Dec 03 2005
کانون وبلاگ نویسان ایران حکم قرون وسطایی ” دو سال زندان به جرم وبلاگ نویسی” برای مجتبی سمیعی نژاد را محکوم میکند
به گفته وكیل مدافع وبلاگ نویس دربند، مجتبى سمیعى نژاد هیات تشخیص دیوان عالی كشور دو سال حبس وی به اتهام توهین راتایید كرده است. جرم مجتبى سمیعى نژاد نوشتن دروبلاگ شخصی و بیان دیدگاه هایش است . اما با او همچون جنایت كاران رفتارمیشود و بادست وپای در زنجیر به دادگاه واتاق ملاقات زندان آورده میشود.
تایید حكم دوسال حبس برای مجتبی سمیعی نژاد به جرم وبلاگ نویسی یكی دیگر از موارد آشكار نقض حقوق بشر و آزادی بیان در ایران است.
كانون وبلاگ نویسان ایران (پنلاگ) تایید حكم قرون وسطایی زندان به جرم بیان عقیده برای مجتبی سمیعی نژاد را محكوم میكند و پیرو بیانیههای پیشین همچنان از حق آزادی بیان مجتبی سمیعی نژاد وسایر وبلاگ نویسان پشتیبانی کرده؛ همهی آزاد اندیشان را به حمایت از آنها فرامیخواند
كانون وبلاگ نویسان ایران(پنلاگ) از عفو بینالملل و صلیب سرخ و دیگر مقامات بینالمللی میخواهد که هر چه سریعتر هیئتی را برای رسیدگی به وضعیت مجتبی سمیعی نژاد و دیگر وبلاگ نویسان در بند وزندانیان سیاسی به ایران ارسال کنند وآزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و وبلاگ نویسان را از دولت ایران خواستار شوند.
کانون وبلاگ نویسان ایران(پنلاگ)
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 11:27 am در بخش: آزادی بیان
4 پیام |
مرگ بر رژيم سرکوب گر اسلامی!
آزادی بيان آزادی جان!
از طرف رهبرم شاهزاده رضا پهلوی همه دوستان را به اتحاد برعلیه این رژیم ننگین آخوندی دعوت می کنم.
سمیعی نژاد به جرم بی احترامی به رهبر مسلمانان جهان به دو سال زندان محکوم شده.
در زمان صدر اسلام شاعر ۱۲۰ ساله و يا شاعری که مادر ۵ فرزند بوده را به جرم “شعر بر علیه محمد گفتن” به دستور محمد با فريب ترور کردند.
http://www.efsha.co.uk/farsi/islam/Accusations/Montazeri/bani_nadir.htm
پس اينان همانا طريق رسول خدا را انجام ميدهند.
اگر کسی به بوش (خدای فساد و استکبار و عامل تمام بدبختيهای مردم عقب افتاده) در آمريکا و در روز روشن فحش خوار مادر بدهد (کاری که خيلی از لات و اوباشها ۲۴ ساعته ميکنند) نه تنها مورد آزار و اذيت واقع نميشود بلکه توسط مديا پوشش خبری شده تا ديگران هم صدای اعتراض او را بشنوkد.
پس من به خدا ايمان مياورم !… اشهدان لاالله الا بوش…
امروز دو رکعت نماز تشکر به سوی قبله عالم آمريکا ميخوانم.
داشتیم حسن آقوی گل. خدا در و تخته را به هم خوب جور کرده. حالا میری با حمید آقوی کجوری قرار مرار میذاری لب آب با هم. رسمشه کاکو.؟ حتما شکر مطرب شیرازی را هم دعوت کردید بیاد بزنه. مگه ما چه کار کردیم که دعوت نشدیم. اگر نان گندم نخوردیم رو دست مردم که دیدیم.
علی جان شما هم دعوت، اول شما صبر کن ببین ما دوتا را راه می دهند تا بعد دیگران را هم دعوت کنیم.