Dec 04 2005

روزی که رئیس جمهور هاله نور را دید!

نوشته:     :::       6 پیام

از روزی که رئیس جمهور هاله نور را دور کله مبارکش دید، بنده حقیر نگران ملت ایران شدم. البته نگران سلامت احمدی هم شدم ولی خوب این مشکل خود اوست و خانواده‌اش، آنها باید هرچه زودتر وقتی اینگونه نورها را می‌دیدند او را به پزشک معرفی می‌کردند تا بلکه چاره درد بی درمان او کند.
حالا که نکردند و در نتیجه دکتر احمدی بجای مراجعه به دکتر به دفتر ریاست جمهوری رفت مشکل، مشکل همه ما می‌شود.
شاید بپرسید چرا این نگرانی امروز یک مرتبه گریبان حقیر را گرفت!؟ والله دروغ چرا تا قبر آ آ آ، راستش را بخواهید خواندن خبری از یک جای دیگر دنیا در باره نور و اینکه نور مربوطه در آن دیار (مغرب) دور سر دودول یکی از مسلمین منور و در نتیجه باعث مشکلاتی برای آن بیچاره مغربی شده مرا بیشتر نگران کرد.
آلت قتاله
بر اساس این خبر یکی از مسلمین که شباهت زیادی با احمدی خودمان البته از نظر روانی دارد، برای ورود به بهشت با طبر دودول مبارک خود را قطع کرده! باور ندارید خودتان خبر را بخوانید. خبر را هم نه آمریکا و نه انگلیس تولید کرده‌اند که بتوان به صحت آن شک کرد خبر را خبرگزاری مسلمین از داخل ایران گزارش کرده.
فکرش را بکنید این دفعه رئیس جمهور بخاطر اینکه توی سازمان ملل بود نور را دور کله بالایی خودش دید اگر یک روز خدای نکرده توی خانه در بغل خانم مبارکش وقتی که می‌خواهد از اون کارهای بد بد بکند یک مرتبه به سبک این مغربی بیچاره نور مربوطه را بجای اینکه دور کله مبارکش ببیند نور را دور کله دودول مبارکش ببیند. واقعا فکرش را کرده‌اید چنین تفکراتی چه به روز ملت بی چاره ما خواهد آورد.
تیتر روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌های خبری جهان را پس از چنین حادثه‌ای را دارم از همین الان جلو چشمام می‌بینم.
واشنگتن پست: رئیس جمهور منتخب و محبوب ایران بخاطر مشاهد هاله نور دور کله دودلش با طبر دودول مبارک را قطع کرد.
لوموند دیپلماتیک: رئیس دولت ایران در حال مقاربت دودولش قطع شد.
رادیو بی بی سکینه: ملکه انگلستان با ارسال نامه‌ای به خانم رئیس جمهور ایران مراتب تسلیت خود را بخاطر قطع دودول احمدی ابراز داشت.
رادیو فردا: براثر انفجار یک بمب اتمی دودول رئیس جمهور ایران قطع نخاع شد. متخصصین اتمی قطع نخاع را بخاطر هاله نور اتمی تشخیص داده‌اند.
واشنگتن تایمز: دودول رهبر تروریست‌های ایران در یک انفجار اتمی قطع شد.
البته هنوز وقت نکرده‌ام همه تیترهای خبری مربوط به دودول رئیس جمهور محبوب را مرور کنم، به امید اینکه دوستان وبلاگ نویس کمک کنند و تیترهای مربوطه را پس از مرور برایم ارسال کنند حتما در زیر همین مطلب منعکس خواهم کرد.

نوشته: در ساعت: 1:50 pm در بخش: طنز

6 پیام  |           

6 پیام به “روزی که رئیس جمهور هاله نور را دید!”

  1. استادعزیزو یگانه
    سپاس فراوان که ۴۰ تیکٌه به راعنمائی نکتیکی از راه دور جنابتان فی الفور وصله پینه شد به عکس و تفصیلات منبع نور رییس جمهور و چه و چه و چه
    رامین مولائی

  2. خسن اقا سلام! البته اين قوم ذوب شده در بلاهت درعنفوان جوانی برج سانفرانسيسکو را در راه امام گراميشان داده اند و بقول معروف طبيعتشان بهوت افسردهی

  3. پس با این حساب همه خانوم ها به بهشت میرن
    با خوندن این خبر ما هم اول تصمیمیم گرفتیم به بهشت بریم ولی دلمون نیامد سرمایه اسلام رو از دست بدیم گفتیم جهنم بهتر است بهشت بدون تشکیلات
    آخه مرد حسابی تو که اونو بریدی فکر نکردی که اگر رفتی توی بهشت و چند تا حوری مامانی ریختند سرت و گفتند یه کار بکن تو جواب حوری های بدبخت رو چطوری میخوای بدی؟؟؟
    (یک سوال غیر مرتبط: حسن آقا از روزی که من وبلاگ کانون وبلاگ نویسان را به وبلاگ خودم اضافه کردم آرشیو مطالب قبلی ام بمرور زمان دارد حذف میشوند ظاهرا ظرفیت ذخیره مظالب در بلاگ اسپات محدود است. هرچه سعی کردم پن لاگ را از دسکتاپ وبلاگم حذف کنم نشد. شما میدونید چطوری باید اینکار رو انجام بدم؟)

