Oct 03 2005
آیا این جنگ هم اجتناب ناپذیر است؟
دیشب برنامهای را از تولیدات تلویزیون بیبیسی دیدم که شباهت زیادی داشت به برنامههایی که قبل از شروع جنگ عراق در بیشتر تلویزیونهای دنیا پخش میشد. گرچه این برنامه ماهها پیش تهیه شده است ولی زمان پخش آن در این هفته در نروژ میسر شده، چرا!؟ نمی دانم. شاید بخاطر دوری نروژ از انگلیس!! و دستگاه سخن پراکنی بیبیسی است!! از همان برنامههایی که اکثرا فقط یک هدف را پی گیری میکنند. هدف اکثر این گونه برنامهها آماده سازی افکار عمومی دنیای غرب است، برای عملیاتی که بعدا دولتهای متبوعشان میخواهند به آن جامه عمل بپوشانند. افکار سازی پدیده جدید نیست تنها نکتهای که در این پدیده بسیار عجیب مینماید این است که همه تصاویر شباهت زیادی دارند به تصاویری که در دوران پیش از جنگ عراق به خورد ملت از همه جا بی خبر غرب میدادند. از همه بدتر اینکه با اینکه در دور قبل بعد از حمله به عراق اکثر این شعبده بازیهای رسانهای برملا شد و غیر واقعی بودن گزارشها اکثرا دو سه ماه بعد از شروع جنگ عراق به اثبات رسید ولی باز دوباره ماشین تبلیغاتی غرب همان کلیشههای قبلی را دارد به خورد ملت (عوام) میدهد.
تصاویری که در این فیلم نمایش داده میشد همگی یک هدف را دنبال میکرد، ایرانی که خود را برای مقابله با غرب آماده میکند. دالانهای تاریک و مخفی زیرزمینی، دیپلماتهای خندان اروپایی و چهرههای مشکوک و عبوس دیپلماتهای یک کشور “وحشتناک در دور دست” که هدفی بجز نابودی دنیای غرب ندارند. دلیل این نوشتههای من این نیست که من با این تصاویر مخالفتی دارم، خیر چنین نیست، تنها دلیل تعجب من از این است که چگونه است که غرب (انگلیس، فرانسه، آلمان) 27 سال با این دولت وحشتناک و مخوف رفاقت کردهاند و همه گونه همکاری چه تسلیحاتی چه عاطفی را با آن کردهاند حتی در سر به نیست کردن نیروی اپوزیسیون آن در کشورهای خود کمک و همیاری رساندهاند اما حالا یک مرتبه همان رژیم وحشتناک شده است!؟
در کنار این تصاویر بازرسی بازرسان سازمان انرژی اتمی که در گفتههایشان این مرتبه برعکس دفعه قبل که هانس بلیکس سوئدی مخالف خواسته دنیای غرب صحبت میکرد این بار گویا این بازرسان را هم با خود همراه کردهاند تا دیگر تردیدی در واقعی بودن خطر ایران برای غرب بوجود نیاید. همان کلیشههای “مفقود شدن شبانه” مکانهایی که ایران در آن در حال ساختن سلاحهای مخرب است، خاک برداری و خاک ریزی، تصاویر ماهوارهای که قبل و بعد از بازرسی تغییر شکل دادهاند، اشیایی که به موشک شباهت دارند و یک شبه غیب میشوند و… همان کلیشهها همان تصاویر تا اندازهای که یک بیننده هشیار بی تردید میتواند خواست تهیه کنندگان این گونه برنامهها را در همان صحنههای اول گزارش کشف کند ولی متاسفانه اکثریتی که تشکیل دهنده افکار عمومی در دنیای غرب هستند این دید را ندارند و این درست همان حربهای است که غرب روی آن سرمایه گذاری میکند تا بتواند افکار عمومی را این بار نیز برای یک جنگ مخرب دیگر آماده کند.
