Jun 19 2005
نیمه خالی لیوان
شوک؟ کدام شوک آن شوکی که عدهای از آن صحبت میکنند آنها را شوکه کرد نه ما را. ما همین را میخواستیم دفن مرده اصلاحات را تا پس از دفن بتوانیم با خیال راحت بگوییم که اصلاحات میسر نیست. هدف ما مشخص بود امروز هم مشخص است با این تفاوت که امروز یک قدم به هدفمان نزدیکتر شدهایم. چرا همه آرای به صندوق ریخته شده را میبینند آیا قادر نیستید آراء به صندوق ریخته نشده را ببینید نیمه خالی لیوان را میگویم.
از امروز دیگر شعبده بازانی بنام اصلاح طلب راهمان را سد نکردهاند. امروز ما هستیم رو در روی اقتدار ولایت فقیه امروز فقط یک سد باقی مانده و خورده پا ها را به کنار زدهایم. امروز سد واقعی را در برابر خود داریم و پرده ریا را از روی آن کنار زدهایم با کوله باری از تجربه.
امروز آن نیرویی که در 2 خرداد به رژیم نه گفت راه خود را بهتر یافته و آماده است تا از کنار جسد اصلاح طلبی عبور کند و استحاله کامل رژیم را خواستار شود.
عدهای که یقینا از خود رژیم هستند میخواهند چنین القاء کنند که ما شکست خوردهایم پاسخ واضح است این حکومت ولایت است که اولین مرحله شکست را مزه مزه میکند دیگر آن پرده اصلاح طلبی در بین مردم و رژیم وجود ندارد. دیگر آقایان نمیتوانند دموکراسی دینی شان را با حقه بازی به خورد ملت بدهند امروز همه میدانند که دموکراسی هر شکلی داشته باشد یقینا اسلامی نیست.
آنهایی که دارند فریب رژیم را میخورند و میخواهند با دست خود به رسمنجانی دزد رای بدهند فقط یادشان نرود که درست همین استدلال بد در مقابل بدتر را قبل از دوره اول برای معین مطرح میکردند حالا میخواهند به دامان دزد ترین، فاسد ترین و خیانت کارترین آنها “هاشمی بروند وای به حال شما.
از فردا یک بلاگ رولینگز راه میاندازم و اسمش را میگذارم رفقای دزد بغداد و همه موافقان هاشمی را در آن لیست قرار میدهم و آن لیست را تا روز سرنگونی رژیم روی وبلاگم قرار خواهم داد تا همه بدانند که چه کسانی به آنها خیانت کردهاند.
آمدن هاشمی یعنی مذاکره با بوش وشرکا و تخلیه ثروت ایران با همکاری بوش و بلر و نجات رژیم در صورتی که آنهایی که با رهبر همراهاند شهامت مذاکره با آمریکا را نخواهند داشت فراموش کردید که خامنهای در باره مذاکره با آمریکا به نمایندگان مجلس ششم چه گفت.
تحریم انتخابات یعنی خلع سلاح رژیم و مشروعیت زدایی از آن.
6 پیام |
مى توان به هاشمى انتقاد داشت، مى توان او را مغرور خواند، مى توان بر اولويت توسعه بر دموكراسى در آراى هاشمى خرده گرفت اما نمى توان كتمان كرد كه اين تنها راه و آخرين راه سياسى است. ديگر راه ها يا به كنج انزواى روشنفكرانه منتهى مى شود يا به انتحار هاى متوهمانى كه هنوز از تحريم سخن مى گويند. آنچه درباره آن حرف مى زنيم «هاشمى» نيست «موقعيت هاشمى» است. همان عامل موازنه اى كه مانع از باخت مطلق ما در مرحله اول شد، همان عامل موازنه اى كه با وجود آنكه برخى از ما او را دوست نداريم و به چوب نقد او را رانديم اكنون به تنها گزينه ما تبديل شده است. هاشمى هنوز يك انتخاب است و اين يعنى دموكراسى. يعنى ما مى توانيم ميان احمدى نژاد و رقيبش، رقيب او را انتخاب كنيم. انتخابى كه ممكن است ديگر پيش روى ما نباشد. امروز هر سخنى از تحريم، خيانت به آزادى است
حضرت کاسا شما یا زیاد از حد خوش بین هستید یا بسیار کم تجربه هاشمی یکی از ستونهای همین بدبختی است که ایران دچارش شده او از روز اول در این حکومت خیانت کرده خیانت به ملت نه به حکومت هاشمی در این 26 سال فقط جیب خود و مافیای اطرافش را پر کرده. هاشمی بود که در تمام این هشت سال گذشته آن چیزی را که همه اصلاح طلبی می خواندن به شکست واداشت یادتان رفته هم او بود اکثر اختلافات شورای نگهبان با مجلس شورای اسلامی را به نفع شورای نگهبان تبدیل می کرد. فراموش کرده اید که او بود که مسول تمام قتل های دو ده در جمهوری اسلامی بود.
بی خود نیست وضع ایران اینگونه است امروز این ها همه دلیلش فراموش کاری عده ای مثل شماست عزیزجان. مشروعیت رژیم را شما برای آن تهیه می کنید در غیر اینصورت تا امروز رژیم صدبار کفن پوسانده بود همین شما هستید که خون در رگهای رژیم می ریزید.
متاسفم برای شما
خسن آقا نمايش داره چالب ميشه افتادن چون هم
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2005/06/050619_mf_karrubi.shtml
کس ننه ات خسن آقا چرا روت نمی شه بگی از مزدورای احمدی نژادي . مادر جنده تو از جاسوسای سفارت توی دانمارکی. برو ننه ات رو فیلم کن
جناب کاسا،
اگر دمکراسی یعنی اتتخاب بین کاشت سیب زمینی و چغندر ! باید بگویم که شعورتان در حد ملا حسنی است.
فردا که احمدی نژاد را در کنار قالیباف قرار دادند چه میگویی ؟ اسم این هم دمکراسی است ؟!
خلایق هر چه لایق
خسنآقا جان!
حدود دو ماه پيش وقتی هنوز درست و حسابی بحث انتخابات بالانگرفته بود در مطلبی به نام “خبرهای پراکنده نتيجههای واحد” نوشتم:
“به نظر میرسد در نهايت اوضاع آنچنان پيش برود که تز رسوای انتخاب بين “بد” و “بدتر” رقابت را بين هاشمی و نمايندهی جناح راست نشان دهد. خلاصه در نهايت خواهند گفت دعوا بين رهبر و هاشمی است و برويد دماغتان را بگيريد و چشمتان را ببنديد و به رفسنجانی رای بدهيد تا روی جناج راست را کم کنيد…”