ضبط شده ، اولین کامنت .بهرحال غرض کسب فیض از درگاهت بود که شد .
کروبی هم همان مجیز گوی مسجد شورا اسلامی دوره پیش ست . کسی که گریه میکند و میگید به خدا ما قرار نبود برنامه ای بر ضد رژیم پخش کنیم ، همان بهتر که به دریوزگی افتد