آیا این جنگ هم اجتناب ناپذیر است؟ و دولت مردان غربی باز هم خواهند توانست عوام را در اروپا بسیج کنند تا خونریزی دیگری را میسر سازند؟
5 پیام
|
خسن آقا جان
با سلام و شرمندگی از چند ماه دوری. من هم به موضوع عجيبی برخوردم. لوموند ديپلوماتيک اين ماه مقاله ای درباره زندگی و قتل بن برکه مبارز مراکشی چاپ کرده است که نويسنده آن رنه گاليسو استاد فرهيخته ای است. او قتل بن برکه را در راستای زنجيره قتل های سياسی و کودتاهائی که در سال ۱۹۶۵ برای استقرار مجدد نظام ارتجاعی بين الملل که با جنبش های رهائی بخش انقلابی جهان سوم به خطر افتاده بود می داند. در این میان از قتل حسنعلی منضور هم یاد می کند. توی ایران کشتن وی را به جهت سر سپردگی به امریکا جلوه می دادند و میدانیم که دست رسماجانی هم به آن آلوده بود. حال اگر آنچه این استاد می گوید درست و تصور عامه از کردار سیاسی منصور غلط یعنی او براستی عنصری مترقی بوده باشد می توان دید که باز دست استعمار از آستین قبای این روسیاهان در آمده بود. نمیدانم تو چه فکر می کنی.
salam
shoma ke dar norvej hasty bayad bedooni ke ina ( yanee in dolataye gharbi ) ba panbe sar miborran , tooye keshvare azize ma rasty rasty sar miborran o terror mikonan va in baes mishe ke kam kam mellat sedashoon dar biaad vali oon jaha hamchin aroom aroom o ba naaz o kereshme har kaar bekhan mikonan ke aab az aab tekon nakhore…albatte khob mosllame ke in noe dovom baz behtare az noe avval…..
dar zemn in comment doniha ke mail mikhan mire tooye asabe man bad joor
🙂
والد جان واقعا خیلی وقت می شود اینجا سر نزدی، دوستان یکی یکی از محیط وبلاگ ها می روند و دیگر خبری ازشان نمی شنویم. متاسفانه آن گونه که باید و شاید از این پتانسیل استفاده نمی شود مخصوصا برای ما ایرانی ها که این تنها کانال آزادی بیان نعمتی است.
در مورد تحلیلی که نوشتی باید بگویم که خیلی از تحلیل های قبلی را باید بازخوانی کرد. مساله این است که دنیای سرمایه داری غرب به خوبی می داند که هر گونه رشد جهان سوم به معنی پس رفت جهان سرمایه داری (بخوان غرب) خواهد بود. آخر امروز هر بی سوادی هم می داند که اگر دنیای عقب نگاه داشته شده بخواهد مصرف اش را به سطح دنیای غرب برساند همه چیز بهم خواهد ریخت و بقول معرف سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
فقط رشد اقتصادی چین با این روندی که دارد اگر پیش برود همین روزها ست که غرب و مخصوصا آمریکا باید برود گدایی در خانه چینی ها.
پس می بینی که اینها مجبوراند!! برای نگاه داشتن سطح زندگی شان در همین سطح امروزی هم دهها جنگ کوچک و بزرگ راه بیندازند کودتا کنند و دیگر دولت های کوچک را به زیر یوغ خود بکشند.
کجا هستی تو ای کوروش تا ببينی سرزمينت را………
کجا هستی ببينی اين انيران اين چنين گستاخ برسرتاسر ايران چنين آوای شوم خويش را سر داده اند و جای پای شيطان را زخاک پاک ما اين سان گذار داده اند………
کجا هستی تهمتن ببينی سرزمينت پايکوب پای شوم ديوهای دوزخی گشته است و ديوی شومتر از آنکه در مازندران با او در افتادی به پهنای نياخاک تو برگشته است…………
کجا هستی تو ای آرش تا ببينی مرز ايران شهر ويران است……….
کنون گريان و نالان اشک باران چشمهای ما به ايران است و بر هر کوی و برزن جايگاه اين انيران است
و بر هر کوی و برزن جايگاه اين انيران است
و بر هر کوی و برزن جايگاه اين انيران است
باور من این است که دولتمردان رژیم بلاهت وقیح همچون گذشته تا لحظه آخر فریاد بی نتیجه خود را سر میدهند و آنگاه که خطر را حتمی ببینند به تمامی باج خواهی های بیگانگان تسلیم میشوند . نوشیدن جام زهر برای بار اول سخت بود اما پس از آن گوارا تر از شیر مادرشان خواهد بود .