  4. ملا جان این حذف شدن ربطی به تعداد وبلاگ ها ندارد این یک مشکل همه گیر است در بلاگ اسپات من هم مدتی است با وبلاگ کانون مشکل دارم الان سه روز هست که آخرین بیانیه کانون را روی وبلاگ کانون قرار می دهم ولی متاسفانه بعد از یکی دو ساعت پاک می شود.
    با این حال اگر خواستی خبرم بده تا نامت را از لیست وبلاگ اعضای کانون حذف کنم.
    ولی باز هم می گویم ربطی به این موضوع ندارد این مشکلی عمومی است که بلاگر دارد.

  5. آرمان says:

    وقتی که مثلاْ روشن فکران کشور ما تبلیغ میکنند که “اسلام بر کلمه تاکید دارد نه زور !” خوب شما از یک روستایی مغربی چه انتظاری دارید ؟ جالب اینه که وقتی هم بهشون میگی خرافاتی, تحمل شنیدنش را ندارند و سانسور میکنند. بعدش هم میگن “ما انتقاد پذیریم !”
    اين متن را من در بلاگ “ف.م.سخن” گذاشتم سانسور شد:
    ———
    چونکه روی پیشانی بنده حک شده که “عوام را از گمراهی درآر !” بنده از شخص ف .م. سخن شروع میکنم.
    جناب سخن, خود جنابعالی معترف هستید که ذهنتان برده (تحجر مذهبی) است. پس چرا مخ شریفتان را رهایی نمی دهید ؟ اگر سخت است که خرافات اجدادتان را دور بریزید, از افراد روشنفکر یاری بجویید.
    خوب شد ؟! پس چرا ایشان گوش نمیدهد ؟ چرا پایش را کرده توی یک کفش و میگوید که “اسلام دینی است که بر کلمه تاکید دارد و نه شمشیر !” (البته اسلام مدل جدید ایشان که به نماز و روزه احتیاج ندارد و شرابخواری هم در آن به غیر از ایام محرم حلال است !).
    خوب ! آقا/خانم سخن که در شهر تهران بزرگ شده, دارای مدرک دانشگاهی است, به قول خودش “چندین هزار کتاب در کتابخانه شان نگهداری میکند” (“معیار” سنتی با سوادی ! پس حتما عینک هم دارد !), ادعای روشنفکری میکند و این بنده خدا احمقی نژاد را خرافاتی خوانده و مسخره میکند, حرف اینجانب را که به فارسی سلیس است را نمیفهد, اونوقت جنابعالی توقع دارید که بنده از آمریکای شمالی بلند شده بیایم در دهات قم برای عوام بی سواد یاسین “دمکراسی” بخوانم ؟! آیا فکر میکنید که آنها زبان بنده را بفهمند ؟! آیا پیشنهاد شما کمی بدور از عقل نیست ؟
    زبان آن عوام را ملایانی مثل احمقی نژاد میدانند که بهشان وعده آمدن مهدی را بدهند. بهشان وعده بدهند که چونکه در این دنیا کاری از دستشان بر نمی آید تا از نعمات زمینی بهرمندشان کنند, بلیط بهشت را به قیمت ناموسشان برایشان میخرد تا بلکه در بشهت دارای 600 حوری شده و 24 ساعته فسق و فجور (جماع 40 ساله !) کنند.
    اگر اینجا بنده و یا امثال بنده سعی در بیدار ساختن افراد داریم, هدفمان کسانی است که مخشان دارای *قدرت تحلیل* هست و برده فکری نیستند (و اگر هستند *مایل* به رهایی از آن هستند). فقط دنبال راه های تکامل فکری هستند. کسانی که این قدرت را ندارند و *کوته فکر* هستند هدف ما نیستند. (هرچند که با بیان حقایق ماتحت این افراد کوته فکر میسوزد و مشاهده آن خودش لذتی دارد !
    “تربیت نا اهل را گردو بر گنبد است” (فسلفه لزوم زور در بعضی وقت ها)

  6. faranak says:

    آرمان جان
    هر وقت کينه و اهانت به تو فرصت داد که کمی کتاب بخوانی و با بزرگان بنشينی و به خودت و محيط اطرافت خوب نگاه کنی و ببينی که چقدر به بازجوهای اوين شباهت داری و بعد از آنها فاصله بگيری و… (بازی با کلمات) آنوقت ميتوانيم در مورد اثبات اينکه اسلام بر کلمه تاکيد دارد نه زوررررررررررررررررررررررررر! با هم صحبت کنيم (به شرفم! اينرا ميتوانم به تو ثابت کنم، تو محمد را هنوز خوب نشناختی). اينها هنوز برای تو زود است و در کلاس اول نميتوان درس دانشگاه خواند!
    مخلص شما
    سخن

اخبار و مطالب خواندنی